نه دل بردار دارد نه دل بگذار!


⛱ می‌خواهد معشوقی بی‌همتا باشد و دلربایی نکند، ناز بفروشد و نازی نخرد، سرد بگوید و گرم بشنود، درد دل‌هایش را بی‌محابا بگوید و سنگ صبور نباشد و خلاصه دلش می‌خواهد یک بام باشد با دو هوا، گاهی طوفانی و ابری، گاهی فرح بخش و آفتابی. آدم نمی‌داند درون او چه می‌گذرد و چه می‌خواهد؛ عاشق است یا فارغ، مهربان است یا نامهربان، سرد است یا گرم …

⛱ این روزها رسم عاشقی عوض شده است؛ آدم‌ها دلشان می‌خواهد از آب رد شوند و تر نشوند، بخرند و بهایش را نپردازند، گُل بشنوند و گُل نگویند، بگیرند و نم پس ندهند، زندگی خودشان شیرین باشد و فرهاد در به در کوه‌ها. تو گویی زندگی همچون اتوبان یک‌طرفه تنها برای آن‌ها قرق شده که با هر سرعتی دلشان خواست بتازند و به احدی توجه نکنند …

⛱ عجب روزگار سختی شده برای مهربان‌ها! همان هایی که محبت و عاطفه درونشان می‌جوشد و آن را حراج دلخوشی دیگران می‌کنند، خودشان پناهِ عاطفی و دلگرمی ندارند اما در مهرورزی و مهربانی کم نمی‌گذارند، می‌بخشند و دریافت نمی‌کنند، تلخ می‌بینند و دم نمی‌زنند و با سرشت پاکی که دارند وفا می‌کنند و ملامت می‌کشند و شک ندارند مهر ثابت و عشق پایدار خدای مهربان می‌بیند و جانشین همه نداشته هایشان می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *