لطفاً این خبر را با دقت بخوانید: «رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان گفت: براساس آمارهای موجود تا ۱۵ سال آینده جمعیت سالمند کشورمان دوبرابر خواهد شد. وی افزود: این بر مبنای تعریف سازمان جهانی بهداشت در کشورهای در حال توسعه است که مبنای سالمندی را ۶۰ سال می دانند. وی با بیان اینکه این میزان برابر با حدود ۹ و ۳ دهم درصد از جمعیت کل کشور است، ادامه داد: جمعیت سالمندان در استان های شمالی کشور بیشتر و در استان های جنوبی و جنوب شرقی کمتر است. این مقام مسئول با اشاره به اینکه اکنون ۷۰ درصد جمعیت کشور را جمعیت فعال یعنی افراد بین ۱۵ تا ۶۰ سال تشکیل می دهند، گفت: از سال ۱۳۸۵ که پنجره جمعیتی در کشور ما باز شد، جمعیت جوان زیاد شده و تعداد جمعیت سالمند در حال زیاد شدن داریم. رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان گفت: بر اساس آخرین آمار مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵ تعداد سالمندان کشورمان، ۷ میلیون و ۴۵۰ هزار نفر است. وی افزود: این پنجره تا حدود حداکثر سه دهه دیگر شروع به بسته شدن می کند و در سال ۲۰۵۰ میلادی یعنی حدود ۳۳ سال دیگر حدود ۳۰ درصد جمعیت کشورمان را سالمندان تشکیل خواهند داد. بر این اساس حدود ۱۵ سال آینده جمعیت سالمند کشورمان دو برابر خواهد شد.»
بحران میزان باروری و تجدید نسل (منظور از تجدید نسل این است که نسل جدیدی باید جای نسل قدیم را بگیرد. این فرایند را تجدید نسل گویند)، کاهش حجم کل جمعیت ملی (تداوم «کاهش میزان باروری کل به زیر سطح جانشینی» موجب خواهد شد که کشور با رشد منفی یا سقوط جمعیتی مواجه شود که به آن کاهش حجم کل جمعیت ملی گویند)، بحران کاهش نیروی در سن کار، بحران سالمندی جمعیت و افزایش مهاجرت های بین المللی و تغییرات هویتی و فرهنگی، از مهم ترین مصادیق چالش های جمعیتی به شمار می آیند. چند سالی از ابراز نگرانی مقام معظم رهبری در ارتباط با معضل پیش روی جمعیت کشور و سیاست ناصحیح کنترل جمعیت می گذرد. در همین راستا چندی پیش ایشان با عنایت به اهمیت مقوله جمعیت در حفظ و توسعه اقتدار ملّی و با توجه به پویندگی، بالندگی و جوانی جمعیت کنونی کشور بهعنوان یک فرصت و امتیاز و در جهت جبران کاهش نرخ رشد جمعیت و نرخ باروری در سالهای گذشته، سیاستهای کلی جمعیت را ابلاغ نمودند. همچنین مدت هاست کارشناسان جمعیت نسبت به کاهش زاد و ولد و پیر شدن جمعیت کشور هشدار می دهند. آنها معتقدند که سیاست های کنترل جمعیت دیگر کارساز نبوده و باید خانواده ها تشویق شوند که فرزند بیشتری داشته باشند. زیرا با ادامه وضع فعلی ضمن پیر شدن جمعیت در آینده نیروی کار به اندازه ی کافی در کشور وجود نخواهد داشت.
بانک جهانی در گزارش اخیر خود ضمن هشدار نسبت به سرعت بالای پیر شدن جمعیت در ایران اعلام داشته است؛ ایران، هند، سنگاپور و تایلند با حفظ روند فعلی در آینده نزدیک با پیری شدید جمعیتی مواجه خواهند شد. بر اساس پیش بینی بانک جهانی نمره ایران در شاخص وابستگی سالخوردگی تا سال 2050 پنج برابر خواهد شد. این بدان معناست که نسبت جمعیت غیرفعال ایران به جمعیت فعال طی 38 سال آینده 5 برابر می شود. زمانی که نمره کشوری در این شاخص بالا باشد یعنی این که جمعیت فعال کشور برای تامین نیازهای افراد سالخورده باید بار زیادی را تحمل کند.
در بستر تغییرات جمعیتی مرحلهای از تحولات در کشور از سال 1385 آغاز شده است که به قول جمعیتشناسان «پنجره جمعيتي» و «هدیه جمعیتی» ناميده ميشود. این وضعیت که از آن بهعنوان دوران طلایی جمعیت نیز نام برده میشود تا سال 1430 طول میکشد. در این دوران نسبت جمعيت در سنين فعاليت افزایش یافته و به حداکثر خود یعنی بالای 70 درصد ميرسد. مکانیزمهای ترکیبی و رفتاری پنجره جمعیتی نظیر افزایش عرضه نیروی کار، افزایش مشارکت زنان، کاهش نسبتهای وابستگی (بار تکفل)، تعامل تغییرات ساختار سنی جمعیت با چرخه زندگی اقتصادی تولید و مصرف، افزایش قدرت پساندازها و سرمایهگذاری، بهبود و توسعه سرمایه انسانی، افزایش کیفیت جمعیت و …، فرصت طلایی و پتانسیلهای زیادی برای اثرگذاری مثبت بر رشد و توسعه اقتصادی فراهم میکند. البته اين وضعيت بهطور خودکار عمل نميکند و بهرهبرداري از آن مستلزم بستر مناسب اقتصادي، اجتماعي و سیاسی است.
مسلماً در هر کشوری جمعیت جوان، خلاق، سالم، بانشاط و تحصیل کرده عامل اساسی توسعه و پیشرفت آن کشور محسوب می شود. لذا اکنون که با این سطح از دغدغه مندی رهبر انقلاب، مراجع تقلید و کارشناسان مربوطه، به متولیان امر، مسئولین دولتی و مردم به صورت جدی هشدار می دهند و همچنین گزارش های معتبر متعدد از بحرانی بودن مسئله جمعیت از سوی مراجع ذیصلاح اعلام می گردد، این انتظار از دولت، مجلس و سایر نهادهای ذی ربط می رود که افکار عمومی را به پاسخگویی مناسب برای رفع این دغدغه ها ترغیب نمایند. امروزه مقوله ی جمعیت، تنها خودش به عنوان یک موضوع مجرد مطرح نیست؛ بلکه این امر یک مسأله سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی بسیار پیچیده است که باید به همه جوانب آن به صورت جامع و صحیح نگریسته شود. بر این اساس با درنظرداشتن نقش ایجابی عامل جمعیت در پیشرفت کشور، لازم است برنامهریزیهای جامع برای رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور متناسب با سیاستهای جمعیتی انجام گیرد. چالشهای جمعیتی حال حاضر و آینده ایران، بستگی زیادی به نحوه بهرهبرداری از فرصت پنجره جمعیتی دارد.
ده پانزده سال دیگر را متصور شویم؛ ده پانزدهسالی که با نگاه به اطرافمان میانسالانی را میبینیم که خود ماییم. نسلی که با یک انفجار جمعیتی متولد شد و حالا با همین جمعیت رو به سمت پیری و کهنسالی در حرکت است. نسلی که جوانی سختی داشت؛ جوانی بیکاری، اعتیاد، یاس و انواع بحرانهای اجتماعی و فرهنگی. نسلی که حالا قرار است وارد میانسالی و بعد کهنسالی شود؛ شاید باز هم همانقدر سخت. برای افزایش جمعیت باید به نسلهای جوانی آینده فکر کنیم و نه این نسل فعلی. ما میتوانیم به نرخی جایگزین برای جمعیت برسیم، اما نه با جمعیت جوان فعلی. برنامهریزی ما برای افزایش جمعیت باید برای متولدین دهههای بالاتر باشد. نسل جوان امروز که تاوان افزایش جمعیت دیروز را داده، باید کاهش جمعیت داشته باشد. اما باید نسل بعدی را برای افزایش جمعیت آماده کنیم. برای مثال باید محصلین فعلی مدارس، متولدین انتهای دهه هفتاد و دهه هشتاد، را نسبت به افزایش جمعیت توسط آنها آگاه کنیم تا کمکم جمعیت جایگزین داشته باشیم. برخی مقولات اجتماعی شوخی بردار نیست و اگر بدان توجه جدی و فوری نشود تاوان سنگینی برای ملت و دولت خواهد داشت. به نظر می رسد مسأله ای با این حد اهمیت که حتی آینده ی کشور را به گونه ای تهدید می کند از سوی مسئولان و مردم آن چنان که باید جدی گرفته نشده است. شاید ساده انگاری این امر از خود مسأله نگران کننده تر باشد!
منبع: روزنامه رسالت مورخ دوشنبه 1 آبان 1396 شماره 9065
http://www.resalat-news.com/Uploads/Pdf/977435.pdf