همیشه پاسخ کلوخ انداز سنگ نیست!

در زندگی اجتماعی انسان همواره در معرض اختلافات، ناهمواری ها، مشکلات، مسائل و کشمکش های ناتمام قرار دارد. چه بخواهیم چه نخواهیم اتفاقات و اختلافاتی بروز و ظهور می کند که روند عادی زندگی ما را با مشکلاتی مواجه می سازد که ممکن است کام انسان را تلخ نماید. اما چه می شود کرد رنجی که جزیی از حقیقت زندگی آدمی است و هر کدام از ما بنا به اقتضائات خود کمابیش درگیر آنیم. یکی از رنج های محتومی که همواره در کمین آدمی است گزندهایی می باشد که از دیگران به صورت خواسته یا ناخواسته به او می رسد. گاهی افراد سهواً آسیب می زنند و ناخواسته لطمه ی مالی، جانی، روحی، عاطفی و … به ما می رسانند و گاهی تحت وسوسه های شیطان از روی حسد، کینه، زیاده خواهی و رذیلت های اخلاقیِ دیگری از این دست به صورت عامدانه و آگاهانه نیشتری بر انسان وارد می سازند. حال سوال اساسی اینجاست به راستی چگونه باید در جامعه زندگی کنیم که از آسیب و زیان های احتمالی در امان باشیم یا دست کم اثرات و پیامدهای آن ها را کاهش دهیم.


شیوه ی مواجهه افراد با این گونه مسائل متفاوت است. برخی در برابر ناملایمت ها شیوه های تهاجم، تلافی، تقابل و… را بر می گزینند و به بیان دیگر هر گونه بدی را شدیداً با بدی متقابل پاسخ داده و منتقم کرار هستند و عده ی دیگر با خویشتن داری سعی در مدارا، گذشت و حل مسأله می نمایند. شاید گروه اول بلافاصله به اصطلاح عامیانه “دلشان خنک شود” ولی بی شک این گونه رفتارهای تلافی جویانه و کینه توزانه، سیاهی و تباهی جدیدی علاوه بر آنچه در بدو امر اتفاق افتاده به وجود می آورد و به بیان دیگر آتش را با آتش نمی توان خاموش کرد.
به هر حال مدارا، عفو و گذشت از مهم‌ترین عناصر سالم سازی و استوارسازی ارتباطات میان‌فردی، دستیابی به آرامش و فضیلت های اخلاقی است. با این حال، ضرورت مرزبندی و بازشناسی حوزة این فضیلت اخلاقی، از محدودة سازش و مجامله‌کاری و تساهل و تسامح ناروا بسیار ضروری است. ما باید به گونه ای زندگی کنیم که با اقتدار و قدرت به احدی اجازه تعرض، بی احترامی و جسارت را ندهیم اما اگر با رعایت تمامی این قواعد و چارچوب ها بازهم اتفاقات غیر قابل اجتناب این چنینی افتاد نباید عنان از کف داده و با بغض و کینه تلافی به مثل کنیم. همیشه جواب کلوخ انداز سنگ نیست. گاهی گذشت و مدارا و رأفت اخلاقی و اسلامی آنچنان که در سیره ی رفتاری پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین علیهم السلام برای ما به عنوان الگویی حسنه ترسیم گردیده است می تواند آتش های اختلاف و دشمنی را خاموش کرده و گروه های آدمی را به سمت صلح و دوستی رهنمون سازد. که البته تحقق این امر به سادگی نیست. رسوخ فضایل اخلاقی در دل، نیازمند تمرین و مراقبت مستمر و پی‌درپی است. شخص در مراحل اولیّه، باید بکوشد تا در حدّ امکان از اِعمال خشونت و واکنش های منفی پرهیز کند و خشم خویش را فرونشاند. با تکرار این کار، به تدریج تسلّط بر خشم به صورت یک عادت مثبت و نهادینه درمی‌آید؛ به گونه‌ای که فرد به راحتی، خشمگین نمی‌گردد و در صورت خشم، بدون زحمت می‌تواند آن را کنترل کند؛ در این صورت، آرام آرام به کسب فضیلت حلم، گذشت و مدارا نزدیک‌تر می‌گردد. امام علی(ع) در این رابطه می فرماید: «اگر بردبار نیستی، خود را به بردباری وادار؛ چه اندک است کسی که خود را همانند گروهی کند و از جملة آنان نشود» عفو و گذشت و مدارا با مردم شیوه‌ و رفتار بزرگان است. این سلوک معنوی سه‌چیز را بیان می‌کند: شخصیت قوی، سالم بودن نفس از حقد و کینه و پاک بودن قلب از سیاهی و روحیه‌ی دشمنی.
البته تحقق این مسأله ابتدا باید در کوچکترین نهاد اجتماعی یا همان خانواده صورت پذیرد. اگر افراد این گونه اصول اخلاقی را ابتدا به صورت شخصی سپس در حوزه خانواده تمرین نموده و برای خود نهادینه سازند مسلماً می توانند در اجتماع و محیط بزرگتر نیز بر خود و رفتارشان کنترل داشته و از هرگونه پیامد منفی و یا رفتار نامطلوب پیش گیری نمایند. رفتار مهرآميز و مدارا با شريك زندگي و بخشودن خطاي او، قوام بخش زندگي است. زندگي مشترك با تمام شيريني هايش گاه با تلخي هايي روبه رو مي شود كه در اين حال تنها خطاپوشي و گذشت مي تواند آرامش را به كانون خانواده بازگرداند. به ويژه زوج هاي جوان در هنگام مشاهده خطاهاي يكديگر بايد با آرامش و سعه صدر پرده پوش خطاهاي همديگر باشند. صبر و شكيبايي، چشم پوشي از خطاها، تحمل و سازش همراه با ايثار و فداكاري اعضاي خانواده و به ويژه پدر، عامل ثبات و پايداري در خانواده است.
سخن پایانی این که اعتقاد به روز واپسین و پاداش های الهی و نیز هدف‌مندی و حکمت‌داری جهان آفرینش، سهولت تحمّل و نادیده گرفتن آزار مخالفان، مغرضان و نااهلان و فروبردن خشم و غضب را در پی دارد؛ از این رو در کتاب آسمانی قرآن کریم پس از یادآوری این هدف‌مندی و حتمی بودن وعدة قیامت، خداوند متعال به پیامبر اعظم(ص) دستور می‌دهد تا در برابر نادانی های مشرکان ملایمت نشان دهد و به زیبایی از آنان روی گرداند: این تفریع معنادار، نشان‌دهندة آن است که زیربنای مسائل اخلاقی و از جمله عفو، ایمان به مبدأ و معاد است و چنین اعتقادی، تحمّل خشونت مخالفان را آسان می‌گرداند. یادمان نرود ما در مقام قضاوت و اجرای حکم برای رفتار خیر و شر دیگران قرار نداریم. و نباید خیلی از نابسامانی ها و ناملایمت رفتار برخی از افراد نسبت به خودمان از کوره در رفته و از خود بی خود شویم. به هر حال گذشت و مدارا برای ما سبب خودسازی و ترفیع اخلاق و رفتار می گردد و بدی بدخواهان دیر یا زود به خودشان بر می گردد. همه ی ما در محضر کسی قرار داریم که بینا و توانای مطلق است. آن کسی که قاضی است خودش شاهد است، از ذره ای بدی و خوبی غافل نمی شود. بر این اساس هیچ مجرمی نمی تواند بر بندگان خدا بتازد، آنها را بیازارد، حقوقشان را تضییع نماید، به جان، مال و آبروی آن ها خدشه وارد سازد و از حکومت و عذاب او بگریزد. حمایت خدا از نیکوکاران، مداراکنندگان و کسانی که مردم را عفو کرده و بدی را با بدی جواب نمی دهند بسیار وسیع و شیرین است.

منبع: روزنامه رسالت مورخ دوشنبه 11 اردیبهشت 96 شماره 8924

 

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=257116

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *