شیوه ی ارتباطات قبل و بعد از اسلام در ایران

 

مقدمه: مقاله مزبور مجموعه ای ازارتباطات وشیوه انتقا ل آن در دوره های مختلف تاریخی می باشد  که می تواند تا حدودی ما را با چگونگی ایجاد چاپارخانه ها درایران ونامهای مختلف آن در دوره های مختلف و وظایف آن آشنا نماید وبه دلیل گستر دگی مطالب سعی نمودم که بیشتر به دوره هایی که بیشتربه این سیتسم توجه نمودند را بررسی کنم . این مقاله دردوبخش تنظیم شده است که:
بخش اول شامل شیوه انتقال ارتباطات وخبرگیری دردوران قبل اسلام وچگونگی تاسیس آن می باشد که شامل بخشهای مختلفی می باشد .
بخش دوم درمورد شیوه ارتباطات ونقش آن دراداره حکومت درایران بعدازاسلام می باشد.

ارتباطات  پست قبل ازاسلام – کوروش
ارتباطات درادوارمختلف درایران وجود داشته است ولی درزمان هخامنشی این ارتباطات شکل منسجم تری به خود گرفت بطوری که شاهان هخامنشی درضمن سرکوبی دشمنان ودفع رقیبان به اصول مملکت داری هم واقف بوده اند؛ ومهمترین قدمی که برای توسعه نفوذ، افزایش تجارت ، ایجاد امنیت وتهیه موجبات سعادت مردم کشوربرداشتند اصلاح وفزونی راهها[ شریانهای حیاتی مملکت [ بود درزمان مادها که راهها ، پلها ، کاروانسرهای بسیاری درقلمرو خود داشتند دولت هخامنشی ازجمله کوروش وداریوش این راهها را نیز مورد استفاده قرارداد ند هخامنشیان درمدت کمی انتظامات اداره چاپاری ها رادرامپراطوری پهناورخویش به مرحله وسیعی رساندن به طوری که کار آنان سر لوحه دیگر دولتها وممالک دیگر قرار گرفت .
بعضی ازمورخان ایجاد وگستردگی ارتباطات را به کوروش وجمعی به داریوش نسبت میدهند وبنا به گفته هرودت کوروش درعازم نبرد با سکاها بود ودستورداد که بین پرسیولیس ودریای اژه ۹۱۱ ایستگاه اسبی دائرکردند تا رابطه مستمراو با پایتخت محفوظ بماند وفاصله ایستگاهها رایک روزه نوشته اند بنابراین کوروش درسال ۵۴۵ ق م به ایجاد راههای ارتباطی وپست مبادرت ورزیده است ۱. هدف اوازایجاد راهها این بود که اگر درغیاب اوفتنه ای حادث شدازطریق این راها به سرعت به کشوریا پا یتختش بازگردد. بنابراین ازمیدان نبرد ومقرحکومتش دستور داد ایستگاههایی با فاصله مناسب آماده سازندکه درهریک ازآنها به نسبت موقع چند ملازم باعده ای اسب واسترولوازم آسایش جای دهند وسازوبرگ مسافران واستراحتگاه نامه بران پادشاه تا ازهرجهت فراهم سازند.۲سرپرست ایستگاه موظف بود که پیوسته چنداسب ویک یا دوپیک آماده داشته باشد وپیکهای دولتی بایستی به مجرد گرفتن نامه براسب جسته باسرعت تمامتربه ایستگاه دوم بتازند ودرآنجا نامه رابه پیکی که درآنجاست داده خودشان به استراحت بپردازند تابه نوبه خویش جانشین پیک دیگرشود . به همین ترتیب بایستی نامه ها را پست به پست انتقال داده رسید بگیرند ، سرما ، گرما ، طوفان ، آفتاب و حمله حیوانات درنده نبایستی دراراده نامه بران خللی وارد ساخته یا رساندن مکتوب را به تعویق بیندازد . بااین اختراع کوروش می توانست درمملکت وسیع خود ازآنچه دورترین نقطه اتفاق می افتد باخبرشود ۳
با توجه به مشکلاتی که کوروش دردوران پادشاهی داشت نتوانست كارهای مربوط به اداره دستگاه حکومتی را به نحومطلوب انجام دهد وآن را به حد کمال برساند واین کاردرزمان داریوش به حد کمال رسید.

پست درزمان داریوش هخامنشی
بعدازکوروش کمبوجیه به سلطنت رسید ولی بامرگ اوهرج ومرج ایران رافراگرفت درنتیجه داریوش با درایت خود توانست حکومت رابدست گیرد وباعزمی راسخ توانست امور را انتظام بخشد . داریوش برکشور پهناور از تونس تا هندوستان وازدریای آرال تا عدن که دارای ۴۶ نوع مردم با زبانها ، نژادها ، وآئینهای گوناگون بودند سلطنت می کرد وبرای نگهداری آن امپراطوری عظیم وسایل وتشکیلات قوی فراهم ساخت که توسعه وتکامل نامه رسانی واستخبار یکی ازآنها بود وازلحاظ تهیه وسایل درشماربزرگترین کارهای آن روزگارمحسوب می شود وبرای انتقال خبرازدو وسیله استفاده می نمودند یکی ایجاد ارتباط ازبلندیهای مختلف ازقبیل ابنیه ، تپه های طبیعی وساختگی وکوههای مختلف رادرمسیرهای مهم مانند مسیربین پایتخت ودریای اژه یامسیربین شوش وخراسان درنظرگرفته جمعی را درآنجا ساکن کرده وروز وشب بوسیله دود وآتش اخبارمهم کشوررامنتقل می کردند ، و ماموران آن قسمت راکوهبانیه ] حافظ کوه [یا د بابه خوانده می شد وپارسیان آن را نگرین [Angareien] می خواند ند که دراصل هنگر بوده است ودرفاصله هرمنزل کاروانسرای برای کاروانها ساخته شده بود ودرگذرگاهها وتنگه های دشوارگذر ، مکانهای بازرسی وبه اصطلاح امروزتفتیش وگمرک بوجود آورده بودند .۴داریوش جاده های روزگاران گذشته را اصلاح کرده وشعب جدید ی ایجاد نمود وسراسرکشور راچنان با یکدیگرمرتبط ساخت که مسافران می توانستند ۴۵ فرسنگ راه را در۹۰ روز به پیمایند وسود اگران بابارهای خود با توقف درایستگاههای عهد کوروش آن مسیرا در۱۱۱ روزطی کنند.5 داریوش درمدت ۳۵ سال سلطنت خود آثار شگرفی ازخود به یادگارگذاشته است که یکی ازآنها تاسیس و تکامل تشکیلات پستی است وداریوش اداره نامه رسانی را به پایه ای رسانید که دنیا آنرا پست می خواند .

چاپارخانه درعصرداریوش
در زمان داریوش جاده های بسیــاری نـوسازی شد ودربسیاری ازآنها چاپارخانه وایستگاههای بازرسی بوجود امد . فاصله هرایستگاه به آن اندازه مسافتی بود که یک اسب تند رومی توانست باسرعت تمام دریک روز بپیماید . طولانی ترین این جاده ها بزرگراه شوش به سارد بود ، جاده ای سنگفرش به درازای ۲۸۶۳ km با ۱۱۱ ایستگاه جاده ای چنان طولانی بود که کاروانها آن را ۱۹ روزه طی می کردند . اما پیکهای شاهی با استفاده ازآن شاهراهها پیام ها را ۷روزه به مقصد می رساندند پیکهای که سوار براسبان تند رو وتازه نفس خود ازیک ایستگاه به ایستگاه دیگر می رساندند تا پیامها درکوتاهترین زمان به مقصد برسد این طرحی شگفت انگیربرای کوتاه کردن راههای دورودراز ازسرزمینی پهناوربود . درواقع نقشه ای برای رساندن فرمانهای شاهی به دورترین بخشهای امپراطوری با سرعت باد بود . با بوجود آمدن جاده های مناسب ، فاصله میان شهرها کوتاه شد . بسیاری ازاین جاده ها علامت گذاری شده بودند . علامت راهنمایی با اطلاعاتی درباره شهرها ، آبادیهای سرراه ، علامتهایی مانند شهرمسکون ، شهرمسکون ثروتمند ، شهربزرگ وپرجمعیت ویا شهربی سکنه .
مسافران باخاطری آسوده ازجاده ها عبور می کردند وماموران دولتی درقرارگاههای میان راه رفت وآمد مسافران را زیرنظرداشتند کارهای گمرکی را انجام می دادند وگذرنامه را بررسی می کردند ، گذرنامه هایی که ماموران دولتی باید به همراه می داشتند .۶

نقش راهها درارتباطات دوران هخامنشیان
امپراطوری هخامنشی به خشترپاون نشینها یا شهربان نشینها تقسیم می شد وهرکدام تحت فرماندهی یک شهربان بود وشهربان وشاه برای ارتباط با این مناطق ازچاپارهای تیزرو که پیوسته به دنبال هم درحرکت بودند ازطریق جاده های آن عصربا نواحی مختلف امپراطوری می رسا ندند وسازمان بازرسی دقیقی درولایات کارهای روسای محلی رازیرنظرداشت .۷ داریوش می کوشید حکومت راتمرکزبخشد وقدرت خود را برفرمانروایان وکارداران ایالات اعمال کند وبنابراین برای انجام وظیفه سازمان بازرسی ، احتیاج به یاری وهمراهی نیازبود وسازمان برید ومنازل آن درراه شاهی ودیگرجایها گواه بارزیست ازشایستگی وبرازندگی دستگاههای خبررسانی وارتباطی هخامنشیان؛و یکی ازکارداران بلند پایه این دستگاهها پت په نگه بود. که درمتون عیلامی تخت جمشید آورده شد ه است وی راه پیمایان را اجازه می داد که درمنزل میان راه جیره ایی دریافت کنند وپیکهای شاهی را که یونانیان افگارس می خواند وگفته اند که شب وروز وبرف وسرما هم نمی توانست از ره نوردیدن بازشان دارد.۸همراهی می نمودند.
درزمان هخامنشیان جاده های نظامی وکاروانی اصلاح وجاده های بسیاری نوسازی شد ودربسیاری ازآنها چاپارخانه ها وایستگاههای بازرسی بوجود آمد.۹ هخامنشیان بعنوان منسجم ترین ومستحکم ترین وعالیترین شکل حکومت دردنیای باستان ۸ شاهزاده بزرگ وطولانی ازشمال به جنوب وازشرق به غرب با پلها و چا پارخانه ها احداث کردند.

  • جاده های ایران که توسط دمرگان بیان شده عبارتند از:
  • پنج راه ازتخت جمشید به شوش ، کرمان ، پری تکان ] فریدن کنونی ازولایت اصفهان[ بندردیلمان وبندرهرمزدرخلیج فارس
  • پنج خط ازهمدان ] هگمتانه[ تا به شوش ، بابل ، گنزک ، آذربایجان
  • پنج خط ازری به آذربایجان ، همدان ، شهرصد دروازه ] هکاتم پلیس نزدیک دامغان[ مازندران وفریدن
  • پنچ خط ازکرمان به پاسارگاد – هرمز- رودسند- باختر
  • سه خط ازولایت دامغان به ری – خراسان واسترآباد
  • سه خط ازباختربه دامغان وسند وسغد
  • ازسغد به سیحون وآنسوی سیحون واسترآباد
  • ازشوش به بابل وهمدان که شعباتی ازآنها تا اصفهان وبندردیلمان کشیده می شد .۱۰

داریوش برای تسهیل امورحکومتی وبازرگانی ترعه ای بین دریای مدیترانه ودریای احمر حفر نمود ودرزمان پادشاهی کوروش ازدریای اژه تا شهر شوش ۱۱۱ ایستگاه چارپاری بوجود آوردکه کارابلاغ پیامهای حکومتی به ولایات ونیررساندن اخبار ولایات به پادشاه را درکوتاهترین زمان ممکن می ساخت .۱۱

جاده شاهی
یکی ازمعروفترین راهها ، جاده شاهی می باشد که درسراسرجاده شاهی ایستگاههای معروفی هست با مهمانسراهای دلپذیر واین راه برای ایاب وذهاب کاملا” امن بود زیراکه تمام خط مسیر ازنواحی آباد می گذشت درفریژیا ولید یه مسافتی بالغ بر۴۹ فرسنگ ،۲۰ ایستگاه وجود داشت ازآخرین نقطه فریژیا جاده به رودخانه هالیس می رسند دراین محل چند دروازه بود وقبل ازعبوراز رودخانه درخاک کاپادوکیه که مسافتی معادل۱۰۴ فرسنگ می باشد ۲۸ ایستگاه دارد ومسافر به مرز کلیکیه خواهید رسید وپس ازطی این جاده درکلیکیه ۵/۱۵ فرسنگ ودارای ۱۲ ایستگاه است درحدفاصل بین کلیکیه وارمنستان رودخانه فرات جاری است که وبوسیله قایق ازآن می توان عبورکرد طول این راه ۵۶ فرسنگ با ۱۵ ایستگاه می باشد ودراینجا مرکزی برای پاسداری قراردارد درنواحی مزبورچهار رودخانه جاری است که ازهمه آنها با قایق می توان عبورکرد اول دجله ودومی وسومی نام مشترکی دارد یکی درارمنستان سرچشمه می گیرد ؛وچهارمی دیاله ، همان رودخانه ایی که کوروش به ۳۶۰ شاخه تقسیم کرده بود پس ازعبورازارمنستان و ورود به خاک مانیانی باید ۱۳۷ فرسخ دیگرپیمود این بخش ۳۴ ایستگاه دارد درخاک کیسا درخوزستان کنونی ۴۲فرسنگ دیگر با ۱۱ ایستگاه وبه رودخانه کرخه می می رسد که باکشتی بایدآنراپیمود وشهرشوش درساحل آن قراردارد بنابراین جمع ایستگاهها با چارپارخانه ها دراین شاهراه ازسارد تا شوش ۱۱۱ ایستگاه وجمع” ۲۹۸۳km طول داشت وهرایستگاه با اسبهای تازه نفس برای بردن پیکهای شاهی مجهزبود وبه قول مورخان قدیم ۹۰ روز طول می کشید تا کارونها این جاده را ازابتدا تا انتها را طی کنند درصورتیکه پیکها ی شاهی همان راه دریک هفته پیمودند ۱۲.
این راهها که برای مقاصد حکومتی استفاده می شد علاوه برآن برای کاروانهای تجاری ، حمل کالا ،و درصورت لزوم امانتها وپیامهای مردم را نیز منتقل می کردند ولی با توجه به نیازهای محدود اقتصادی اجتماعی آن روزگارمی توان تصورکرد که نیازچندانی به مبادله پیامها وامانات وجود نداشت است اما حاکمان محلی وامپراطوری برای حکمرانی برقلمروخود ونیزکسب اخبارازنواحی مختلف آن، مراکزی را تاسیس کردند که ما امروزازآن به عنوان پست دولتی نام می بریم بنابراین تاسیس چاپارخانه ها دراین دوره ازتاریخ بشریک ضرورت حکومتی بود.

چگونگی انتقال خبردرزمان اشکانیان وسامانیان
اطلاعات ما ازچگونگی انتقال خبردرروزگارحکمرانی سلسله اشکانیان ناچیزاست ولی می توان درنظرگرفت که باوجود دوجاده تجارتی مهم که تحت نظارت پارتها بود واین دو جاده که ازمراکز متعدد امپراطوری وی گذشت می توان به این موضوع پی برد که ازهمین مسیرها یکی جاده فرات که ازآسیای صغیرشروع می شد وازسوریه به شمال بین النهرین می گذشته وبه خلیج فارس منتهی می شد ودیگرجاده شمالی که ازفرات آغازوازخاک ماد وپارتها عبورکرده وبه سوی شرق وترکستان وچین ممتد می گردید وبه جاده ابریشم چین می پیوست وشاخه دیگری ازاین جاده شمالی سرزمین پارت را به هندوستان متصل می کرد تشکیلات وشیوه حمایت ونگهبانی جاده ها وایجاد چاهها وکارورانسراها نشان میدهد که ازاین مسیرها برای انتقال اخبار حکومتی هم استفاده می شده است 13. علاوه برآن باتوجه به وسعت امپراطوری اشکانی که ازساخل فرات تا هندوکش وازخلیج فارس تا قفقازوسیحون گسترش داشت وحدود 475 سال دوام آورد وباتوجه به درگیریهای مستمربا دولت روم وسکاها ودیگراقوام بدیهی است که چنین دولتی باید خودرا با داشتن چاپارخانه وجاسوسی بی نیاز گرداند ودرضمن می توان اضافه نمود که چون اقدامات چاپارها دردوره هخامنشیان به حدکمال رسیده بود وپارتها متآثرازتشکیلات حکومت هخامنشی درزمینه چاپاربود اند برای حفظ جاده ها اهتمام ورزیده وازهمان مسیرها برای انتقال اطلاعات استفاده می نمودند ۱۴ . دردوره ساسانیان هم اداره چاپارمختص کارهای دولت بوده وبا مردم سروکاری نداشته وفایده آن اساسا” این بود که میان مرکز و ولایات ارتباط سریع ومنظمی برقرارکند. اداره چاپاراشیاء واشخاص ومراسلات را ازشاهراههای معمورومهیا حرکت میداد وبهمین جهت درمنازل بین راه به نسبت اهمیت آنها عده ای ملازم واسب نگاه میداشت گویادرآن زمان قاصد سواروشاطرپیاده وجود داشته است وچنین معلوم می شود که شاطرها مخصوص ولایات ایرانی نشین بوده اند چون فواصل منازل دراین ولایات خیلی کمترازفاصله منازل درسوریه ونواحی عرب نشین بوده است وچاپارنواحی اخیر را غالبا” بعهده قاصد شترسوارواگذارمی کرده اند . برای استفاده ازسرعت چاپاران ازیکطرف فواصل ایستگاهها راکمترکرده اند وازطرف دیگر اجازه دادند که چاپاران ازهرایستگاهی به نسبت احتیاج دویاسه اسب باخود ببرند وبه نوبت برآنها نشسته سوی مقصد بتازند۱۵.
جاده ها وشوارعی که دراین دوره موجود بود یکی شاهراه بزرگ ازتیسفون درکناردجله که پایتخت بود شروع می شد وازحلوان وکنگاوربه همدان می رسید درهمدان شوارع مختلف منشعب می شد یکی به سمت جنوب ازخوزستان وفارس گذشته به خلیج فارس می پیوست دیگری به ری می رفت وازآنجا راههایی ازکوههای گیلان والبرزگذشته به بحرخزرمنتهی می شد یا ازراه خراسان ودره کابل به هندوستان اتصال ، راهی هم ازترکستان وحوضه تاریم به چین می پیوست ۱۶.
درروزگارخسروانوشیروان مملکت ایران به چهاربخش تقسیم شد که بخش شمالی راه باختر، قسمت جنوبی رانیم رود قطعه شرقی را خراسان وقسمت غربی راخوروران می خواندند . درروزگاراین سلسله درایستگاهها به نسبت اهمیت وموقع عده ای اسب وملازم نگاه میداشتند درکوهستان قاصد پیاده درداخله کشوراسب وبرای راههای دورشترمورد استفاده قرار می گرفت۱۷ . پست خانه وایستگاههای پستی را اسکدارمی گفتند وچاپارخانه ها دردوره ساسانیان همانند دوره هخامنشیان بود ودرچاپارخانه ها اسب به قدرکفایت بود راههای مملکتی حفظ وتعمیرمی شد درکوهها چاپارپیاده ودرکویرچاپارسوارمعمول بود ولیکن باید درنظرداشت که فقط دولت ازچاپارخانه ها استفاده می کردند بدین معنی که فقط اشخاص رسمی راحرکت میدادند ومرسولات دولتی راحمل می کردند واصطلاحات اوباری دوبارز، سه بارذ اصطلاحاتی است که اززبان پهلوی برای قاصدان تیزرفتارکه یک یادویاسه اسب چاپاری رامیبردند وبه نوبت برآنها می نشستند گفته می شد وبه اسب مخصوص پیک شاهی گد پیسانیک می خواندند.اوبارذ مرکب ازدوکلمه به معنی یک وبارگی می باشد یعنی او به معنی یک وبارذ که همان باره وبارگی می باشد به معنی اسب است ۱۸.

چگونگی ارسال مکاتیب دردوران قبل ازاسلام
درروزگارقدیم پاکت وجود نداشت تا نامه ها درآن مستورواسرارنویسنده محفوظ ماندازاینرو درروزگارهخامنشیان مکاتیب را لوله کرده برگرد آن لوله کاغذی چسبانیده مهرمیزدند سپس آنرا دراستوانه ای فلزی یاسنگی نهاده وآنرا لاک ومهرمیکردند واگر مکتوب بسیارمهم بودیا نویسنده مقامی شامخ داشت استوانه رانیزدرکیسه های چرمین گذارده در آنرا لاک ومهر می کردند۱۹ .

پست وشیوه انتقال خبردرایران بعداز اسلام
باتوجه به فعالیت چاپارها وانتقال آن به دوران بعداز هخامنشیان بنابراین شیوه انتقال خبر ونقش آن را دردوران خلفای بنی امیه ، بنی عباسی ، غزنویان ومغولان را بررسی می نمائیم باتوجه به شیوه مشابه وبعداز اینکه دولت ساسانیان بوسیله اعراب ساقط شد واولیای امورمتوجه شدن که حفاظت یک ممکلت پهناور احتیاج به مقررات وتشکیلاتی دارد واعراب باتوجه به اینکه فاقد هرگونه تشکیلاتی برای اداره اموربودند ازشیوه تشکیلاتی ایرانیان برای اداره اموراستفاده نمودند ویکی ازآن اقتباسات دیوان برید می باشد . این عنوان مرکب اردوکلمه است که کلمه نخستین ازریشه بسیارقدیمی دپی به معنی خط یا پساوندوان میباشد ومعنی آن نگاهبان خط یعنی دفتراست کلمه دوم یعنی برید هم که دراصل بارث بوده این کلمه فارسی به معنی نامه رسان ودرفرهنگ عمید بریدبه معنی چاپار، قاصد ، پیک آمده است واینکه چرابه این نام معروف شده این است که چون ایرانیان برای چابکی دم اسب چاپاررا می بریدند لذ ا آن رابریده دم می خوانند وعربها که به ایران آمدند کلمه برید را بجای دم بریده برای قاصد راهوارپست استعمال می کردند۲۰.

پست درزمان خلفای بنی امیه
دیوان بریدخلفای بنی امیه به ویژه بزرگان آنان ازجمله معاویه بن ابی سفیان وعبدالملک بن مروان به این علت معروف شدند که برای بهترکردن اداره حکومت تلاش کردند وازتوانایی شان درپیروی ازشیوه های اداری سود مند برای استفاده درحکومتشان وایجاد دیوانها وابزاراداری مفید برای حکومت دریغ نکردند.
اداره ها یا آنچه به دیوانها مشهوربود دردوران معاویه وعبدالملک بن مروان شاهد تحولی بود که تغییراتی درنظام حکومتی پدیدارشد وتلاش معاویه با تاسیس دیوانهای خاتم وبرید آغازشد ودردوره معاویه برید به قاصد سواروحامل نامه حکومت متداول شد معاویه دیوان خاتم را درست کرد تا نامه ها بدون مهر نباشد وبجزخلیفه دیگران ازاسرانامه ها آگاه نشوند ونامه ها درمعرض جعل ودگرگونی قرارنگیرد ، افزون برآن ، دیوان خاتم گزارش هایی را دریافت می کردند که ازسوی استانداران به خلیفه فرستاده می شد .
هم چنین معاویه دیوان برید را بعدازگسترش حکومتی تاسیس کرد زیرا انتقال نامه ها با حداکثرسرعت برای تسهیل ارتباط سریع میان خلیفه وکارگزارانش در مناطق حکومتی ضروری بود . این دیوان دووظفیه مهم داشت، نخست بردن وآوردن نامه های دارالخلافه دوم : کارمندان این دیوان ، جاسوسهای خلیفه بودند وکارها ورفتارهای استانداران رازیرنظرداشتند وگزارش های دریافتی را برای خلیفه می فرستادند تا خلیفه ازاوضاع استانها وآنچه درآنجا رخ میدهد آگاه باشد .
معاویه هزینه هنگفتی راصرف تحول این دیوان وفعالیتهای آن کرد شمارکارمندان ، اسبها وایستگاههای مجهزمورد نیازناقلان خبر را افزایش داد وابزارهای مهمی برای اداره امورحکومت بوجود آورد ، لازم به ذکراست که کاردیوان برید، منحصر به انتقال نامه های رسمی وگزارش های حکومتی نبود۲۱. بعدازمعاویه سایرخلفای اموی هم درانتظام آن سعی بلیغ نمودند چنان که مخارج آن درزمان هشام این عبدالملک ازچهارمیلیون درهم متجاوزشد . هشام مردی خردمند ، بردبار، صاحب رای که به اهمیت این دیوان پی برد ه بود ودرگسترش آن کوشا بود۲۲.

دیوان برید درزمان خلفای عباسی
دیوان برید درروزگارخلفای عباسی به شیوه دوران اموی به راهنمایی کارگزاران ایرانی رونقی تمام یافت ودارای تشکیلات شد .دیوان برید درزمان خلافت منصور به یکی اربخشهای اصلی حکومت بنام دیوان متکامل شد ورئیس آن موسوم به صاحب البرید به صورت یکی ازمقامات مهم وپرنفوذ بغداد درآمد مستخدمان بی شمار درمنازل پستی پراکنده درسراسرقلمروی وسیع خلافت درشهرها وشاهراههایی که قدمت ساخت آنها به دوران هخامنشیان وساسانیان زیرفرمان صاحب برید خدمت می کردند. وظایف مستخدمان برید صرفا” به نقل وانتقال مکاتبات رسمی محدودنمی شد بلکه وظیفه داشت تا اخبار دست اول ودقیقی ازوضع کشاورزان وآبیاری وخلق وخوی مردم منطقه وفعالیت اداره استانها ومیزان طلا ونقره درسکه های ضرابخانه محل را جمع آوری کننده وبه بغداد برسانند گزارشهای کتبی منظما” به دفترمرکزی صاحب برید دربغداد می رسید واونیز اطلاعات را خلاصه می کرد وروزانه اوضاع سرزمین خلافت را به وزیرمی داد ….. درواقع برید اداره کنترل ومراقبت بود وازجاسوسان وخبرچینان زن ومردبی شماری درسرزمین خلافت وخارج ازآن استفاده می کرد۲۳.
بنابراین اداره برید منصبی بزرگ بود وصاحب آن به کارگران بسیارنیازداشت ، مخارج سالیانه آن ۱۵۹۱۰۰ دیناربوده است . صاحب برید موظف بود که درتما م راهها وشعبی که ازمرکز خلافت به اطراف کشیده می شد ازهرطرف تا سرحدات چاپارخانه ها رادائرداشته وسایل مسافرت برید ان را که غالبا” شتربود ونیزلوازم کاروزندگی آنان راهمواره حاضرنموده وطوری مراقب باشد که پیکان مجرد وصول به هرایستگاهی بتواند چارپای خسته خودرا به مرکوبی تازه مبدل کند . تعداد چاپارخانها درآن عصر۹۳۰ قطعه بود ودرهریک ازآنها یک تاپنجاه اسب وشترنگاه میداشتند وشیوه کارطوری بود که بیشتراوقات سفرای خارجی هم برای آنکه زودتر به مقصد برسند ازحیوانات چاپاری استفاده میکردندوآن حیوانها دارای زنگی بودند که آنرازنگ چاپار می خواندند ، یکی ازوظایف صاحب بریدحفاظت راهها ازآسیب راهزنان بود ونیزکسب اخباروارسال آن ازراه خشکی وآبی ازمهمترین تکالیف اوشمرده میشد وبرای انجام این منظوروسایلی برمی انگیختند یکی آنکه مکتوب را دریک قطعه نی گذارده آن را بادسته ای ازگیاه بهم بسته روی آب رودخانه می افکندند وجریان رود آنرا به مقصد می رساند . درمحاصره شهر مطالب مختصررا برتیری بسته بوسیله کمان به درون شهر یا قلعه می افکندند ونامه های مبسوط درکیسه چرمین بنام خریطه می نهادند وآنرا لاک ومهرمی کردند . خریطه را معمولا”شخص خلیفه یا حکام بازمی کردند یامردی موثق درحضورآنان به گشودن خریطه می پرداخت . گذشته ازپیکان سواردرپاره ای ازخطوط یا مواردی مخصوص قاصدان پیاده راحامل مکاتیب می ساختند وآن راسعادت می گفتند. درزمان معتصم هشمین خلیفه عباسی استفاده ازکبوترنامه بر که آنراحمام زاجل می گفتند معمول شد ولی ازآن پس توجه خلفا به دیوان برید کم شد چنانکه درزمان مقتدرمجموع هزینه دیوان برید به ۷۹۴۰۲ دینارتنزل یافت . دیوان برید دراواسط دولت عباسی رو به ضعف نهاد وعلت آن گذشته ازسستی خلفا، سختی فرماندهان استقلال طلب ایران بود که هریک به سهم خود قسمتی ازکشور وموجبات حکومت منجمله دیوان برید را دراختیارگرفتند تا اینکه درزمان خلیفه الناصرالدین الله کارها مجددا” رونق گرفت واداره جاسوسی باردیگرمشغول به فعالیت شد ۲۴.

دیوان ونظام خبررسانی دردوره غزنویان
نظام خبررسانی دردوره غزنویان تحت اداره دیوانی بنام رسالت بود که درحکم دبیرخانه ودفترخانه برای سلطان بود. اهمیت دیوان رئیس و دبیران به اندازه دیوان وزیربود ،که درایام پادشاهی محمود ومسعود ابونصرمشکان ریاست دیوان رسالت را به عهده داشت . نشانه رئیس دیوان قلمدان بزرگ نقره ای بود وعده کثیری ازمنشیان با مستمری مکفی زیرنظراوکارمی کردند که پیوسته یکی ازآنان می بایست به نوبت دردیوان بماند که اورا دبیرنوبتی می خواندند . دیوان رسالت درمقام دبیرخانه سلطان نامه هایی را که ازقدرتها ی خارجی می رسید دریافت می کرد وبه نوبه خود نامه هایی به آنها ارسال می داشت ازاین روداشتن سلامت قلم درنوشتن منشآت وتسلط کامل برد وزبان فارسی وعربی برای دبیران ضروری بود .
بعلاوه ازآن جهت که دیوان رسالت درتماسهای سیاسی نیرذیربط بود ازاین روگزاشها وپیامهایی که منهیان واسکداران ازسراسرامپراطوری می فرستادند به دیوان رسالت می رسید ، این گزارشها موضوعاتی ازقبیل رفتارکارگزاران محلی ، مخطیان ، فراوانی نعمت وقیمت ارزاق ، معایب طبیعی ، تهاجمات دشمنان خارجی وفعالیت راهزنان ومسائل دیگر راشامل می گردید . کارجمع آوری این اطلاعات با شبکه ای ازکارگزاران خبری وجاسوسان بود وآنان پس ازجمع آوری خبرآن را توسط برید به حکومت مرکزی می فرستادند . این سازمان دارای اسبهای تند رو بود که درهرمنزل با اسبی تازه نفس تعویض می گردید. سازمان برید برای استفاده حکومتی بود ونه جهت امورشخصی ازبرید برای انتقال ماموران سیاسی ودیگرشخصیتهای برجسته استفاده می شد . وگاه کالاهای کمیاب وفاسد شدنی وخوراکیها توسط برید دربارحمل می گردید.
چنین تشکیلاتی برای دودمانهای پادشاهی ای که قلمروناهمگن وپهناورداشتند ازلحاط حکومت کردن براین قلمرو ضرورت داشت وغزنویان هم امپراطوری داشتند با قلمروپهناور وهم مناطقی که اداره آن سخت دشواربود ودرچنین شرایطی بیم آن می رفت که فرماندهان نظامی مستقردرسرحدات به شورش تحریک شوند وعاملان ، مالیاتهای وصول شده را به جیب خودسراریزکنند ومشرفان وصاحب برید یگانه وسیله ای بودند که می توانستند چنین فعالیتهایی را به دربارگزارش کنند وازاین رو آنان تا اندازه ای مانع ستمگری ورفتارخودسرانه کارگزاران بودند . دردوره غزنویان دیوان برید گسترش یافت بطوریکه درپادشاهی مسعود شغلی بنام مشرف خرانه وجود داشت که بنظرمی رسد وظیفه ونظارت برفعالیتهای کارکنان ونگهبانان خزانه بود
سلطان مسعود صاحب برید ومشرفان مهم را خود به کارمی گماشت . زیرا حکومت مرکزی دروصول خبروقایع امپراطوری وسیع غزنوی منحصرا” متکی به آنان بود ومجبوربود که سیاست خودرا براساس گزارشهای آنان شکل دهد وپیامها اغلب به رمزبود که دبیران می بایست آنرا کشف کنند . برای ایمنی بیتشترممکن بود قاصد یاسواری که پیام یا نامه ای را می آوردآن رامخفی سازد بخصوص هنگامی که مجبوربود ازکنارسرحدات دشمن بگذرد وپیامها را معمولا” درجوف عصا ، آلت کفشدوزان ، استرموزه ، ظروف آبکاروانبان ونمد اسب پنهان می کردند .جهت تکمیل ارتباطات وشبکه جاسوسی سلطان طلایگانی درطول راههای پراهمیت مملکت داشت . نظام اشراف وجاسوسی در ولایت متشکل ازدیوان دولتی ویژه ای بود که دیوان شغل اشراف مملکت خوانده می شد۲۵.

نظام خبررسانی دردوره مغولان
رشد وتوسعه دولت مغول بنیان سازمان پستی را به منظور رد وبدل کردن اخبارگوناگون ضروری می ساخت چنگیزخان درهنگام بنیانگذاری سازمان پستی وضع چین ، ایران را دراین زمینه سرمشق قرارداده اما باید دانست که دستگاههای پستی درآن کشورها ویا لااقل درایران درهنگام حمله مغولان سخت دچارنابسامانی شده بود . ارتباطات فاتحان مغول روی هم رفته ازابداعات خود آنان بوده است وسازمان آن امروزه نیزاعجاب انگیزاست . چنگیزخان فرمان داد که درکنارجاده های مهم قلمرووی ایستگاههای پست ]یم[ درفواصلی که سوارکاران معمولا” ظرف یک روزطی می کنند سا خته شود وافرادی ماموراداره این ایستگاهها کردند ودرهرایستگاه تعدادی اسب]۲۰ راس[ برای ایلچیان حاضربود این ایستگاههای پستی درهراستان تخت نظرنایبان ودرسراسرمملکت تحت نظرصاحب دیوان بود.
اوکتای پس ازدومین قوریلتای دستگاه پست راتوسعه وفرمان داد که ایستگاههای تقویتی دربین راه بنا گردد وبه منظوربرقراری رابطه دائم با شاهزادگان خاندان سلطنت امیری را متصدی این کارکرد . برای حفظ میان ختای وقراقورم پست اختصاصی نارین یم برای قا آن موجود بود .چون ازاین دستگاه سوء استفاده شده منکوبازرگانان را ازاستفاده سازمان پست دولت منع کرد . منکو به ایلچیان فرمان داد که تنها به نقاطی که ماموریت یافته اند بروند ودرآن جا تنها انتظاردریافت مواجب حقه خود راداشته باشند . هلاکو نقاطی را که در آن ایستگاه پست وجود داشت ازپرداخت مالیات معاف کرداما درمقابل ساکنان آن را موظف کرد که مخارج ایستگاههای پستی را بپردازند واز رهگذران مغول پذیرایی کنند.ایلخان می کوشید ازطریق مساعدتها ی دیگر نیزروابط پستی راگسترش دهد . جاده های پستی درقلمروایلخانان روی هم رفته جاده هایی بود که مسافران نیز آن را طی می کردند ودردورانهای پیشین نیز مورد استفاده بوده است . باوجود تمام کوششها وضع دستگاه پست درفرمانروایی ایلخانان بهترازسازمانهای دیگرنبود گرچه مبالغ هنگفتی پول صرف این سازمان می شد با این همه وضع آن آشفته بود دربرخی ازایستگاهها حتی ممکن نبود که دوراس اسب برای ایلچیان بیابند . پول همان طورکه متداول بود به جیب ماموران دولت ریخته می شد به این ترتیب ایلچیان ناگزیربودند که مواد غذایی واسب مورد نیازرا به زورازمردم بگیرند ویا آن که به همراه داشته باشند . ایلچیان ازاین وضع ناراضی نبودند ، چه دراین صورت فرصت بسیارمناسبی برای غارتگری به آنا ن داده می شد آنها درطول راه ازمناطق ثروتمند می گذشتند و حتی المقدوراموال مردم ستم دیده را نیزغارت می کردند. درنتیجه جاده ها روز به روزویران ترشد ودررساندن اخبار تاخیرفراوان حاصل شد وکسب وکار ایلچیان رونق گرفت درنتیجه دردوره غازان درمورد وضعیت جاده ها وایلچیان اصلاحاتی بوجود آمد ودستورداد که ایلچیان فقط ازجاده های پستی بگذرند وبرسرراه ایلچی خانه بنا گردید ودراین خانه ها ازایلچیان پذیرایی شود . ایلچیان می بایست اسب وآذوقه مورد لزوم خودرا ازمردم بخرند …به فرمان غازان درتمام جاده های مملکت درفواصل سه فرسنگ ، ایستگاهایی که درهریک ازآنها تا15 اسب جای می گرفت ساخته می شود . ایلچیان می بایست ۳۰-۴۰ فرسنگ را ظرف ۲۴ ساعت می پیمودند . ایلچیان سریع درهر۲۴ ساعت ۶۰ فرسنگ راطی می کردند برای جلوگیری ازسوءاستفاده به ایلچیان دولت که تنها اجازه استفاده ازتشکیلات راداشتند حکمی با تمغای سبزداده می شد . چنانچه ایلچی به موقع به ایستگاه پست می رسید علامتΦ و چنانچه دیرمی رسید θ روی حکم نقش می گردید چنانچه ایلچی اردستورات سرباز می زد به قتل می رسید.
تشکیلات پست می بایست طوری باشد که اخبارازدورافتاده ترین نقاط مملکت ظرف ۳یا ۴ روزبه حضورفرمانروا برسد اما درواقع این امر درظرف ۶ روز نیز میسرنبود .
غازان برای امنیت راهها تمام کسانی را که ازراهزنان حمایت می کردند مقصردانسته وبرای آنان نیز چون راهزنان مجازات مرگ تعیین کرد همچنین به سرکردگی یکی ازامیران سپاهی از ده هزار تن تشکیل ومامورحفظ امنیت جاده ها نمود . درمناطق خطرناک پاسدارانی گمارده شدند که موظف بودند با تمام آن راهزنان بجنگند ودرغیراینصورت مواجب آنها داده نمی شد . اما این اقدامات بعدازمرگ غازان کم کم رو به کاستی گذاشت وبابوجود آمدن حکومتهای متعدد درسراسر کشورجاده ها وپست هم رو به کاستی گذارد۲۶.

پست ایران ازصفویه تا قاجاریه
با روی کارآمدن سلسه صفویه درایران واستقرارحکومت فراگیرمرکزی ، بنا به ضرورت اداره پست بطورمنظم ومرتب انجام وظیفه می کرد این اداره که با نام چاپارخانه فعالیت می کرد ، با احداث راهها ، پلها ، کاروانسراهای جدید درفواصل منظم سامان یافته بود . چاپارخانه سازمان دقیق وتمام عیاربود که پادشاهی گسترده صفویان آن را اقتضاء می کرد . چاپارلغت ترکی است به معنای اسب یامرکب تیزروواداره چاپاری وجود داشته وپذیرایی ازسفرا هم درشمار وظایف آن اداره بود واین اداره اززمان سلطنت شاه عباس دوم تا عهد شاه سلیمان وجود داشته است وبعدازآن به دلیل آشفتگیهای درباروسقوط صفویان اداره چاپارهم مانند سایرموسسات کشوری ازنظم وانضباط عاری گردید۲۷.
پست درروزگارافشاریه به دلیل وسعت قلمرو واینکه نادرهمواره مشغول جنگ وجدال ، سرکوبی یاغیان ورفع هرج ومرجهای ناشی ازحکومت افغانان بود بلاشک اداره چاپاری بسیارمنظمی داشته است وجاده ها وراههای کشور درزمان نادربه خوبی حفظ میشده وباتوجه به اینکه تجارت رونقی نداشته است پس حفظ جاده ها دارتباط با مناطق مختلف بوده است .۲۸فکرایجاد پست جدیددرایران ابتدا درزمان فتحتعلی شاه مطرح شد ولی به دلیل بروزجنگهای ایران وروسیه و اوضاع نابسامان اقتصادی این فکرصورت عملی بخود گرفت .
پس ازروی کارآمدن امیرکبیر درایران وباتوجه به شورشهایی که سراسرکشور را فراگرفته بود اوچاپارخانه دولتی بسیارمنظمی راپی ریزی کرد تا جوابگوی نیازهای نظامی وحکومتی باشد. پس ازپایان شورشها ، وی درصدد ایجاد چاپارخانه وپست عمومی برآمد وپس ازطرح ریزی کامل وتجهیزاداره مزبور اطلاعیه ای درروزنامه های خود به مردم داد که ازاین پس می توانند نامه های خویش را با پرداخت وجهی ناچیز به چاپاری دولتی سپرده ودرموقع مسافرت هم ازچارپایان آن اداره استفاده نمایند .
درسال ۱۲۶۷ مقررشد که ماهی دومرتبه یکی دراول ماه قمری ودیگردرپانزدهم ماه چاپاربه آذربایجان ، فارس ، گیلان ،مازندران ، کرمان ، خراسان ، استرآباد وکرمانشاه رفته ومراجعت کند . نظم وروشی که امیرکبیربرای چاپاری پی افکند ه بود بعدازوی نیزحفظ وتقویت شد. بخصوص که چاپارخانه های اولیه تکمیل شدند یاچاپارخانه های جدید ایجاد گردید. با انتشارروزنامه وتاسیس دارالفنون مسئله پست ونیازبه آن بیش ازپیش مطرح شد.
درطی سفر ناصرالدین شاه به غرب وی درصدد اصلاح چاپاری ایران برآمد ودراین زمان یک نفراتریشی بنام ” گوستاوریه ” برای اداره وپی ریزی پست جدید به ایران فرستاده شد . با آغازبه کاراوکلمه پست جای چاپاری راگرفت وشاید این تغییرنام مبداشروع بکارپست جدیدایران باشد ، دایرکردن کلاس برای محصلان پستی ، انتشارتمبرهای پستی جدید ، استخدام نامه رسان ، دایرکردن شعبات فروش تمبر ، استدام کارگرحمل مرسولات ، تهیه لباس متحدالشکل برای پستچی ها ، واردشدن ایران به اتحاد جهانی پست وتهیه نظامنامه پستی درسال ۱۲۹۷ ه . ق زمینه را برای پست مدرن فراهم نمود۲۹.

نتیجه
ارتباطات از ازمنه قدیم ودرمیان ملتها به صورت گوناگون برقراربوده است که این صورمی توانست به صورت شفاهی وکتبی ، رسالت خود را مبنی برآگاهی واطلاع رسانی به مناطق مختلف ایفا نماید . ایران هم مانند سایرمناطق جهان به دلیل وسعت ولازمه برقراری ارتباطات با مناطق گسترده خود درصددراهی برای برقراری هرچه بهتر اطلاع رسانی انجام داد به طوری که دولت هخامنشیان ایجاد ارتباطات را گسترش داد ونظم وانضباطی را برقرارنمود.
درایران به دلیل گستردگی وسعت وحفاظت ازکشور ، برقراری ارتباط مناسب بین مناطق مختلف ضروری ومبرم می باشد درنتیجه دولت هخامنشیان برای انجام این مهم درسرتاسرکشورشوارع ، پلها ، کاروانسراهاو… را تعمیرنمودند وبرای این امرمرکزی بنام چاپارخانه ایجاد نمود که علاوه برنقش اطلاع رسانی ازاوضاع واحوال مناطق مختلف نقش پست هم مد نظرداشت وبقیه دولتها هم که برروی کارآمدن ازاین وسیله برای اطلاع رسانی استفاده وموجب بیشترفت این چاپارها شدند که درهردوره عنوانی خاص یافت .
دولت هخامنشیان برای اداره کشور ازچنان نظم وانضباطی استفاده می نمودکه بنا به گفته هگل فیلسوف نامی آلمانی تصدیق می کند که اول دولتی که وارد مرحله تاریخی واقعی شد دولت هخامنشی بود واستقلال وآزادی وتمدن ازایران آغارگشته است .

پی نوشتها

  1. پژمان،ح،تاریخ پست وتلگراف وتلفن،چاپخانه علی اکبر علمی،بی جا ،۱۳۶۷،ص۵۰
  2. همان ماخذ،ص8-51؛هرودت ،تواریخ ،وحید مازندرانی، چاپ دوم ،افراسیاب ،تهران ،۱۳۸۰،ص312
  3. تاریخ پست وتلگراف،ص9-58،خانبابایی ،ولی ،پست وتلگراف،موسسه کتاب همراه ،تهران،۱۳۷۶،ص50
  4. تاریخ پست وتلگراف،ص62؛شهبازی ،شاپور،جهانداری داریوش بزرگ،دانشگاه پهلوی،چاپخانه بهمن،تهران، 1۱۳۵۰،ص105
  5. تاریخ پست وتلگراف،ص64
  6. مزینانی،محمد کاظم،داریوش هخامنشی،مدرسه، تهران ،1382ص6-35،پیرنیا، حسن،ایران باستانیوداستانهای قدیم،دنیای کتاب،تهران،۱۳۶۲،ص11-110
  7. هوار، کلمان،ایران وتمدن ایرانی، حسن انوشه، امیرکبیر، تهران ،۱۳۶۳،ص۷۲
  8. به قلم دانشوران غربی،پژوهشهای هخامنشی، شاپورشهبازی، موسسه تحقیقات هخامنشی، تهران ،۱۳۵۴،ص۳۰
  9. خدادیان ،اردشیر، هخامنشیها ،چاپ دوم، به دید، تهران،۱۳۸۱،ص122
  10. تاریخ پست وتلگراف،ص۵۴
  11. همان ماخذ،ص13-12
  12. تاریخ هرودت،ص12-311-324؛گیرشمن، رومن،ایران از آغاز تا اسلام، محمد معین، چاپ پنجم، انتشارات علمی فرهنگی وابسته به وزارت علوم وآموزش عالی، تهران ،۱۳۶۴،ص158
  13. دیاکونف،تاریخ اشکانیان، کریم کشاورز، دوم ،انتشارات پیام، تهران،ص73
  14. تاریخ پست وتلگراف،ص72
  15. کریستین سن، آرتور، ایران درزمان ساسانیان، رشیید یاسمی، دهم ،قصه پرداز، تهران،۱۳۷۹،ص2-191
  16. همان ماخذ ص189
  17. تاریخ پست ،ص5-74
  18. همان ماخذ،ص7-76
  19. همان ماخذ ،ص67
  20. زیدان، جرجی، تاریخ تمدن اسلام، علی جواهرکلام، چاپ نهم، انتشارات امیرکبیر، تهران،۱۳۷۹،ص185
  21. طقوش، محمد سهیل، دولت امویان، حجت الله جودکی، پژوهشکده حوزه ودانشگاه، قم،۱۳۸۰،ص9-48
  22. همان ماخذ ،ص85
  23. توین بی، آرنولد، برسی تاریخ تمدن، محمد حسین آریا، انتشارات امیرکبیر، تهران ،۱۳۷۶،ص 5-364؛تاریخ تمدن اسلام ،ص185
  24. تایخ پست ،ص3-91
  25. باسورث، کلیفورد، تاریخ غزنویان، حسن انوشه، چاپ سوم، انتشارات امیرکبیر، تهران،۱۳۸۱،ص93-88
  26. اشپولر ،برتولد، تاریخ مغول در ایران، محمود میرآفتاب، بنگاه ترجمه ونشر کتاب، تهران ۱۳۵۱،ص24-420
  27. پست وتلگراف،ص15،تاریخ پستتلگراف،ص148و150و153-154
  28. همان ماخذ ص5-154
  29. پست وتلگراف،ص7-25

مآخذو منابع

  1. اشپولربرتولد ، تاریخ مغول درایران ، محمود میرآفتاب ، بنگاه ترجمه ونشرکتاب ، تهران ۱۳۵۱
  2. باسورث کلیفوردادموند ، تاریخ غزنویان، ترجمه حسن انوشه ، چاپ سوم ، انتشارات امیرکبیر، تهران ۱۳۸۱
  3. بختیاری پژمان ، تاریخ پست وتلگراف وتلفن ، چاپخانه علی اکبرعلمی ، تهران ۱۳۶۷
  4. به قلم دانشوران غربی ، پژوهشهای هخامنشی ، ترجمه شاپورشهبازی ، موسسه تحقیقات هخامنشی ، تهران ۱۳۵۴
  5. پیرنیا حسن ، ایران باستانی وداستانهای قدیم ، دنیای کتاب ، تهران ۱۳۶۲
  6. توین بی آرنولد، بررسی تاریخ تمدن ، محمدحسین آریا، انتشارات امیرکبیر، تهران ۱۳۷۶
  7. خانبابایی ولی ، پست وتلگراف ، موسسه کتاب همراه ، تهران ۱۳۷۶خدادیان اردشیر، هخامنشیها ، چاپ دوم ، به دید ، تهران ۱۳۸۱
  8. دیاکونف م.م تاریخ اشکانیان ، کریم کشاورز، چاپ دوم ، انتشارات پیام ، تهران ۱۳۵۱زیدان جرجی ، تاریخ تمدن اسلام ، علی جواهری کلام ، چاپ نهم ، انتشارات امیرکبیر، تهران 76
  9. شهبازی شاپور، جهانداری داریوش بزرگ ، دانشگاه پهلوی چاپخانه بهمن ، تهران ۱۳۵۰
  10. طقوش محمد سهیل ، دولت امویان ، حجت اله جودکی، پژوهشکده حوزه ودانشگاه ، قم ۱۳۸۰کریستین سن آرتور ، ایران درزمان ساسانیان ، رشید یاسمی ،چاپ دهم ، قصه پرداز، تهران ۱۳۷۶
  11. گیرشمن رومن ، ایران ازآغازتا اسلام ، محمد معین ، چاپ نهم ، انتشارا علمی وفرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ وآموزش عالی ، تهران ، ۱۳۴۶
  12. مزینانی محمد کاظم ، داریوش هخامنشی ، مدرسه ، تهران ۱۳۸۲
  13. هوارکلمان ، ایران وتمدن ایران ، حسن انوشه ، امیرکبیر ، تهران ۱۳۶۳
  14. هردودت ، تواریخ ، ترجمه وحید مازندرانی ، چاپ دوم ، افراسیاب ، تهران ۱۳۸۰
  15. كفايت سهباله دبير تاريخ دبيرستان معراج فولاد شهر

فهرست مطالب
بخش اول: ارتباطات دردوران قبل ازاسلام

مقدمه
پست درزمان کوروش هخامنشی
پست درزمان داریوش هخامنشی
نقش راهها درارتباطات دوران هخامنشیان
جاده شاهی
چگونگی انتقال خبردرزمان اشکانیان وساسانیان
چگونگی ارسال مکاتیب دردوران قبل ازاسلام
بخش دوم : پست وشیوه انتقال خبردرایران بعدازاسلام

پست درزمان خلفای بنی امیه
دیوان برید درزمان خلفای عباسی
دیوان ونظام خبررسانی دردوره غزنویان
نظام خبررسانی دردوره مغولان
پست ایران ازصفویه تا قارجاریه
نتیجه :
منابع ومآخذ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *