على بن طاووس در كتاب اقبال الاعمال اين گونه مى نويسد: “علي بن الحسين(ع) شب آخر ماه رمضان، بيست نفر برده را آزاد مى كرد و مى فرمود: «دوست دارم خداوند ببيند كه من در دنيا بردگان خود را آزاد مى كنم، بلكه مرا در روز رستاخيز از آتش دوزخ آزاد سازد» او هيچ خدمتكارى را بيش از يك سال نگه نمى داشت، وقتى كه برده اى را در اوّل يا وسط سال به خانه مى آورد، شب عيد فطر او را آزاد مى ساخت. بردگان سياه پوست را مى خريد و آنان را در مراسم حجّ، به عرفات مى آورد و آن گاه به سوى مشعر كوچ مى كرد، آنان را آزاد مى كرد و جوايز مالى به آنان مى داد. تا آنجا كه در شهر مدينه گروه عظيمى از بندگان و كنيزان، آزاد شده آن حضرت بودند و آنان هم بعد از آزادى، پيوند معنوى خود را با امام(ع) قطع نمى كردند.”
امام چهارم شيعيان و معصوم ششم نام مباركشان علي است. ايشان روز پنجم شعبان سال 38 هجرى يا 15 جمادى الاولى همان سال، در مدينه در (بحبوحه جنگ صفین) متولد شدند. پدر بزرگوار ايشان حضرت سيدالشهدا، امام حسين بن علي بن ابیطالب(ع) و مادر مكرّمه آن حضرت بنا بر نقل برخي منابع تاريخ اسلام، غزاله از مردم سند يا سجستان مي باشد كه به سلافه يا سلامه نيز مشهور است. البته بعضى از منابع ديگر تاریخی نام مادر امام را شهربانويه، شاه زنان، شهرناز و جهان بانويه نيز ياد كرده اند. زين العابدين، سيد العابدين، سيد المتقين، امام المؤمنين، سجاد، زين الصالحين و عدل از مهمترين القاب امام چهارم است. كه از ميان اين عناوين سجاد و زين العابدين شهرت بيشتري يافته است. اين لقب ها مانند القابي نيست که عرب ها بر فرزندان تازه مولود خود مي گذاشتند يا مانند القابي که در سده سوم هجري در گستره حکومت اسلامي رايج بود بلكه امام چهارم از طرف مردم به اين القاب مشهور گرديد؛ مردمي که وجود شريف ايشان را شناخته و عارف به حقش و خداجو بودند. امام سجاد(ع) در عاشوراي سال 61 هجري قمري همراه با قافله عشق حسيني در كربلا حضور داشت و در آن واقعه به خواست خدا به صورتي معجزه آسا نجات يافت و پس از شهادت پدر بزرگوارش مسئوليت زمامداري شيعيان از جانب خدا بر عهده او گذاشته شد و از آن روز تا زمان شهادت معاصر با طاغوتيان و زمامداراني همچون يزيد بن معاويه، عبدالله بن زبير، معاويه بن يزيد، مروان بن حكم، عبدالملك بن مروان و وليد بن عبدالملك بودند.
امام زين العابدين(ع) براى سوق دادن مسلمان ها به سوى نفرت از خاندان بنى اميّه و افزودن مبارزه جويى با آنان، تلاش هاى بسیار مؤثّرى نمود. ايشان در اوضاع ناگوار و نامناسب اجتماعي آن روز كه ارزش هاي ديني دست خوش تغيير و تحريف امويان قرار گرفته بود، مهمترين كار خويش را در زمينه برقراري پيوند مردم با خدا، با دعا آغاز كرد. چنين بود كه مردم تحت تأثير روحيات و خصایص ذاتی آن حضرت قرار گرفتند و شيفته مرام، مسلک، منش و روش او شدند و بسياري از طالبان علم و دانش در قامت راويان حديث او در آمدند و از سرچشمه زلال دانش وي كه برخاسته از علوم پیامبراعظم(ص) و علی بی ابیطالب(ع) بود، استفاده های فراوانی بردند.
هر گاه زمینه و فرصت مناسبی ایجاد می شد ایشان مسلمان ها را بر ضدّ امويان تحريك مى نمود. و با دقت و احتياط، برنامه حاكمان طاغوتی، منحرف و به دور از اخلاق را تحت نظر قرار مى داد. ايشان براى آگاه نمودن مردم، زبان دعا را برگزيد، به طورى كه ادعيه آن حضرت، رویدادها و وقايع مهم روزگار عصر او را تفسير مى نمايد. صحيفه سجّاديّه كه به زبور آل محمّد مشهور است، اثری بى همتاست كه در جهان اسلام، غیر از کتاب خدا قرآن كريم و نهج البلاغه، كتابى به اين عظمت و ارزش، بوجود نيامده كه همواره مورد توجه عالمان و انديشمندان باشد. از ديگر اثرات ارزشمند به جا مانده از امام چهارم، مجموعه اى تربيتى و اخلاقى است به نام رساله حقوق است كه امام در آن وظايف گوناگون انسان را در برابر خدا، خود و ديگران، با بيانى شيوا و گويا در قالب 51 حق بيان نموده است. امام سجاد(ع) در مدت سی و پنج سال پاسدار شیعه بود. مورخین معتقدند که تدبیر ایشان، مدینه و بسیاری از شیعیان را از دست کسانی چون یزید و عبدالملک مروان نجات داد.
در باره امام سجاد(ع) با آن مقام حلم و بردبارى كه داشت روایت شده است که ایشان بسيار بر پدر بزرگوارش گریه مى نمود و بر ياد آن مصيبتت ها صاحب اندوه عظيم بود. و سرانجام در روز 12 و يا 25 محرّم سال 95 هجرى درمدينه، به دسيسه و تحریک هشام بن عبدالملك خلیفه اموی، ولید بن عبد الملک، امام زین العابدین و سید الساجدین(ع) را مسموم کرد و در 56 سالگى به شهادت رساند. اکنون مزار شريف آن حضرت در مدينه در قبرستان بقيع مطاف كروبيان و مومنان عاشق است.