1 – AJAX
اين فناوري باعث ميشود برنامههاي كاربردي تحت وب رفتاري همانند نرمافزارهاي نصب شده روي كامپيوتر از خود نشان دهند. اهميت آن هم در اين است كه اكثر برنامههاي كاربردي تحت وب براي اجرا نياز دارند يك صفحه وب كاربر باز كنند و همين امر معمولاً دليل كند بودن اجراي اين گونه برنامههاست. اما Asynchronous JavaScript and XML) AJAX) ورود اطلاعات و ديتاهاي جديد را همزمان با بروزرساني محتوا در نگام اجراي برنامه مقدور ميسازد.
ممكن است خود شما هم از AJAX استفاده كرده باشيد: روش سلري جستجوگر A9 آمازون، سرويس جيميل گوگل، سيستم درجهبندي فيلم Netflix، و سرويس عكس فليكر ياهو. با اينحال جسي جيمز گرت، مشاور وب كه با نام AJAX به شهرت رسيده است اعتقاد دارد: تأثير واقعي اين فناوري بر برنامههاي كاربردي در مقياس تجاري وEnterprise است؛ جاييكه سرعت كار كاربران تحت شبكه افزايش قابل ملاحظهاي مييابد. شركت نرمافزاري Tibco، پيش از اين، يكپارچهسازي AJAX را با زيرساخت رابط عمومي محصول خود آغاز نموده است. مايكروسافت نيز ساخت يك توسعه دهنده AJAX را آغاز نمودهاست كه نمايانگر فرارسيدن دوران مهم و تأثيرگذاري اين فناوري است.
2 - WiMax
اين فناوري را ميتوان تقويت شده WiFi دانست كه بُرد موثرآن از لحاظ نظري سي مايل است. اهميت آن هم در اين است كه WiFi فناوري خوبي است. اما برد محدودي دارد. شركت اينتل در زمينه توسعه استانداردهاي WiMax پيشقدم شدهاست و بهنظر ميرسد تا دو سال آينده ميتوانيم منتظر ارائه سرويسهايي مبتني بر اين فناوري باشيم. ابتدا در بازارهاي روستايي در ايالات متحده، اروپا و آسيا و پس از آن در بازارهاي مخابراتي ديگر نقاط جهان. در يك اقدام آزمايشي، اينتل يك فيلم ديجيتالي را از طريق شبكههاي با برد 55 مايل و به وسيله فرستندههاي WiMax به يك جشنواره فيلم ارسال نمود.
منتقدان بدبين استدلال ميكنند كه ممكن است فناوريهاي رقابتي آينده، WiMax را، بهزودي از بازار بيرون برانند. اما در اين رابطه نبايد تأثير شركتهايي از قبيل AT&T ،BellSouth ،Qwest و Sprint PCS كه براي پشتيباني از اين فناوري برنامهريزي كردهاند را دست كم گرفت. موسسه تحقيقاتي ABI تخمين ميزند كه تا سال 2008 مشتركانWiMax از مرز هشت ميليون مشترك بگذرد. گروه تحقيقاتي Maravedis Telecom ميگويد: تقاضا براي WiMax تا سال 2010 بازاري در حدود دوميليارددلار بهوجود خواهد آورد. چنانچه اين پيشگوييها به واقعيت بپيوندند، DSL، شبكههاي كابلي و حتي ارتباطات T1 را ديگر ميتوان جزئي از تاريخ گذشته دانست.
اين فناوري به شكلي جسورانه ديگر موتورهاي جستجو را به چالش ميكشد. اهميت آن نيز به اين دليل است كه شايد گوگل تاكنون حدود هشت ميليارد صفحه وب را نشانهگذاري كرده باشد. ولي اين تنها نمونهاي از خروار است. صفحات زياد ديگري پشت فايروال شركتها و يا داخل بانكهاي اطلاعاتي پنهان مانده و منتظرند موتورهاي جستجو آنها را شناسايي و نشانهگذاري كنند. براساس برخي تخمينها اين دسته از صفحات وب كه اصطلاحاً به ” صفحات تاريك ” معروفند، پانصد برابر بيشتر از چيزي است كه امروزه بهنام شبكه جهاني اينترنت ميشناسيم.
بر خلاف محتواي عمومي اينترنت، روباتهاي خزنده موتورهاي جستجوي عادي نميتوانند اين محتويات پنهان را شناسايي و ايندكسگذاري نمايند و بايد با تكنيكهاي خاصي به انبارههاي اطلاعاتي عظيم موتورهاي جستجو اضافه شوند.
قبل از ظهور ابزارهاي جستجوگر دسكتاپ، كامپيوترها عضو پنهاني از وب بودند كه با وجود اتصال به اينترنت، محتويات آنها جستجو و نشانهگذاري نميشد. شبكههاي اشتراكگذاري موسيقي، دستگاهها را براي يافتن فايلهاي MP3 جستجو ميكردند. اما قبل از پيوستن هارد دستگاه به شبكه قابل رويت اينترنت، توافقات و شروط عمدتاً خدعهآميزي در زمينه امنيت و حفظ حريم خصوصي وجود داشتند كه ميبايست مورد پذيرش واقع شوند. به علاوه، هنوز ميليونها نسخه ديجيتالي نسخهبرداريشده از روي كتب وجوددارند كه منتظر اتصال به اينترنت ميباشند. در نهايت جستجوي عمقي وب، ميتواند بهتر از ارائه صدها لينك، به سؤالهاي مستقيم پاسخ مناسبي بدهد. زيرا هنوز بسياري از منابع موثق و غني منتظر اتصال به شبكه جهاني ايتنرنتند.
4 – راديوي با كيفيت بالا
اين فناوري ماهواره نيست. يك راديوي معمولي در حال ارتقاست. با كيفيتي در حد سيدي و كانالهاي بسيار بيشتر.اهميت آن هم در اين است كه امروزه و تحت فشار سرويسدهندگان ماهوارهاي نظير XM Radio و Sirius، سرويسهاي آنلاين موسيقي و ابزارهايي همانند آيپاد، صنعت راديو كه درآمد ساليانهاي بالغ بر بيست ميليارد دلار دارد، بهصورت پيوسته در حال از دستدادن شنوندگان خود است. در اين ميان راديوي HD بهعنوان يك راه حل خوب ميتواند اين وضعيت را تغييردهد.
در اين فناوري باند موج راديويي موجود كه در اختيار مالكان ايستگاههاي پخش قراردارند، به باندهاي بسيار كمعرض و باريك تبديل ميشوند. هر باند از يك ايستگاه جديد پشتيباني مينمايد. بدين صورت هر ايستگاه FM يا AM ميتواند به هشت كانال تفكيك شود و به اين وسيله هشت برابر قبل موسيقي، گفتار و از همه مهمتر تبليغات را پخش نمايد و از آنجاييكه اين كانالها ديجيتالي هستند، برنامههاي راديويي HD بهسادگي قابل ضبطند و به شنوندگان خود امكان ميدهند پخش برنامههاي زنده را Pause كنند يا به عقب برگردانند؛ همانند امكاني كه سرويس TiVo براي برنامههاي تلويزيوني مهيا نمودهاست.
در حال حاضر در ايالات متحده حدود 450 ايستگاه بهصورت HD برنامه پخش ميكنند. در سال 2007 اين تعداد با افزايش به 2500 ايستگاه، نوددرصد ايالات متحده را فرا خواهد گرفت. بزرگترين مانع پذيرش اين فناوري نيز اين است كه شنوندگان مجبورند دستگاههاي راديوي جديدي بخرند تا بتوانند سيگنالهاي راديوي HD را دريافت نمايند.
5 – تلفنهاي همراه تركيبي
اين فناوري مربوط به تلفنهاي سلولي (همراه) است كه ميتواند با پروتكل WiFi كار كند و سيستمهاي تلفنهاي همراه و ثابت را با يكديگر ادغام نمايد. اهميت آن هم اين است كه با عرضه اين نوع تلفنها در اواسط سال 2006، در پانزده مدل و با قيمت متوسط، سرويسهاي تركيبي بهطور خودكار جاي خود را به شبكههاي باز مبتني بر WiFi در داخل محل كار و منازل خواهند داد. اينكار باعث خواهد شد دو نقص و محدوديت عمده كه متوجه مشتريان و مصرف كنندگان است، برطرف گردند: رويكرد به فناوري WiFi بهطور وسيعي باعث افزايش كيفيت مكالمه در داخل مكانها و برجهاي تجاري ميگردد كه معمولاً پوشش دادن اين مكانها با شبكههاي سلولي مشكل است. بهعلاوه، باعث افزايش سرعت گشتزني در اينترنت با استفاده از تلفنهاي هوشمند خواهد شد. ارتقايي كه باعث خواهد شد اين دستگاهها عاقبت بهصورت يك جايگزين ماندگار براي PCها مطرح شوند.
همگرايي شبكههاي بيسيم و ثابت بههمراه سرويسهايي كه روي اين تركيب سيستمي ارائه خواهند شد، جايي است كه سرمايهگذاران مايل به خرج كردن بخش مهمي از سرمايه خود هستند. براساس تحقيقات شركت ABI، مشتريان در پنج سال آينده صدميليون دلار بابت تلفنهاي تركيبي هزينه خواهند نمود.
6- باتريهاي سوختي بسيار كوچك
اين فناوري مربوط به باتريهاي تجهيزات قابل حمل است كه از يك منبع خارجي با سوخت قابل شارژ (نظير هيدروژن، گاز طبيعي، متانول، اتانول و سديم بروهيدرات) تغذيه ميكنند. اهميت اين فناوري هم آن است كه هر چه دستگاههاي ديجيتالي پر مصرفتري به بازار بيايند، باتريهاي ليتيومي كمتري يافت ميشوند كه توان پاسخگويي به اين مصارف بالا را داشته باشند. باتريهاي سوختي (Fuel Cell) جايگزين مناسبي براي اين باتريها هستند. فناوري محبوب در اين زمينه Direct Methanol Fuel Cell) DMCF) نام دارد.
در اين روش براي توليد انرژي موردنياز، متانول و اكسيژن با يكديگر تركيب ميشوند. شركت هيتاچي در حال كار روي نوعي از اين باتري براي استفاده در لپتاپهاي خود است كه تا سال 2007 به بازار عرضه خواهدشد. همچنين شركت ژاپني NTT DoCoMo، توليدكننده بزرگ تلفنهاي سلولي با همكاري فوجيتسو در حال كار روي مدل باريكي از اين نوع باتري سوختي براي تلفنهاي همراه است.
مرحله گذار از باتريهاي قديمي به اين باتريها به زمان نياز دارد. بنابراين نبايد انتظار خريد يك باتري سوختي را به همين زوديها داشته باشيم. ولي گروه تحقيقاتي Research Markets اطلاعاتي را در اين زمينه منتشر نمودهاست كه نشان ميدهد رشد فروش باتريهاي سوختي كمحجم تا سال 2008 به 510 ميليون دلار و تا سال 2013 به يازده ميليارد دلار ميرسد.
7- Biogenerics
فناوري ايجاد فرم ژنريك پروتئينهاي دارويي داراي حق انحصار است كه شركتهاي بزرگ فعال درحوزه فناوريهاي پيشرفته دارويي آن را عرضه مينمايد. اهميت آن هم اين است كه شركتهايي نظير Amgen و Genentech براي درمان بيماريهاي زيادي، از نارساييهاي مزمن كليه گرفته تا ديابت، به درمانهاي پرهزينه مبتني بر پروتئينها وابستگي زيادي دارند.
اين روشهاي درماني ثبت شده و انحصاري كه به نام Biodrugs نيز شناخته ميشوند، در سال گذشته براي اين شركتها درآمدي بالغ بر هيجده ميليارددلار را در پي داشتند. اكنون بسياري از اين روشهاي درماني سودآور در حال از دست دادن انحصار خود هستند. اين بدين معني است كه چنانچه ديگر رقبا بتوانند از روي اين روشها كپيبرداري كنند، حق فروش آنان را خواهند داشت. اما شبيهسازي (Cloning) يك پروتئين بسيار دشوارتر از كپيبرداري از آسپيرين خواهد بود و تا زمانيكه اين شبيهسازي، كامل و بي عيب و نقص نباشد، توليد آنان تاييد نخواهد شد.
Biogenerics در كشورهاي هند و چين بسيار مورد توجه و علاقه شركتهاي داروسازي قرار گرفته است و به زودي اين فناوري در كشورهاي عضو اتحاديه اروپا نيز ارائه خواهد شد. البته اتحاديه دارويي ايالات متحده (FDA) براي داخل كشور شرايط و مقرراتي را وضع كردهاست و صنايع مربوط به اين فناوري هم بر اساس چگونگي استفاده از اين داروها شكل خواهند گرفت. Biogeneric قادر خواهد بود تا يازده درصد از كل بازار Biodrug را به خود اختصاص دهد و اين مسئله ميتواند باعث سقوط قيمتها گردد. اين خبر بدي براي طرفداران ژنتيك و خبري بالقوه عالي براي بيماران است.