1. پیچیدگی و قدرت تحلیل ذهنی،
2. انتقال و سرعت عمل،
3. جسارت در خرق عرف و عادت
4. ارتباط با فضای مجازی و تسلط بر آن
از آن ها بسیار جلوتر هستند و در بسیاری از موارد کارهایی انجام می دهند که نسل های قبل تر توان و جسارت آن را نداشته و ندارند. هر چند تربیت این گونه فرزندان خصوصاً در محیط آموزشی و مدرسه کار بسیار سختی است ولی شدیداً باید از نفی چگونگی رفتار و اندیشیدن آن ها پرهیز نمود. ما باید در خانه و مدرسه زمینه هایی را فراهم سازیم که اشتیاق و انرژی درونی فرزندان مبتنی بر دستاوردهای عصر جدید شناسایی و در مسیر فلاح و صلاح هدایت شود و گوهر وجودی آن ها هویدا گردد که این همان رسالت واقعی در عرصه تعلیم و تربیت است.
علاوه بر همه مواردی که ذکر شد گویی مسیر زندگی و فراز و فرود اتفاقات جامعه بشری به گونه ای رقم می خورد که کادر آموزشی باید بیش از هر زمان دیگری ارتباط و اثرگذاری غیر مستقیم و از راه دور و مبتنی بر رسانه را فرا گیرد و بر آن تسلط یابد. بخواهیم و نخواهیم فرقی ندارد. بسیاری از پدیده های زندگی بشری از جمله آموزش و مدرسه بعد از کرونا فرهنگ و آداب جدیدی پیدا کرده است که ضرورت تغییر در بسیاری از فرآیندهای قبلی را ایجاد نموده است. دانش آموزی که در سه دهه قبل زیر سایۀ سرد و سنگین «چوب معلم» درس خوانده است حالا در منزل و در حالی که شاید مشغول بازی باشد مقابل رایانه قرار گرفته و کلاس مجازی را تجربه می کند. برخی همه این اتفاقات را تلخ می پندارند ولی شخصاً اعتقاد دارم هیچ یک از موارد فوق الذکر الزاماً تلخ و یا بد نیست بلکه اکثر آن ها بیانگر واقعیتی ثابت در زندگی بشر به نام «تغییر» می باشد. حالا با توجه به آن چه ذکر شد برای همراهی با اتفاقات جاری زندگی بشری و کنترل اثرات آن بر اندیشه و رفتار فرزندان نسل جدید در فرآیندهای آموزش و پرورش توجه به موارد زیر اهمیت فراوان دارد:
1: پذیرش تفاوت های نسل جدید و پرهیز از نفی آن ها:
همان گونه که ما با نسل قبل از خود تفاوت های زیادی داریم و با ورود کامپیوتر، تلویزیون، ماهواره و … بسیاری از آداب حاکم بر جامعه و به جامانده از نسل قدیم را تغییر دادیم باید تفاوت های گفتار، اندیشه و عمل نسل جدید را اولاً به عنوان یک واقعیت بپذیریم، ثانیاً به آن احترام بگذاریم و نامطلوب قلمداد نکنیم، ثالثاً هرگز به دلیل کاستی هایی که خصوصاً در مورد سرعت، جسارت عمل و قدرت انتقال ذهنی نسبت به آنها داریم فرزندان و دانش آموزان خویش را نفی نکنیم و زیر سئوال نبریم.
2: عدم مقاومت در برابر تغییر:
«تغییر» پایدارترین رویداد زندگی بشری است. اگر در برابر تغییرات محیطی و ورود پدیده های جدید در زندگی مقاومت کنیم کاری از پیش نخواهیم برد و مانع پیشرفت در زندگی خواهیم شد. به هر حال باید فناوری های جدید، اتفاقات محیطی و رویکردهای نسل جدید را به عنوان اتفاقاتی طبیعی قلمداد کنیم و با افزایش انعطاف پذیری سازگاری خود و نظام آموزشی را برای همگامی با سرعت تغییرات محیطی افزایش دهیم.
3: بهره گیری از شیوه آموزش رویشی:
از قدیم تا به حال اکثر شیوه های آموزشی ماهیت ریزشی داشته است. یعنی معلم همچون ابری پربار آن چه از علم، تجربه و دانش در اختیار داشته است به اقتضای نیاز، توان و استعداد دانش آموزان همچون بارانی پر برکت در اختیار آن ها قرار می داده است. اما اکنون دانش آموزان با توجه به مبادی ورودی گسترده ای که در اختیار دارد و ماحصل فناوری اطلاعات و ارتباطات است خود ایده، ذهنیت، پیشنهاد و رویکردهایی دارند که معلمان می توانند از آن بهره گرفته و در فرآیندهای آموزشی جهت بروز و ظهور استعداد دانش آموزان استفاده کنند همچون بذری که از دل خاک می روید و باران دانش و تجربه معلم آن را قوام می بخشد.
4: مطالعه حداکثری و آینده پژوهی :
نظام تعلیم و تربیت به خوبی می داند بهترین راه پیش بینی آینده ساختن آن است. اگر تصمیم سازان و تصمیم گیران نظام آموزشی از طریق آینده پژوهی با جستجوی منابع، الگوها، و عوامل تغییر یا ثبات، به تجسّم آیندههای بالقوّه و برنامهریزی برای آنها بپردازند غافلگیر نخواهند شد و می توانند عرصه شایسته ای برای هدایت و تربیت فرزندان خود فراهم آورند. آیندهپژوهی بازتاب دهندۀ چگونگی زایش واقعیّت “فردا” از دل تغییر (یاثبات) “امروز” است.
و کلام آخر نقل جالبی از جبران خلیل جبران است که می گوید: «فرزندان شما به حقيقت فرزندان شما نيستند؛ آنها دختران و پسران زندگی اند در سودای خويش. آنها از كوچه وجود شما گذر می كنند، اما از شما نيستند، اگرچه با شمايند، به شما تعلق ندارند. عشق خود را بر آنها نثار كنيد، اما انديشه هايتان را برای خود نگه داريد؛ زيرا آنها را نيز برای خود انديشه ای ديگر است. جسم آنها را در خانۀ خود مسكن دهيد اما روح آنان را آزاد گذاريد زيرا روح آنان در «خانۀ فردا» زيست خواهد كرد كه شما حتی در رويا نمی توانيد به ديدار آن فردا برويد، ممكن است تلاش كنيد كه شبيه آنها باشيد، اما مكوشيد كه آنان را مانند خود بار بياوريد؛ زيرا زمان به عقب باز نخواهد گشت و با ديروز درنگ نخواهد كرد.» ما باید فرزندان و دانش آموزان خویش را برای زندگی در «خانۀ فردا» تربیت کنیم به گونه ای که آمادگی مواجهه با بسیاری از اتفاقات پیش بینی نشده ی آتی را داشته باشند و بتوانند از پس خود و اداره ی جامعه ی خویش برآیند. که البته کاری بسیار حساس، سخت و پیچیده است. خصوصاً این که می دانیم ما باید فرزندانمان را برای خانۀ فردایی آماده کنیم که به دلیل جبر روزگار خود حتی در رویا راهی به آن نداریم.
منابع:
• آقازاده، احمد، آموزش و پرورش تطبیقی، (1396)، انتشارات سمت
• برایسون ریچارد، برنامهریزی استراتژیک،(1391) ترجمه: دکتر مهدی خادمی، انتشارات آریانا قلم، چاپ دوم، تهران، ص۴۲.
• پایگاه جامع مدیریار؛ www.modiryar.com
• خلیل جبران، جبران؛ نوگفتهها و نکتهها (1393)؛ ترجمه سرمدی، مهدی
• صافی، احمد؛ سازمان و مدیریت در آموزش پرورش، نشر ارسباران، ویراست سوم، فروردین 1393
• رضایی، سعید؛ عیوضی، فاطمه (1392)، آینده پژوهی فردی
منبع: ماهنامه رشد مدیریت مدرسه، دوره بیستم، شماره 132، بهمن 1400