صورت مسأله را پاک نکنید

در طبقه بندی نیازهای انسان مسائل غریزی و جنسی جز نیازهای فیزیولوژیک و اولیه محسوب می شود. که اگر برای آن روند طبیعی و اخلاقی در نظر گرفته نشود می تواند فجایع زیان بار اجتماعی ایجاد نماید. مسلماً شیوه ی نگاه ما بر اساس آموزه های اسلامی با آن چه در نگاه غربی در این رابطه توصیه می شود تفاوت بنیادی دارد. برای همین آن چه در جوامع غربی در محافل شخصی، عمومی و رسانه ای آن ها موجود است که نقطه ی شروعش برهنگی و ولنگاری است و نقطه ی پایانش حد و مرزی نداشته و نوعی بی پروایی را در نمایش و پرده دری هر صحنه ای  مجاز می داند مورد قبول نمی باشد.


اما از این طرف در کشور ما همواره در مواجهه با مسائل جنسی بعضاً گرفتار دو نوع نگاه افراطی و تفریطی هستیم. یک نوع نگاهی که به اصطلاح ژست روشنفکری گرفته و به سبک غربی طعنه زده و معتقد است باید از سنین بسیار کم آموزش های آن را آغاز کرده و به تعبیر عامیانه چشم و گوش بچه ها را باز کرد و آن ها را خیلی زود در جریان این امر قرار داد و دیگری نگاهی که حتی تا زمان ازدواج صحبت در این رابطه را پرده دری و بی حیایی می داند. لذا بسیاری از جوانان با این نوع نگرش زمانی که وارد زندگی می شوند تا مدت ها با چالشی مواجه هستند که حتی جرأت به زبان آوردن آن را ندارند.
اما به راستی نگاه مناسب کدام است. و بهترین شیوه ی مواجهه و آموزش مسائل جنسی کی و چگونه است. علامه طباطبایی در تفسیر آیه 21 سوره روم می فرماید: «پس اينكه فرمود: أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها، معنايش اين است كه براى شما و يا براى اينكه به شما نفع برساند، از جنس خودتان زوج آفريد. آرى؛ هر يك از مرد و زن دستگاه تناسلى دارند كه با دستگاه تناسلى ديگرى كامل مى‏ گردد و از مجموع آن دو، توالد و تناسل صورت مى ‏گيرد، پس هر يك از آن دو فى نفسه ناقص، و محتاج به طرف ديگر است، و از مجموع آن دو، واحدى تام و تمام درست مى ‏شود، و به خاطر همين نقص و احتياج است كه هر يك به سوى ديگرى حركت مى ‏كند، و چون بدان رسيد آرام مى‏ شود، چون هر ناقصى مشتاق به كمال است، و هر محتاجى مايل به زوال حاجت و فقر خويش است، و اين حالت، همان شهوتى است كه در هر يك از اين دو طرف به وديعت نهاده شده» این یعنی گرایش دوجانبه به شرط آن که در مسیر اخلاق و تکامل هدایت شود طبیعی و پذیرفته شده است.
متأسفانه در باور عمومی آحاد جامعه ی ما، خلط بین جایگاه فطری و طبیعی این نیاز از یک سو با سوءاستفاده هایی که از آن می شود از سوی دیگر موجب ایجاد یک رویکرد ناصحیح و واپس گرایانه گردیده است که بر مبنای آن والدین، مدارس، رسانه ها و هر ارگان فرهنگی دیگری که می بایست در آموزش و پیش گیری آسیب های اجتماعی مرتبط با این حوزه نقشی داشته باشد؛ نه جرات ورود به این میدان را دارد و نه به دلیل فقر دانش، الگو و راهکاری عملیاتی برای این مهم پیش روی خود می بیند. تنها اجماعی که میان همه دستگاه های مسئول وجود دارد، سکوت درباره این مسائل و پاک کردن صورت مسئله است. این برخورد انفعالی نتیجه ای جز ارجاع کودکان، نوجوانان، جوانان و متاهلین جامعه، به سمت مبادی مسموم برای یادگیری و شناخت مناسبات جنسی ندارد.
با توجه به پیشرفت روز افزون تکنولوژی های سمعی و بصری و در دسترس عموم قرار گرفتن هر گونه تصویر و صحنه ی مجاز و غیر مجاز و توسعه ی عوامل تهییج کننده و تحریک کننده ی کودکان، جوانان و نوجوانان ضرورت دارد در شیوه ی اطلاع رسانی و آموزش مسائل جنسی و به روزآوری آن با توجه به این حجم گسترده بازنگری جدی صورت پذیرد. آموزش هایی که باید اصول و مبانی آن توسط نظریه پردازان معتقد و آگاه به مبانی اسلامی و فیزیولوژیکی تنظیم گردد. که مسلماً این امر توسط افرادی صورت می پذیرد که خود با فرهنگ اسلامی ایرانی و نیازها و باورهای آن عجین و همراه هستند. امری که حصول آن را نمی توان در شیوه های آموزشی وارداتی از قبیل سند 2030 جستجو کرد. در اتخاذ سیاست های کلان فرهنگی و اجتماعی ایران مناسبات اجتماعی که ریشه در مجموعه ای از انگاره های مذهبی و سنتی دارد همواره به عنوان متغیرهای اساسی به حساب می آیند. در آداب اجتماعی و باورهای سنتی ایرانی، مسائل مربوط به تفاوت های جنسی میان زن و مرد و تمام متن و حاشیه هایی که به این موضوع مربوط می شوند، به طور یک جا در میان خطوط قرمزی نانوشته محصور شده است. خانواده، مدرسه، دولت، رسانه و هر ابزاری که می تواند در مسیر روشنگری و بیان آسیب ها و فرصت های نیاز جنسی انسان در فضای جامعه نقش بازی کند، در محاصره فیلترهای غیر ضروری اسیر شده و ایجاد معضلات گسترده اجتماعی را باعث شده است. آنچه که در ریشه یابی علل رسوخ چنین فرهنگی در میان توده های مردمی به چشم می خورد، «تعریف ناصحیح از تعامل و نیازهای جنسی» است. ما باید آموزش را به ویژه در دوره ابتدایی بین خانواده‌ها ببریم و مسائل مربوط به حق بدن و بلوغ را به آنها آموزش دهیم تا به بچه‌ها منتقل کنند. در فرهنگ ما که فرهنگ دینی است و افراد مختلفی دراین‌باره تصمیم می‌گیرند، موضوع باید سنجیده شود. مثلاً نمی‌شود وزارت بهداشت جزوه‌ای را منتشر کند و بگوید بچه‌ها باید آن را بخوانند، چون با ۱۰ جای دیگر باید هماهنگ شود.
سخن پایانی این که عامل اساسی و مشترک اکثر آسیب های جنسی در اجتماع، به دلیل ارضا نشدن و فروکش نکردن نیازهای جنسی در بسترهای طبیعی و مجاز است. انسانی که از خانه بیرون می آید، در حالی که نیازهای جنسی خود را از مسیر سالم و صحیح پاسخ نداده باشد، می تواند زمینه ساز و تکمیل کننده ناهنجاری های جنسی در جامعه باشد. بدون شک سکینه ای که در قرآن و آموزه های دینی در مقوله ی ازدواج نهاده شده، بهترین شیوه ی هدایت این پدیده است. راهکاری که تا پیش از رسیدن افراد به سن ازدواج، می بایست اخلاق متناسب با آن، به فرد آموزش داده شود. نمی شود روز به روز عوامل ایجاد بلوغ زودرس و تحریک و تهییج انسان ها در جوامع و رسانه ها به صورت هنجارشکنانه گسترش و توسعه یابد و ما دست روی دست بگذاریم، خجالت بکشیم و از آموزش گروه های مختلف سنی پرهیز کنیم. مسأله ی مهمی که اگر به آن توجه نکنیم روز به روز جامعه از منظر مسائل اجتماعی با چالش ها و سواستفاده های گسترده تری همراه می گردد. امروز بسیاری از نوجوانان و جوانان در این زمینه برای خود دنیای پنهانی دارند که اگر هدایت لازم صورت نگیرد ممکن است لطمات آن قابل جبران نباشد.

منبع: روزنامه رسالت مورخ دوشنبه 2 مرداد 1396 شماره 8990

 

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=264299

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *