با توجه به وظایف گسترده مدیریت شهری و امکانات و منابع محدود در اختیار شهرداری ها مسلماً دست یافتن به سطح ایده آلی از عملکرد برای ارائه با کیفیت ترین خدمات شهری چالشی جدی است. اما بدون شک این توجیه نمی تواند مورد پسند مدیریت تحول گرای شهری برای ایفای نقش در راستای رسالتش باشد. از این رو ضرورت دارد با توجه به محدودیت امکانات در اختیار به جای اکتفا به ظرفیت های داخلی موجود خدمت رسانی حداکثری با استفاده از تمام ظرفیت های شهری مورد توجه قرار گیرد. هر چند ما تا تحقق مدیریت واحد شهری فاصله بسیاری داریم ولی قطعاً اگر روحیه همکاری و اصل هماهنگی بین نهادها مورد توجه مدیران و دست اندرکاران امور قرار گیرد و همه امکانات دولتی، عمومی و حتی بخش خصوصی و مردم در راستای توسعه شهر بسیج و یکپارچه شوند می توان به ارتقای کیفی و کمی خدمات بسیار امیدوار بود. به هر حال با عنایت به اینکه بخشی از مدیریت شهری در قالب «قانون گذاری و سیاست گذاری»، «کنترل و نظارت» توسط منتخبین مردم در شورای اسلامی شهر و بخش دیگر آن توسط مدیران شهرداری (که به نسبت سایر سازمان های محلی امکانات بیشتر و سطح گسترده تری از اختیارات را دارند) اداره می گردد این نهاد بزرگ می تواند پیوند دهنده عزم، اراده، اندیشه و توان همه نهادهای مسئول و صاحب صلاحیت جهت هم افزایی و توسعه شهر گردد. علاوه بر این کمک گرفتن از بخش خصوصی و جلب مشارکت و سرمایه گذاری آن ها با هدف تولید ارزش های معنوی و اقتصادی یکی دیگر از جدی ترین اقداماتی است که می تواند در این جهت مورد توجه قرار گیرد. در اداره امور شهرامروزه مشارکت یکی از مفاهیم عمده و اصلی توسعه پایدار به شمار می رود پس ضرورت دارد برای تحول بنیادین شهری و حرکت در مسیر «نگاه تمدن ساز و جهان شهری» فرهنگ کوشش همگانی نهادینه گردد و مفهوم شهروند فعال در عمل به ظهور برسد.
منبع: روزنامه شهرآرا، پنجشنبه 29 مهرماه 1400، شماره 3509
https://shahraranews.ir/fa/publication/content/12205/335294