زمستان سرد و خشک و البته بدون برف و باران، آلودگی شدید هوا، محدودیت ها و مشکلات اقتصادی، ترافیک و ده ها مورد دیگر از این جنس برای ما که سخت به دنبالش هستیم کافیست تا شاد نباشیم! اصولاً ما ایرانی ها از آن دسته مردمانیم که شادی کردن را بلد نیستیم و به صورت ناخودآگاه از آن گریزانیم! وای به حال وقتی که مثل مواردی که در ابتدای این نوشتار عرض کردم بهانه های شاد نبودن نیز بیش از پیش فراهم و آشکار باشد.
بر اساس پژوهش های علمی صورت گرفته در بین ایرانی ها مشهدی ها جز ناشادترین مردم هستند. این در حالی است که شادكامی بخش مهمی از كيفيت زندگی و بالاتر از هر ثروتی است و با بسياری از مؤلفههای سلامت رابطه نزديكی دارد. برای زندگی کردن باید سرحال و شاد بود. اصولاً آدم هایی که شادی را انتخاب می کنند، حس مخالف آنرا خوب می شناسند و باور دارند که دنیا جای سختی برای زندگی کردن است، در نتیجه برای جنگیدن با این سختیها بهترین راه شاد زیستن و گسترش این شادی است. مشهد مقدس شهری است که با وجود همۀ مشکلات ریز و درشتی که دارد بهانه های شادبودن در آن کم نیست. اما چرا مردمان آنچنان که باید شاد نیستند؟ رضایت مندی و یا احساس خوبی که در شهروندان حس شادی ایجاد کند توسط یک سری عوامل کالبدی که ماهیت بیرونی داشته و روحی که ماهیت درونی دارد ایجاد می گردد. هرچند عوامل مرئی و کالبدی به چشم می آیند و بسیار ضرورت دارند اما مسلماً قبل از آن باید روح و روان و ذهن و تفکر شهروندان برای شادمانه زیستن آماده و ورزیده باشد. زیرا ذهن به دنبال هرچیزی بگردد آنرا پیدا می کند. اگر به دنبال بهانه هایی بگردیم که شاد باشیم ده ها مورد آنرا می توان پیدا کرد و اگر هم نخواهیم شادمانه زندگی کنیم که کار سختی نیست و به راحتی هر کم و کاستی می تواند غم را در دل ما خانه نشین کند. از منظر سیستم طراحی و مدیریت شهری رنگ و لعاب، نمادها و المان ها، بوستان های سرسبز، آب و آبادی، هنر و ورزش به علاوۀ مراکز تفریحی و شادی گسترده که نیاز شهروندان در سنین مختلف را پوشش دهد و اوقات فراغت آنها را به خوبی غنی سازد از مهم ترین عوامل شادی آفرین هستند. که تک تک این موارد در شهرهای ما از استانداردهای جهانی بسیار کمتر است. ولی خب دست خالی هم نیستیم. در حال حاضر مشهد از لحاظ بهره مندی از سینما، مراکز آبی و تفریحی، بازارها و مراکز تجاری، تیم های ورزشی، بوستان ها و سایر امکانات از این دست در کشور جایگاه مناسبی دارد اما شهروندان را چه می شود که نسبت به سایر نقاط کشور از شادمانی کمتری برخوردارند؟ این امر علاوه بر توسعه زیرساخت ها نیازمند اصلاح تفکر و مدیریت ذهن است. ما باید ذهن خود را پرورش دهیم تا آماده جذب نکات مثبت و روح آفرین باشد. و مدیریت شهری نیز که می خواهد امید و زندگی را به مردم هدیه کند باید بیش از پیش به دنبال توسعۀ زیر ساخت ها باشد. هر کاری که بتواند با اصول عمرانی و هنری شهر را زیبا کند، ترافیک و آلودگی را کاهش دهد (مثل توسعه حمل و نقل عمومی، قطار شهری و بی آرتی، بوستان ها و فضاهای سبز) دسترسی مردم به مراکز مختلف درمانی و تفریحی را تسهیل کند و زمینۀ مناسبی جهت اجتماع مردم و شادمانی گروهی اخلاق مدار ایجاد از همین بسترهاست. اما مسلماً مجموعۀ این اتفاقات برای پایتخت معنوی ایران اسلامی رخ نخواهد داد مگر قبل از آن شهروندان فعالانه این موضوع را از مدیریت شهری مطالبه نموده و او را در تحققش یاری دهند. ما مشکلات زیادی داریم ولی نه در آن حد که ناامید شویم و یا از زندگی لذت نبریم. پس در کنار مضجع شریف رضوی که بهترین مأوا و پناه مجاوران و زائران است به واسطۀ مهربانی های امام معصوم غم را به دل راه ندهید و شهر بهشت را بیش از گذشته برای امید و زندگی بسازید تا هم خود به عنوان مجاوران مرقد مطهر امام معصوم و هم زائران و مهمانان عزیزی که بر شما وارد می شوند شاد و پیروز باشند.
منبع: روزنامه شهرآرا مورخ یکشنبه 24 دی 1396 شماره 2459
http://www.shahrara.com/js,text.ajax?y=1396&m=10&d=24&p=2&n=06