…. فهمیدی؟!

وقتی بزرگ می شوی و مشهور چه بخواهی چه نخواهی عدۀ زیادی از مردم تو را به عنوان الگوی خود انتخاب می کنند و یک جورایی رفتارشان را بر اساس آموزه های مستقیم یا غیر مستقیم کلام و کردار تو تنظیم می کنند.


خصوصاً وقتی آن قدر اعتبار پیدا کنی که در سطح جهان تو را شناخته و یا رکوردی دست نیافتنی داشته باشی دیگر نتایج رفتار و کردارت تنها مربوط به خودت نمی شود بلکه ممکن است افراد زیادی در جامعه از تو تأثیر پذیرفته و به نوعی در پیامدهای نتایج مطلوب یا نامطلوب رفتارشان سهیم هستی. علی دایی بهترین گلزن تاریخ ملی فوتبال جهان در کشور ما از چهره هایی است که سالها مورد توجه بوده و به دلیل افتخارات و صلاحیت هایش طرفداران زیادی داشته و همگان او را تحسین می کنند. چند روز قبل در جریان بازدید از یک مدرسۀ فوتبال نوجوانی بر دستان وی بوسه می زند. دایی ابتدا مهربانی کودک را با بوسیدن پیشانی اش پاسخ می دهد، سپس رفتاری معلمانه توأم با تحکم و آموزش دارد: «فقط دست مادر و پدرت را می بوسی..فهمیدی؟!» این یعنی؛ قهرمان ملی ما از دست بوسی و چاپلوسی بدش می آید، به کرامت انسانی توجه دارد، شأن الگو بودن را به جا می آورد و یعنی او هر چه دارد از برکت خانواده و دعای خیر پدر و مادرش می داند. این ها همان رموزی است که سبب شده افتخارات بزرگ ترین مرد تاریخ فوتبال و شاید ورزش کشور تمام نشدنی باشد. ما باید دایی را دوست داشته باشیم و به او افتخار کنیم و مجموع رفتارهای برگزیده اش را تبلیغ و ترویج کنیم. اگر امروز ستارگانی همچون مهدی قائدی ظهور می کنند و پیشکسوتان ورزش نگران حاشیه سازی برای او هستند یکی از راه هایش توسعه تفکر خانواده گرایی با الگوهایی از این دست می باشد.

 

منبع: روزنامه خبرورزشی مورخ چهارشنبه 25 مرداد 1396 شماره 5812

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *