Keywords: Board of directors, Information, Information Technology (IT), knowledge- based economy, Performance, Strategy, Chief Information Officer (CIO)
JEL: M1, M15
پیشینه تحقیقاتی
جهت بررسی مسئله یاد شده در این مقاله، ابتدا سعی میگردد، پیشینه تحقیقات موجود ارایه گردد. نتایج بررسیهای انجام شده بیانگر آنست که تاکنون هیچ گونه بررسی محقق محوری در این زمینه درایران صورت نپذیرفته است و با درصد خطای کمی میتوان گفت این مطالعه، اولین بررسی میدانی در زمینه مذکور درایران میباشد. نتایج بررسیهای انجام شده در سطح بین المللی نیز حاکی از معدود مطالعات مرتبطی است که ذیلا بدانها اشاره میگردد.
نتایج مطالعه Burns (2001)، در مورد تاثیر فنآوری اطلاعات بر حاکمیت سازمانی بیانگر آن است که هیات مدیره برخی از شرکتهای مورد مطالعه، از دانش اینترنت به عنوان ابزار رسانهای در جهت انتشار اطلاعات شرکت استفاده مینمایند. دیگر یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که تنها ابزار بکار گرفته شده توسط هیات مدیره در فنآوری اطلاعات صفحات وب است که سهامداران و ذینفعان سازمان از این طریق با هیات مدیره شرکت مرتبط گردیده و به عبارتی بهتر عملکرد ارتباط سازمانی شرکت از این طریق بهبود مییابد. مطالعهای که در سه سازمان برون گاورننس، سیپس و ریس توسط Canadian Information Processing Society (2005) صورت پذیرفته است، نیز حاکی از آن است که میزان درک و شناخت اعضای هیات مدیره از فنآوری اطلاعات در سطح پایینی قرار داشته و فنآوری اطلاعات و اثربخشی حاکمیت سازمانی، رابطه تنگاتنگی با یکدیگر داشتهاند.
در تحقیقی دیگر توسط Li and Ye1 (1999)، رابطه بین فنآوری اطلاعات و عملکرد سازمانی در حوزه هیات مدیره مورد بررسی قرار گرفته است که در آن به عوامل تاثیرگذاری همچون پویایی محیطی، راهبرد شرکت و مدیریت سازمان اشاره گردیده است. از نتایج این مطالعه میتوان به مواردی همچون وجود رابطهای معنادار بین فنآوری اطلاعات و اثر بخشی راهبردها و تصمیمات اتخاذ شده توسط هیات مدیره و افزایش درک شرکت از محیط پویای خود و تاثیر این امر بر تشدید اثر فنآوری اطلاعات بر عملکرد سازمانی اشاره نمود.
در نتیجه از آنجایی که هیچ یک از پژوهش های گذشته دقیقا منطبق بر اهداف مدنظر پژوهشگران در مطالعه حاضر نیستند، سعی میگردد در تشریح و تبیین مولفههای مدل پیشنهادی در این مطالعه، علاوه بر آنکه به برخی از مهمترین پژوهش های صورت پذیرفته اشاره گردد، به منظور تبیین و تسهیل در درک هر چه بهتر روابط و عوامل مد نظر مطالعه حاضر، مدل پیشنهادی پژوهش مشتمل بر تاثیرات سه عامل راهبرد، فرهنگ و پویاییهای محیطی بر استفاده هیات مدیرهها از فنآوریهای اطلاعاتی و تاثیر این امر بر عملکرد کلی آنان با تعدیلگری متغیر مدیر ارشد اطلاعاتی ، ارایه گردد. در ادامه هر یک از متغیرهای موجود در مدل مفهومی به تفکیک تبیین میگردد.
راهبرد
ماهيت تدوين راهبرد عبارتست از مرتبط كردن يك شركت به محيط اطرافش (Porter، 1383). از این رو، در فرایند تدوین راهبرد، تحولات فنآورانه محیط (بطور مثال فنآوریهای نوین اطلاعاتی) شناسایی و الزامات لازم در کاربست آنان در طرح راهبردی سازماناندیشیده میشود. بدینترتیب، از آنجائي كه کاربست فنآوریهای اطلاعاتی تا حد زيادي تحت تاثير راهبرد شركت قرار دارد، بهرهگیری از این گونه فنآوریها را بايد در چارچوب راهبرد مورد بررسي قرار داد (Palvia ،1997؛ Bharadwaj, Varadarajan and Fahy ،1993؛ Kettinger, Grover and Segars ، 1995)
راهبرد سازماني میتواند از طرق مختلف بر بكارگيري فنآوریهای اطلاعاتی توسط کارکنان سازمان و خصوصا هیات مدیرهها تاثیرگذار باشد. بطور مثال راهبرد از طریق تشریح وظايف اعضای هیات مدیره با نگرشی اطلاعات محور، تبیین اهداف اطلاعاتی سازمانی، هماهنگی کمیتههای مختلف هیات مدیره با انباره اطلاعاتی سازمان، تهییج کارکنان به استفاده از فنآوریهای اطلاعاتی و … کاربست فنآوریهای اطلاعاتی را دستخوش تغییر مینماید. از سوی دیگر، درک اعضای هیات مدیره از راهبرد سازمان و حوزههای متنوعی همچون فنآوری اطلاعات که در دستور کار یک هیات مدیره راهبردی قرار گرفته است، نیز از تاثیر قابل ملاحظهای در استفاده آن هیات مدیره از فنآوریهای نوین و خصوصا فنآوریهای اطلاعاتی برخورداراست. مسئله دیگر تعهد اعضاء به مبانی راهبردی اطلاعات محور سازمانی است که آنها را ملزم به استفاده از نوآوریهای اطلاعاتی در این حوزه مینماید، که این مسئله در نتایج کیفی این مطالعه به اثبات رسید.
نکته قابل ذکر دیگر آنکه، اگر در طرح راهبردی سازمان، کاربست رویکردها و فنآوریهای اطلاعاتی در دستور کار سازمان قرار نگرفته باشد، نباید از اعضای سازمان و خصوصا هیات مدیره، انتظار آن داشت که به فنآوریهای نوین روی خوش نشان دهند. بدینترتیب یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در مبحث کاربست فنآوریهای اطلاعاتی توسط تیمهای عالی سازمان وجود طرح راهبردیترغیب کننده، الزامآور و آیندهنگری است که اعضای این گونه تیمها را به استفاده از فنآوریهای نوین اطلاعاتی فراخواند (Henderson and Sifonis ، 1988؛ Fitzgerald,، 1993؛ Premkumar and King ،1991). از این رو، هیات مدیرهها باید در تدوین طرح راهبردی سازمان، بخشی را نیز به سامانههای اطلاعاتی سازمانی تخصیص دهند و با طراحی فرایند برنامهریزی سامانههای اطلاعاتی راهبردی ، هماهنگی و همسویی لازم بین اهداف فنآوریهای اطلاعاتی با اهداف راهبردی کسب و کار سازمانی را محقق سازند. این امر در مورد عملکرد هیات مدیرهها نیز صادق است، به گونهای که اگر فنآوریهای اطلاعاتی مورد استفاده هیات مدیره، همسویی لازم را با اهداف راهبردی سازمان نداشته باشد (این عدم همسویی را میتوان به نقص اطلاعات دریافتی توسط هیات مدیره از طریق بکارگیری فنآوریهای منسوخ شده و ناهمسان با نیازمندیهای راهبردی سازمان و… مشاهده نمود)، عملکرد هیات مدیره و نهایتا عملکرد سازمان را با نقایص و مشکلات زیادی روبرو میسازد (Iramon ، 1986، Feeny, Edwards and Simpson ، 1992).
فرهنگ
در تعریف واژه فرهنگ، محققان متعددی به تبیین این واژه پرمفهوم پرداختهاند. درادبیات فرهنگ سازمانی، دو تعریف مکمل از فرهنگ با عنوان فرهنگ درون و برونسازمانی وجود دارد که در این مطالعه از شق سوم فرهنگ با عنوان فرهنگ درون هیات مدیرهای یاد خواهد شد. در ارتباط با این نوع خاص از فرهنگ باید عنوان نمود که از آنجایی که هیات مدیرهها اغلبترکیبی از فرهنگ درون و برونسازمانی را شکل میبخشند، میتوانند حالات متفاوت فرهنگی با ارزشها، هنجارها و الگوهای رفتاری متنوعی را به نمایش گذارند. بدونتردید این فرهنگ بر فرهنگ درون سازمانی تاثیر بسیار زیادی گذاشته و از فرهنگ برونسازمانی نیز تا حد زیادی متاثر خواهد شد. در برخی از شرکتها، فرهنگ درون سازمانی محصول نگرش و متعاقبا رفتار اعضای هیات مدیره (خصوصا هنگاميکه يکي از موسسین در هیات مدیره عضویت دارد) میباشد و شکی نیست که متناسب با نوع رفتارهای هیات مدیره و فرهنگ درونی آنان و از طریق الگوی یادگیری اجتماعی، استفاده کل سازمان از فنآوریهای اطلاعاتی را تحت تاثیر قرار میدهد. در نتیجه، اگر فرهنگ هیات مدیره، فرهنگی باشد که پذیرای نوآوریهای علمی و اطلاعاتی باشد، این امر بر پذیرش کارکنان از فنآوریهای نوین اطلاعاتی میافزاید و مقاومت آنها را در برابر تغییر کاهش میدهد. اهمیت فرهنگ درون هیات مدیرهای تا حدی است که بر اساس مطالعهای توسط Sonnenfeld (2002)، فرهنگ درون هیات مدیرهای و وجود جوًی آماده پذیرش نوآوریهای نوین (در عرصههای مختلف اطلاعاتی و …) در بین اعضای هیات مدیره، از جمله عوامل زمينهساز تبديل و ارتقاء یک هیات مدیره معمولی به یک هیات مدیره عالی عنوان شده است.
مطالعات متعددی حاکی از آنند که سازمان ها، كاركنان و تیمهای درون سازمانی (همچون هیات مدیرهها) به تناسب ارزش ها، باورها و هنجارهای فرهنگ درون و برونسازمانی خود (متاثر از محیطهای متفاوت)، از فن آوری اطلاعات به ميزان متفاوتي بهره ميجويند (Johns and Smith ، 2002؛ Straub, Loch and Hill ، 2001؛ Eining and Lee ، 1997). این بدان معنا است که افراد، ابعاد کیفی و هنجاری مد نظر در فرهنگ خود را در قالب ارزشهای انتخابی خود جستجو مینمایند. بدونتردید این ارزشها وترکیبی از آنها در قالب نظامهای ارزشی نگرشهای فرد را شکل بخشیده و محصول ملموس خود را در قالب رفتار فرد نمایان میسازد. مطالعات Hofstede (1980) نیز بر این ادعا صحه گذشته است به گونهای که کارکنان شرکتای بی اِم (IBM) علی رغم حضور در یک فرهنگ سازمانی مشترک، بدلیل الگوهای فرهنگی متفاوت، ارزش های کاری متفاوتی را برای خود متصور بودند.
هیات مدیرهها به تناسب ویژگیهای شخصیتی و گروهی، نوع کسب و کار شرکت، فرهنگ برونسازمانی، فرهنگ درونسازمانی و فرهنگ درون هیات مدیرهای، نگرش ها و رفتارهای متفاوتی را در استفاده از انواع فنآوریهای اطلاعاتی خواهند داشت. بطور مثال در مطالعهای توسط Eining, Lee and Lee (1994) در ارتباط با تاثیر فرهنگ برونسازمانی بر اخذ تصمیمات سازمانی از طریق سيستمهای اطلاعاتی موجود در سازمان، کشورهای مختلف در میزان استفاده از سيستمهای اطلاعاتی، با تفاوتهای قابل ملاحظهای همراه بودند. در حالی که Struab (1994) معتقد است، فرهنگ های مختلف از ابزارهای ارتباطی و فنآوریهای اطلاعاتی متفاوتی بسته به نوع باورها و ارزشهای فرهنگی خود استفاده مینمایند. Carlson, Elam and Corrales (1999) نیز معتقدند، تیم مدیریتی سازمانها در فرهنگهای مختلف (در دو کشور سوئد و مکزیک) استفادههای متفاوتی از نظامهای اطلاعاتی اجرایی دارند.
از طرف دیگر همان گونه که در مطالعههافستد به تفصیل یاد شده است، میزان مخاطرهپذیری و قبول عدم اطمینان نیز میتواند استفاده از فنآوری اطلاعات را (به عنوان عاملی مخاطرهافزا)، دستخوش تغییر نماید. Johns and Smith (2002) در تحقیق خود از 76 مدیر ارشد مالی عضو هیات مدیره نتیجه گرفتند که در فرهنگهای درون هیات مدیرهای که از عدم اطمینان اجتناب میشود، استفاده از فنآوری اطلاعات توسط اعضای هیات مدیره کمتر است. از دیگر نتایج این مطالعه تفاوت های فرهنگی برونسازمانی و تاثیر آنها بر استفاده از فنآوریهای اطلاعاتی است، به گونهای که در فرهنگ کسب و کارایرانی در مقایسه با سایر فرهنگهای کسب و کار پیشرفتهتر، بر اساس مصاحبه محققین این مطالعه با اعضای هیات مدیره برخی از شرکتهای مورد بررسی، میزان پذیرش اعضای هیات مدیره از فنآوریهای اطلاعاتی به عنوان عاملی فرصت زا، کمتر از هم رديفان خارجی آنان است.
پویاییهای محیطی
پویایی محیطی به درجه ناپایداری و تعاملات متغیر شاکلههای محیط برونسازمانی اطلاق میشود (Milliken ، 1987). در محيط کسب و کار امروزی با افزايش پوياييهاي محيطي، درجه عدم اطمينان براي مديران عالي در هنگام تصميمگيري بالاتر رفته و نیازمندی آنان در کاربست فنآوریهای نوین اطلاعاتی جهت فراهم نمودن اطلاعات مورد نياز این گونه تصمیمات، افزون خواهد گردید. اگر چه محیط سازمانی را میتوان بر اساس مولفههای اطلاعاتی، مالی، انسانی و … آن تقسیم بندی نمود، اما در این مطالعه بدلیل بررسی تحولات نوآورانه اطلاعاتی محیطهای سازمانی، از تحلیل سایر مولفههای محیط پویای سازمانی پرهیز میشود.
پویاییهای اطلاعاتی موجود در محیط امروز، مستمرا شرکتها را با فرصتها و تهدیدات متنوعی روبرو میسازد که اگر این گونه تحولات به سرعت شناسایی نشوند، سریعتر از آنچه سازمانها در باور خود میپندارند، موجبات افول آنها را فراهم میآورد. در نتیجه، بسیاری از هیات مدیرههای این سازمانها در جهت تحدید تهدیدات محیط یاد شده و از طرفی استفاده از فرصت های پدید آمده، ملزم به بکارگیری فنآوریهایی متناسب با حوزه کسب و کار شانمیباشند. از سوی دیگر، محيط و پوياييهاي موجود در آن، از جمله عوامل مهم و تاثيرگذاري است كه به زعم بسياري از مديران عالي سازمان، نقش قابل ملاحظهاي در تصميمگيريهاي آنان بازي مينمايد (Davis and Powell ، 1992؛ Dess and Beard ،1984؛ Child ، 1972؛ Lawrence and Dyer ، 1983؛ Lawrence and Lorsch ، 1967) که بر این اساس، بسیاری از سازمانها سعی مینمایند با کاربست فنآوریهای اطلاعاتی و بررسي و كنكاش به موقع در محيط، فرصتها و تهديدات محيطي را با سرعت بالاتري شناسایی نمایند و از اين طريق با اتخاذ تصمیمات آگاهانه، براي خود مزيتي رقابتي در مقايسه با سايرين ايجاد نمايند.
مدیر ارشد اطلاعاتی
همگام با سیر تحولات فنآوریهای اطلاعاتی جهان در سالهای اخیر وایفای نقش راهبردیی اطلاعات در حیات سازمانها، حضور مدیر ارشد اطلاعاتی درترکیب هیات مدیره، مقبولیت و ضرورت بیشتری یافته است (Jones, Taylor and Spencer ، 1995؛Feeny, Edwards and Simpson ، 1992). در طی سالهای دهه 80، عمده انتظاراتی که از مدیر ارشد اطلاعاتی میرفت به برقراری ارتباط بین راهبرد سازمانی و راهبرد اطلاعاتی سازمان معطوف میگردید (Business Week ، 1987). اما با این همه، علی رغم این نقش تنظیم کنندگی مدیر ارشد اطلاعاتی، کمتر این گونه مدیران در تصمیمات هیات مدیره و سیاستگذاریهای راهبردی سازمان دخالت داشتند (Brumm ، 1988). این در حالیست که بر اساس برخی مطالعات آن سالها، بين جايگاه و مقام مدير ارشد اطلاعاتي سازمان، رويكرد اطلاعاتي مدار سازمان و اهميت برنامه ريزي هیات مدیره در بخش فنآوری اطلاعات ارتباط معناداري به اثبات رسیده بود (Raghunathan and Raghunathan ، 1989؛ Karimi, Gupta and Somers ،1996).
مدیر ارشد اطلاعاتی ماهیتا عضو تیم اجرایی سازمان است و میتواند رابط خوبی برای تیم هیات مدیره و تیم اجرایی سازمان باشد، به گونهای که دانش او درباره نوآوریهای اطلاعاتی، عملکرد هیات مدیره را بواسطه کاربست فنآوریهای اطلاعاتی تعدیل مینماید.
بدونتردید میزان استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعاتی تا حد زیادی به رابطه اثربخش آنان با مدیر ارشد اطلاعاتی باز میگردد (Stenzel ، 2007) و رابطه این عضو با مدیر ارشد یادگیری هیات مدیره در به روز رسانی دانش اطلاعاتی سایر اعضای هیات مدیره نیز از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است (Elkeles and Philips ، 2007). برخی اوقات مدیر ارشد اطلاعاتی به عنوان عضو اجرایی تیم هیات مدیره مسوولیت نظارت و کنترل بر نظامهای اطلاعاتی مورد استفاده در هیات مدیره را برعهده گرفته و با تهییج هیات مدیره به استفاده از فنآوریهای اطلاعاتی، موجبات ارتقاء سطح کیفی و کمیتصمیمگیریها، ارزیابیها و نظارت و کنترل بر عملکرد سازمانی و اعضای تیم اجرایی (خصوصا شخص مدیر عامل) را فراهم میآورد (Stephens, Ledbetter, Mitra and Nelson ، 1992؛ Stenzel ، 2007). لازم به ذکر است در صورت عدم تعریف این سمت درترکیب هیات مدیرهها، اغلب مدیران عامل این مسوولیت را بر عهده خواهندداشت و همچون کانال ارتباطی هیات مدیره عمل خواهند نمود.
در فرایند برنامهریزی سيستمهای اطلاعاتی راهبردی (که پیشتر در مبحث راهبرد مطرح شد)، برخی از صاحبنظران کاربردیترین شیوه در برقراری هماهنگی بین اهداف سازمانی و استفاده از فنآوریهای اطلاعاتی را نقش رابط و جهت دهنده مدیر ارشد اطلاعاتی میدانند که میتواند با دانش دو سویه خود، از یک سو اهداف سازمان را درک نماید و از طرفی با تسهیل فرایند بکارگیری فنآوریهای اطلاعاتی توسط هیات مدیره، عملکرد کلی آنان را ارتقاء بخشد(Feeny, Edwards and Simpson ، 1992).
عملكرد هیات مدیره
با وجود آنکه عملکرد هر تیم سازمانی را میتوان از مقایسه فعالیت های صورت پذیرفته و اهداف ایدهآل مورد انتظار از آنان متصور گردید، اما عملکرد هیات مدیره به دلیل ویژگیهای خاص تیمیآن، ابعاد بیشتری را در بر ميگيرد و در حوزههای متعددی همچون تصمیمگیری در قبال راهبرد سازمانی، بالنده سازی مدیران اجرایی و کارکنان سازمان، مدیریت بحران، اخراج مدیران عامل و دیگر اعضای اجرایی سازمان، سیاستگذاریهای کلان و تبیین چشمانداز آن، نظارت و کنترل بر عملکرد سایر اعضا، ارزیابیها و … نمود مییابد (Garrate ، 2003). از آنجایی که به عقیده برخی محققان (Nadler, Behan and Nadler ، 2006؛ Dunne ، 2005)، عمده عملکرد هیات مدیرهها در جلسات برگزار شده توسط آنان محقق میگردد، و از سویی تاثیر فنآوریهای اطلاعاتی عصر اخیر بر نحوه برگزاری جلسات بر هیچ کس پوشیده نیست، میتوان عنوان نمودکه عملکرد هیات مدیره در این زمینه نیز تا حد زیادی دستخوش تغییرات فنآوریهای اطلاعاتی و کاربست آنان توسط هیات مدیرهها، خواهد گردید.
بدونتردید، اين كه چگونه و چه نوع فنآوریهای اطلاعاتی در فعاليت هاي سازماني و انجام آنان بكار گرفته میشود، تاثير قابل ملاحظهاي بر نتايج عملكردي سازمان خواهد داشت. این گونه تاثیرات عموما در نحوه فعالیت تیمهای عالی سازمان و خصوصا در عملکرد تیم هیات مدیره تاثیر میگذارد که بطور غیر مستقیم عملکرد کلی سازمان را نیز تحت الشعاع خود قرار میدهد. Lal (1999) معتقد است، در نتیجه استفاده هیات مدیره از فنآوریهای اطلاعاتی و استمداد آنان از چندین منبع اطلاعاتی متفاوت در کوتاهترین زمان ممکن، بر اثربخشی تصمیمات آنها افزوده میشود. در این حالت هیات مدیرهها میتوانند اطلاعات پنهان اما مفید سازمانی را شناسایی و با اخذ اطلاعات مورد نیاز خود از کانال مستقلی از کانال مدیریت سازمان، استقلال خود را در سیاستگذاریهای سازمانی حفظ نموده و از این طریق موفقیت سازمان را در بلندمدت تضمین نمایند.
مدل مفهومیتحقیق
پس از تشریح هر یک از متغیرهای موجود در مدل مفهومی، در این مرحله سعی گردیده است تا روابط یاد شده بین این متغیرها در شکل 1 به صورت شفافتری به تصویر کشیده شود. ماهيت متغيرهاي موجود در مدل مفهومي را ميتوان به تناسب نحوه تاثيرگذاري آنان بر يكديگر شناسايي نمود. بطور كلي، دراين مدل متغير وابسته، عملكرد هیات مدیره به شمار ميرود. در حالي كه متغيرهای مستقل مدل، عبارتند از راهبرد، فرهنگ، پویاییهای محیطی. نکته دیگر در این مدل نقش تعدیلگری متغیر مدیر ارشد اطلاعاتی سازمان است که بدلیل تعریف متغیر تعدیلگر، برشدت و ضعف رابطه خواهد افزود (Sarmad, Hejazi and Bazargan،1385). شكل 1 مدل مفهومي اين تحقيق را نشان میدهد.
فرضیات تحقیق
با توجه به مسئله اصلی تحقیق، تاثیر سه متغیر اصلی (راهبرد، فرهنگ و پویاییهای محیطی) بر استفاده هیات مدیره از فنآوریهای اطلاعاتی و تاثیر این امر بر عملکرد هیات مدیره با تعدیلگری متغیر مدیر ارشد اطلاعاتی مد نظر این تحقیق است. در ادامه، فرضیات مورد نظر تحقیق با توجه به روابط پیشبینی شده در مدل مفهومیتحقیق جهت بررسی بیشتر ارائه گردیده است.
فرضیه اول: راهبرد شرکت بر استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعات تاثیرگذاراست.
فرضیه دوم: فرهنگ هیات مدیره بر استفاده آنان از فنآوری اطلاعات تاثیرگذاراست.
فرضیه سوم: پویاییهای محیطی بر استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعات تاثیرگذاراست.
فرضیه چهارم: نقش رابط مدیر ارشد اطلاعاتی یا مدیر عامل رابطه بین استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعات و عملکرد آنان را تعدیل مینماید.
فرضیه پنجم: استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعات بر عملکرد آنان تاثیرگذار است.
روششناسی تحقیق
روش تحقيق مطالعه حاضر در طبقهبندي تحقيقات توصيفي و از نوع پيمايشي، تحليلي قرار گرفته و از لحاظ هدف، ماهیتی کاربردی دارد. دراين پژوهش اعضای هیات مدیره شرکتهای تولیدی، خدماتی شهر مشهد، شامل مدیران عامل، مدیران ارشد اطلاعاتی، روسای هیات مدیره و دیگر اعضای هیات مدیره شرکتهای مورد مطالعه، جامعه آماري تحقيق را تشكيل ميدهند. روش نمونهگیری نیز در این مطالعه روش تصادفی در دسترس میباشد.
روشها و ابزار گردآوری اطلاعات
با توجه به ماهيتاين تحقيق، جهت گردآوري اطلاعات از ابزار پرسشنامه (نیمه باز) استفاده شده است. در این پرسشنامه 24 سوال 7 گزینهای (در مقیاس لیکرت) جهت تحلیل کمیدادهها و 4 سوال تشریحی جهت تحلیل کیفی دادهها گنجانده شده است. در ارتباط با موضوعات روایی و پایایی پرسشنامه این تحقیق باید گفت، روايي پرسشنامه تحقيق از طریق روش روايي ظاهری ارزیابی گردید و پس از انجام اصلاحات برخی از صاحبنظران، پرسشنامه نهائی تحقیق تایید شد. جهت بررسی پایایی ابزار جمعآوری اطلاعات نیز پس از توزيع و جمعآوري تعداد 7 (20 درصد از جامعه آماری) پرسشنامه به عنوان پيشنمونه از بين جامعه مورد نظر تحقيق، براي سنجش پايايي کلی پرسشنامه تحقيق از روش آلفاي كرونباخ استفاده شد كه اين ضريب به میزان 3/87 درصد بدست آمده است که نشانگر پایایی بالای پرسشنامه تحقیق حاضر است.
در تحلیل دادههای بدست آمده از طریق نظرسنجی از اعضای هیات مدیره شرکتهای مورد بررسی، نیز جهت بررسی روابط همبستگی و علی موجود بین آنان، ابتدا از تحلیل همبستگی پیرسون جهت بررسی وجود روابط و در مرحله بعد از طریق روش تحلیل رگرسیونی، مدل رگرسیونی تعاملی و آزمون خوبی- برازندگی جهت تعیین اثرات متغیرها بر یکدیگر و شدت روابط علی موجود، استفاده شده است.
یافتهها
در این بخش سعی گردیده است تا ضمن آنکه سیمای کلی از شرکتهای مورد مطالعه ارایه شود، جداول آماری حاصل از تحلیل آماری دادههای جمعآوری شده، نیز تشریح و تبیین گردد. پس از این مرحله، سعی میگردد با تحلیل کیفی پاسخهای مکتوب پاسخدهندگان به سوالات تحقیق، بر غنای تحلیلی این تحقیق افزده گردد. سیمای شرکتها و افراد مورد مطالعه در جدول 1 ارایه گردیده است.
جدول (1)- سیمای آزمودنیها
سیمای شرکتها و اعضاي هيات مديره مورد مطالعه
نوع شرکت (خدماتی: 11، تولیدی: 24) و (خصوصی : 27، دولتی : 8)
سابقه عضویت زیر 5 سال: 9 بین 5 تا 10 سال: 9 بالاتر از 10 سال: 17
سمت عضو عادی: 21 مدیر عامل: 7 رییس: 5 مدیر ارشد اطلاعاتی:2
تخصص مهندسی : 16 مدیریتی و اقتصادی: 19
منبع: محاسبات محققین
تحلیل روابط همبستگی و علی بین متغیرها: نتایج تحلیلهای آماری حاصل از بکارگیری دو رویکرد 1- ضریب همبستگی پیرسون (جهت بررسی همبستگی روابط بین متغیرهای مدل مفهومی) و 2- روش تحلیل رگرسیونی، آزمون خوبی برازندگی (جهت بررسی روابط علی موجود بین متغیرهای یاد شده و شدت هر یک از این روابط) و مدل رگرسیونی تعاملی (جهت بررسی نقش تعدیل گرایانه مدیر ارشد اطلاعاتی) در جداول 2، 3، 4 و 5 ارایه گردیده است.
جدول (2)- بررسی روابط همبستگی موجود بین متغیرهای مدل مفهومیاز طریق آزمون پیرسون
به مفهوم معناداری در روابط همبستگی بین متغیرها است) * یا نماد p-value < 05/0)
راهبرد فرهنگ پویایی محیطی استفاده هیات مدیره از … عملکرد هیات مدیره
راهبرد 1
– – 515/0* –
فرهنگ – 1 – 783/0* –
پویایی محیطی – – 1 732/0* –
استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعات 515/0* 783/0* 732/0* 1 824/0*
عملکرد هیات مدیره – – – 824/0* 1
منبع: محاسبات محققین
در جدول شماره 2 میزان همبستگی بین متغیرهای مدل مفهومیدر سطح خطای 0.05 بررسی گردیده است. همان گونه که مشخص است تمامیروابط همبستگی بین متغیرهای موجود در مدل مفهومی، تایید شده است. اما با این همه از تحلیل نتایج میتوان نتیجه گرفت که رابطه همبستگی بین راهبرد سازمان و استفاده هیات مدیره از فنآوریهای اطلاعاتی کمترین میزان و همبستگی بین استفاده هیات مدیره از فنآوریهای اطلاعاتی و عملکرد از بیشترین همبستگی برخوردار است. بیشینه بودن این همبستگی و از طرفی مثبت بودن آن دلالت بر اهمیت فنآوریهای اطلاعاتی در عملکرد هیات مدیرههایایرانی و تاثیر قابل ملاحظه آن بر عملکرد نهایی شرکتها دارد.
جدول (3)- بررسی تاثیرات متغیرهای مدل مفهومیتحقیق از طریق تحلیل رگرسیونی
بر
تاثیر راهبرد فرهنگ پویایی محیطی استفاده هیات مدیره از … عملکرد هیات مدیره
راهبرد – – – 265/0
002/0 –
فرهنگ – – – 613/0
000/0 –
پویایی محیطی – – – 536/0
000/0 –
استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعات – – – – 648/0
000/0
عملکرد هیات مدیره – – – – –
منبع: محاسبات محققین
در جدول شماره 3 و 4 روابط علًی مورد نظر در مدل مفهومی از طریق تحلیل رگرسیونی و آزمون خوبی برازندگی، در سطح خطای 5 درصد با حضور متغیر وابسته (عملکرد هیات مدیره) و متغیرهای مستقل (راهبرد، فرهنگ، پویاییهای محیطی)، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفتهاند.
دادههای فوق در جدول 3 (بطور مثال عدد 265/0 با p-value = 002/0) را میتوان اینگونه تحلیل نمود که راهبرد شرکت به میزان عدد یاد شده از آنجاییp-value آن کمتر از 05/0 است، میتواند در استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعات تاثیرگذار باشد. به عبارت بهتر، راهبرد سازمانی به میزان 265/0 میتواند بر استفاده هیات مدیره از فنآوریهای اطلاعاتی تاثیرگذار باشد. از سوی دیگر، تاثیر معنادار استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعات بر عملکرد آنان (همان گونه که در تحلیل همبستگی نیز پیشبینی میشد)، حامل این پیام مهم است که در شرکتهایایرانی ورود فنآوریهای اطلاعاتی و استفاده کارآمد از آن توسط هیاتهای مدیره آنان، میتواند بر عملکرد نهایی آنان در قالب تصمیمگیریها، ارزیابیها و سایر امور نظارتی و راهبردی سازمان تاثیر به سزائی داشته باشد. نکته مهم دیگر در این جدول درصد پایینتر تاثیرگذاری راهبرد بر استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعاتی در مقایسه با عوامل فرهنگی و پویایی محیطی است، که میتوان دلایل این امر را در بی توجهی سیاستگذاران سازمانی به الزامات فنآوری اطلاعاتی در طرح راهبردی سازمانی و عدم تعهد کافی به مبانی راهبردیی فنآوری اطلاعات در این گونه سازمانها دانست.
جدول (4)- بررسی تاثیرات متغیرهای مدل مفهومیتحقیق از طریق آزمون خوبی برازندگی
تاثیر راهبرد بر استفاده هیات مدیره از… تاثیر فرهنگ بر استفاده هیات مدیره از … تاثیر پویاییهای محیطی بر استفاده هیات مدیره از… تاثیر مدیر ارشد اطلاعاتی بر عملکرد هیات مدیره به عنوان متغیر مستقل ثانویه تاثیر استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعات بر عملکرد هیات مدیره
آماره خی دو 200/3 867/27 400/16 500/9 650/34
درجه آزادی 3 4 3 5 4
درصد معناداری 669/0 000/0 003/0 049/0 000/0
منبع: محاسبات محققین
در ارتباط با نتایج آزمون خوبی برازندگی نیز جدول شماره 4 حاوی نکات قابل ملاحظهای است به گونهای که بر اساس این آزمون تاثیرگذاری متغیر راهبرد بر استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعاتی تایید نمیگردد. عدد 669/0 بیانگر آن است که چون این میزان از p–value در رابطه علی راهبرد و استفاده هیات مدیره از فنآوریهای اطلاعاتی بیشتر از درصد خطای 05/0 آماری است، درنتیجه تاثیرگذاری راهبرد بر استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعات تایید نمیشود. تحلیل سایر روابط از این روش نتایجی مشابه با تحلیل رگرسيونی را به همراه داشتهاند.
جدول (5)- بررسی نقش تعدیل گرایانه متغیر مدیر ارشد اطلاعاتی از روش مدل سازی رگرسیونی تعاملی
مدل آماری ضریب همبستگی ضریب تعیین ضریب تعیین
تعدیل شده خطای استاندارد تخمین
1 830/0 689/0 659/0 363/3
منبع: محاسبات محققین
جدول 5 و نتایج ارایه شده در آن معرف یافتههای حاصل از تحلیلهای آماری لازم در ارتباط با نقش تعدیلگرایانه مدیر ارشد اطلاعاتی یا مدیر عامل است. همانگونه که در این جدول مشخص است، نتایج حاصل از بکارگیری روش مدلسازی رگرسیون تعاملی (ترکیبی) حاکی از آن است که، در حالتی که استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعات از طریق مدیر ارشد اطلاعاتی (یا مدیر عامل) تعدیل میگردد به میزان 689/0 که بیشتر از عدد 648/0 موجود در جدول شماره 3، (که معرف تاثیر مجزای متغیر استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعات بدون اثر تعدیل گرایانه متغیر مدیر ارشد اطلاعاتی، بر عملکرد هیات مدیره میباشد) عملکرد تیم هیات مدیره را تبیین مینماید. این بدان معناست که در شرکتهایی که حضور مدیر ارشد اطلاعاتی از نظر پاسخدهندگان بارزتر بوده است، استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعات توانسته است عملکرد آنان را بیشتر تحت تاثیر قرار دهد.
تحلیل کیفی دادهها
در تحلیل کیفی این مطالعه تقریبا حدود 50 درصد از پاسخدهندگان نقش فرهنگ را در استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعاتی موثر دانستهاند، در حالیکه در ارتباط با عامل پویایی محیطی، نزدیک به 30 درصد، نقش مدیر ارشد اطلاعاتی 15 درصد و راهبرد کمتر از 5 درصد را به خود اختصاص داده است.
دیگر نتایج کیفی تحقیق حاکی از آن است که استفاده از فنآوریهای اطلاعاتی توسط هیات مدیره میتواند بر سیاستگذاریهای کلان سازمانی، سرعت تصمیمات هیات مدیره، به روز شدن هیات مدیره، امکان یکپارچه سازی اطلاعات، پردازش اطلاعات، کسب اطلاعات هدفمند، مختصر و مفید، به موقع، رقابتیتر شدن شرکت و … تاثیرگذارد که این امر به نظر برخی از پاسخدهندگان تحتتاثیر نوع استفاده و میزان مهارت هیات مدیره در استفاده از فنآوریهای اطلاعاتی، ساختار سازمانی، نیازمندی سازمانی و نوع کسب و کار آن و … بستگی دارد.
دربخش دیگر از تحلیل دادههای کیفی موجود در این تحقیق، پاسخدهندگان معتقدند که عوامل متعددی همچون مهارت هیات مدیره در استفاده از فنآوریهای اطلاعاتی، سوابق و تجربیات آنان در کار با فنآوریهای نوین اطلاعاتی، میزان نیازمندی محیطی، امکانات سختافزاری و نرمافزاری مورد نیاز، دانش و تخصص هیات مدیره، الزامات قانونی (در شرکتهای دولتی)، وضع اقتصادی شرکت، نوع خدماتی که شرکت ارایه میدهد و درجه اهمیت آن برای جامعه (خصوصا در شرکتهای خدماتی)، تحولات اقتصادی و سیاسی در سطوح بین المللی و جهانی، درک کاربردهای نوآوریهای اطلاعاتی بر رابطه یاد شده در مدل مفهومی این تحقیق تاثیرگذار خواهد بود. برخی نیز معتقدند حوزه عملکردی سازمان و نوع کسب و کار آن نیز بر میزان استفاده هیات مدیره از فنآوریهای اطلاعاتی تاثیرگذار است، که با توجه به اینکه این متغیر در مدل مفهومیتحقیق مد نظر قرار نگرفته بود، پیشنهاد میشود در مطالعات بعدی مد نظر قرار گیرد.
پاسخدهندگان در پاسخ به پرسشی با عنوان آنکه آیا کاربست فنآوریهای اطلاعاتی تنها در جلسات هیات مدیره کاربرد دارند، معتقدند، بکارگیری فنآوریهای اطلاعاتی میتواند علاوه بر جلسات هیات مدیره، در فاصله بین جلسات هیات، پل ارتباطی مناسبی بین اعضای هیات مدیره و تیم اجرایی سازمان به شمار رود و به صورت لحظه به لحظه اخبار شرکت را در اختیار اعضای هیات مدیره در مکانهای مختلف قرار دهد. برخی نیز معتقدند با بکارگیری اصولی فنآوریهای اطلاعاتی میتوان با اعضای شرکتهای دیگر در ارتباط بود و تجربیات کاری آنان را دریافت کرد. نکته مهم در پاسخ به این سوال، کاربرد فنآوریهای نوین اطلاعاتی در تهیه اطلاعات لازم جهت نظارت بر عملکرد سازمانی توسط اعضای هیات مدیره و ابزار ارتباطی درون و برونسازمانی آنان است که مورد تاکید بسیاری از آنان قرار گرفته است (بیش از 40 درصد). برخی پاسخدهندگان نیز در پاسخ به این سوال به نقش کاربردی فنآوریهای اطلاعاتی در امور بازاریابی، پاسخگویی سریع به مشتریان و امور مالی و اداری سازمان اشاره نمودهاند که بر اساس مطالعات اخیر بیشتر هیات مدیرهها در این زمینه، نقش ناظر را ایفا مینمایند.
نکته دیگر آنکه، هیات مدیرههای حاضر در شرکتهای خدماتی از اشتیاق بیشتری در بکارگيري فنآوریهای اطلاعاتی (بدلیل نرخ رشد سریعتر صنعت مورد فعاليت) برخوردارند و نقش مدیر ارشد اطلاعاتی در برقراری رابطهای سازنده بین تیم هیات مدیره و تیم اجرایی سازمان و از طرفی به روزرسانی دانش کلی هیات مدیره در کاربست فنآوریهای اطلاعاتی را کارسازتر میدانند (در حدود 25 درصد). نکته دیگر آنکه در شرکتهای خصوصی در مقایسه با شرکتهای دولتی راهبرد سازمانی (بدلیل آنکه اعضاء در تدوین راهبرد کلی سازمانی مشارکت بیشتری دارند و تعهد آنها به الزامات اطلاعاتی موجود در آن بیشتر از اعضای هیات مدیرههای شرکتهای دولتی است) استفاده هیات مدیره از فنآوریهای اطلاعاتی نمود بیشتری داشته است.
بحث و نتیجهگیری
ظهور فنآوریهای نوین اطلاعاتی متناسب با الزامات اقتصاد دانش محور امروز، حوزههای عملکردی تیمهای عالی سازمانی را با تنوع و پیچیدگی بالاتری روبرو ساخته است. در نتیجه این تحولات، عملکرد هیات مدیرههای سازمانی و تصمیمات آنان که تا حد زیادی آینده سازمانها را متاثر از خود خواهد ساخت، نیز از این قاعده مستثنی نبوده و تا حد زیادی به چالش کشیده شده است. در این شرایط کاربست فنآوریهای اطلاعاتی در اتاق هیات مدیره به میزان زیادی تحت تاثیر راهبرد اطلاعات محور سازمانی، فرهنگ مبتنی بر پذیرش فنآوری و پویاییهای محیطی هر روزه محیط رقابتی امروز سازمانها، قرار خواهد گرفت و هیات مدیرهها را در این حالات ملزم به برخوردی اصولی و به موقع با این پدیده فرصت ساز خواهد ساخت. با توجه به این امر، هیات مدیرهها با استمداد از تخصص و تجربه مدیر ارشد اطلاعاتی میتوانند راه ناهموار استفاده از فنآوریهای اطلاعاتی را برای خود هموار سازند و از این طریق پویایی و ثبات عملکرد موفقیت آمیز سازمانی را محقق سازند.
با جود آنکه تمامیفرضیات تحقیق حاضر به نحوی مورد تایید قرار گرفتند (البته فرضیه اول در آزمون رگرسیونی رد نشد و در آزمون خوبی برازندگی پذیرفته نشد)، اما نتایج حاصل از این تحقیق در بررسی نقش راهبرد بر استفاده هیات مدیره از فنآوریهای اطلاعاتی نشان داد که در بسیاری از شرکتهای مورد بررسی راهبرد سازمانی با راهبرد اطلاعاتی سازمان همسو نیست و عدم وجود تعهد کافی اعضای هیات مدیره به مبانی اطلاعاتی موجود در طرح کلی راهبردی سازمان، عاملی در کاهش اثر این متغیر تاثیرگذار در استفاده هیات مدیره از فنآوریهای اطلاعاتی بوده است. نتایج این تحقیق اگر چه از نتایج مشابهی با تحقیق Kettinger, Grover and Segars ، (1995) برخوردار است، اما از لحاظ شدت تاثیرگذاری راهبرد در کاربست فنآوریهای اطلاعاتی در مقایسه با مطالعات (Palvia ،1997؛ Bharadwaj, Varadarajan and Fahy ،1993) اثر کمتری داشته است. از سوی دیگر، نتایج تحلیل مدل رگرسیونی تعاملی این تحقیق حاکی از آن بود که هر چه فرهنگ هیات مدیره در پذیرش فنآوری اطلاعات با راهبرد اطلاعاتی مدار شرکت همراه باشد و از طرفی پویاییهای محیطی نیز بر شدت این الزام بیافزاید، میزان استفاده هیات مدیره از فنآوری اطلاعات بیشتر خواهد بود. نتایج حاصل از تحلیل آماری این فرضیه از همبستگی بسیار بالایی با تحقیقات Johns and Smith ، 2002؛ Straub, Loch and Hill ، 2001 برخوردار بوده است. نتایج حاصله از بررسی تاثیر پویاییهای محیطی مشابه با نتایج مطالعات خارجی همچون (Davis and Powell ، 1992، Lawrence and Dyer ، 1983)، بوده است، در حالیکه در بررسی نقش تعدیلگرایانه مدیر ارشد اطلاعاتی نتایج این مطالعه نتایج تحقیقات Li and Ye1 (1999) را تایید مینماید.
با این همه همانگونه که پیش از این نیز عنوان گردید، در تحلیلهای کیفی این تحقیق نقش راهبرد در این رابطه کمرنگتر از دو مورد پیشین مشاهده شد که پیشنهاد میگردد شرکتهای یاد شده در جهت بازنگری طرح راهبردی سازمانی و ارزیابی مستمر اعضای هیات مدیره در تقید به مبانی اطلاعاتی موجود در این طرح، اقدامات لازم را انجام دهند. دیگر نتایج این تحقیق حاکی از نقش تاثیرگذار استفاده هیات مدیرهها از فنآوریهای اطلاعاتی در عملکرد هیات مدیره بود. این امر آنان را در موارد متعددی همچون سیاستگذاریهای کلان سازمانی، تصمیمگیریهای به موقع، نظارت و ارزیابی عملکرد سازمانی و تیم اجرایی آن یاری میرساند. در نتیجه پیشنهاد میگردد سایر شرکتهایایرانی نیز بدلیل اهمیت کاربست فنآوریهای نوین اطلاعاتی در سطوح عالی سازمانی خود از این فرصت بدست آمده به نحو شایستهای استفاده نموده و هیات مدیرههای خود را جهت رویارویی با الزامات اطلاعاتی عصر جدید تجهیز نمایند.
از آنجایی که در بسیاری از شرکتهایایرانی، هنوز سمت مدیر ارشد اطلاعاتی سازمان در عضویت تیم هیات مدیره جایگاه شایستهای را به خود اختصاص نداده است، پیشنهاد میگردد جهت گام نهادن در مسیر تعالی اقتصادهای دانش محور و از طرفی ارتقاء سطح عملکردی هیات مدیره بواسطه کاربست فنآوریهای نوین اطلاعاتی، این گونه هیات مدیرهها از تخصص ، تجربه و مهارتهای نرمافزاری و سختافزاری اطلاعاتی این عضو اثربخش درترکیب هیات مدیره بهره مند شوند. از سوی دیگر از آنجایی که نتایج کمیو کیفی تحقیق حاضر هر دو بر اهمیت فرهنگ سازمانی و خصوصا فرهنگ هیات مدیره در کاربست فنآوریهای اطلاعاتی توسط هیات مدیره مهر تایید زدهاند، پیشنهاد میگردد در هیات مدیرههایایرانی، امر فرهنگ سازی اطلاعاتی هیات مدیره، آموزش و ورود متخصصین اطلاعاتی به عنوان خون تازهای در کالبد هیات مدیره، مورد توجه قرار گیرد.
نکته دیگر آنکه به دلیل عدم وجود تحقیقات مشابه این مطالعه در سطح جهانی، تاکنون مطالعهای با خصوصیات یاد شده در این زمینه صورت نپذیرفته و به جز مطالعات Deloitte Touche Tohmatsu (2006) در بررسی عوامل تسریع بخش کاربست فنآوریهای اطلاعاتی در هیات مدیره و تاثیر آن بر عملکرد هیات مدیره، سایر تحقیقات رویکردی متفاوت از تحقیق حاضر را دنبال نمودهاند. ازسوی دیگر، متناسب با پویاییهای محیطی که سازمانهای ایرانی بسته به نوع کسب و کار و حوزههای عملکردی خود با آن روبرو هستند، پیشنهاد میشود در هیات مدیره شرکتهایی که حوزه عملکردی آنان به بازارهای بین المللی و جهانی نیز گره خورده است، بدلیل پویاتر بودن این گونه محیطها، کاربست فنآوریهای نوین اطلاعاتی و استمداد ازسامانههای اطلاعاتی کارآمد توسط هیات مدیره، جامعیت بیشتری یابد تا از آن طریق هیات مدیرهها بتوانند با تحلیل جامعتر، سریعتر و آگاهانهتر تحولات محیطی، تصمیمات اثربخشتری را برای سازمان و ذینفعان آن اتخاذ نمایند.
* مجلة دانش و توسعه (علمي – پژوهشي) سال پانزدهم، شمارة 26، تابستان 1388