قصه از آنجايي شروع شد كه بسياري از روساي دانشگاهها بيش از زمان خدمت خود در راس دانشگاهها مديريت مي كردند و از سال هاي دور در برخي موارد هم بيش از دو دهه بر سر منصب خود بودند.
چندي پيش وزير علوم ، تحقيقات و فن آوري در اقدامي شجاعانه اقدام به جايگريني روساي جوان تر به جاي روساي مسن تر با هدف تزريق نشاط و شادابي در دانشگاهها كرد.
همان گونه که وزیر علوم، تحقیقات و فناوری در ابتدای شروع بکار دولت دهم در رسانه ها اعلام کردند، اولویت برنامه وی به ثبات مدیریت دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی بوده و ضمن حفظ شرایط موجود نسبت به بررسی و مطالعه کارشناسی لازم در خصوص وضعیت مدیریت دانشگاه ها و موسسات آموزشی و پژوهشی پرداخته و هر زمانی به جمع بندی برسد، در صورت ضرورت و نیاز تغییر اعمال می شود.
در همین راستا با کمک یک کمیته 7 نفره متشکل از اساتید صاحب نظر و خبره در خصوص وضعیت جاری موسسات آموزش عالی و با صرف بیش از 1500 نفر ساعت کارکارشناسی در طول 9 ماه گذشته و نیز بهره گیری از نظرات صاحب نظران و اساتید دانشگاه و مسئولان آموزش عالی در سطح استان ها به تغییراتی محدود رسیده که از مجموع مسئولان 130 دانشگاه و موسسه آموزش عالی وابسته به وزارت علوم حدود 20 نفر را تغییر داد که بطور قطع کمتر از 16 درصد کل آنها را در بر می گیرد.
جالب اين كه بسياري از كارشناسان بر اين اقدام وزارت علوم و وزير وقت انتقاد كرده ومعتقدند كه جوانان توانايي اداره بزرگترين مركز آموزشي كشور را ندارند لذا بايد از اساتيدي مسن تر كه تجربه اي كلان در مباحث مديريتي كشور دارند بهره جست.
تنها پاسخي كه مي توان به عنوان دليلي منطقي از آن استفاده كرد اين است كه زماني اشخاص جواني در راس دانشگاهها قرار داشتند كه با تدوين برنامه هاي آموزشي گام هاي موثري در دانشگاهها برداشتند و حال پس از يك يا دو دهه بايد اين فرصت را به جوان تر ها داده و آنان را باور كنند چرا كه اين جوانان تربيت شده همين اساتيدند.آيا روساي گذشته دانشگاه ها به تربيت كرده هاي خود مطمئن نيستند؟
در همه جاي دنيا از روساي جوان در پست هاي مهم كشورشان استفاده مي كنند تا از اين طريق به اهداف مورد نظر خود در همه زمينه ها دست يابند.
اما در كشورمان با وجود جوانان نخبه اي كه همه دنيا به آن واقف اند نمي خواهيم آنها را به عنوان افرادي كه توانايي اداره مجامع بزرگ را دارند باور كنيم.
نه تنها در مهمترين پست هاي مديريتي كلان مي توان از جوان ترها بهره جست بلكه با حضور روسا و مديران مسن تر مي توان نظام مديريتي كشور را به سمت و سويي سوق داد كه بسياري از مشكلات رفع شود.
مگر نه اين كه مقام معظم رهبري در ديدارهاي خود با اساتيد ، برجستگان و نخبگان علمي از اساتيد پيشكسوت و از اساتيد با تجربه، سابقه دار در رشته هاي مختلف ، از ذخاير نظام ياد كردند، و فرمودند :از اين اساتيد بايد حداكثر استفاده بشود .
پس آيا در اين ميان جايي براي انتقاد است؟
در دولت هاي قبلي شايد كه به تغيير روساي دانشگاه ها چندان بهايي داده نشد.اما بايد اين تغيير دير يا زود صورت مي گرفت و دولت دهم زمينه هاي اين تغيير را فراهم كرد.
حضور روساي جوان در دانشكگاهها نه تنها نشاط و شادابي را به ارمغان مي آورد بلكه منجر به توسعه و افزايش سطح علمي دانشگاهها، رشد خود باوري دانشجويان و افزايش ارتباط ميان دانشجو.يان و روساي جوان مي شود.
در اين ميان مهمترين مسئله اي كه به آن از سوي وزارت علوم ، تحقيقات و فن آوري تاكيد شده ، مدت زمان مورد نظر براي حضور روساي جوان در دانشگاهها ست.
زمان مورد نظر از سوي وزارت علوم 4 الي 6 سال تعيين شده كه در غير اين صورت دانشگاه و دانشجويان دچار روزمرگي مي شوند كه اين به نوبه خود براي دانشگاه و دانشجويان خوشايند نخواهد بود.
اميد است با اقداماتي كه وزارت علوم ، تحقيقات و فن آوري در اين راستا انجام مي دهد از مشكلات دانشگاهي تا حدودي كاسته شود.