اشاره: نگاهی به مبانی «حجاب و عفاف» که برخاسته از حقایق دین و در افق بالاتر از عالم ماده تدوین و تبیین شده است، در عصر برهنگی، تنها پاسخ مثبت و حقیقی به نیازهای درونی و بازگشت به گرایش های فطری جامعه انسانی است که سلامت، امنیت، معنویت و کمال را در خانواده و اجتماع میسور می سازد؛ و این انتخاب تنها راه رسیدن به کمال و سعادت الهی است، مبانی و ریشه و راه های این حقیقت را می توان از بطن قرآن و روایت های اصیل اسلامی به دست آورد.
سخن اول: مفهوم حجاب و عفاف
حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بـشرى و بـویژه جوامع اسلامى مطرح اسـت. همواره این دو واژه در کنار هم بـه کار بـرده مى شوند و در نگاه اول بـه نظر مي آید هر دو بـه یک معنا بـاشند, اما با جستجو در متون دینى و فرهنگ نامه ها بـه نکته قابـل توجهى مى رسیم و آن تفاوت این دو واژه است. در بـرخى کتـب لغت حجاب را این گونه تـعریف کرده اند: الحجاب: المنع من الـوصـول; حـجـاب یعـنى آنچـه مانع رسـیدن مى شـود.
بـا تـوجه بـه معانى ذکرشده درمى یابـیم حجاب امرى ظاهرى و در ارتبـاط بـا جسم است. اگر چه این پـوشش بـرخاسته از اعتقادات و باورهاى درونى افراد است, ولى ظهور در نشئه مادى و طبیعى دارد; یعنى پوشش ظاهرى افراد و بـویژه زنان را حجاب مى گویند.که مانع از نگاه نامحرم به آنان مى شود.گاه«عفت» به معناى قناعت آمده و مسایل مالى مورد نظر است, نظیر; و آن کس که توانگر است, باید(از گرفتـن اجرت و سرپـرستـى)خوددارى کند و آنکه تهیدست است, مطابق عرف بخورد. برخى از لغت شناسان عفت را بـه معناى “ترک شهوات و پاکى خوى و جسم” آورده اند.از مجموع معانى ذکرشده براى حجاب و عفاف مى تـوان نتـیجه گرفت که عفاف نوعى حجـاب درونى است که انسان را از گناه بـازمى دارد.
عفاف، خویشتن داری با علائم و نشانه های رفتاری و گفتاری است و وجود آن بستگی به وجود نشانه های آن دارد پس حفظ عفاف بدون رعایت نشانه های آن ممكن نیست. عفت نمی تواند یك امر صرفاً درونی باشد و هیچ علامت بیرونی نداشته باشد. بخشی از تفاوت در نشانه های خویشتن داری زن و مرد، از تفاوت در خلقت آنها سرچشمه می گیرد و یكی از نشانه های عفاف پوشش است. عفاف بدون رعایت پوشش، قابل تصور نیست. نمی توان به زن یا مردی «عفیف» گفت در حالی كه عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر می شود گرچه تفاوت رفتارهای انسانی و حیوانی ریشه در تفاوت خلقت و فطرت، گرایش ها و منش ها دارد. در اسلام از نشانه های برجستة «عفاف» می توان به پوشش اسلامی (حجاب) اشاره نمود.( مطهری٬ 1362)
سخن دوم: حجاب اسلامي
اسلام آخرین آیین الهى و بالطبع کاملترین دین است و براى همیشه و همه بشریت، از طرف خداوند عالم، نازل شده است، لباس را «هدیه الهى» معرفى نموده و وجوب پوشش زنان را با تعدیل و انتظام مناسبى به جامعه بشرى ارزانى داشته است. از انحرافات و یا افراط و تفریط هایى که پیرامون پوشش زنان وجود داشته است اجتناب نموده و در تشریح قانون، حدّ و مرزى متناسب با غرایز انسانى را در نظر گرفته است.در حجاب اسلامى، سهلانگارىهاى مضروسختگیرىهاى بىمورد، وجود ندارد. دستور به رعایت حجاب هم در قرآن کریم مطرح شده و هم در احادیث و روایات اسلامی. پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع)علاوه بر تأکیداتى که بر رعایت حجاب داشتهاند، با ارائه دستورالعملهایى، جامعه اسلامى را بهسوى تهذیب و پاکى، رهنمون گشتهاند.
سخن سوم: هدف و فلسفه حجاب
هدف اصلی تشریع احکام در اسلام، قرب به خداوند است که به وسیلهی تزکیهی نفس و تقوا به دست میآید:
“هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ؛ اوست خدایی که میان عرب امّی (قومی که خواندن و نوشتن هم نمیدانستند) پیغمبری بزرگوار از همان قوم برانگیخت، تا بر آنان وحی خدا را تلاوت کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک سازد و کتاب سماوی و حکمت الهی بیاموزد؛ با آن که پیش از این، همه در ورطهی جهالت و گمراهی بودند)”
از قرآن کریم استفاده میشود که هدف از تشریع حکم الهی، وجوب حجاب اسلامی، دستیابی به تزکیهی نفس، طهارت، عفت و پاکدامنی است. آیاتی همچون:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِکَ أَزْکى لَهُمْ؛ ای رسول ما مردان مؤمن را بگو تا چشمها از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان اصلح است.
سخن چهارم: مبانی و مصاديق حجاب
احكام اسلام بر اساس جلب مصالح و دفعمفاسد مبتنی بر فطرت پاك انسان و عدم ضرراست. خالق انسان بهتر از هر نهاد یا منبعی میداندكه نیاز فطری انسان چیست. زیرا بدون تردید اگرپروردگار را تنها علت اصلی پیدایش عالم هستیبدانیم، به طور قطع علم و عدالت آن ذاتبیهمتا اقتضا دارد كه منبع اصلی قانون گذاری نیزبرای رفتار و گفتار شخصی و اجتماعی انسان باشد. خداوند تنها برای دین شرافت و كرامت قائلاست و بر همین اساس پارساترین افراد را باكرامتترین میداند و حجاب در تعریف خالقانسانیكی ازنمادهای پارسایی است. زن مسلمانواقعی، پارسا و با كرامت است وخداوند راضینیست زیبایی و محاسن چنین زنی در منظر و دیدافراد فاسد قرار گیرد تا در بعضی موارد مورداستمتاع و شهوترانی آنان واقع شود. حرمت زنمسلمان به اعتبار اسلام و پارسایی اقتضا دارد كهزن مسلمان برخلاف زن كافر، محاسن و زیباییهایخود را از نامحرمان بپوشاند و مجاز باشد تنها برایمحارم تا حدودی و برای شوهرش هیچ گونهحجابی نداشته باشد.
حجاب چشم : “قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ (نور؛30) ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشند.” “قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ(نور؛31)ای رسول به زنان مؤمن بگو تاچشمها را از نگاه ناروا بپوشند.”
حجاب در گفتار: نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم است: فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ(احزاب؛32) پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد.
حجاب رفتاری : نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، حجاب رفتاری زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونهای راه نروند که با نشان دادن زینتهای خود باعث جلب توجه نامحرم شوند وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ(نور؛31) و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود.
از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده میشود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوهی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است. بنابراین، حجاب و پوشش زن نیز به منزلهی یک حاجب و مانع در مقابل افراد نامحرم است که قصد نفوذ و تصرف در حریم ناموس دیگران را دارند.
سخن پنجم: منافع حجاب
پوشش یا حجاب، به صورتى كه زیبائی ها و زینت زن را بپوشاند و او را از چشم چرانى مردم هرزه و بى تربیت، و آلودگان به شهوت حیوانى، و حالات شیطانى حفظ كند دستورى قرآنى، و قانونى الهى، و تكلیفى انسانى، و برنامه اى اخلاقى است.حجاب و پوشش اسلامى كه بهترین نوع آن چادر است، چادرى كه یادگار منبع عصمت و عفتى چون فاطمه زهرا (علیها السلام) است، هیچ مانعى در راه دانش طلبى و رشد و كمال زن ایجاد نمى كند، بلكه او را از بسیارى از خطرات، و دامهائى كه حیوان صفتان در راه زیبارویان، و دختران و زنان جوان قرار داده اند حفظ مى كند، و پاكدامنى و سلامت و عفت و حیاى او را براى شوهرش یا اگر ازدواج نكرده، براى مرد آینده اش محفوظ مى گذارد.
سخن پاياني
حجاب و پوشش برای بانوان به ویژه حجاب برتریعنی چادر توجه به حریم عفاف وحراست آن ازاصلي ترین سنگرزنان وازمهم ترین وعمیق ترین وسودمندترین قانون الزامی آفرینش برای آنها وجامعه است. بنابراین باید تمام ابزارهای فرهنگ ساز از قبیل کتاب، مطبوعات و صدا و سیما به سوی ارزش های اسلامی که یکی از بارزترین آنها رعایت پوشش و حجاب برتر و مطلوب و امنیت اجتماعی فراگیر است، هدایت شوند و همه افراد به مهم ترین وجهی رهنمون گردند.زن مظهرظرافت وجمال آفرینش است. اصلاح جامعه درگرو تقوای زن و محیط خانواده کلاس درس اوست.برهمین اساس زن مربی بشر است ومی تواند با تربیت فرزند امتی را رهایی بخشد.حال جایگاه والای این گوهر آفرینش اقتضامی کندکه در صدف حجاب قرار گیرد تا ارزش های او حفظ شود و این است فلسفه پوشش که خدای حکیم برای ناموس خلقت واجب کرده است.فلسفه حجاب حفظ ارزش والای زن است وازهمین رواست که خداوندپوشش دینی رابراوواجب ونگاه به بدن و موی سر اوراحرام فرموده است.