نباید این امر را فراموش کرد که با وجود بهره مندی از امکانات فراوان، منابع گسترده و قدرت حاکمیتی بالای مدیریت شهری، کماکان مالک شهر آحاد جامعه و مردم هستند که باید قدرت انتخاب داشته و سهم و نقش اساسی در چگونگی اداره ی شهرها اختیار نمایند. شاید قانون تلاش کرده بخشی از این مهم را با برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی شهر و سپردن امور به منتخبان و نمایندگان مردم پوشش دهد اما هنوز تا تحقق مطلوب این مفهوم فاصله بسیاری داریم. در این راستا شورای ششم در چشم انداز مدیریت خود بر آن است با چرخش تحول آفرین در «برنامه ها، روندها و فرایندها» نقش تسهیل گری، حمایتی و نظارتی خود را جانشین روند جاری «حاکمیتی و تصدی گری» نماید. البته این مهم چون حرکتی راهبردی محسوب می گردد در زمان طولانی تری رخ خواهد داد و نیازمند بسترها و زیرساخت های خاصی است. این که مدیریت شهری بخواهد در دیوان سالاری و قانون گذاری خود تغییر اساسی ایجاد کرده و نقش تسهیل گری و حمایتی برای فعالیت های مردم ایفا نماید حاوی پیام مناسبی برای ارباب رجوع سازمانی و دریافت کنندگان خدمات مدیریت شهری است. البته این رویکرد ادعای بزرگی است که عملیاتی نمودن آن عزمی جدی و رویکردی جهادی مطالبه می نماید. مدیریت شهری قبلاً در برخی امور همچون ورزش همگانی، مقابله با کرونا، برگزاری مناسبت ها و مراسم های گسترده عمومی این گونه نقش آفرینی را داشته است اما قطعاً کافی نیست و باید به عرصه های وسیع تری این رویکرد تعمیم یابد. واقعیت آن است که بسیاری از مراجعه کنندگان ابرسازمان شهرداری در کلان شهرها از کیفیت خدمات آن ها راضی نیستند. شاید بخش عمده ای از این نارضایتی به خاطر خلأ قانونی و یا تصدی گری و حاکمیت مدیران شهری در اموری باشد که در واقع به مردم تعلق داشته و شهرداری باید در آن تنها وظیفه نظارتی و ممانعت از نقض حقوق شهری و یا شهروندان را عهده دار باشد. اگر قرار است شهروند پویا و مشارکت جو داشته باشیم باید در مسیر فعالیت های عمومی مانع زدایی کنیم و از هر گونه خدمتی که در راستای توسعه شهر صورت می پذیرد استقبال و پشتیبانی نماییم.
منبع: روزنامه شهرآرا، دوشنبه 3 آبان 1400، شماره 3511
https://shahraranews.ir/fa/publication/content/12215/335504