بعضي ها وقتي پيشرفت ديگران را مي بينند در عين اينکه خود را خوشحال نشان مي دهند نمي توانند اندوه و حسرتي را که پشت اين خوشحالي کاذب نهفته است پنهان کنند. به ظاهر تبريک مي گويند اما سعي مي کنند با کنايه اي، نشان دادن نيمه خالي ليوان و زدن حرف هاي نااميدکننده کمي از آتش درون خود را سرد کنند. دست آخر هم دلشان آرام نمي گيرد و سعي مي کنند ضربه نهايي را بزنند و شما را از موقعيتي که در آن قرار گرفته ايد جدا سازند. حالا فرقي نمي کند شما کارمند يک اداره باشيد، يا دانشجوي يک کلاس و شايد يک همسايه!
به سرعت دست به کار مي شوند تا ببينند ريشه پيشرفت شما کجا بوده تا ريشه را از همانجا نابود کنند. اگر کارمند يک اداره باشيد نزد رئيس يا ديگر کارمندان طوري برنامه ريزي مي کنند که خودتان با دست خود مشکلاتي ايجاد کنيد و ديد آن ها نسبت به شما آنقدر بد شود که تمام اتفاقات خوبي که قرار بوده برايتان بيفتد را به هم بريزد. اگر دانشجو هستيد و به علت فعاليت هاي مثبت درکلاس بيش از ديگران مورد توجه استاد واقع شديد، به سرعت با استفاده از مسائلي که استاد روي آنها حساس است، اوضاع را به کلي تغيير مي دهند و بعد هم خاطرشان آسوده مي شود و گوشه اي مي نشينند تا حاصل زيرآبي رفتن خود را ببينند.گاهي وقت ها به سراغ دوست يا آشنايي مي رويد بدون آنکه اتفاق بدي ميانتان افتاده باشد، با برخورد سرد وي مواجه مي شويد و در فکر فرو مي رويد که چه اتفاقي افتاده است؟ شايد مدت ها بعد از اينکه ارتباطتان با او قطع شد از طريق شخصي ديگر يا خودش حرف هايي را بشنويد که به ظاهر گوينده آن حرف ها شما بوده ايد ولي روحتان هم از اين ماجرا خبر ندارد آن وقت مي فهميد فلان همسايه يا فاميل به خاطر حسادت نسبت به شما از قولتان حرف هايي زده است.
متاسفانه اين مشکلي است که هرروز در حال پررنگ تر شدن است. کساني که نمي توانند از پيشرفت ديگران خوشحال شوند يا حداقل نسبت به اين قضيه بي تفاوت باشند، ناراحتي خود را با ضربه زدن به آنها نشان مي دهند. فکر مي کنند اگر جلوي پيشرفت آن ها را بگيرند مي توانند خودشان پيشرفت کنند يا حداقل اگر براي خودشان هم فرجي نشود دلشان آرام بگيرد که تنها نيستند و بقيه هم مثل خودشان درجا مي زنند. خبردار شدن برخي افراد از اتفاق مثبتي که براي شما افتاده يا در حال وقوع است کافي است تا به طور کلي آن واقعه خوب تغيير کند و شما هم متحير شويد کجاي کارتان اشکال داشته است؟
درحالي که اشتباه شما دقيقاً همين جاست؛ افرادي را که نبايد از کوچک ترين مسائلتان هم آگاه باشند نسبت به پيشرفت هايتان خبردار مي کنيد و حسرت و حسادت آن ها براي خراب کردن همه چيز کافي است. در احاديث بسيار به مومنان توصيه شده است که پيش از انجام کاري درباره آن با ديگران صحبت نکنند چرا که در اين ميان خبردار شدن افراد حسود مانع به فرجام رسيدن آن کار مي شود. البته اين مسئله با ضرورت مشورت منافاتي ندارد بلکه بدان معناست که مشورت هم نبايد با هرکسي باشد بلکه تنها بايد با عقلا و امنا مشورت کرد. شايد اين معضل راه چاره خاصي نداشته باشد. نمي توان مانع حسادت و حسرت ديگران شد، پس بهتر است در انتخاب دوستان و معاشرت با اطرافيان دقت بيشتري به خرج دهيم و سفره دلمان را هرجايي باز نکنيم.
خراسان – مورخ پنجشنبه 1392/12/01 شماره انتشار 18629
http://www.khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1392&month=12&day=1&id=5703036