سواد رسانهای یعنی توانایی شناسایی انواع مختلف رسانه و درک انواع پیامهایشان. هر رسانه وسیلهای است که از طریق آن پیامی برای مخاطب ارسال میشود سطح سواد رسانه ای یک جامعه مهم ترین عاملی است که افراد را در مواجهه با رسانه ها در حالت انتخاب یا انفعال قرار می دهد. درک سواد رسانه ای موجب می شود که مخاطبان رسانه ها با توانایی درک پیام های رسانه ای، به تعبیر و تفسیر آن ها پرداخته و از وضعیت منفعل به هوشیار و انتقادی رسانه ها تبدیل شوند و این همان مواجهه هوشمندانه با دنیای رسانه ای است. سواد رسانه ای، نهضتی برضد رسانه ها نیست بلکه این پدیده عادات رسانه ای افراد را تغییر داده و با آگاه کردن مخاطب به او می آموزد که چطور از رسانه ها استفاده کند. افرادی که با مفهوم سواد رسانه ای آشنا هستند، از طریق رسانه میزان آگاهی و توان دریافت اطلاعات خود را تقویت کرده و با همین توان در راستای روحیه انتقادی و برخورد آگاهانه، بیشتر حرکت می کنند و به این ترتیب رابطه یک سویه و انفعالی آنها در مواجهه با رسانه ها، تبدیل به یک جریان دوسویه و فعال می شود. برخی از محققان معتقدند سواد رسانه ای یعنی مجموعه دانش¬ها و آگاهی¬هایی که افراد جامعه را به سمت کنترل درونی در زمینه بهره وری از رسانه های جمعی هدایت می کند. بدین طریق افراد بدون اینکه دچار تعارض شخصیتی یا رفتاری شوند، برنامه ها و محتوای رسانه های جمعی را کنترل می¬کنند. همه افراد به شکلی در رویارویی با پیام¬های رسانه ها مهارت¬هایی را کسب کرده و اطلاعاتی را نیز به دست می آورند . با سواد رسانه ای شدن یک فرآیند مداوم است و موقعیت ما بر روی این مسیر یا فرآیند می تواند به سطح بالاتر ارتقا یابد. افزایش سواد رسانه ای مثل سفری به مقصد چشم اندازهای بهتر است که از آن بتوان به رسانه نگریست و انتخاب¬های بهتر و هوشمندانه تری انجام داد. درجه نفوذ رسانه در جوامع و تاثیرات آن به حدی است که آموزش رسانه، به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. باید تاکید کرد که کودکان و نوجوانان که رسانه و تاثیر پذیری از آن با والدین خود تفاوت کامل دارند. آنها بین « جهان » و «جهان رسانه ای» فرق نمی گذارند و در به کارگیری رسانه بسیار راحت¬تر از والدین خود عمل می کنند. آموزش رسانه به گفته کومار: « تحلیل اجتماعی- انتقادی رسانه است. بنابراین هدف اصلی آموزش رسانه ، هوشیار کردن ، اختیار بخشی در مواجهه با رسانه و برنامه ها و محتوای آن است. آموزش رسانه به افراد می آموزند پیام را تفسیر وتولید کنند ، مناسب ترین رسانه را انتخاب کنند و نقش بیشتری در تاثیر پذیری از آنها به عهده گیرند.»
مفهوم سواد رسانه اي
تاریخچه پیدایش سواد رسانه¬اي به سال 1965 بازمیگردد. مارشال مک لوهان در اولین بار در کتاب خود با عنوان «درك رسانهاي گسترش ابعاد وجود انسان»، این واژه را به کار برد و نوشت زمانی که دهکده جهانی تحقق یابد، لازم است انسانها به سواد جدیدي به نام سواد رسانه¬اي دست یابند (داربی، 1390 :399)
تعاریف گوناگونی براي سواد رسانه¬اي مطرح شده است که در ادامه به بعضی ازآنها اشاره می¬شود: دایرةالمعارف بین¬المللی ارتباطات به ارائه تعریف جامعی در مورد سواد رسانهاي از قول کریست و پاتر (1998 ) پرداخته است: «توانایی دستیابی، تحلیل، ارزیابی و خلق پیام¬هایی از میان متون مختلف.» (29: 2008, Donsbak) . موسسه آفکام، نهادي در انگلستان که در زمینه تدوین مقررات سواد رسانهاي کار میکند، سواد رسانه¬ا¬ي را اینگونه تعریف می¬کند: «سواد رسانه¬اي دسترسی، درك و ایجاد ارتباط در بافتهاي گوناگون است» (16:2010, Padovani& Raboy) .
فایده آموزش سواد رسانهای
در حال حاضر اینترنت به جزئی جدایی ناپذیر از زندگی بدل شده است، با دیدن رفتار و چهره عجیب بعضی جوانان و شنیدن گویشی که هیچ تناسبی با ادبیات غنی این کشور ندارد، می توان پی برد که تنها با منع کردن بهره¬وری از فنآوری نمی¬شود با آنها مقابله کرد و تمایل جوانان به استفاده از آنها را کاهش داد، بلکه باید افراد جامعه از دانش لازم برخوردار شوند تا بتوانند در مقابل آسیب¬ها و آثار سوء آن, ایمن باشند. بیشتر مردم تحتتأثیر رسانههای مختلف هستند. رسانهها بیش از آنچه فکرش را بکنید بر افکار و نحوه تصمیمگیری ما در امور مختلف تأثیر میگذارند. بچهها هم فرقی با ما ندارند. در شرایط اشباع رسانهای و در فضای موجود افراد در معرض حجم بالایی از اطلاعاتی هستند که هرگز به برخی از آنها نیازی ندارند. در فضای رسانهای هم باید دانست چه مقدار باید در معرض رسانههای مختلف اعم از دیداری، شنیداری و نوشتاری بود و چه چیزهایی را از آنها برداشت. در رسانهها کار بهگونهای صورت میگیرد که مصرفکننده گمان کند یک حقیقت محض را دریافت کرده که عاری از پیشداوری یا القاءگری است. پس باید از پیامها و اطلاعات اطرافمان براساس نیازهایمان استفاده کنیم تا دچار سردرگمی نشویم. سواد رسانهای این امکان را هم در اختیار میگذارد. همانگونه که والدین مراقب تغذیه خود و فرزندانشان هستند و با دقّت بسیار از سالم و مقوی بودن غذا اطمینان حاصل می¬کنند, هم میزان هم باید به خوراک ذهن خانواده خود اهمیت دهند. اگر افراد نتوانند به درستی اطلاعات واقعی را به دست آورند، دچار مسمومیتهای ذهنی و فکری میشوند و قدرت تشخیص درست و نادرست را از دست میدهند. هدف سواد رسانهای ، تنظیم یک رابطهی منطقی و مبتنی بر هزینه- فایده با رسانهها است. به این معنا که در برابر رسانهها چه چیزهایی را از دست میدهیم و چه چیزهایی را به دست میآوریم؟ و باز به عبارت بهتر، در مقابل زمان و هزینهای که صرف میکنیم، در نهایت چه منافعی به دست میآوریم؟ بنابراین یکی از اهداف اصلی سواد رسانهای این است که استفاده مبتنی بر آگاهی و با فایده از سپهر اطلاعات را تأمین کند. ما در دورهای زندگی میکنیم که هر کسی میتواند یک رسانه ایجاد کند. به طور مثال هر کسی میتواند فقط با چند کلیک ساده یک صفحه اینستاگرامی بسازد و در آن مطالب مختلف را منتشر کند. رسانهها با انگیزههای مختلفی ایجاد میشوند و لزوما تمام این انگیزهها درست نیستند. بنابراین لازم است به بچهها یاد بدهیم که چطور مخاطب نکتهسنج رسانهها باشند.
آموزش سواد رسانه ای به کودکان
والدین با آموزش سواد رسانهای به فرزندان میتوانند آنها را به مخاطبانی نکتهسنج تبدیل کنند. آنها میتوانند تحلیل و ارزیابی موضوعات مطرحشده در رسانهها یا همان پیامهای رسانهای را به کودکان خود یاد بدهند. در واقع، هدف از آموزش سواد رسانهای این است که کودکان به مخاطبان عاقل رسانهها تبدیل شوند و بتوانند عقاید خود را محترمانه بیان کنند. توانایی تشخیص اینکه هرکس دیدگاه خودش را دارد، بر اثر آموزش سواد رسانه ای ایجاد میشود. بچهها با یادگرفتن این موضوع میفهمند که اشکالی ندارد اگر نظر افراد با هم فرق داشته باشد. آنها یاد میگیرند در مواجهه با نظرات مخالف باید به دیگران احترام بگذارند، حتی اگر با آنها موافق نباشند. آموزش سواد رسانه ای به کودکان باعث میشود که بتوانند مرز بین واقعیت و توهم را تشخیص بدهند. اینطوری متوجه میشوند که هر منبعی برای دریافت اخبار مناسب نیست. آموزش سواد رسانه ای به کودکان این فایده را دارد که یاد میگیرند کدام منابع خبری ارزش بیشتری دارند. آموزش سواد رسانهای به آموزش مهارتهای شهروندی نیز کمک میکند. با این روش بچهها یاد میگیرند با دیگران محترمانه گفتوگو کنند و با دموکراسی بیشتر آشنا میشوند. از طریق آموزش سواد رسانهای به کودکان میتوانیم مطمئن شویم که درباره اعتقاداتشان آگاهانه تصمیمگیری میکنند و میدانند چطور بیان کنند به چیزی اعتقاد ندارند. با آموزش سواد رسانهای به بچهها، آنها هر چیزی را که میخوانند و میبینند ارزیابی خواهند کرد. آنها یاد میگیرند که موقع دریافت هر پیامی اول کمی مکث و به محتوای آن فکر کنند. همچنین یاد میگیرند که چطور تشخیص بدهند کدام مطلب درست است و کدام یک احتیاج به بررسی بیشتری دارد. در نهایت، میآموزند که با تفکر انتقادی از روی ظاهر چیزها قضاوت نکنند. بچهها را به این فکر بیندازید که ممکن است تیترهای خبری فریبنده باشند و گاهی فقط برای جلبتوجه مخاطب نوشته میشوند. همچنین به آنها کمک کنید قبل از آنکه چیزی را در شبکههای اجتماعی به اشتراک بگذارند، آن را دقیق بررسی کنند. با بچهها درباره اینکه انتشار مطلبی در شبکههای اجتماعی چه معنایی دارد، صحبت کنید. اجازه بدهید یاد بگیرند به جنبهها مختلف فعالیتهای آنلاین خود فکر کنند. در اینترنت منابع اطلاعاتی بیشماری وجود دارد، پس باید به بچهها یاد بدهیم که چطور منابع معتبر را پیدا کنند. همچنین میتوانیم به آنها رسانههای معتبر را معرفی کنیم.
در آخر
بدون سواد رسانهای، نمیتوان انتخابی صحیح از پیامهای رسانهای داشت، بنابراین نهادهای آموزشی، مدنی و رسانهای باید در حوزه آموزش سواد رسانه فعال باشند. نهادهای آموزشی مثل مدارس،دانشگاهها و آموزشگاههای مختلف میتوانند مفهوم سواد رسانهای را در کتب درسی ارائه دهند. حمایت نهادهای آموزشی از طریق گنجاندن مفاهیم سواد رسانهای در کتب درسی دانش آموزان و دروس دانشکدههای ارتباطات، میتواند مفید باشد و خود رسانهها هم با توجه به جغرافیای مخاطبان خود، میتوانند مفاهیم مرتبط با سواد رسانهای را منعکس کنند در حالیکه میتوان بی¬سواد رسانهای را طعمههای اصلی در فضاهای رسانهای بهشمار آورد، افراد دارای سواد رسانهای نه تنها اسیر محصولات رسانهای نمیشوند، بلکه قضاوتهای صحیحتری از محیط پیرامون خود دارند.
منابع
1-ارائه الگوی آگاه سازی مخاطب برای برون رفت از فریب کاری رسانه. حسین سلطانیان و دیگران. فصلنامه علمی ترویجی در حوزه اخلاق س 12. ش 45. بهار 1401. صفحات 130 تا 105.
2-شکرخواه، یونس. 1380 . نیاز مخاطب به سواد رسانه¬ا¬¬ي فصلنامه پژوهش¬هاي ارتباطی. دوره.26 شماره8.
3-طلوعی، علی. (1391» ،(سواد رسانهاي :درآمدي بر شیوه یادگیري و سنج، ش تهران»، نشروزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دفتر مطالعات و برنامه¬ریزي رسانه¬ها. 4-داربی، علی. 1390 . درآمدي بر جامعه¬شناسی ارتباطات فرهنگ و رسانه، تهران: انتشارات جهاد دانشگاهی.
5-رضایی، روح¬االله؛ صفا، لیلا؛ ادیبی، منصوره. 1395 . عوامل مؤثر بر قصد استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام در فعالیت¬هاي آموزشی در بین دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، فصلنامه پژوهشهاي ارتباطی، دوره 23 ،شماره 3.
6-Donsbakh, Wolfgang. (2008). “the international encyclopedia of
communication”, London:Blackwell publishing
7-Raboy, Marc. & Padovani, Claudia. (2010). “Mapping Global Media Policy
Concepts, Frameworks, Methods”. Journal of Communication, Culture &
8-CritiqueInternational Communication Association. 28 (6), 907-923
9-Heider, Kelly L. (2009), “Information literacy: The missing link in early
childhood education”. Springer Science Business Media, LLC Early
Childhood Education, 36, 513–518.