يكي از مهمترين مقولات در جامعه اطلاعاتي، مسئله دولت الكترونيك است. دولت الكترونيك به معناي فراهم كردن شرايطي است كه دولتها بتوانند خدمات خود را به صورت شبانه روزي و در تمام ايام هفته به شهروندان ارائه كنند. اين امر در سالهاي اخير به طور جدي در دستور كار دولتها قرار گرفته است و دولتمردان هوشمند نيروهاي خود را در راه تحقق چنين شرايطي بسيج كردهاند و درصدد برآمدهاند كه فرآيندهاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي را با كمك فناوري نوين ارتباطات و اطلاعات اصلاح كرده و از اين طريق به شيوه كارآمدتري به ارائه خدمات به شهروندان بپردازند.
در حقيقت، به كارگيري و گسترش دولت الكترونيك غالبا در جهت انجام تغييرات در فرآيندهاي دولتي نظير تمركززدايي، بهبود كارايي و اثربخشي است.
اصولا تعريف واحدي در باره دولت الكترونيك وجود ندارد و اين مسئله ناشي از ماهيت پويا و متغير فناوري است.
امروزه به استفاده از فناوري اطلاعات و ارتباطات به منظور بهبود كارايي و اثربخشي، شفافيت اطلاعات و مقايسه پذيري مبادلات اطلاعاتي و پولي در درون دولت، بين دولت و سازمانهاي تابعه آن، بين دولت و شهروندان و بين دولت و بخش خصوصي دولت الكترونيك اطلاق ميشود.
ما كجاييم؟
دولت الكترونيك در ايران با وجود آن كه هنوز متولي مستقلي ندارد، اما در بعضي حوزهها فعال است. قريب به 1000 سايت دولتي ايران با وجود همه كاستيها و نقصهايي كه در اطلاعرساني ديجيتالي رسمي در وب وجود دارد، بخشي از روابط عمومي ديجيتالي كشور را به دوش مي كشند.
دفاتر دولت الكترونيك كه در استانهاي مختلف كشور راهاندازي شده است، خدمات مختلف انتظامي و ثبتي را انجام ميدهند و اين خود يك گام به جلو در ارائه خدمات به شهروندان الكترونيكي ايران است.
اعطاي دهها ميليارد تومان تسهيلات از طريق طرح تكفا به بخش خصوصي در جهت تقويت زيربناي اقتصادي و علمي بخش خصوصي در حوزهاي تي، خود تاثير غيرمستقيمي در گسترش دولت الكترونيك در ايران دارد.
با اين وجود، دولت الكترونيك ما با رويههايي كه در كشورهاي غربي حاكم است، از عقب ماندگي ساختاري و اجرايي رنج مي برد كه قطعا عزم ملي و ايجاد طرح جامع در اين راستا، مي تواند در چشمانداز بيست ساله كشور، مشكلگشاي بسياري از موانع پيش روي باشد.
خلق دولت الكترونيك
يكي از مهمترين فرصتهايي كه فناوريهاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي را پيش روي ما قرار ميدهند، امكان استفاده از اين فناوري براي مهندسي مجدد معماري دولت و قابل دسترستر، كارآمدتر و پاسخگوتر ساختن آن است.
استفاده از اين نوآوريها در فرآيند اداره امور جامعه، موجب پديدار شدن واقعيتي به نام دولت الكترونيك شده است.
امروزه عوامل مختلفي دست در دست يكديگر دادهاند تا دولتها را وادار به تجربه شكل جديدي از اداره جامعه بكنند.
انتظارات افراد در مورد خدمات و محصولات و نيز نحوه و كيفيت ارائه آن به طور روزافزون در حال تغيير است و دولت نيز بايد پاسخگوي اين نيازها و انتظارات باشد. آنان خواهان اين هستند كه ساعات كار موسسات دولتي افزايش يابد و هر زمان كه خواستند بتوانند كارهاي خود را انجام دهند، در صفها معطل نشوند، خدمات باكيفيت تري دريافت كنند، خدمات و محصولات ارزان تري به دستشان برسد و مواردي از اين دست كه پاسخگوترين شكل دولت براي اين انتظارات در حال حاضر دولت الكترونيك است.
دولتها همچنين براي جذب سرمايه، كارگران ماهر، گردشگران و ساير موارد با يكديگر در رقابت هستند و بدين منظور به امكانات جديدي نياز دارند كه دولت الكترونيك اين امكانات را فراهم ميكند.
دولت الكترونيك براي كيفيت خدمات رساني به شهروندان، فرصتهاي خوب زيادي را ايجاد ميكند. شهروندان قادرند به جاي چند روز يا چند هفته ظرف چند دقيقه يا چند ساعت اطلاعات يا خدمات مورد نظر خود را دريافت كنند.
شهروندان، شركتها و سازمانهاي وابسته به دولت مي توانند بدون استخدام وكلاي دادگستري و حسابداران گزارشهاي خواسته شده را دريافت كنند.
كارمندان دولت مي توانند به سادگي و به صورت كارآمد مانند كاركنان دنياي تجارت امور خود را انجام دهند.
يك استراتژي موثر در زمينه استقرار دولت الكترونيك به بهبودهاي قابل ملاحظهاي از قبيل موارد ذيل در دولت منجر خواهد شد؛
تسهيل خدمت رساني به شهروندان
حذف ردههايي از مديريت دولتي (كوچك سازي اندازه دولت)
تسهيل اخذ اطلاعات و خدمات توسط شهروندان و شركتها و همچنين سازمانهاي وابسته به دولت
تسهيل فرآيندهاي كاري سازمانها و كاهش هزينهها از طريق ادغام و حذف سيستمهاي اضافي و موازي
نمادهاي مورد استفاده در دولت الكترونيكنمادهاي دولت الكترونيك نشان دهنده اين است كه يك دولت الكترونيك مي تواند بخشها و افراد را با يكديگر مرتبط سازد
G2C GOVERNMENT TO CITIZEN (تعامل ميان دولت و شهروندان): مهمترين و گسترده ترين نوع كاربرد دولت الكترونيك، رابطه دولت با شهروندان و بالعكس است. اين رابطه شامل اخذ اطلاعات از سوي شهروندان از سازمانهاي دولتي و ارائه خدماتي از سوي دولت به شهروندان به شيوه الكترونيك است G2G GOVERNMENT TO GOVERNMENT (تعامل ميان سازمانهاي دولتي): در اين نوع رابطه، سازمانهايي كه در زمينههاي مختلف به اطلاعات نياز دارند، ميتوانند از طريق شبكههاي موجود به اين اطلاعات دسترسي يافته و خدمات خود را سريع تر به شهروندان ارائه كنند.
BUSINESS G2B GOVERNMENT TO (تعامل ميان سازمانهاي دولتي و بخش خصوصي): اين نوع رابطه، اولين رابطهاي بود كه توسعه پيدا كرد كه در اين راستا پرداخت ماليات، اخذ آمار و اطلاعات ، ارائه تسهيلات و نحوه اخذ مجوزهاي مختلف محتواي اين نوع تعامل را شكل ميدهد.
G2E GOVERNMENT TO EMPLOYEES ( تعامل ميان دولت و كارمندان دولت): اطلاعات پرسنلي كاركنان، دريافت خدمات پرسنلي و ساير اطلاعات قابل مبادله ميان سازمانهاي دولتي و كاركنان دولت در اين چارچوب قرار مي گيرند.
اين چهار نوع كاربرد، ستونهاي اصلي دولت الكترونيك تلقي ميشود و در واقع اين ارتباطات است كه روح دولت الكترونيك را تشكيل ميدهد.
استراتژي استقرار دولت الكترونيك
اولين گام در تدوين استراتژي دولت الكترونيك تعريف آن است. بدين معنا كه سياستگذاران بايد بدانند كه دقيقا در پي دست يافتن به چه چيزي هستند. دولت الكترونيك ظرفيتهاي بالايي براي ايجاد ارتباطات الكترونيك بين دولت و شهروندان، دولت با بخش خصوصي و اجزاي مختلف درون دولت دارد. هر حكومتي با توجه به شرايط خاص خود مي تواند در هنگام تدوين استراتژي دولت الكترونيك مورد نظر خود، قلمرو نفوذ و گسترش اين پديده را تعريف كند.
پس از اين مرحله بايد نسبت به تدوين استراتژي اقدام شود. اين استراتژي از اين لحاظ حائز اهميت است كه برنامههاي عملي مهندسي مجدد فرآيندها و رويهها را به گونهاي كه در راستاي دولت الكترونيك و حمايت كننده آن باشد، هدايت كرده و همچنين گامهاي اوليه حركت را تعيين مي سازد.
اين استراتژي بايد دربرگيرنده مراحل ذيل باشد؛
تعريف ساختار دولت الكترونيك و اجزا و عناصر كليدي آن
تعيين مخاطبان و كاربران دولت الكترونيك
ترسيم چشم اندازي كه به سادگي قابل درك باشد و دربرگيرنده نتايج مورد انتظار از دولت الكترونيك باشد
تعيين اهداف عملياتي كه قابل سنجش و قابل اندازه گيري باشند
تعيين خط مشيهاي لازم به منظور حمايت از تحقق مطلوب دولت الكترونيك تعريف شيوهاي كه ميزان آمادگي سازماني براي استقرار دولت الكترونيك را تعيين كند
تعريف فرآيند و مراحل استقرار دولت الكترونيك
مفهوم حكومتداري خوب
سازمانها و افراد مختلف براساس نوع نگرش و نگرانيهاي خود، تعاريف متعددي از حكومتداري خوب ارائه كردهاند كه هر يك بيانگر بخشي از اين مفهوم است.
قبل از بررسي تعاريف موجود در اين زمينه شايد تعريف واژه حكومتداري ضروري باشد.
براساس تعريفي كلان، حكومتداري عبارت است از فرآيندي كه به واسطه آن موسسات دولتي به اداره امور عمومي مي پردازند، منابع عمومي را مديريت كرده و از حقوق افراد جامعه حمايت ميكنند (www.unhchr.ch) و بنا به تعبيري ديگر حكومتداري عبارت است از شيوه به كارگيري قدرت در مديريت توسعه اقتصادي و اجتماعي كشور.
در تعريف اخير حكومتداري مستقيما با مديريت فرآيند توسعه پيوند مي يابد و بخش عمومي و خصوصي را به طور توام دربر مي گيرد.
برخي از صاحبنظران تعريف گسترده تري از حكومتداري ارائه كردهاند. به زعم آنان حكومتداري فرآيندي است كه از طريق آن به طور جمعي مسائل مبتلا به جامعه را حل كرده و نيازهاي جامعه را برطرف ميكنيم.
طبق اين ديدگاه، حكومتداري صرفا شامل دولت نميشود بلكه بخش خصوصي و افراد و گروههاي جامعه مدني را نيز دربرمي گيرد و سيستمها، رويهها و فرآيندهايي كه به نوعي در امر برنامه ريزي، مديريت و تصميم گيري دخيل هستند را نيز شامل ميشود. (www.unescap.org) با عنايت به تعاريف پيش گفته و درك عمومي از مفهوم حكومتداري، مي توان گفت كه حكومتداري خوب (GOOD GOVERNANCE)، بركيفيت و نحوه انجام وظيفه حكومتداري تاكيد ميكند.
براساس يكي از تعاريف ارائه شده، حكومتداري خوب عبارت است از انجام وظايف حكومت به شيوهاي عاري از فساد، تبعيض و در چارچوب قوانين موجود. در اين تعريف، حكومتداري خوب به عنوان انجام وظايف حكومت به شيوهاي منصفانه مورد توجه قرار گرفته است.
با اين ديدگاه و براساس تعاريف متعددي كه از حكومتداري خوب ارائه شده است مي توان گفت حكومتداري خوب عبارت است از؛ فرآيند تدوين و اجراي خط مشيهاي عمومي در زمينههاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي با مشاركت سازمانهاي جامعه مدني و با رعايت اصول شفافيت، پاسخگويي و اثربخشي به گونهاي كه ضمن برآوردن نيازهاي اساسي جامعه، به تحقق عدالت، امنيت و توسعه پايدار منابع انساني و محيط زيست منجر شود.
نتيجه گيري
ارتباط ميان دولت الكترونيك و حكومتداري خوب به قدري نزديك است كه برخي صاحبنظران معتقدند كه دولت الكترونيك اگر در نهايت به حكومتداري بهتر منجر نشود هرگز رسالت خود را به انجام نرسانيده است.
دولت الكترونيك شيوهاي است براي حصول اطمينان از اينكه همه شهروندان به گونهاي يكسان از فرصت مشاركت در تصميماتي برخوردارند كه به نوعي بر وضعيت و كيفيت زندگي آنها تاثير مي گذارد. اين شكل جديد ازحكومتداري، شهروندان را از مصرف كنندگان منفعل خدمات دولتي به بازيگران فعال تبديل ميكند كه ميتوانند در باره نوع خدماتي كه به آن نياز دارند اظهارنظر كنند.
دولت الكترونيك امكانات گستردهاي را براي عينيت يافتن آرمانهاي حكومتداري خوب فراهم ميكند و با به كارگيري فناوريهاي جديد ارتباطي و اطلاعاتي به بهبود فرآيندهاي ارائه خدمات در بخش عمومي، تسريع ارائه خدمات به شهروندان، پاسخگوترشدن ماموران دولتي، شفاف شدن اطلاعات، كاهش فاصله ميان مردم و دولتمردان، مشاركت اثربخش تر شهروندان و اعضاي جامعه مدني در فرآيند تصميم گيري عمومي، گسترش عدالت اجتماعي از طريق فرصتهاي برابر افراد براي دسترسي به اطلاعات و…. كمك شاياني ميكند و حكومتها چنانچه بخواهند در مسير تحقق حكومتداري خوب حركت كنند بايد به ابزار نيرومندي همچون دولت الكترونيك مسلح باشند.