مقدمه: رفتار سیاسی در هر جامعه عنصر تفکیک ناپذیر آن جامعه می باشد. بدون رفتارهای سیاسی احزاب شکل نمی گیرند و حکومت ها بوجود نمی ایند. ایجاد حکومت و دولت در هر کشور و یا انحلال آن و بوجود آمدن حکومتی جدید در نتیجه همین رفتارهای سیاسی مردم است.
اما نکته قابل توجهی که در این میان وجود دارد عناصر مختلفی است که در بروز رفتارهای سیاسی موثرند. یکی از این عناصر مهم و تاثیرگذار هیجانات اجتماعی است که در بسیاری از مواقع موجب بروز موج های مختلفی در زمینه های سیاسی می شود بخصوص در ایام انتخابات که این موج ها تشدید شده و باعث بروز رفتارهای خاصی می شود که همین رفتارها جامعه ایرانی را در نظر بسیاری از صاحب نظران عرصه سیاسی و جامعه شناسی غیرقابل پیش بینی و پیچیده جلوه داده است. به طور مثال هنگام انتخابات ریاست جمهوری شاهد این مساله بوده ایم که در یک دوره شخصی رای می اورد که کاملاً از نظر دیدگاهها و اهداف و اصول کار خود متفاوت از نفر قبلی است. اگر جامعه ایرانی همان جامعه چهارسال پیش و مردم نیز همان مردم دوره گذشته هستند چرا چنین تناقضی رخ می دهد؟
سبک زندگی سیاسی و عوامل مؤثر بر رفتار سیاسی
سبک زندگی سیاسی شامل مجموعه رفتارهای آگاهانه ی سیاسی است که برای نفوذ بر افراد یا گروه ها به منظور دستیابی یا حفاظت از منافع خود به هنگام وجود راه حل های متضاد توسط گروه ها، احزاب و افراد صورت می گیرد و شامل گرایش ها و جهت گیری ها و الگوهای خاصی می شود. برای بررسی سبک زندگی سیاسی در ابتدا بایدعوامل موثر در رفتار سیاسی مردم را شناسایی کرد. مهمترین این عوامل عبارتند از:
بلوغ سیاسی: بلوغ سیاسی در بروز رفتارهای سیاسی اهمیت زیادی دارد. در حقیقت بلوغ سیاسی به معنای رسیدن افراد موثر و فعال در جریان سیاست به میزانی از آگاهی و دانش است که بدون توجه به شعارهای موجود و جوسازی های مختلف به دیدگاهی صحیح درباره اشخاصی برسند که قرار است زمامدار مملکت باشند. در اینجا مقصود از بلوغ سیاسی در افرادی است که قرار است رای دهنده باشند.
هیجانات سیاسی و اجتماعی: در ایام انتخابات هیجانات سیاسی و اجتماعی به اوج خود می رسند. این هیجانات و تنش ها از یک خانواده تا کل جامعه را دربرمی گیرد. تبلیغات نامزدها و شعارهای آنان از یکسو، شناخت های متفاوت افراد جامعه، عدم تشکیل حزب و فردی گرایی در این میان، احساسی بودن ذاتی مردم ایران و عدم مناظرات کافی برای بیان دیدگاههای نامزدها از جمله دلایل بروز این هیجانات است که به تفصیل درباره آنها سخن خواهیم گفت.
رسانه ها و نقش آنها: نقش رسانه را در بروز رفتارهای سیاسی و تغییر آنها نباید نادیده گرفت. در ایام انتخابات فعالیت اصلی رسانه ها و جهت گیری های آنان اغاز می شود و هر رسانه ای که قدرتمندتر باشد می تواند افکار عمومی را به سوی کاندیدای مورد نظر خود جذب کند. زمانی که یک رسانه با تیتری انتقادی به بیان ضعف های موجود در دوران فعالیت های قبلی یک کاندید می پردازد به طور حتم در تغییر نگرش بسیاری از افراد جامعه موثر خواهد بود از طرف دیگر اگر رسانه ای به تایید یک نماینده حتی به شکل غیر مستقیم بپردازد به همان اندازه می تواند در رای آوردن شخص مورد نظر تاثیرگذار باشد.
شرایط اجتماعی واقتصادی: شرایط اجتماعی و اقتصادی را در بروز رفتارهای سیاسی مردم و هیجانات اجتماعی نباید نادیده گرفت.الیته این موضوع نه تنها درایران بلکه در همه کشورها نمود پیدا می کند. در کشور ایران هم به دلایل خاصی که وجود دارد شرایط اقتصادی در رای اوردن یک نماینده تاثیر بسزایی دارد به طور مثال اگر نماینده ای در جریان فعالیت های گذشته خود به رشد اقتصادی اهمیت می داده و دراین زمینه اقداماتی انجام داده باشد به طور حتم احتمال رای اوردن بیشتری خواهد داشت.از طرف دیگر نمایندگانی که در ابتدای کار خود با مباحث اقتصادی وارد عرصه سیاست می شوند مثلا قول هایی مبنی بر ارزانی،اشتغال و پرداخت مبالغی به مردم می دهند بیشتر می توانند آنها را به سوی خود جذب نمایند.
تحلیل کلی رفتار جامعه ایرانی در عرصه های سیاسی
باید گفت فرهنگ سیاسی حاکم بر جامعه ایرانی فرهنگی مرکب از تبعی و مشارکتی است؛ در فرهنگ سیاسی تبعی افراد از نقش های گوناگون حکومت اطلاع دارند و از نتیجه تصمیم های حکومت مطلع هستند، ولی در فرایندهای سیاست گذاری نقش تعیین کننده ای ندارند اما در فرهنگ سیاسی مشارکتی مردم اطلاعات و آگاهی زیادی درباره حکومت و دولت دارند و در حقیقت به بلوغ سیاسی دست یافته اند و به طور نسبی در حوز ه های مختلف دخالت میکنند و به رفتارهای سیاسی نخبگان حساس هستند. در این نوع فرهنگ سیاسی، مردم خود رامتعلق به نظام سیاسی می دانند و معتقدند که می توانند در بهبود تصمیم های سیاسی موثر باشند.
از آنجایی كه جامعه ایران از جمله کشورهای در حال توسعه می باشد فرهنگ سیاسی مابین تبعی و مشارکتی دارند. چرا که به دلايلي كه ذكر شد و همچنين عدم تعريف مناسب از احزاب سياسي بسیاری از ما هنوز هم که برای رای دادن به پای صندوق رای می رویم اطلاعات جامعی درباره شخصی که به وی رای می دهیم نداریم بلکه بر اساس توصیه دیگران، شعارهای نامزدانتخاباتی، تبلیغ رسانه ها و حتی گاهی سلیقه شخصی خودمان و از روی ناچاری کسی را انتخاب می کنیم و نامش را در برگه می نویسیم و این بدترین اتفاقی است که در جریان یک نظام انتخاباتی رخ می دهد چرا که وقتی فردی خود را در انتخاب و شناخت شخصی که به او رای می دهد سهیم نداند چطور می تواند در تصمیم گیری هایی که برای کشور صورت می گیرد سهمی داشته باشد؟
از سوی دیگر متاسفانه اشتباهاتی که در شیوه های مدیریتی کشور رخ می دهد و تجربیاتی که در این زمینه به دست می آید باعث می شود مردم از یک کاندید که در دوره پیشین رای اورده اند صرف نظر کرده و به سراغ نامزد دیگری بروند که کاملاً در جهتی مخالف با رییس جمهور قبلی بوده است به همین علت است که انتخابات ریاست جمهوری در کشور ما همواره هیچ گاه در یک طول موج یکسان نیست. همین مساله باعث بروز بسیاری از هیجانات اجتماعی در میان مردم می شود. نامزدهای مختلف با اشاره به نقاط ضعف دولت های پیشین و ارائه راهکارهایی برای رفع این معضلات باعث تحریک مردم و جنب و جوش میان آنها می شوند.از طرفی با تکیه بر احساسات عمومی آنها و دست گذاشتن بر نقاطی که می دانند موجب بروز عواطف مردم می شوند سعی در جلب افکار عمومی به سوی خود دارند. از سوی دیگر در کشور ما هنوز حزبی گرایی وجود ندارد. هرکس با هر شعار و حرفی وارد عرصه سیاست می شود و بسیاری از مردم به دلایل شخصی جذب او می شوند و بخاطر وی با دیگر گروهها و طرفداران سایر نامزدها رقابت مي كنند و موجی از هیجان را راه اندازی می کنند و به او رای می دهند در حالی که اگر حزب گرایی وجود داشت افکار و اعتقادات و عملکرد هریک از این احزاب نشان دهنده اعتقادات و عمل همان شخصی بود که از میان آن حزب برخاسته است در این صورت افرادی که قرار بود آینده مملکت را برای چهار سال بدست بگیرند شناخته شده تر و دایره آنها محدودتر می شد.
یکی دیگر از دلایل بروز هیجانات اجتماعی عادت های خاص ایرانیان است. در حقیقت ایرانیان بسیار عجول هستند به همین علت موجی در میان گروه کوچکی از انها رخ می دهد و به سرعت منتشر می گردد.ازسوی دیگر بسیاری از اقشار جامعه ایرانی عادت به اظهار نظر درباره اموری دارند که از آنها بی اطلاع هستند یا اطلاعات ناکافی و ناقص دارند اما با ابراز و بیان همین اطلاعات و انتشار آن موجب بروز برخی هیجاناتی می شوند که در واقع کاذب بوده و ریشه ای ندارند.
چرا جامعه ايراني در تصمیمات سیاسی بعضاً تحت تأثير هیجانات عمل می کند؟
از عواملی که می تواند باعث هیجان زدگی جامعه ی ایرانی در سیاست شود و یا برای جهت دهی جامعه به سوی احزاب یا جریان های سیاسی مورد توجه و استفاده سیاستمداران گردد ،می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1-فقدان مهارت تصمیم گیری: افراد به دلیل عدم آشنایی به شیوه های مختلف تصمصم گیری از شیوه تصمیم گیری عقلایی محدود استفاده می کنند(افراد غالبا ناخود آگاه از این شیوه استفاده می کنند البته نه همه ی افراد )که به معنی انتخاب اولین راه حل رضایت بخش است و باعث می شود که فرد به محض پیدا کردن اولین گزینه ی مناسب سایر گزینه ها را کنار بگذارند که این مسئله در انتخابات بسیار مشهود است.مثلا یک وعده ی انتخاباتی باعث انتخاب یک کاندید می شود.
2-خطای ادراکی: مسئله ی دیگر خطای ادراکی است به طوری که افراد در انتخاب خود دچار خطاهایی مانند خطای هاله ای (تمایل به تحت تاثیر قرار دادن ادراکات خود توسط یک صفت شخصیتی را خطای هاله ای می گویند)می شوند به همین دلیل این مسئله مانع تصمیم گیری درست آنها می شود.
3-تبلیغات: در مورد تبلیغات نمیتوان از نقش رسانه ها صرف نظر کرد.رسانه ها در جهت دهی سیاسی می توانند نظر جامعه را، با توجه به قدرت خود،نسبت به شخص یا حزبی متمایل نمایند و یا از طرف دیگر شخص یا حزبی دیگر را سرکوب کنند.
4-فقدان اطلاعات کامل سیاسی( نرسیدن به بلوغ سیاسی): افرادی که در جریانات سیاسی دخالت دارند باید به سطحی از دانش و آگاهی رسیده باشند که نسبت به تمام جوانب تصمیم خود آگاهی داشته باشند و مطمئنا در مواقعی که دانش و آگاهی کامل باشد،هیجانات نقش کمرنگ تری را ایفا می کند.
5-احساسات: با هر پیامی که عرق ملی در آن نهفته باشد تحت تاثیر قرار می گیرند علاوه بر این اگر وعده ی یک تحول عظیم نه لزوما اقتصادی بتواند روشن فکران جامعه را قانع کند و بین قشر محروم هم مخالفتی نداشته باشد ،اقلیت روشن فکر قادر به غلبه بر اکثریت جامعه از طریق تبلیغات غیر رسمی هستند.
6-اطرافیان: اگر در خانواده ای حتی یکی از افراد آن خانواده نسبت به دیگر افراد آن خانواده از لحاظ علمی، سیاسی و … آگاهی بیشتری داشته باشد و افراد خانواده به آن شخص اطمینان داشته باشند، وقتی این فرد در مورد شخص خاصی صحبت می کند می تواند با تعاریف خود نظر اطرافیان را جلب کند و در آنها این تصور به وجود می آید که این فرد اصلح است.
چه عواملی باعث رفتارهای هیجانی در زندگی سياسی جامعه ايرانی می شود؟
جامعه ايراني در نگاه كلي، جامعه ايي است كه احساسات و هيجانات خاص خود را دارد كه شايد در مقام مقايسه با جامعه ها اروپايي و آمريكايي اين هيجانات قوي تر باشد.هيجانات و احساسات جامعه ايراني در تمامي قرون گذشته تاثير خود را بر سبك زندگي غالب جامعه ايراني، يعني باور ها آن ها، داشته است. اما نكته ايي كه در اين مبحث قابل توجه است.شكل دهي و كنترل ايتن هيجانات و در نتيجه باور ها و سبك زندگي سياسي جامعه ايراني است.تاريخ نشان داده است كه اين هيجانات به موقع كنترل شوند و پاسخ صحيحي به آن ها داده شود مي تواند باعث ارتقاء باور ها سياسي مردم شود و چه بسا در حادترين مواقع كمكي براي بقاي نظام حاكم باشد.به وسيله برگزاري كرسي ها آزاد انديشي و يا مناظرات سياسي به طور مداوم، مي تواند باعث روشن تر شدن ذهن جامعه ايراني و در نتيجه كاهش تاثير هيجانات بر سبك زندگي ايراني شود.جنبش ها فعال سياسي دانشجويي، احزاب سياسي حرفه ايي و رسانه ها سياسي حرفه ايي هركدام مي تواند به صورت جداگانه مكاني براي تخليه هيجانات قشري از جامعه و در نتيجه ايجاد باور ها مستحكم و تصميم گيري ها موجه تري را در پي خواهد داشت.از ديگر مسائلي كه باعث پر رنگ تر شدن تاثير هيجانات بر سبك زندگي سياسي جامعه ايراني مي شود، عدم وجود زير ساخت هايي براي رسيدن به بلوغ سياسي است. در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران سن حق راي 18 سال ذكر شده است. سني كه اوج هيجانات جواني را در بر مي گيرد؛ اما قبل رسيدن به اين سن، يعني دوران دبيرستان، در نظام آموزشي كشور هيچ سر فصلي مبني بر بومي سازي آموزش سياسي ذكر نشده است. از عواملی که می تواند باعث هيجان زدگی جامعه ی ايرانی در سياست شود و يا برای جهت دهی جامعه به سوی احزاب يا جريان های سياسی مورد توجه و استفاده سياستمداران گردد ،می توان به موارد زير اشاره کرد:
1-نبودن کرسی های آزاد انديشی: آزاد انديشی و آزادی از آن دست مفاهيمی است که گاهی با تفسير به رای مواجه می شود و اشخاص و گروه های گوناگون می کوشند تا از اين تعبير برداشت های متفاوتی و گاه متضادی را به ذهن مخاطب منتقل کنند. کرسی های آزاد انديشی کانونی برای شکل گيری جريان های فکری انديشه ساز است که يک قالب خشک و غير قابل انعطاف را برای انديشيدن ارائه نمی دهند و از اين جهت است که می تواند فکر ساز شود.
2-مناظرات سياسی: برگزاری مناظره ها ميدان رقابتی و امکان طرح انتقادها را توسعه می دهد از طرفی فضای سياسی فعال و پويا را در جامعه به وجود می آورد و به تبع آن مشارکت عمومی در سياست را رقم می زند. تخليه و آرامش روانی جامعه دومين فايده ی برگزاری مناظرات سياسی است که در صورت نبود اين مناظرات شاهد فوران عقايد سياسی افراد از طرق غير متعارف خواهيم بود و از ديگر فوايد مناظره می توان به توسعه ی فضای سياسی کشور اشاره کرد.
3-جنبش های فعال سياسی دانشجويی: جنبش های دانشجويی يکی از مهمتريت و تاثير گذارترين نهاد ها در مقاطع مختلف بوده و تحليل ها، واکنش ها و بستر سازی های دانشجويان جايگاه ويژه ای به ديدگاه های اين قشر از جامعه در جهت گيری افکار عمومی دارد.جنبش های سياسی دانشجويی می تواند دستاورد های مهمی را برای کشور به ارمغان آورد.
4-نبودن احزاب سياسی حرفه ای: عدم ريشه يابی و فعال نبودن احزاب سياسی و نهاد های سياسی در جامعه باعث عقب ماندگی و انحطاط جامعه می شود و در جهان معاصر، جوامع سياسی که يکی از نشانه های ثبات و پيش رفت شان وجود و شکل گيری احزاب و جريان های سياسی است. فعال بودن احزاب باعث نشاط و شور سياسی در جامعه می شود و از هيجانات کاذبی که در تصميم گيری های سياسی به وجود می آيد جلوگيری می کند.
5-نبودن رسانه های سياسی حرفه ای: استفاده از رسانه ی سياسی که خود از دو عنصر اطلاعات و پيام تشکيل می شود، به صورت امواج صوتی و تصويری و … با هم در نو ديدن مرزها بر افکار و اذهان جامعه اثر نهاده و به کنش ها و رفتار های فردی و اجتماعی جهت می دهد. پيام هايی در قالب امواج صوتی و تصويری انتشار می يابد که سبب ظهور و شکل گيری حوادث، رخدادها و رويدادهای سياسی مهمی در واحد های سياسی و در عرصه ی کشور می گردد.
6- نبودن سر فصل های آموزشی متناسب با نياز های جامعه ی ايرانی در دانشگاه ها: جامعه ايراني، جامعه ايي است با تاريخ ساسي سرشار از فراد فرود. پس مطمئنا تتعريف ها سياسي در اين حامعه بايد با جوامع اروپايي و آمريكايي متفاوت باشد. و همچنين اين مفاهيم با شيوه اي متفاوتي نيز بايد به قشر جوان جامعه انتقال يابد. اما متاسفانه عدم وجود سرفصل ها آموزشي متناسن در دبيرستان ها، يعني قبل از رسيدن جوانان به بلوغ سياسي، همچنين در دانشگاه ها يعني اوج شكوفايي بلوغ سياسي، مي تواند از موانع مهم براي جلوگيري از باورهاي عافلانه تر و مستحكم تر در جامعه ايراني باشد.
مدیریت هیجانات اجتماعی در زندگی سیاسی
هیجانات اجتماعی را لزوما نمی توان دارای تاثیرات منفی دانست. با وجود اینکه مردم ایران بخاطر مسائل اقتصادی از جمله تحریم ها شرایط دشواری را تجربه می کنند اما در بسیاری از مواقع در عرصه فعالیت های سیاسی بر خلاف تصور بسیاری از سیاست مداران غربی حضوری پرشور و فعال داشته اند. حضور در انتخابات و راهپیمایی ها از جمله همین موارد بوده است که اگرچه اعتقادات مذهبي وانقلابي، تعصب و میهن پرستی مردم محکمترین دلیل برای این حضور سیاسی است اما نمی توان تاثیر هیجانات اجتماعی و برانگیختگی احساسات مردم را در وقوع این امر نادیده گرفت.
اما این هیجانات اجتماعی اگر چه در برخی مواقع موجب ایجاد تاثیرات مثبت می شود اما در بیشتر موقعیت های سیاسی اثرات منفی را سریعتر بروز می دهند.زیرا تحت تاثیر عواملی چون تبلیغات،برانگیختگی احساسات و وعده های اقتصادی نامزدها بیش از آنکه منطق ملاک ومعیار گزینش شود هیجانات اجتماعی جای آن را می گیرد. از طرف دیگر این هیجانات درصورتی که مدیریت نشوند تبدیل به ناهنجاری های اجتماعی می گردند مانند درگیری هایی که در ایام انتخابات سال88به وقوع پیوست که بخاطر تحریک احساست برخی از جوانان و جایگزین شدن تعصبات بی جا اوضاع کشور برای مدتی برهم ریخت.
البته مدیریت هیجانات اجتماعی نیاز به رسیدن به رشد اجتماعی و سیاسی دارد. توانایی تحلیل های سیاسی کم و بیش برای هر فرد شرکت کننده در انتخابات که می خواهد نماینده خود را انتخاب کند و کشورش را به دست او بسپارد لازم و ضروری است زیرا کسی که توانایی تحلیل نداشته باشد به راحتی تبدیل به طعمه سیاسی می شود و تحت تاثیر افکار سایرین قرار می گیرد و ممکن است نامزدی را انتخاب کند که قابلیت چندان برای ریاست جمهوری نداشته باشد. از طرف دیگر نامزدهای انتخاباتی نیز یکی از مهمترین عوامل بروز این هیجانات و حتی کنترل آنها هستند نامزدها باید بدانند انتخابات رقابتی بزرگ است که کوچکترین رویداد در آن می تواند تاثیرات بزرگی داشته باشد بنابراین لازم است با درایت وارد عرصه انتخابات شوند و بدانند همه ما در نهایت تابع امر ولی فقیه خواهیم بود و هیچ یک از نامزدهایی که انتخاب می شوند در این تبعیت با دیگران تفاوتی نخواهند داشت.
سخن پاياني
همانطور که رهبر معظم انقلاب اسلامی «حقوق،اخلاق و خردورزی» را جوهره سبک زندگی دینی دانستند می توان با تعمیم دادن این سه عنصر به زندگی سیاسی و اجتماعی از بروز هیجانات کاذب جلوگیری کرد. در جامعه ایرانی سیاست و مباحث دینی از هم جدا نیستند(نبايد باشند) و رعایت اصول لازم برای داشتن سبک زندگی دینی در ابتدا برای زندگی شخصی اشخاص و در مراتب بالاتر در ارتقای زندگی اجتماعی و رفتارهای سیاسی موثر خواهد بود. خردورزی در جریان های سیاسی و انتخاباتی بهترین راهکار برای جلوگیری از بروز هیجانات مخربی است که می تواند آینده کشور را در معرض خطر قرار دهد اگر چه فتنه 88با بصیرت مردم پاسخ داده شد اما بازهم لکه سیاهی در پرونده انتخاباتی ایران بر جای گذاشت و اثرات مخرب آن هنوز هم مشاهده می شود. در صورتی که اگر مردم با توجه به اخلاقیات خود را در انتخاب شخصی که برای تصمیم گیری آینده کشور انتخاب می کنند مسئول بدانند و بی تفاوت از کنار این مسئولیت سنگینی که بر دوش دارند عبور نکنند و اط طرف دیگر با کمک درایت و خردورزی به دنبال شخصی باشند که واقعا می تواند آینده کشور را بسازد انتخابات با کمترین تنش و مشکل برگزار خواهد شد. متاسفانه بروز احساسات، تبلیغات ،شرایط اقتصادی و جهت گیری های گروه های گوناگون باعث تاثیرگذاشتن بر روند انتخاباتی کشور می شود در حالی که مردم ما باید بدانند رییس جمهور مقتدر کسی نیست که با وعده های مالی و اقتصادی یا وعده ازادی بتواند کشور را اداره کند بلکه شخصی است که راهکارهای جدی و جدیدی برای رفع مشکلات کنونی داشته باشد. موضع گیری های بیجا و تعصب های بی مورد برخی از ما مانع شنیدن نظرات صحیح دیگران درباره کاندیداها می شود. در میان ما کارشناسان خبره ای حضور دارند که می توانند با بررسی و تحلیل شرایط کشور و مقایسه آنها با آرمان ها و شعارهای کاندیداها نامزد واقعی و محق ریاست جمهوری را تشخیص دهند اما متاسفانه همین هیجانات اجتماعی کاذب موجب می شود در بسیاری از مواقع مردم بدون توجه به نظرات آنان روی موضع خود پافشاری نمایند در حالی که رعایت اخلاق،حقوق و در کنار همه اینها خردورزی ما را ملزم به مشورت با دیگران و استفاده از تجربیات انان می سازد.
منبع: هفته نامه سروش – سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران – ویژه نامه سبک زندگی سیاسی – 28 اردیبهشت ماه 92
http://www.soroushpress.ir/journals/item/?id=1162