پس ما با انجام صحیح تکالیفی شرعی و انسانی می توانیم به کمال و سعادت دست یابیم ؛ کتاب زندگی هم ساختنی است نه یافتنی به ما می گوید نه تنها اشیاء ، خانه و وسایل مورد نیاز خود را می توانیم بسازیم حتی زندگی مورد نظری را که می خواهیم ؛ می توانیم بسازیم پس زندگی ساختنی است نه یافتنی !
پس بیائیم خالق و معمار زندگی خود باشیم .
بخش اول : خلق انسان ، خلق عمل ، خلق زندگی
ز نوع نوعِ خلاق ، جهان پر است ولی
یکی که اشرف خلق خداست ، انسان است
آیا زندگی هم ، مانند انسان ساختنی است یا یافتنی ؟
میلیون سال زندگی در کره زمین برای انسان یک میراث زیستی که همان میراث ژنی ( عوامل انتقال صفات ) است باقی گذاشته که در تمام زندگی همراه اوست .
دانشمندان می گویند 98% ژن های انسان با سایر جانداران مشترک است و تنها 2% ، تفاوت ژنتیک ( از عوامل زیست شناختی ) دارد ! این تفوت بسیار اندک چیست که انسان را اشرف مخلوقات یعنی عالی ترین آفریده خداوند قرار داسته است ؟ آیا جز این است که خالق نظام هستی پس از دمیدن روح خود در وجود انسان به خود تبریک گفته و به خاطر قدرت انتخاب ، تعقل و آگاهی و بیش از هزار استعداد ویژه اهداء شده به انسان او را پیچیده ترین و برترین موجود عالم معرفی می کند .
پس همه هستی را به تسخیر انسان در آورد و او را بزرگتر از همه عالم می داند ( نحن لکم ما فی السموات و ما فی الارض )
حال این انسان با شناخت کامل ویژگی های عظیم درون خود و امکانات بسیار در بیرون چگونه می تواند لحظه به لحظه به دنبال تولد و آفرینش دوباره ی خود نباشد و بی هدف و بدون فکر زندگی کند . پس بیائید خلقی دوباره از خود داشته باشیم . با تمام وجود اعمال نیک انجام دهیم و بهترین زندگی را بسازیم تا به رضایت ، امنیت ، آرامش و خوشبختی همرا با لذت های مادی و معنوی برسیم .
حضرت امام رضا (ع) در پاسخ به علی ابن خضیب در مورد تفاوت بین بهترین و بدترین زندگی ها می فرمایند : ای علی بهترین زندگی ، زندگی کسی است که دیگران در پرتو زندگی اش به خوشی زندگی کنند و بدترین آن ، زندگی کسی است که دیگران از زندگی او هیچ بهره ای نبرند پس به این نتیجه می رسیم که ما معمار زندگی خود هستیم چون تمام زندگی طبق قانون عمل و عکس العمل برگشت پذیر است یعنی چیزی را می گیریم که خود داده ایم بسیاری از حادثه ها و برنامه ها یی که برای ما رخ می دهد به خاطر دعاها و خواسته هایی است که خودمان از خداوند یا دیگران خواسته ایم و طوری که صلاح ما بوده است برای ما در زندگی اتفاق می افتد . برای مثال وقتی که ما از خداوند قدرت می خواهیم خداوند مشکلاتی را در سر راه ما قرار می دهد تا بفهمیم قوی شده ایم یا خیر ؟
بخش دوم : مراحل شروع هر عمل
مرحله اول : دوری ازشیطان و ذکر بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
معمولا ما مسلمانان بر اساس تعالیم دینی و فرهنگ خاص خود مان کارها را با نام خداوند شروع می کنیم بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم یعنی به نام خداوند بخشنده ی مهربان . حال مفهوم بِسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم چیست ؟ مگر می شود بخشید و مهربانی کرد . اغلب ما در کوچه و بازار هر گاه گدایی دستش را دراز می کند یا اخم می کنیم و به او چیزی نمی دهیم و یا دست در جیب کرده و پول خودمان را باز هم با نگاهی اخم آلود به او می دهیم . خداوند بخشنده و مهربان است بی منت می بخشد ، اخم نمی کند و در عوضش از ما چیزی نمی خواهد . مثال کوچک آن بخشش ما به فرزندانمان است هر گاه فرزندمان از ما چیزی می خواهد به او می دهیم یا نمی دهیم . اگر بدهیم او را می بوسیم و دستس هم به سر و رویش می کشیم و اگر نمی دهیم باز هم مصلحت او را در نظر می گیریم و باز هم دستی به سر و رویش می کشیم و پاسخی قانع کننده برایش ارائه می کنیم .
حال چنین خدایی شایسته پرستش نیست و نبایستی بهترین اعمال را برای رضای او انجام دهیم معمولا انسانی که کارهایش را با نام خدا آغاز می کند از منت ، کم کاری و توقع زیاد دوری می کند .
مرحله دوم : ایجاد تغییرات سازنده
در مرحله دوم شروع هر کاری ما باید به جای تغییر زمان و دیگران به فکر تغییر خودمان باشیم . بنابر – آیه 11 سوره مبارکه رعد – إِنَّ الله ما یتغیّر بقومٍ حتی یتغیروا بأنفسهم همانا خداوند سرنوشت هیچ جامعه ای را تغییر نمی دهد مگر آن که خودشان تغییر کنند . تغییر لازمه حرکت انسان می باشد اگر تغییر توسط خود انسان انجام شود بسیار راحت تر از این خواهد بود که زندگی و روزگار غافلگیرش کرده و به اجبار و با روش و زبان خودش او را متحول سازد . لذا بسته به این که چقدر به درس های زندگی توجه می شود شیوه سخن گفتن زندگی با فرد نیز متفاوت است لذا تغییر در سه حوزه بایستی صورت گیرد .
1- تغییر در حوزه علم و دانش
برای برخوردای از مواهب طبیعی انسان نباید از دنیای علم و فناوری عقب بماند بنابر گفته فردوسی :
توانا بود هر که دانا بود زدانش دل پیر برنا بود
در این میان داستان ابوریحان بیرونی هنگام مرگ فابل تأمل است که گفت دانسته بمیرم بهتر است یا نادان
2- تغییر در حوزه فکر و نگرش
باید بدانیم زمانی احساس خوشبختی خواهیم کرد که بهترین اندیشه ها را با نگرش و نیت الهی در سر پرورش دهیم خوب زیستن ما به این بستگی دارد که کمتر به مشکلات و کمبودهای زندگی فکر کنیم و تا می توانیم به نعمت های خدا و توانایی خود فکر کنیم تا از زاویه جدیدی به زندگی نگاه کنیم با این نگرش جدید می توان زندگی آرام و خوبی را آفرید .
مرحله سوم : هدف گذاری و برنامه ریزی
باز هم حدیثی از امام رضا (ع) تدبیر و برنامه ریزی قبل از عمل ، تو را از پشیمانی ایمن می سازد یعنی برای رسیدن به هدف در زندگی بایستی برنامه ریزی کنیم .
جالب است بدانید که دانشمندان پس از بررسی های فراوان به این نتیجه رسیده اند که در سر تا سر دنیا تنها سه موجود زنده دارای « سیستم هدف جویی ذهن » می باشند .که عبارتند از انسان ، کبوتر خانگی و ماهی
بخش سوم : بهترین عمل در زندگی
تعریف بهترین عمل : امام علی (ع) می فرمایند در علم تو را راهنمایی می کند ، عمل تو را به هدف می رساند .
عمل وسیله ای مناسب برای رسیدن به هدف است که از اندیشه انسان دستور می گیرد .
عمل صالح : بهترین عملی است که انسان آن را به نام و یاد خدا و برنامه ریزی انتخاب و فکر خود در بهترین مکان و زمان مناسب و روش موثر انجام می دهد .
ویژگی های بهترین عمل
1- انگیزه و نیت خالص 2- ایمان و اعتقاد قوی 3- آگاهی کامل و اندیشه قوی 4- سعی و تلاش 5- شور و اشتیاق 6- پشتکار و استمرار 7- نظم و برنامه ریزی8 – سرعت و سبقت 9- تعادل و میانه روی 10- دوری از گناه 11- کترل و ارزیابی 12- تاثیر گذار و آموزنده
بخش چهارم : هنر موفقیت در زندگی
آیه 39 از سوره نجم : « لیس للانسان إلاّ ما سعی »
توفیق اصلی در زندگی که سرلوحه همه موفقیت هاست ، توفیق بندگی خداست . انسانی که به این توفیق دست یابد با دو بال همت و تلاش برای رسیدن به اهداف خود در زندگی تلاش می کند و ایمان دارد که موفق است و نتیجه کار را به خداوند بزرگ می سپارد و به شکست اعتقاد ندارد و هیچ گاه از تلاش دست بر نمی دارد و ناامید نمی شود . از زمین خوردن ترس ندارد و دوباره و چند باره بلند می شود و در توفیق دیگران خود را سهیم می داند و برای موفق شدن دیگران تلاش زیادی می کند حدیثی از امام علی (ع) می فرماید : هر کس خاص خدا شود خداوند همه حاجات او را کفایت می کند و از جایی به او می رساند که فکرش را نکرده است
بخش پنجم :معجزه ی تفکر مثبت در زندگی
امام کاظم ( ع) می فرمایند در آن چه که چشم تو می بیند پند و اندرز وجود دارد هر انسانی دنیا و پدیده هایش را از پنجره ذهن خود می بیند و پند ها و پیام های متفاوتی بر اساس نوع نگاه خود خواهد گرفت به همین دلیل با دیدن یک پدیده یا اتفاق ثابت برداشت های متغیری توسط افراد مختلف انجام می گیرد این افکار در شیوه رفتارها و اعمال ما تاثیز می گذارند برای ایجاد هر گونه تغییر در عمل ابتدا باید تغییر در شیوه تفکر صورت گیرد این نوع تفکر تولید کننده به تفکر مثبت مشهور است
تفکر مثبت :هنر استفاده بهتر از شرایط و مهارت عبرت گرفتن از تمام پیام ها و درس هایی که در یک پدیده یا موضوع وجود دارد . تک تک لحظه ها ، انسان ها و اتفاق های اطراف ما می تواند معلم و مربی ما باشند و هر جا پیام هایی را به ما هدیه دهند به اندازه ای که ذهن ما پیام های بیشتری را به طور عمیق درک کند . در واقع بینی و عبرت آموزی ما تاثیر فراوانی خواهد گذاشت و این اثر به عنوان مهر تجربه در وجود ما خواهد خورد .
وقتی ما متفاوت می اندیشیم متفاوت نیز رفتار خواهیم کرد و به نتیجه های متفاوتی خواهیم رسید . جریان نیوتن و سیب و درک پیام افتادن سیب به سمت پایین که باعث کشف نیروی جاذبه زمین شد و نیز صحبت کردن حضرت سلیمان با مورچه و گرفتن درس صبر و استقامت از مورچه نشان دهنده ی این مساله می باشند .
بیائیم در هر اتفاقی نکته های خوب و بد آن را با هم دیده و به اصطلاح« نیمه پر لیوان » را هم نگاه کنیم با عینک واقع بینی حرکت کرده و جنبه های مثبت و موثر هر چیزی را برای درک حقایق عالم هستی در ساختن زندگی معنادار به کار گیریم . لازم به ذکر است که در تفکر مثبت در زندگی اثرهای معجزه واری ایجاد می کند از جمله : 1- دوری از فشارهای روحی و روانی با تغییر فکر و نگرش 2- رسیدن به آرامش ، امنیت و رضایت درونی 3- مسلط شدن بر خرد و احساسات و رفتارها 4- افزایش قدرت توکل ، صبر و شکر گزاری 5- ایجاد نشاط و شادی حقیقی 6- برخورد صحیح با اتفاقات 7- کاهش توقع در زندگی 8- احساس خوشبختی در هر لحظه 9- تصمیم گیری آگاهانه با اراده قوی
بنابر این تجربه ، اتفاق هایی نیست که با آن ها برخورد می کنیم بلکه تجربه ، روش برخورد ها و افکاری است که نسبت به آن اتفاق انجام می دهیم .
بخش ششم : زندگی با تصویر های ذهنی مثبت
علی (ع) : « جهان هر کس ، به اندازه وسعت فکر اوست »
تصویر سازی ذهنی مثبت : تجسم موضوعی در ذهن و متمرکز شدن روی آن ، با دیدن تصویر های روشن و انرژی دهنده واقعی یا غیر واقعی.
علم جدید روان شناسی دریافته است که ذهن ناخودآگاه ( نیمه هوشیار ) انسان تفاوت بین واقعیت و تصویر را تشخیص نمی دهد . حتی در جنگ میان اراده و تخیل ، پیروز همیشگی تخیل است .
تخیل و تصویر هزینه ای ندارد . اگر تخیل درست هدایت شود و ادامه پیدا کند کم کم مغز سعی می کند که آن را به واقعیت تبدیل کند که این رمز موفقیت انسان ها به شمار می رود که این تصویرها دو گونه اند .
1- تصویرهای ذهنی مثبت و حرکت دهنده به سمت رشد
2- تصویرهای ذهنی منفی و بازدارنده از رشد
بیان پیام ها و جمله های پر قدرت و دیدن تصاویر ذهنی پر انرژی و مثبت در هر لحظه کمک بزرگی برای سریعتر رسیدن به هدف های خود هستند در حالیکه جملات ناامید کننده و تصاویر منفی نه تنها انرژی و قدرت شخص را گرفته بلکه او را از رسیدن به هدفش دور می کند و امید و انگیزه لازم را برای انجام کارها از او خواهد گرفت .
یکی دیگر از فواید زندگی با تصاویر ذهنی مثبت تقویت اعتماد به نفس ، باور و اراده در انسان است امام جواد (ع) می فرمایند : عزت مومن بی نیازی او از مردم است .
اعتماد به نفس و خودباوری : میزان ارزشی که برای خود قائل هستیم و یا چگونگی قضاوت نسبت به خود با دیدن همه نقاط قوت و ضعف .
اراده : میزان عملی کردن تصمیم هایی که می گیریم
باور : میزان اعتماد قلبی و واقعی به توانایی ها و استعداد های درون و امکانات بیرون .
پذیرفتن مسئولیت در حد توان باعث تقویت اعتماد به نفس می شود
بخش هفتم : هنر مدیریت زمان
یکی از فاکتور های دیگر که در ساختن زندگی و رسیدن به کمال دارای اهمیت است مدیریت زمان است .مدیریت زمان یعنی طراحی و اجرای کارهای خود طبق برنامه مشخص و بدون هدر دادن وقت .همه عمر ما به تجارت و مبادله می گذرد اما هر لحظه عمرمان را می فروشیم . به چه بها و قیمتی ، خدا می داند ! هر چیزی قیمتی دارد ، زمان که رایگان ترین و ارزشمند ترین نعمت الهی است به چه قیمتی فروخته می شود . پس بیائید زمان را صرف کنیم اما فقط برای خرید موفقیت . انسان قدر شناس نعمت زمان ، سعی می کند بر تمام لحظه ها و سال های عمر خود مدیریت کرده و از هر روزش حداکثر استفاده را بکند چون دیروز را نمی تواند تغییر دهد و فردا هم شاید هرگز نیاید چس امروز تنها زمان در دسترس است که می تواند آن را به بهترین شکل صرف کند . اصل پارتر می گوید : 80% بازده کار ما فقط به خاطر استفاده از 20% کل زمان موجود می باشد . بسیاری از بزرگان تاریخ علت موفقیت خود را مدیریت صحیح بر زمان و عمر خود دانسته اند .مثال های زیر گویای این مساله اند .
مثال اول : نویسنده کتاب پر فروش « هری پاتر » این کتاب را در ایستگاه راه آهن وقتی که قطار چند ساعت تاخیر داشته است نوشته است.
مثال دوم : جریان زندگی گاندی که به نظر گاندی هر دقیقه هدیه خداوند می باشد و باید برای خدمت به انسان به کار گرفته شود .
درک ارزش زمان و عمر فاکتور مهمی است که ما را در رسیدن به کمال و ساختن زندگی کمک می کند .
به هر حال زمان برای هیچ کس نه متوقف می شود و نه بر می گردد و نه اضافه می شود پس اگر زمان را خوب مصرف نکنیم زمان ما را خیلی خوب مصرف می کند .