سوسه

در این که تیمِ علیرضا منصوریان بد بازی می کند شکی نیست، این ادعا که وی نباید برای بازیکنان پا به سن گذاشته پول های میلیاردی خرج می کرد کاملاً منطقی است، اگر کسی بگوید که مصاحبه ها و نشست های خبری او می تواند پخته تر و  مدبرانه تر باشد حرف صحیحی به نظر می رسد، اگر بگویند آبی پوشان تا اینجای فصل از نظر ترکیب هارمونی و نظم مشخصی نداشته اند جمله ای غیرقابل انکار است؛ اما سوال اساسی اینجاست که واقعاً این انتقادات با چه نیت و رویکردی انجام می پذیرد؟


و یا در این مقطع ابتدای فصل آیا این گفت و شنودها به نفع استقلال است یا خیر؟ کار اصلی رسانه پرداختن و نگاشتن له یا علیه کسی نیست و من هم قصد ندارم از منصوریان دفاع کنم و یا منتقدانش را زیر سوال ببرم بلکه تکلیف ما در رسانه تلاش در جهت نقد، اصلاح و بهبود رفتارها و فرآیندهاست. سرمربی این روزهای آبی های پایتخت یکی از باسابقه ترین ملی پوشان سابق این تیم است که سابقۀ حضور در اروپا را نیز دارد. اگر به او کمک نشود تا در استقلال شخصیت واقعی یک سرمربی شش دانگ را کسب نماید به چه کسی باید کمک شود؟ این که در سال های اخیر تنها یک مربی به نام امیر قلعه نوعی توانسته افتخارات استقلال را به نام خود رقم بزند دلیلش این است که آقایان خودشان به یکدیگر اجازۀ رشد کردن و پیشرفت را نمی دهند. نمی خواهم بگویم این جملۀ منصوریان که می گوید آنها با سن من مشکل دارند(بخوانید حسودی می کنند) درست است اما واقعیت اینجاست بعد از گذشت چهار هفته این گونه برخی پیشکسوتان به وی می تازند خیلی فنی و دلسوزانه به نظر نمی رسد. خصوصاً آن هایی که خودشان در گذشته سرمربی بوده و هیچ گُلی به سر این تیم نزدند. سوسه آمدن، تهییج هوادران، تخریب کردن و مسائلی دیگر از این دست کار راحتی است. کاش فرهنگی در کشور ما حاکم بود که مربی برای پیشرفت رفیق، هم تیمی و برادرش دلسوزانه گوشی را برمی داشت و نظراتش را منتقل می کرد نه اینکه در رسانه ها او را تخریب کند. خلاصه اینکه سوسه آمدن با نقد کردن فرق دارد!

 

منبع: روزنامه خبرورزشی مورخ چهارشنبه 1 شهریور 1396 شماره 5818

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *