شانزلیزه زیباترین خیابان پاریس است که علاوه بر جذابیت های خاص بصری آن ویژگی دیگری هم دارد که از آن با عنوان سرزمین مد و زیبایی یاد می کنند. شاید بسیاری از ما خیابان شانزلیزه را ندیده باشیم اما تصور و یا دیدن ماکتی از آن با اندازه و کیفیتی متفاوت کار خیلی سختی نیست.کافیست سری به یکی از خیابان های بالای شهری پایتخت بزنید. قصد ندارم بگویم آنجا شانزلیزه است یا به همان اندازه جذاب و زیباست. بلکه نحوه آرایش، پیرایش و پوشش عمومی بسیاری از مردم -خصوصاً جوان ها- در کوچه، بازار، کافی شاپ و سایر اماکن عمومی آنجا، تداعی نوعی تلاش برای جلوه گری و مدگرایی از جنس غربی دارد. مد و مدگرایی پدیده ای است که کمابیش در میان بسیاری از اقشار جامعه وجود دارد اما در بین، جوانان و نوجوانان بیش از دیگران مدگرا هستند. امروزه جوانان با گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای ارتباطات گسترده ای با جوامع و فرهنگ های گوناگون یافته اند و موقعیت آنها در شناخت فهم و ارزش ها، باورها و انتخاب هنجارهای مطلوب پیچیده تر و مشکل تر شده است و چه بسا زمینه های موجود باعث شده برخی از جوانان به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزش های جامعه خویش رو آورند. یک روز مانتوهای بلند و روز دیگر مانتوهای کوتاه، یک روز آرایش موی سر به سبک آلمانی و ایتالیایی روز دیگر موهای بلند و اصلاح نشده، زمانی شلوارهایی با پاچه گشاد که روی زمین کشیده می شود، و زمانی دیگر، شلوارهای تنگ و کوتاه مد می شوند.معلوم نیست چه اتفاقی افتاده است؟ این روزها از بعضی خیابان های شهر که عبور می کنی با خوت می گویی شاید در کشور دیگری هستم! لباس های عجیب و غریب، آرایش هایی که به جای زیبایی ترسناکند و مدل موهایی که هیچ شباهتی به موی انسان ندارند.گویی برای برخی افراد هیچ خط قرمزی در پوشش و آرایش وجود ندارد! مرد و زن هم ندارد. برخی از پسران جوان در جراحی بینی، آرایش و پوشش نامتعارف از دختران هم پیشی گرفته اند! چند سالی است که در ایران موضوع «مد» بسیار بیشتر از مطرح شده و بحث های زیادی را به دنبال آورده است. اما همچنان ابهام ها و پرسش های زیادی در این رابطه وجود دارد.
قصد ندارم بگویم نوجویی، تنوّع طلبی و گرایش جوانان به «امروزی شدن» پدیده اى غیرطبیعی و نابهنجار است اما از آن جا که همواره مدها، شیوه های رفتاری، هنجاری و ارزش های خاصی در بین جوانان و نوجوانان رونق و شیوع می دهند و مد، عاملی می شود برای انتقال هنجار و ارزش از جامعه ای به جامعه ای دیگر، لذا قاعدتاً این مدگرایی باید حد و مرزی داشته باشد. جامعه شناسان مد را نمادی ازشیوه زندگی و ابزاری نمایانگر ثروت، رفاه و پایگاه طبقاتی که فرد به آن تعلق دارد، تعریف می کنند. شاید به این دلیل که پایگاه طبقاتی خود را در پشت نقابی پنهان کنیم. به دامان مد پناه می بریم وازیک رفتا، قیافه یا طرزپوشش، بدون توجه به طبقه اجتماعی که به آن تعلق داریم پیروی می کنیم یا به شکل گسترده ای مبلغ آن می شویم. با این تعریف، مد به عنوان شکلی ازشیوه زندگی، محدوده وسیعی را دربرمی گیرد وتنها به لباس وآرایش محدود نمی شود، هرچند که نمود عینی آن را درآرایش وپوشش افراد بویژه جوانان متجلی شده است.
متأسفانه بیشتر مدهای رایج در بین جوانان و نوجوانان برگرفته از الگوهای بیگانه و غیر خودی است، تا آن جا که بعضی از جوان ها از نوک پا تا فرق سرشان غربی است و حتّی وقتی نگاه می کنی، می بینی کلمات یا جملاتی بر روی لباس، داشبورد ماشین، کمد شخصی یا درب ورودی مغازه شان نوشته شده که کم تر ارتباطی با آرمان ها وعلایق فردی آنها دارد و گاه حتّی معنای آن را نیز به درستی نمی دانند.
برخی از مدگرايي به عنوان يك آسيب اجتماعي ياد ميكنند اما بسياري از صاحبنظران معتقدند كه نفس مدگرايي نگرانكننده نيست بلكه الگوهايي كه بعضاً براي مد انتخاب ميشود، مطابق با فرهنگ ما نیست که مسئولان فرهنگی می بایست فکری به حال آن بکنند تا الگوهايي كه براي مد انتخاب مي شوند با فرهنگ، شرع و عرف سازگاري داشته باشد. به نظر ميرسد در بسياري موارد وجود مدهاي خاص در چهرههاي هنري، ورزشي و بعضاً سياسي در برخي كشورها باعث همانندسازي جوانان ميشود كه اين نوع الگوبرداري الزاماً هميشه مطلوب جامعه نيست. لذا نبايد به مسئله مد و مدگرايي نگاه كاملاً منفي داشت بلكه مدها مي توانند متناسب با فرهنگ ايراني اسلامي باشند. موضوعي كه ما در آن ضعف داريم و نتوانسته ايم در برابر مد هايي كه از بيرون نظام فرهنگي به جامعه ما ارائه مي شود مقابله به مثل كنيم و ابتكار و خلاقيت خود را به كار بيندازيم و به جاي پذيرش مدهاي ديگران خود ارائه دهنده مد باشيم. هنر طراحی مد نزد تولید کنندگان ایرانی نیست و بس! واقعیت این است که صنعت مد و لباس در ایران شکل نگرفته است و همچون بسیاری مسائل دیگر تنها نامی از آن را برای دلخوشی و جبران مبحثی عقبمانده به کار میبرند. در چند سال گذشته کارگروهی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با عنوان کارگروه ساماندهی مد و لباس شکل گرفت که تلاش داشت با طراحی مدهای بومی از ورود مدهای غربی به ایران جلوگیری کند، اما با توجه به پوشش هایی که در سطح شهرها دیده می شود باید عملکرد این کارگروه را ناموفق دانست. مسئله مد و لباس دچار شرایطی است که از سویی باید شئونات مذهبی و عرفی را رعایت کند و ازسویدیگر جذاب و مورد پسند باشد. شاید یکی از ضعف های ما این است که در کشور چیزی به عنوان برند ایرانی نمی شناسیم و برندهای معروف داخلی نمی توانند تبلیغ کنند زیرا بعد از تبلیغ و شناخته شدن در جلوی پای آن سنگ می اندازیم و بحث مالیات و سایر مسائل مطرح می شود که عملا برند ایرانی را با مشکلات زیادی روبرو می کند که این نگاه باید اصلاح شود. مشکلات اقتصادی چند سال اخیر کشور، کاهش قیمت نفت، نوسانات دلار و کم شدن ارزش پول ملی، تاثیرات منفی بسیاری بر صنعت پوشاک گذاشت، اما با این وجود مد در هر شرایطی و در همه جای دنیا شکل می گیرد و در واقع همیشگی است و امکان حذفش نیست، اما شدت و ضعف تولید دارد. به این ترتیب باید گفت مد هرگز ازبین نمی رود، اما باید شرایط تبعیت کامل از بیرون را تغییر داد.
منبع: روزنامه رسالت مورخ 21 دیماه 94 شماره 8571
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=220685