خانم هائی بودند که در عرف معمولی به آنها میگویند «خانم بدحجاب»؛ اشک هم از چشمش دارد میریزد. حالا چه کار کنیم؟ ردش کنید؟ مصلحت است؟ حق است؟ نه، دل، متعلق به این جبهه است؛ جان، دلباختهی به این اهداف و آرمانهاست. او یک نقصی دارد. مگر من نقص ندارم؟ نقص او ظاهر است، نقصهای این حقیر باطن است؛ نمیبینند. «گفتا شیخا هر آنچه گوئی هستم / آیا تو چنان که مینمائی هستی؟». ما هم یک نقص داریم، او هم یک نقص دارد. با این نگاه و با این روحیه برخورد کنید.
البته انسان نهی از منکر هم میکند؛ نهی از منکر با زبان خوش، نه با ایجاد نفرت.(بخشی از بیانات رهبری در خراسان شمالی) نگاهی به مبانی «حجاب و عفاف» که برخاسته از حقایق دین و در افق بالاتر از عالم ماده تدوین و تبیین شده است، در عصر برهنگی، تنها پاسخ مثبت و حقیقی به نیازهای درونی و بازگشت به گرایش های فطری جامعه انسانی است که سلامت، امنیت، معنویت و کمال را در خانواده و اجتماع میسور می سازد؛ و این انتخاب تنها راه رسیدن به کمال و سعادت الهی است، مبانی و ریشه و راه های این حقیقت را می توان از بطن قرآن و روایت های اصیل اسلامی به دست آورد. اما به راستی نحوه ی نگرش به خانم های بدحجاب و ابزار لازم برای ترویج حجاب اسلامی و مقابله با بی حجابی باید چگونه باشد؟
مفهوم حجاب و عفاف
حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بـشرى و بـویژه جوامع اسلامى مطرح اسـت. همواره این دو واژه در کنار هم بـه کار بـرده مى شوند و در نگاه اول بـه نظر مي آید هر دو بـه یک معنا بـاشند, اما با جستجو در متون دینى و فرهنگ نامه ها بـه نکته قابـل توجهى مى رسیم و آن تفاوت این دو واژه است. در بـرخى کتـب لغت حجاب را این گونه تـعریف کرده اند: الحجاب: المنع من الـوصـول; حـجـاب یعـنى آنچـه مانع رسـیدن مى شـود. بـا تـوجه بـه معانى ذکرشده درمى یابـیم حجاب امرى ظاهرى و در ارتبـاط بـا جسم است. اگر چه این پـوشش بـرخاسته از اعتقادات و باورهاى درونى افراد است, ولى ظهور در نشئه مادى و طبیعى دارد; یعنى پوشش ظاهرى افراد و بـویژه زنان را حجاب مى گویند.که مانع از نگاه نامحرم به آنان مى شود.گاه«عفت» به معناى قناعت آمده و مسایل مالى مورد نظر است, نظیر; و آن کس که توانگر است, باید(از گرفتـن اجرت) خوددارى کند و آنکه تهیدست است، مطابق عرف بخورد. برخى از لغت شناسان عفت را بـه معناى “ترک شهوات و پاکى خوى و جسم” آورده اند. از مجموع معانى ذکرشده براى حجاب و عفاف مى تـوان نتـیجه گرفت که عفاف نوعى حجـاب درونى است که انسان را از گناه بـازمى دارد. عفاف، خویشتن داری با علائم و نشانه های رفتاری و گفتاری است و وجود آن بستگی به وجود نشانه های آن دارد پس حفظ عفاف بدون رعایت نشانه های آن ممكن نیست. عفت نمی تواند یك امر صرفاً درونی باشد و هیچ علامت بیرونی نداشته باشد. بخشی از تفاوت در نشانه های خویشتن داری زن و مرد، از تفاوت در خلقت آنها سرچشمه می گیرد و یكی از نشانه های عفاف پوشش است. عفاف بدون رعایت پوشش، قابل تصور نیست. نمی توان به زن یا مردی «عفیف» گفت در حالی كه عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می شود گرچه تفاوت رفتارهای انسانی و حیوانی ریشه در تفاوت خلقت و فطرت، گرایش ها و منش ها دارد. در اسلام از نشانه های برجستة «عفاف» می توان به پوشش اسلامی (حجاب) اشاره نمود.( مطهری. 1362) برخی تصور می کنند که حجاب و پوشش فقط مخصوص زنان می باشد. اما در واقع،مردان نیز دارای حد و مرزی برای پوشش خود هستند که برای حفظ حریم های عفت در جامعه، باید آن را رعایت کنند. و همچنین برخی از مفهوم حجاب برای مردان در پرهیز از چشم چرانی و هرزگی های بصری تعریف می گردد که به همان اندازه رعایت حجاب توسط بانوان اهمیت دارد.
مبانی و مصاديق حجاب
احكام اسلام بر اساس جلب مصالح و دفعمفاسد مبتنی بر فطرت پاك انسان و عدم ضرراست. خالق انسان بهتر از هر نهاد یا منبعی میداندكه نیاز فطری انسان چیست. زیرا بدون تردید اگرپروردگار را تنها علت اصلی پیدایش عالم هستیبدانیم، به طور قطع علم و عدالت آن ذاتبیهمتا اقتضا دارد كه منبع اصلی قانون گذاری نیزبرای رفتار و گفتار شخصی و اجتماعی انسان باشد. خداوند تنها برای دین شرافت و كرامت قائلاست و بر همین اساس پارساترین افراد را باكرامتترین میداند و حجاب در تعریف خالقانسانیكی ازنمادهای پارسایی است. زن مسلمانواقعی، پارسا و با كرامت است وخداوند راضینیست زیبایی و محاسن چنین زنی در منظر و دیدافراد فاسد قرار گیرد تا در بعضی موارد مورداستمتاع و شهوترانی آنان واقع شود. حرمت زنمسلمان به اعتبار اسلام و پارسایی اقتضا دارد كهزن مسلمان برخلاف زن كافر، محاسن و زیباییهایخود را از نامحرمان بپوشاند و مجاز باشد تنها برایمحارم تا حدودی و برای شوهرش هیچ گونهحجابی نداشته باشد.
حجاب چشم: “(نور؛30) ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.” “(نور؛31)ای رسول به زنان مؤمن بگو تاچشمها را از نگاه ناروا بپوشند.”
حجاب در گفتار: نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است: “(احزاب؛32) پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.”
حجاب رفتاری : نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونهای راه نروند که با نشان دادن زینتهای خود باعث جلب توجه نامحرم شوند “(نور؛31) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.”
از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده میشود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوهی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است. بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزلهی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.
سخن پاياني
حجاب و عفاف در جامعه برای زنان و مردان از مهم ترین و سودمندترین قوانین آفرینش است. بنابراین باید تمام ابزارهای فرهنگ ساز از قبیل کتاب، مطبوعات و صدا و سیما به سوی ارزش های اسلامی که یکی از بارزترین آنها رعایت پوشش و حجاب برتر و مطلوب و امنیت اجتماعی فراگیر است، هدایت شوند و همه افراد به مهم ترین وجهی رهنمون گردند. زن مظهر ظرافت وجمال آفرینش است. اصلاح جامعه درگرو تقوای زن و محیط خانواده کلاس درس اوست. اما نکته اساسی در توسعه فرهنگ عفاف و حجاب و مقابله با بی حجابی بهره مندی از نگاهی است که در مطلع این نوشتار از رهبر انقلاب ذکر گردید. به تعبیر ساده تر نفرت ایجاد نکنید! کاری نکنید که دختران و زنانی که دل هایی پاک داشته و احیاناً به تعبیر رهبری نقصی در ظاهر دارند از حجاب متنفر شده و یا در بدحجابی جری تر گردند. بی شک نگاه قهری به حجاب سبب ایجاد واکنش های قهریِ مقاوم خواهد گردید. لذا فرهنگ سازی و آگاه سازی جامعه بهترین راه مواجهه با پدیده هایی با گستردگی بدحجابی است.
منبع: روزنامه رسالت مورخ دوشنبه 21 تیرماه 1395 شماره 8704
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=233844