در حالی که آمار فوتی های کرونا در یک روز نزدیک به 500 نفر افزایش یافته بود امروز با تدابیر ویژه ستاد ملی مقابله با کرونا و همراهی مردم و قرنطینه ها و محدودیت های اصولی و علمی خوشبختانه این آمار دو رقمی شده و به زیر 80 نفر رسیده است. هر چند کاهش چند برابری فوتی های کرونا بسیار خوشحال کننده است اما فراموش نکنیم هنوز هم آمار قربانیان این ویروس بسیار بالاست و حتی اگر روزانه یک نفر هم از این بیماری فوت کند باز هم زیاد است چرا این که عمر و جان انسان ها بسیار ارزشمند است و حتی فوت یک نفر می تواند خانواده ای را داغدار و یک زندگی را تباه کند. هر چند از لحاظ علمی و پزشکی صاحب نظر نیستم و نمی توانم اظهار نظر کنم اما اگر بخواهیم از لحاظ اجتماعی و رفتاری به این موضوع بپردازیم به نظر من هم در دور اول همه گیری کرونا و هم در دوره فعلی که آمار بسیار کاهش یافته و به خوبی کنترل شده است دولت باید در ارتباط با لغو محدودیت ها و نوع تبلیغات در این راستا شیوه متفاوتی اتخاذ کند. هر روز شاهد هستیم از سوی برخی مسئولان و رسانه ها اخبار کرونا به گونه ای بیان می شود که گویی دیگر همه چیز تمام شده یا در حال تمام شدن است. علاوه بر این خبرهای پیاپی از لغو محدودیت ها چه در مشاغل، چه قرنطینه ها و چه مسافرت های بین شهری مجموعاً پیامی در ذهن مخاطب القا می کند که نتیجه اش می شود ساده انگاشتن این بیماری و رها کردن پروتکل های بهداشتی. مرتب در بخش های مختلف خبری از لغو محدودیت ها سخن گفته می شود و اخیراً مسئولین آموزش و پروش زمزمه بازگشایی مدارس را داشته اند. مسلماً همه آگاهیم که هر چقدر آموزش های مجازی با جدیت و اصولی برگزار شود هرگز جایگزین حضور درکلاس و مراکز علمی نخواهد شد ولی واقعیت این است که تا رفع کامل کرونا و همه گیری واکسیناسیون آن نباید این کار را انجام داد. دقیقاً همان اشتباه اوایل شیوع این بیماری دارد تکرار می شود دوباره آمارها کاهش یافت و ساده انگاری شروع شد و قوانین سخت گیرانه تسهیل گردید تا باز خطر اوج گیری مجدد این بیماری جامعه را تهدید کند. خصوصاً اکنون که بحث نوع جهش یافته و انگلیسی این ویروس مطرح شده و مواردی از آن هم در کشور دیده شده است خطر بازگشت به حالت عادی و ساده انگاشتن و نادیده گرفتن مخاطرات آن بسیار جدی است. پس ضرورت دارد مسئولین کماکان خویشتن داری به خرج دهند و به دور از هیجان ناشی از کنترل نسبی این بیماری مردم را کماکان آماده نگاه داشته و خطرات این بیماری را مکرر به جامعه گوش زد نمایند. هر چند مسلماً فشار اقتصادی شدید این بیماری و اثرات روحی و اجتماعی آن بسیار بالاست اما به نظر می رسد چاره ای نیست و کماکان باید تا نابودی کامل آن در کنار یکدیگر صبورانه او دوره را سپری کنیم.
منبع: هفته نامه نخست، پنجشنبه 25 دیماه 1399، شماره 857