– شمس السادات زاهدي، متولد ،۱۳۲۳ تهران
– اخذ ديپلم رياضي از مدرسه آزرم تهران، ۱۳۴۱.
– اخذ مدرك ليسانس مديريت علوم اداري از دانشكده علوم اداري دانشگاه تهران.
– اخذ مدرك فوق ليسانس مديريت علوم اداري از دانشگاه تهران.
– اخذ مدرك فوق ليسانس علوم اداري از دانشگاه كاليفرنياي جنوبي.
– اخذ مدرك فوق ليسانس مديريت دولتي از دانشگاه كلرمونت آمريكا.
– اخذ مدرك دكتراي مديريت دولتي از دانشگاه كلرمونت آمريكا.
– استاد دانشكده مديريت دانشگاه علامه طباطبايي.
– استاد نمونه كشور در سال ۱۳۷۸.
– دريافت عنوان زن نام آور به خاطر فعاليت هاي تحقيقاتي در سال ۱۳۷۸.
– پژوهشگر نمونه از جانب مركز امور مشاركت زنان، ۱۳۸۲.
– مدير مسؤول بهترين نشريه مديريتي، ۱۳۸۱.
تأليف دهها مقاله علمي و تأليف كتابهاي:
۱- روابط صنعتي
۲- تجزيه و تحليل و طراحي سيستم ها
۳- مديريت فرامليتي و جهاني
۴- مباني توريسم و اكوتوريسم پايدار (زير چاپ)
۵- زن در عرصه مديريت (زير چاپ)
۶- زن و توسعه
۷- بررسي تطبيقي تشكل هاي كارگري و كارفرمايي
۸- مباحث ويژه در مديريت دولتي (مشترك)
۹- فرهنگ جامع مديريت (مشترك)
۱۰- گردآوري و تدوين مجموعه مقالات «تبيين حقوق مادي و معنوي اعضاي هيأت علمي دانشگاهها»
۱۱- مديريت در عرصه بين المللي
۱۲- مباني سيستم هاي اطلاعاتي
اولين «استاد» زن ايراني در رشته مديريت است، اولين كتاب در زمينه روابط صنعتي در ايران را تأليف كرده و مقوله توسعه پايدار به دغدغه مهم او تبديل شده است.
شمس السادات زاهدي متولد ۱۳۲۳ تهران است.
ديپلم رياضي را از دبيرستان آزرم دريافت مي كند و گرچه مي خواسته كه آرشيتكت شود اما به ناگزير در رشته مديريت و علوم اداري پذيرفته مي شود. رشته اي كه مسير زندگي اش را عوض كرده و رقم ديگري زده است. در مقطع فوق ليسانس، پايان نامه اي در خصوص نقش انجمن شهر در فعاليت هاي شهري تهيه و تدوين مي كند. زاهدي بر آن بوده كه بررسي كند نقش انجمن شهر (معادل شوراي شهر) در كارهاي اجرايي شهرداري تا چه حد مؤثر است.
تحصيل او در دانشگاه تهران همزمان با اشتغال به كار نيز بوده است، او بعد از اخذ ديپلم در وزارت فرهنگ (آموزش وپرورش) استخدام شده و به آموزگاري در يكي از مدارس در «شوش» تهران روي مي آورد؛ يعني در سن ۱۷ سالگي. با اخذ مدرك ليسانس در سازمان امور اداري و استخدامي كشور به عنوان كارشناس آموزش مشغول به كار مي شود. پس از اخذ بورسيه بانك مركزي براي گذراندن دوره فوق ليسانس عازم آمريكا مي شود. اگرچه او، در دوره فوق ليسانس و مديريت و علوم اداري تهران نيز حائز رتبه اولي مي شود و مطابق قانون براي ادامه تحصيل بايد به خارج اعزام مي شد ولي به تايلند! كه او نمي رود.
تز دكتراي او در مورد نقش جامعه شناسي در توسعه علم مديريت بوده است. مديريت علمي چند رشته اي است و از ساير حوزه هاي علمي همچون روانشناسي، جامعه شناسي، اقتصاد و علوم سياسي تأثير پذيرفته و يافته هاي آن رشته ها مورد استفاده پژوهشگران و صاحبنظران حوزه مديريت قرار مي گيرد. او در تز خود مي كوشد تا نشان بدهد كداميك از تئوري هاي جامعه شناسي در مديريت مقبول افتاده است و دانشمندان حوزه مديريت از آن يافته ها به عنوان زمينه هاي مطالعاتي استفاده برده اند.
يكي از جامعه شناسان شهيري كه ايده ها و نظريات او در علم مديريت كاربرد پيدا كرده ماكس وبر است. مقوله «بوروكراسي» توسط او مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و حوزه مديريت نيز از آرا و انديشه هاي اين جامعه شناس بهره مند شده است.
زاهدي، تقسيم كار جنسيتي را تأييد نمي كند. به اعتقاد او فراگيري و اكتساب علم مختص يك جنس خاص نيست ولي ممكن است برخي توان مديريتي بالاتري داشته باشند. در عين حال او توانايي مديريتي را ناشي از آموزش و گاه استعداد ذاتي برمي شمرد.
بعد از فراغت از تحصيل در مقطع دكترا به او پيشنهاد داده مي شود تا در دانشگاه كلرمونت عضو هيأت علمي شود. اما او بورسيه بانك مركزي بوده و بايد برمي گشته است.
مي گويد در مدت حدود سه دهه كه به ايران بازگشته چند بار از اينكه تدريس در آمريكا را نپذيرفته احساس ندامت كرده ولي تدريس و حضور در كلاسهاي دانشگاههاي داخل كشور را خوشحال كننده يافته است.
به ايران بازمي گردد و در سالهاي متمادي پس از بازگشت، درسهاي مديريت توسعه و توسعه پايدار، تحليل رفتاري در سازمان هاي اداري، روابط كار در صنعت، بررسي روابط فرد و سازمان، بهره وري در بخش دولتي، نظريه هاي سيستمي و تجزيه و تحليل و طراحي سيستم ها را ارائه كرده است.
در سال ۱۳۷۳ و بعد از ۱۷ سال تحقيق و تدريس و با طي كردن مراتب استادياري و دانشياري به مرتبه استادي ارتقا پيدا مي كند. از اين جهت او اولين «استاد» زن ايراني در رشته مديريت در ايران است.
او كه در حال حاضر برخي از دروس دوره دكترا را ارائه مي دهد معتقد به مشاركت فعال دانشجويانش است. معتقد است كه دانشجويان اين مقطع تحصيلي از تجارب و تحصيلات بالايي برخوردارند و از اين جهت بايد جريان اطلاعات متقابل بين خودشان و استاد را بپذيرند و استاد را هم از تجارب و اطلاعات خود بي بهره نگذارند.
چندي پيش كه« پيتر دراكز» يكي از نظريه پردازان معروف عرصه مديريت وفات يافت، برنامه سخنراني اي براي بزرگداشت او در دانشگاه علامه طباطبايي برگزار شد و شمس السادات زاهدي سخنراني در آن برنامه را به عهده داشت.
زاهدي مي گويد: «پيتر دراكز در دهه ۹۰ زندگي هم اهل مطالعه و تحقيق بوده و دچار زوال عقل نشده بود و من به چنان وضعيتي غبطه مي خورم و دلم مي خواهد تا آخرين لحظه هاي عمرم ذهني فعال داشته باشم…»
از پيتر دراكز اين بحث را به ياد دارد و مطرح مي كند كه او گفته ما در ابتدا بايد كار درست را انتخاب كنيم و بعد از انتخاب هم بكوشيم به درستي آن كار را انجام دهيم. برخي كار غلط را انتخاب مي كنند ولي به درستي آن كار غلط را تا پايان انجام مي دهند و لطمات ناشي از اين عمل عميق تر و پرهزينه تر خواهد بود.
او در كنفرانس هاي داخلي و بين المللي متعددي شركت كرده و گاه مقالاتي هم ارائه داده است. در كنفرانسي در اتريش مقاله اي تحت عنوان جنسيت و علوم انساني ارائه داده، در كنفرانس بين المللي آمبوتمن (ريش سفيد) كه در ايران برگزار شده هم مقاله در مورد علل فساد در كشورهاي در حال توسعه ارائه داده و آثارتخريبي فساد را مورد بحث قرار داده است.
در كنفرانسي در آمريكا هم با مقاله اي زير عنوان «زن در ايران» حضور مي يابد و در سال گذشته با مقاله «درك اكولوژيك، پيش نياز اكوتوريسم پايدار» در سمينار اكوتوريسم پايدار در اسپانيا حضور پيدا كرده و مقاله اش را ارائه مي دهد.
در اين سمينار است كه سلسله مراتب بيولوژيكي از جمله سيستم هاي اكولوژيكي، اكوسيستم و ساختار بيوسفر را نام مي برد و مي گويد در سه سده اخير بشر بيش از توان طبيعت از منابع تجديدناپذير جهان استفاده كرده و به فكر احياي منابع نبوده است.
به باور او اگر اكوتوريسم به صورت حساب نشده و غيرمنطقي انجام شود، اين نوع طبيعت منجر به ضربه زدن به منابع طبيعي خواهد شد. او در كتاب اكوتوريسم پايدار مي كوشد نشان دهد كه انسان ها نبايد بيش از توان و ظرفيت طبيعت از آن بهره بگيرند. بلكه بايد از اين منابع هم محافظت كرده و اجازه بدهند نسل هاي آتي هم از اين سرمايه هاي ملي بهره بگيرند.
با مقاله «مديريت و زنان» در سميناري كه دركره جنوبي برگزار شده بود شركت مي كند. در اين مقاله توضيح مي دهد كه نقش و حضور زنان در عرصه هاي مديريتي به اندازه كافي نيست ولي بايد فرصت هاي بيشتري را براي شكوفايي استعداد زنان آماده كرد تا جوامع از توان مديريتي آنها برخوردار شوند.
اما حضور او در اين مجامع خالي از اعتراض و نقد ديگران نيز نبوده است. مثلاً در كنفرانس بنياد پژوهش هاي زنان در وين عده اي از اينكه زاهدي مقررات بنياد را رعايت نكرده و مقاله اش برخلاف اين مقررات قبل از ايراد سخنراني در نشريه اي داخلي چاپ شده است، به او اعتراض مي كنند و يا برخي او را متهم كردند كه بيشتر از آنكه با تفسيرهاي علمي، نقش مديريت زنان در ايران و موانع اين مهم را برشمرد، به توجيه اين موانع در ايران پرداخته است. با اين حال زاهدي بر اين باور است كه سهم زنان از پست هاي مديريتي در كل كشورها نسبت به مردان پايين تر است ولي در ايران سطح آن از ميانگين هاي جهاني هم پايين تر شد. زاهدي در طول حدود سه دهه فعاليت علمي و آموزشي از طرف دولت چندين بار مورد تشويق قرار گرفته است.
مثلاً استاد نمونه كشور در سال ۱۳۷۸ شده، استاد نمونه دانشكده مديريت دانشگاه علامه طباطبايي در سال ۱۳۷۴ بوده، به عنوان پژوهشگر نمونه دانشگاه علامه طباطبايي در ۱۳۷۴ معرفي شده.
از جشنواره شهيد رجايي در سال ۱۳۸۰ لوح تقدير گرفته، از طرف مركز مطالعات و تحقيقات دانشگاه تهران (به عنوان پژوهشگر) در سال ۱۳۸۰ تقدير شده، به عنوان پژوهشگر برتر از وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در سال ۱۳۸۱ لوح تقدير گرفته.
لوح تقدير خادمان نشر از دانشگاه علامه طباطبايي در سال ۱۳۸۱ را دريافت كرده. پژوهشگر نمونه از جانب مركز امور مشاركت زنان و پژوهشگر منتخب دانشكده مديريت دانشگاه علامه طباطبايي در ۱۳۸۲ شده و تنديس و لوح تقدير جشنواره سراسري زن و پژوهش و مدال زن پژوهشگر در اين جشنواره را هم دريافت كرده است.
او كه در سالهاي ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۰ مدير مسؤول نشريه مطالعات مديريت بوده، به عنوان مدير مسؤول بهترين نشريه مديريتي هم معرفي مي شود و مقالات متعدد وي با عناوين «فساد در كشورهاي در حال توسعه» و «نظريه هاي مديريت دولتي» در مجله تحول هند و همچنين برخي مقالات او و از جمله مقاله هاي «وضعيت زنان در جامعه دانشگاهي» و «مشاركت زنان در جامعه» در نشريه هاي بين المللي «مطالعات زنان» و «مطالعات رهبري» ايالات متحده به چاپ رسيده است. درميان نظريه هاي مديريتي به نظريه سيستمي علاقه ويژه اي پيدا كرده است.
«در نظريه سيستمي گفته مي شود كه اجزا بر همديگر تأثير مي گذارند و خلل در يك جزء به ساير اجزا و كل سيستم لطمه وارد مي كند.
در اين نظريه، بنا بر اين است كه صرفاً به يك جز توجه نشود. يعني اجزاي سيستم و مجموعه آن و ارتباطات اجزا با يكديگر در نظر گرفته شود.»
درباره شمس السادات زاهدي بايد با همان نظريه سيستمي كه به آن علاقه دارد، نوشت، يعني نبايد اجزاء فعاليت هاي او رابرشمرد، بايد برآيند اثرگذاري او را در نظر گرفت كه البته در اين باره آگاهان علم مديريت و دانشجويان او قضاوت هاي عادلانه تري خواهند داشت.
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1007382