اول: مدتی است با فرم بینیام مشکل پیدا کردم! وقتی در اتوبوس یا تاکسی فردی را با بینی عمل کرده می بینم با خود میگویم: میشه من هم یک روز چسبی روی بینیام بگذارم و به همه بگویم عمل کرده ام! فکر عمل زیبایی، دغدغه شب و روزم شده از تبلیغات ماهواره گرفته تا مجله و روزنامه، هر جا مطلبی در این خصوص باشد نگه می دارم. نمیدانم نامش را چه بگذارم؛ کمبود اعتماد به نفس، مدگرایی و یا شاید اینکه نمی خواهم پیش دوستانم کم بیاورم!
دوم: هر زمان مقابل آینه میایستم یا یکی از عکسهای خود را نگاه میکنم، نفسم بند میآید و از دیدن خودم متنفر میشوم. من شخصی را میبینم که با تصوراتم فرق دارد و کاملاً برایم بیگانه است. بیشتر اوقات فکر میکنم زیر چشمانم گود افتاده یا برعکس دو کیسه سیاه و کبود در زیر آن قرار گرفته است. من از شکل بینی خودم هم متنفرم، زیرا بسیار بزرگ و گوشتی است و بخش زیادی از صورتم را گرفته. متاسفانه نیمه راست صورت من هم تفاوت زیادی با نیمه سمت چپ دارد؛ به همین دلیل هنگامی که در کنار دوستانم راه میروم، مدام در طرفی قرار میگیرم که آنها قسمت راست صورتم را ببینند.
سوم: لبهای من بسیار باریکند و نیمه بالایی آن تفاوت زیادی با نیمه پایینی دارد. از همه بدتر تمام صورت من را جوش پوشانده و لکههای زشت اطراف آن را فرا گرفته است. با وجود آنکه چند کیلو کمبود وزن دارم اما شروع به رژیم گرفتن کردم، زیرا تصور می کنم پاهایم بسیار چاقند و شکم بزرگی دارم. برای چند سال سعی کردم تا حد ممکن در خانه بمانم و در مقابل چشم مردم قرار نگیرم!
و…
این چند مثال و صدها نمونه ی دیگر گواهی برای یکی از مسائلی است که این روزها به عنوان آسیب اجتماعی در بسیاری از شهرهای کشور مشاهده می کنیم و آن روند رو به رشد جراحی های زیبایی است. این مساله که پیشتر در میان دختران و زنان جوان رواج داشت رفته رفته در بین پسرهای جوان و نوجوان نیز شیوع یافته تا حدی که کشور ما را به یکی از رکوردداران جراحی زیبایی در جهان تبدیل نموده است. این در حالیست که در سایر کشورها اغلب این گونه جراحی ها به درمان مربوط می شود ولی در جامعه ما حتی افرادی که نیاز به جراحی پلاستیک ندارند، با هدف زیباتر شدن زیر تیغ جراحی می روند. به بیان ساده تر افراد زیادی در جامعه به دلیل چشم و هم چشمی و یا تحت تأثیر تبلیغات برخی رسانه ها و شبکه های ماهواره ای از خود تصور نامطلوبی دارند و احساس می کنند از شکل ظاهری مناسبی برخوردار نیستند. لذا در این شرایط زيبايي ظاهري بر همه چيز اولويت پيدا ميكند و ايمان، تقوا، پاكدامني، صداقت و صميميت و هرآنچه كه به عنوان فضايل اخلاقي شناخته ميشود به دليل رواج رفتارهاي ناپسند در جامعه، كمرنگ شده و پديده ديگري جايگزين اين فضايل ميشود و يك جوان براي جلب توجه ديگران و زیبایی بیشتر به عمل جراحی اقدام می کند. حتی در مواردی دیده شده افراد برای تامین هزینه های چنین عملی مجبورند زیر بار قرض رفته یا با اعضای خانواده درگیری پیدا کنند ولی باز هم حاضر نیستند از انجام عمل انصراف دهند.
توهم خودزشت پنداری، اصلی ترین دلیل گرایش افراد به جراحی های زیبایی است و این توهم باعث می شود بسیاری از زنان و درصد کمتری از مردان به غلط تصور کنند با جراحی پلاستیک زیباتر خواهند شد. بیشتر کسانی که دربهدر به دنبال یک جراح ماهر میگردند تا شکل بینیشان را زیباتر و امروزیتر کنند و همچنین بیشتر کسانی که به کمک سایر شیوههای مدرن جراحی، دستی به صورت و هیکلشان میبرند تا ظاهرشان را شیکتر و بهروزتر کنند، فقط از کمبود زیبایی در رنج نیستند. بلکه به اعتقاد روانشناسان بیشتر این افراد کسانی هستند که عزت نفس و اعتماد به نفس پایینی دارند و در پی دستیابی به تایید نظر سایر افراد جامعه و جایگاه اجتماعی هستند؛ در حالی که این جایگاه حاصل توهم ذهنی آنان است و نتیجه عملی و کاربردی برای آنها در جامعه ندارد. “توهم خود زشت پنداری” در کنار ناهنجاری “خود نمایشی” باعث می شود که این افراد از نگاه دیگران به خود لذت ببرند، اکثر آن ها از نظر روانی و رفتاری دچار کمبودهای عاطفی و تربیتی می باشند و برای پر کردن خلاءها و کمبودهای خود دست به این گونه حرکات می زنند و نشان دادن زیبایی ظاهری راهی برای جبران کمبود عاطفی آنان است.
جراحی های زیبایی به یك مد اجتماعی تبدیل شده که مواردی همچون گرایش اغلب جوانان و نوجوانان به آن و پایین آمدن سن این نوع جراحی ها نیازمند آسیب شناسی است. در این میان، نقش خانواده ها، نهادهای مسئول و رسانه های جمعی افزایش پیدا می کند تا با فرهنگ سازی جلوی افزایش آن را گرفته و تا از این دیرتر نشده، ارزش های شخصیتی افراد را جایگزین ارزش های ظاهری نمایند. رسانهها با تبلیغات گسترده پیرامون جذابیتهای ظاهری زنان و مردان، روزبهروز افراد بیشتری را به این احساس دچار میکنند که غیرجذاب و بدقیافه هستند، در حالی که واقعیت اینطور نیست و این تنها توهم خودزشت پنداری است. کلام آخر این که جوانان در جامعه باید به حدی از بلوغ رفتاری برسند که زیبایی ظاهر را اولویت خود در زندگی قرار ندهند زیرا زیبایی ظاهر ماندگار نیست. بلکه آنان باید زیبایی را در رفتار و سیرت خود جستجو نمایند.
خراسان – مورخ یکشنبه 1392/08/19 شماره انتشار 18548
نويسنده: مهدي ياراحمدي خراساني mahdiyarahmadi@gmail.com
http://khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1392&month=8&day=19&id=5308283