قاچاقچيان غيور!

مقدمه
از شما خواننده  گرامي عذرخواهي مي کنم! راستش را بخواهيد در طول سالهاي زيادي که روزنامه نگارم و در رسانه هاي متعددي که دست به قلم شده ام تا به حال مرقومه اي اين گونه تلخ و شايد کمي به دور از آداب رسمي رسانه ننوشتم ولي از شما چه پنهان آن قدر اين امر به نظرم کثيف و کريه است که براي نشان دادن عمق سياهي آن چاره اي جز پرداختن عريان به موضوع پيدا نکردم.
قديم ترهايي که خيلي هم دور نيست قاچاق خلاصه مي شد به افرادي که اصطلاحاً به آن ها چتر باز مي گفتند که ضمن سفر به برخي کشورهاي بيگانه چند ده کيلويي بار اضافه به همراه داشتند و با هزاران ترفند و التماس آن را از مرزها عبور داده و روانه  بازار مي کردند. هر چند عمل قبيح و مذمومي بود ولي به دليل محدود بودن آن خيلي اثرات چشمگيري نداشت و تنها خود قاچاقچي را در معرض خطر انحراف و غوطه ور شدن در لقمه هاي حرام قرار مي داد. اما متأسفانه چند سالي است که ديگر کار از اين حرف ها گذشته و يک سامانه  قدرتمند قاچاق در کشور شکل گرفته است که احتمالاً برخي از افراد خاص در نهادها هم متأسفانه با آن ها همکاري مي کنند و زمينه ي يک حرکت فلج کننده ي توليد و صنعت را در کشور ايجاد مي نمايند. قباحت و گستردگي اين عمل آن قدر توسعه يافته که به يکي از دغدغه هاي مهم رهبر انقلاب در حوزه  اقتصاد و اشتغال تبديل شده است. تا آن جا که بارها و بارها در اين زمينه به صورت جدي تذکر داده اند. از حرام شمردن صريح اين گونه درآمدها بگيريد تا اعمال قانون شديد عليه قاچاقچيان و شايد از همه مهم تر دستور اکيد مبني بر آتش زدن بدون چشم پوشي اجناس قاچاق.

 کالای قاچاق

اما  چه مي شود کرد وقتي اين واقعيت تلخ وجود دارد که قاچاقچيان کالا و سوداگران اعتبار اقتصادي کشور آن قدر قدرتمند و نظام مند در کشور فعاليت مي کنند که حذف آن ها از جريان اقتصاد و نظام مالي به اين راحتي ها نيست و نيازمند يک عزم ملي و همگاني است. از دولت و نهادهاي قانوني که مي بايست نسبت به مراقبت از ورود کالاي قاچاق به کشور عزم و جديت بيشتري به خرج بدهند تا مردم و مصرف کنندگان که وظيفه دارند با تحريم کالاهاي خارجي قاچاق ضمن حمايت از توليدکنندگان و هموطنان داخلي صنعت و اقتصاد مملکت را از يک آسيب جدي ايمن کنند.
چند سالي است که در کشور مشکلات اقتصادي بيداد مي کند. از تحريم و تورم گرفته تا رکود و قاچاق. از هر طرف مي خواهيم جسم بيمار اقتصاد را درمان کنيم از طرف ديگر مشکل جديد و جدي بروز و ظهور مي کند. دولتي که مي خواهد تورم را کنترل کند دچار رکود مي شود و دولت ديگر که مثلاً برنامه  اقتصادي متفاوتي براي توسعه توليد و صنعت ارائه مي دهد مردم و بازار را گرفتار تورم وحشتناک مي کند. به راستي اشکال کار کجاست؟ مسلماً در اين مسئله عوامل مختلف و متعددي دخيل هستند که برشمردن آن ها در اين مجال ممکن نيست اما بي شک يکي از مهمترين و موثرترين موارد و چالش هاي اثر گذار در اين زمينه وجود فسادهاي کلان در نظام توليد و اقتصاد کشور است. چه در زمينه  نظام بانکي، رباخواري، موسسات غير مجاز و … و چه در زمينه  توليد و کشاورزي داخلي که از طريق قاچاق بي رويه  کالا و محصول به قهقرا مي رويم. بي شک براي درمان نظام اقتصادي و به تبع آن توليد و صنعت کشور قبل از هر چيز بايد غده هاي سرطاني که انرژي و توان توليد را مي گيرد بر طرف و نابود سازيم. مواردي که در رأس آن پول هاي حرام قرار دارد. از رباهاي بانکي بگيريد تا قاچاق کالاهاي بي کيفيت و به اصطلاح بنجل و ارزان خارجي.

نتیجه گیری

اين که براي چندمين سال واژه اقتصاد مقاومتي در رأس سياست گذاري هاي کلان قرار مي گيرد خود حاکي از اهميت اين مفهوم براي رهايي نجات اقتصاد کشور از آلودگي هاي موجود و حرکت به سمت تعالي و توسعه است. يک سال اقتصاد مقاومتي و مفاهيم آن، سالي اقتصاد مقاومتي؛ اقدام و عمل و اکنون اقتصاد مقاومتي؛ توليد و اشتغال. اين واژه با آن که چند سالي است در رأس واژگان اقتصادي در کشور تبليغ و ترويج مي گردد هنوز برخي معناي حقيقي آن را در نيافته و بعضاً با رضايت اقتصادي و يا اقتصاد منفعل اشتباه مي گيرند. اگر بخواهيم کمي عاميانه و ساده تر مفهوم اقتصاد مقاومتي را بيان کنيم بايد از آن به عنوان هجرت از برون به درون نام ببريم. يعني به‌جاي آن که چشممان به دست خارجي ها باشد، از آن ها توقع کنيم و يا اينکه از پشت چشم نازک کردن و قهر و غضب آن ها هراس داشته باشيم چشم به دستان با کفايت، فکرهاي خلاق و نوآور جوانان، کارآفرينان و توليدکنندگان داخلي داشته باشيم. به توان، استعداد، قابليت ها و صلاحيت هاي خودمان چشم بدوزيم تا هم روحيه کار و عمل در کشور توسعه يابد و هم مجالي براي رونق کالاي بيگانه و قاچاق در کشور باقي نماند. همچنين بايد به اين نکته توجه کرد که برخي از اشتباهات و انحرافات با توجه به پيامدهاي منفي و گسترده اي که در حوزه هاي اقتصادي و اجتماعي مي گذارند غيرقابل بخشش و اغماض هستند. بي شک قاچاق کالا که منجر به بيکاري جوانان کشور، از هم پاشيدن کانون خانواده ها با توجه به بحران هاي اقتصادي که ايجاد مي کند و هزاران ضرر و زيان ديگر مي شود گناهي بزرگ و نابخشودني است.

منبع: روزنامه رسالت مورخ دوشنبه 28 فروردین 1396 شماره8913

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=255998

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *