نداي آسيا

خلاصه كتاب: مترجم:محمد رضا نيازي- تلخيص کننده: سعيد دارايي- ناشر: موسسه  انتشارات خاتم – نخستين اثر ترجمه شده از (ماهاتير محمد) در ايران- مقدمه:مطالعه وحقيق درباره واحدهاي سياسي ونيز بررسي روابط متقابل اين واحدها وتاثيرات آن درنظام بين المللي ازكاربرد يترين زمينه ها درمباحث علوم  سياسي وروابط بين الملل است.دراين زمينه ژاپن ومالزي ازجمله كشورهايي هستند كه بررسي وضعيت سياسي واقتصادي آنها موجب مي گردد تابا روند توسعه وشكوفايي اين دركشور آشنا شويم وتاثيرات آنها رابر نظام بين المللي آشكارا مورد ارزيابي قرارا دهيم.
تاريخ آسيا به دست مردم آسيا شكل گرفت:
درطول چند سده گذشته غرب نخست اروپا به دنبال آن جامعه آتلانتيك  شمالي مركز فرمانروايي جهان بوده سرنوشت آسيا به تصميم واقدام اين قدرت مركزي وابسته بود مادر محدوده اي زندگي مي كنيم كه بيگانگان آن را خاور دور مي نامند كارشناسان اقتصادي ورهبران تجارت به مانويد مي دهند كه درچنا سده آينده منطقه آسياي جنوب شرقي به عنوان مركز رشد اقتصادي جاي غرب را مي گيرد .ژاپن، كره جنوبي وكشورهاي عضو اتحاديه جنوب شرقي آسيا ازجمله اندونزي،مالزي،تايلند وسنگاپور وفيليپين رشد شتاب تري نسبت به ديگر مناطق وكشورها دارند.مردم آسيا دلايل خوبي براي فخر وسربلندي دارند.ژاپن درطول پنجاه سال ودريك چشم به هم زدن پس ازجنگ ،خود را به دومين قدرت بزرگ اقتصادي جهان بعد ازآمريكا تبديل كرد.كشورهاي مالزي وتايلند برخي ازسريعترين نرخهاي رشد جهان را به نام خود به ثبت مي رسانند ومردم ژاپن وديگر كشورهاي شرق آسيا مي دانند نظام هاي اقتصادي كه دردهه 1980 كارآمد بود نمي توانند تضمين كننده جايگاه وموقعيت آنها دردهه 1990 وپس از آن باشد با اين كه آنها توانايي ومهارتهاي تكنولوژيكي وفني خود رابالا بردند اما افزايش هزينه هاي نيروي انساني درنتيجه سختي و شدت كار وتوليد محصولات باتكنولوژي پايين ديگر قابل رقابت با مراحل كنوني پيشرفت آنها نيست.
نقش ژاپن:
كشورهاي مالزي پيش ازآنكه به استقلال دست يابد درگذشته زير سلطه استعمار بريتانيا و درطول جنگ جهاني دوم به اشتغال ژاپن درآمده بود پس از جنگ نيز مالزي به يك مستعمره تبديل شده بود .ماهاتير محمد درسال 1925به دنيا آمده بود ودرسال 1953 پس ازتحصيلات دانشكده پزشكي دانشگاه مالايا درسنگاپور به كار طبابت پرداخت ودرسال 1964 درمجلس نمايندگان مالزي انتخاب شد ودرسال1969 درانتخابات شكست خورد ودوباره درسال 1974 انتخاب ودرهمان سال به سمت وزير آموزش وپرورش منصوب شد ودرسال 1976 به عنوان معاون نخست وزير ودرسال 1981 به نخست وزيري برگزيده شد.درگيري ماهاتير محمد با ژاپن به دوران جنگ جهاني دوم باز مي گردد اشغال مالزي به دست ژاپن براي مردم مالزي تجربه تلخي بود اما موجب رهايي مالزي ازچنگال حكومت استعماري بريتايا شد وامروز سعادت وخوشبختي مالزي تا حدي مديون سرمايه گذاري ژاپني هاست چرا كه مالزي ازيك طرف به بازار پرسود براي كالاها وخدمات ژاپني ها تبديل شده است.روابط ژاپن ومالزي تاحدي خوب است ومالزي ها هيچ كينه اي نسبت به گذشته ازاين كشورندارند.
كشور ژاپن بايد به تقويت روابط مشابه خود درسراسر آسياي جنوب شرقي ادامه دهد وازاين راه برتوسعه آسيا تأثير بيشتري گذارد.

نظام نوين جهاني:
ماهاتير محمد نخست وزير مالزي به اين نكته اشاره مي كند كه رشد سريع اقتصادي شرق آسيا ازآينده خبر مي دهدفرپاشي نظام كمونيسم كم رنگ شدن برتري غرب،نشان دهنده پايان نوگرايي اروپا است ،ارزش پول،نشان دهنده عقب نشيني اروپا وايالات متحده است زماني ارزش هر دلار برابر 360 ين بود اما اين ميزان به 100 ين كاهش يافت به گفته(( لنين)) پيشرفت اروپاييان درگرو استثمار نيروي كار ارزان ومنابع غني مستعمرات است. هنگامي كه غارت وچپاول حريصانه آنها غير ممكن شد خورشيد رفته رفته دراروپا غروب كرد مناطق ديگري كه از يوغ استعمارگران رنج مي بردند چندان موفقيتي كسب نكردند دراوج رويارويي وكشمكش ميان ايالات متحده وكشورهاي اروپايي شرق به رهبري شوروي، كشورهاي مستعمره فرصتي را براي كسب استقلال پيدا كردند و به كشورهاي درحال رشد تبديل شدند ودردوران اوج امپراتوري روم،پسران روشنفكران دردانشگاه بولوگنا مشغول تحصيل شدند دانشجويان آن دانشگاه انجمن هايي را به نام ناسيو تشكيل دادند كه اعضاي آن ياهمشهري ويا اهل يك منطقه بودند ودراين دانشگاه دانشجويان مي توانستند با دوستان خود به زبان محلي صحبت كنند.امپراتوري روم دراوج اقتدار قلمرو خود راازخليج فارس تابريتانيا گسترش داده بودودراين امر باعث شده بود كه جوانان ازسرزمينهاي دور باهم ارتباط برقرار كرده وبه ردوبدل عقايد خود بپردازند.
بسياري ازگروهها كه همان جوانان را تشكيل مي داد ازراه همجواري وپيوندهاي دوستانه مي توانند همزيستي داشته ،پيشرفت نمايند تااين جا مشكلي دركار نيست اما هنگامي كه اين جوامع ازسوي فرمانروايي يك امپراتوري زير سلطه قرار مي گيرد مشكل آغاز مي شودواين نتيجه اخلاقي اوج گيري وزوال امپراتوري روم وديگر امپراتوريهاسيت وتزارها،امپراتوري قديم روسيه را ايجاد كردند توجه خويش را برصف كشيدن گروههاي قومي معطوف نمودند وهنگامي كه به دليل هزينه هاي سرسام آورمسابقه تسليحاتي با ايالات متحده ،به شدت دچار ضعف وناتواني شد.
ژاپن وانجمن اقتصادي شرق آسيا:
ژاپني كه همواره ايالات متحده برآن اعمال نفوذ دارد هيچ گاه نمي تواند تصميمات كشور خود را درانجمن اقتصادي شرق آسيا اتخاذ نمايدژاپن نبايد همواره دراين انديشه باشد كه نظر ايالات متحده چيست ايالات متحده آمريكا با تشكيل پيمان نفتا ونيز با استفاده ازجامعه اقتصادي حوزه اقيانوس آرام درصدد است تا كشورهاي شرق آسيا را عقب نگه دارد آمريكاييها مي توانند پيمان نفتا وجامعه اقتصادي حوزه اقيانوس آرام راتوجيه وانجمن اقتصادي شرق رارد كنند چرا كه نفاق ودورويي است ومثل اين كار مي ماند كه بگوييم من مي توانم هركاري كه دوست دارم انجام دهم مانند كشورآمريكا اما شما فقط مي توانيد كاري انجام دهيد كه من يعني آمريكا مي گويد انجام دهيد. درطول چندين سال است كه جامعه حوزه اقيانوس آرام به يك گروه كامل تبديل شده تا انجا كه ايلات متحده تاآنجا كه ايالات متحده ازآن دررديف اتحاديه اروپا سخن به ميان مي آورد كشور ژاپن تنها كشور شرق آسيا است كه درجمع كشورهاي قدرتمند صنعتي گروه هفت قرار دارد گروه هفت كه همان گروه صنعتي هم است شامل كشورهاي آمريكا،آلمان،كانادا،فرانسه،ايتاليا وژاپن وانگليس مي باشد كشور ژاپن زماني مي تواند عضو ونماينده اي مؤثر وكارآمد باشد كه كشورهاي شرق آسيا پيش ازنشست هاي گروه هفت با يكديگر تبادل نظر كرده ودرباره ي مسائل مهم ومشترك به توافق برسند.
تعصب نژادي:
اروپاي مركزي با توجه به توان صنعتي خويش،آسيا را زير شعاع خود قرار داده است وتاراج وغارت منابع ازاستعمارطلبي،توان سياسي واقتصادي چشمگيري به آن بخشيده است اروپاييان دراين انديشه بودند كه مردمي برتر با فرهنگي برتر هستند ووظيفه متمدن كردن ملتهاي ديگر رادارندكه پيش ازهمه،تغيير دين مردم به مسيحيت است.آنها چنين نتيجه  گرفتند كه خوشبختي و ترقي خود اروپا ريشه درمسيحيت دارد اروپاييان هيچ گاه تصور نمي كردند كه نا گزير خواهند بود به مذهب شرقي روي آورند آن هم هنگامي كه ازنتايج ومزاياي تمدن شرقي بهره مند شدند آنها گمان مي كردند كه مسيحيت براي پيشرفت واجب ولازم است اروپاييان هنوز تصور مي كنند ارزشها ونظام اقتصادي وسياسي آنها بهتر ازديگر نظام هاست. غرب زماني ازنيروي كاركودكان براي حمايت ازرشد صنعتي استفاه مي كرد،بازنان به عنوان شهروندان طبقه دوم برخورد مي نمود ودست به تخريب محيط زيست مي زد گرچه غرب به ندرت الگوي دموكراسي وعدالت بوده ولي چنين احساس مي كند كه بايد كشورهاي ديگر را مورد انتقاد قرار دهد حس برتري اروپاييان بازتاب تعصب نژادي است كه ريشه درجامعه سفيد پوست دارد. درآسيا نيز تعصب نژادي وجود دارد اما به نسبت غرب كمتر است وهيچ گاه شكل نژاد پرستي كه ريشه آن رنگ پوست فرد باشد به خود نگرفته است آسياييها نيز بايد خود را مورد انتقاد قرار دهند ،چرا كه به خود اجازه داده ايم تا مجذوب غرب شويم مادرحفظ كارهاي نياكان خويش شكست خورديم.آسيا درحال ورود به عصري تازه است وهيچ دليلي وجود ندارد ومبتني براينكه نمي توانيم شكوه وافتخار گذشته خود را دوباره بدست آوريم اگر هم چنان كه درتكنولوژي نوين تبحر پيدا مي كنيم ارزشها وفرهنگ هاي منحصر خويش را پاس بداريم آسيا دوباره عظمت خود را بدست خواهد آورد.
دموكراسي، شرق و غرب:
درغرب،دموكراسي يعني اينكه موقعيتهاي ممتاز ازآن افرادي خاص مي باشد امادرآسيا يعني اينكه همه اتباع درانتخابات عادلانه وآزاد،حق رأي دارند.بگونه اي كه مي توانند دولت خود را برگزينند.هنگامي كه اتباع كشور درمي يابند كه حق آنها براي انتخابات دربردارنده محدوديت ومسئوليتهايي نيز هست به دموكراسي دست خوش آزادي بيش ازاندازه ويا در مواردي افراطي به هرج ومرجي واقعي تبديل نمي شوداين موارد ازجمله خطراتي است كه دموكراسي را به انحطاط مي كشاند.هنگامي كه تسليم گماني باطل از دموكراسي مي شويم پيامد آن ركورد اقتصادي،بيكارگي گسترده،ردحقوق كار وسختي آن ، تقويت اقليت با نفوذ فعالان سياسي دربرابر اكثريت ساكت عامه مردم مي باشد پس زمان آن است كه بگوييم ازاين آرمان سوء برداشت شده ومي شود متعصبان دموكرات بهتر ازمتعصبان مذهبي نيستند آنها كل را فداي جزء مي كند به هر حال برداشت اشتباه ازدموكراسي به سود دولت ومردم نمي باشد هفتاد سال نظام كمونيستي درروسيه بنيان پيمانكاري را ويران كرده است مردم اين كشور هيچ گاه با شركت آزاد تجاري يا بازار آزاد آشنا نشده اند علاوه برآن، آنها فاقد دانش تخصصي درزمينه مديريت يا سرمايه هستند. كشورهايي ازنظر اقتصادي خوب عمل مي كنند كه داراي چنان دموكراسيهاي آزادي نيستند ودولت نقش عمده اي دراقتصاد برعهده دارد كشورهاي چين وويتنام درنتيجه تلفيق يك دموكراسي نه چندان آزاد با نقش دولت دراقتصاد درصدد نايل شدن به رشدي قابل ملاحظه اند.اگر طرفداران دموكراسي به شكل غربي،آنها رابابحران اقتصادي وسياسي روبه رو مي كردند دموكراسي ونظام بازار آزاد براي هركشوري راه چاره نيست.
حضور نظامي ايالات متحده:
مالزي درمورد ادعاي خويش مبني ب عدم ضرورت حضور نظامي ايالات متحده درمنطقه آسياي جنوب شرقي همواره موضعي بسيار متفاوت با برخي كشورهاي همسايه داشته است ايالات متحده به قول خودش گمان مي كند كه مالزي ازژاپن وچين مي ترسد اما مالزي هيچ احساسي تهديد نمي كند كه مالزي زيرا تمامي كشورهاي شرق آسيا مي دانند كه براي رسيدن به پيشرفت وترقي،نيازي نيست كه بركشورهاي ديگر سلطه پيدا كنند. دلايل منطقي براي تهاجم وجود دارد آن هم به منظور دستيابي به مواد خام وجود دارد امام امروزه بايد مواد خام را خريد را مترقي سازيد پيش ازجنگ اقيانوس آرام،ايالات متحده به منظور جلوگيري ازتوسعه ژاپن جريان ارسال مواد خام رابه اين كشور متوقف ساخت. به اين وسيله ژاپن دليلي را براي توسل به اقدام نظامي پيدا كردتوكيو مي تواند هرآنچه را ازهرجايي وهركشوري خريداري كند وهيچ كشوري تمايل ندارد كه دراين راه مانعي يجاد نمايد.غلبه وكشور گشايي ديگر ازمد افتاده است پافشاري واشنگتن درمطرح كردن تهديد احتمالي ژاپن براي كشورهاي همسايه به عنوان توجيه حضور نظامي خود درآسيا درمرحله اول سياستي براي منافع بيشتر خويش مي باشد .آمريكاييان چنين ادعا كرده اند كه حق دارند درهر نقطه ازجهان كه حقوق بشر درآن جا نقض مي شود دخالت كنند بهترين امنيت براي شرق آسيا از راه حفظ روابط خوب وداشتن مجامعي چون انجم اقتصادي شرق آسيا مي باشد وهيچ كشوري با مداخله درخصومتها دست به حماقت نمي زند و رشد اقتصادي خويش را به مخاطره نمي اندازد.
رويارويي نظامي هيچ گاه نمي تواند صلحي واقعي را بر پايه درستي و همكاري پديد آورد بلكه تنها موجب افزايش بي اعتمادي،تنفر،بدگماني،دشمني مي شود.پس براي تشكيل عصر نو ظهور حوزه اقيانوس آرام بايد دركنار يكديگر وبه شكلي صميمي كار كنيم تا صلحي را كه درخور نام اقيانوس آرام باشد پايه ريزي كنيم.
نجات محيط زيست:
راي جهان توسعه و درحال رشد،اولويتها به گونه اي چشمگير متفاوتند.كشورهاي ثروتمند علاقه مند هستند تا كنترل منابع طبيعي را دردست گيرند به ويژه منابعي همچون جنگلهاي گرمسيري كه فقط دركشورهاي جنوب كه كشورهاي فقير هستند يافت مي شودكشورهاي جنوب كه به شدت درفقر فرو رفته اند نياز فوري با رشد اقتصادي دارند واين نياز،تنها ازطريق يك نظام جهاني حمايت اقتصادي تامين شود. اگر به كره زمين به عنوان يك موجود محيطي منفرد نگاه كنيم، درست همانگونه كه هر ملتي داراي هويتي جداگانه است، ازهمين روي، نتيجه مي گيريم كه ثروت كشورهاي غني بايد به شكلي برابر ميان كشورهاي فقير تقسيم شود البته به اين معنا نيست كه كشورهاي فقير از كشورهاي غني گدايي كنند، اين كار انصاف وعدالت است. كشورهاي غني براين عقيده اند كه كشورهاي فقير به منظور كاهش آلودگي بايد ازپيشرفت خودداري كنند كشورهاي غني 90 درصد زباله جهان را توليد مي كنند اگر آنها تنها 25 درصد مصرف خود را كاهش دهند آلودگي جهاني به 5/22 درصد پايين مي آيد كشورهاي ثروتمند روشهاي منطقي كنترل نشر وخروج دي اكسيد كربن وگازهاي گلخانه اي را رد مي كنند زيرا براي اين كار متحمل هزينه مي شوند ورشد اقتصادي كشورهايشان به تأخير مي افتد با وجود اين،آنها ازكشورهاي فقير توقع دارند كه اين روشها را بپذيرند.
انتقال تكنولوژي:
انتقال پيوسته تكنولوژي ازژاپن، پيامدهاي مهمي را درسراسر آسيا به همراه دارد شركتهاي ژاپني قبلاً چندين نيروگاه شيميايي درمالزي تاسيس كرده اند ومالزي توانايي جذب شمار بيشتري ازاين نيروگاه ها رادارد تراكم جمعيت مالزي به اندازه ژاپن نيست مناطق متروك بسياري وجود دارد كه براي كاربردهاي صنعتي مناسب است مالزي كاملا توانايي اين را دارد كه خود را با موفقيت ژاپن درمحصولات نيمه هادي وصمغ پيوند دهد وكشورهاي مالزي خلع بازار ژاپن را كه به دليل توقف كار نيروگاه ها دراين كشور صورت گرفته پركند.
اصل و نسب ژاپن:
برخي از مردم ژاپن مي گويند كه داشتن اعتماد نسبت به ايالات متحده، مهمتر ازداشتن روابط نزديك با آسيا مي باشد بسياري از ژاپنيها براين باورند كه تسليم شدن دربرابر سياست خارجي واشنگتن ب سود منافع ملي ماست.ازسوي ديگر، برخي ازآمريكاييان صاحب نفوذ،جملات به ظاهر دلنشيني را به گوش ماهاتير محمد رسانده اند آنها گفته اند:اعتماد شما به ژاپن بي فايده است اگر شما درپي تشكيل انجمن اقتصادي شرق آسيا باشيد توكيو برشرق آسيا مسلط خواهد شد .يكي ديگر از جملات مجذوب كننده آنها اين است:اگر نيروهاي نظامي ايالات متحده ازآسيا عقب نشيني كنند ژاپن دوباره به يك قدرت متجاوز نظامي تبديل خواهد شد.مالزياييها ازنظر فرهنگي ونژادي جزو مردم آسيا هستند درست همچنانكه برخي مي گويند ژاپن يك كشور يكدست ويك تيره نيست. ژاپنيها مردمي ناهمگن هستند اين كشور هزاران سال پيش با مهاجرت مغولها،كره ايها،مردم آسياي جنوب شرقي وجنوب اقيانوس آرام شكل گرفت((آينوها))نخستين اقوام ژاپني بودند كه هنوز هم به عنوان يك گروه نژادي به زندگي خود ادامه مي دهند .ماهاتير محمد گاهي ژاپنيها را بامردم مالزي اشتباه مي گرفت مگر اينكه مالزيها انگليسي صحبت مي كردند تاآنها را از هم تشخيص داد مالزيها باتوجه به اصل و نسب خويش بايد روابط خود را با اين منطقه يعني ژاپنيها محكمتركنند مي توانند
بجاي مشاركت با آمريكا ، با كشورهاي ديگر آسيا به مراتب همكاري بيشتري داشته باشند.
پناهندگان اقتصادي
نابرابري رو به رشد ميان کشورها از نظر ثروت با توجه به عميق شدن بحران جهاني اقتصادي موجب پديد آمدن ميليونها پناهنده اقتصادي شده است  وجود اين آورگان مشکلي بزرگتر را ايجاد کرده است همان گونه که کشورها از نظر اقتصادي رشد مي کنند شماري از پناهندگان اقتصادي را به خود جلب مي نمايند اين نمونه در مالزي بيش از يک ميليون مهاجر از کشورهاي اندونزي ، فليپين ، تايلند ، بنگلادش ، هند ، پاکستان و حتي بخشهايي از آنريتا بسر ميبرند.اين کشورها با کمبود کار روبه رو بوده و مالزي نيز با کمبود نيروي کار روبه رو مي باشد اروپاي غربي به دليل ورود بي رويه مردم فقير روسيه  و اروپاي شرقي مورد تهديد قرار گرفته است آلمان غربي مبلغ هنگفتي را به آلمان شرقي پيشين پرداخت کرده است تا مردم آلمان شرقي را از حرکت به بخش توسعه يافته غربي منصرف نمايد هيچ کشوري در يک گروه نژادي يا قومي خالص تشکيل نخواهد شد و اقوام عرب بسوي شمال مهاجرت خواهند کرد و شمار زيادي از هندوها ، پاکستانيها ، سري لانکاييها و آفريقاييان بسوي اروپا حرکت خواهند نمود حتي کشور ژاپن به ناچار با پناهندگان اقتصادي بيشتري روبه رو مي شود مردم مهاجرت مي کنند زيرا کشورشان فقير است اين مساله به علاقه خود شماليها(کشورهاي غني ) باز ميگردد که به توسعه کشورهاي جنوب کمک نمايند و با موجي از پناهندگان روبه رو شوند.
تاوان جنگ
جنگ همواره  بي رحيمهاي زيادي را به همراه خود دارد انسانها مرتکب شرارتهايي مي شوند که در شرايط عادي قابل تصور است اين خشونت به يک نژاد يا کشور محدود نمي شود اعمال غير انساني به تاريخ آلمان سخت آسيب وارد کرده است و بريتانييها شمار زيادي از بوميان را در طول دوره استعماري خويش قتل عام کردند حتي بوميان را در وسط دهانه توپ قرار دادند و سپس آن را شليک مي کردند اين گونه اعمال در جنگ ر خ مي دالد و جنگ اقيانوس آرام از اين جريان جدا نيست ژاپنيها بي رحميهاي زيادي را مرتکب شدند و طبيعت بشر به گونه اي است که فردي که امروز در قبال شما مرتکب شود براي نمونه مالزييها شرايطي همانند يوگسلاوها دارند آنها با مبادلات  تجاري دارند و روابط دوستانه اي با اين کشور داريم اما رويدادهاي اخير نشان مي دهد که آنها مي توانند دست به اعمالي بسيار وحشيانه در تمام نژادها و اقوام وجود دارد در جنگ اقيانوس آرام ژاپنيها ثابت کردند که غرب شکست ناپذير نيست آسياييها براين تصور بودند که غرب هيچگاه شکست نمي خورد ، اما ژاپن نشان داد که غرب را مي توان  شکست داد اين مساله مالزي را متقاعد کرد که ما نيز مي توانيم کاري را که ژاپن صورت داده انجام دهيم البته نه از راه جنگ و خونريزي بلکه با پيشرفت کشور مي توانيم به آن هدف نايل آييم با وجود بي رحمييها و شرارتهاي ژاپن در جنگ اين کشور منشا الهام و اعتماد بوده است به علاوه ما بر اين باوريم که اين کار اشتباه است که به گذشته بنگريم آنچه اهميت دارد روابط کنوني است هيچ نکته مهمي براي کنجکاوي و خيره شدن به آنچه در گذشته هاي دور روي داده وجود ندارد مالزي نگران اين مساله است که روابط دوجانبه براي هر دو طرف مفيد است يا خير مالزي از ژاپن انتظار کمک دارد و بر اين باور است که ما بايد با امکانات محدود خود به ياري ژاپن بشتابيم در واقع اين موضوع اساس سياست خارجي ما را تشکيل مي دهد گرچه به گونه اي طبيعي مواقعي پيش مي ايد که روابط ما با هر کشوري دچار مشکل مي شود.
شكسپير گفته است:
((همواره درميان مسايل مربوط به مردان كش و قوس وجود دارد.))
زمان آن است كه ژاپن به خانه بازگردد امپراتوري ازميان رفته وخود مختاري فرهنگي وسياسي جاي آن را گرفته است آسيا جايگاه مركزي خود را درصحنه تاريخ ازسر مي گيرد اگر مردم ژاپن اين مساله را درك نكنند،كشور مالزي هيچ نقشي دراين نمايش زنده نخواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *