*توليد حداكثر، مصرف درحد نياز
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه بنا بر آموزههاي بعضي مكاتب مصرف موتور محركه تلاش اقتصادي انسان فرض ميشود، گفت: اين مكاتب معتقدند انسان تا بدهكار نباشد هرگز تلاش نخواهد كرد.
وي تاكيد كرد: بر همين اساس انسان غربي بايد بردهوار تلاش كند چرا كه نيازهاي مصرفي او شدت بخشيده شده است و همواره به سيستم بدهكار است و بايد اين بدهي را بپردازد.
ناظمي با بيان اينكه در فرهنگ اقتصادي اسلام خود تلاش اقتصادي و توليد موضوعيت دارد و عبادت دانسته ميشود، تصريح كرد: در عين حال در اين مكتب مصرف هم به اندازه نياز انساني در جاي خود موضوعيت دارد.
وي با تاكيد بر اينكه قاعده در فرهنگ اقتصادي اسلام بر تلاش حداكثر و مصرف به اندازه نياز است، اظهار داشت: براي مهندسي فرهنگي اقتصاد، اين قاعده بايد به عنوان قاعده اصلي لحاظ شود.
اين كارشناس اقتصادي با بيان اينكه فرهنگ فعلي اقتصادي جامعه بر همان قاعده توليد بيشتر براي مصرف بيشتر استوار است و انگيزههاي مادي تنها محرك اين اقتصاد محسوب ميشود گفت: در چنين فرهنگي احتكار، انباشته كردن ثروت، كمك نكردن به ديگران، ضربه زدن به ديگران براي سود بيشتر، استفاده از هر ابزاري براي رسيدن به هدف، ربا، توليد كالايي كه به ضرر انسان و سلامتي اوست، اعمال منافي اخلاق و…چون واجد سود است، قابل قبول است و نفي نميشود.
وي انگيزه جامعه اسلامي براي پذيرفتن اين اصل را انطباق رفتارهاي جامعه مسلمان با هويت فرهنگ اسلامي دانست و اظهار داشت: الگو و مصداق كامل اصل تلاش حداكثر و مصرف در حد نياز در فرهنگ اسلامي اميرالمؤمنين است كه در سالهايي كه در حكومت حضور نداشتند يك توليدگر اقتصادي برتر بودند و در عين حال مصرف ايشان حداقلي و در حد ضرورت و متعادل بوده است.
*الگوي مصرف، تامين نيازها به صورت جامع و متعادل است
ناظمي با بيان اينكه اصل محوري ديگر در فرهنگ اقتصادي اسلام تامين نيازها به صورت جامع و متعادل است تصريح كرد: در واقع تعريف اگوي مصرف در اين فرهنگ تامين نيازها به صورت جامع و متعادل است.
وي با اشاره به آسيبزا بودن مصرف نامتعادل گفت: انسان از خوردن و آشاميدن زياد دچار آسيب ميشود. يعني انسان مسلمان بايد شهوت خود را در تامين نامتعادل نيازها كنترل و تنظيم كند.
ناظمي با بيان اينكه مفهوم عدالت نخست در الگوي مصرف و توليد تعريف ميشود اظهار داشت: با دستيابي به دو اصل توليد حداكثر و مصرف در حد نياز مفهوم عدالت محقق خواهد شد و اين حدها در آموزههاي دين اسلام تعريف شدهاند چنانكه حدود در عبادت، در كار و در استراحت مشخص شده است.
وي افزود: بر اساس الگوي مصرف اسلامي همه نيازهاي همه افراد جامعه بايد به صورت كامل اما در حد و اندازه خودشان تامين شود كه البته اين نيازها به نيازهاي مادي محدود نميشود و نيازهايي مانند نياز به احترام و منزلت اجتماعي، نياز به تكامل دروني و نياز به علمآموزي و معرفت را نيزدر بر ميگيرد.
ناظمي با اشاره به رشد جامعه در صورت تامين همه اين نيازها گفت: جامعه دردوران دفاع مقدس با رعايت بخشي از اين الگوها به رشد و اعتلا رسيد و با وجودي كه ما با تمام توان در برابر دشمن ايستاديم و هزينه زيادي را تحمل كرديم، رشد و برداشت نيز داشتيم كه ساخته شدن انسانهايي كه از نظر رشد و تكامل انساني به جايگاه والايي رسيدند يا تواناييهاي قابل توجهي براي كمك به اداره جامعه پيدا كردند از آن جمله است.
وي با بيان اينكه ساخته شدن انسانها بوسيله تامين نيازهاي آنان بصورت جامع و متعادل امكانپذير ميشود اظهار داشت: واضح است كه در دوران دفاع مقدس نيازهاي مادي رزمندگان بطور كامل و زياد تامين نميشد اما تامين اين نيازها تا حدودي در الگوي مصرف اسلامي انجام ميشد.
ناظمي تصريح كرد: آنچه كه در مورد رزمندگان برآورده ميشد اما در مورد جوانان امروز برآورده نميشود، نيازهاي متعالي آنان مانند نيازهاي اجتماعي، احترام و خودشناسي بود و به همين دليل از ميان مردم عادي و پايين جامعه فرماندهان بزرگ و توانايي به وجود ميآمدند.
وي اضافه كرد: متاسفانه امروز در جهت آن الگوها حركت نميكنيم چرا كه بسياري از مديران در جامعه براي گرفتن راي از مردم بر نيازهاي مادي مردم تاكيد و آنها را شدت ميبخشند.
وي افزود: در تعامل مسئولين نظام با مردم بايد نيازهاي آنان بصورت جامع و متعادل مورد توجه قرار بگيرد چرا كه تحريك نيازهاي مادي و غريزي انسانها كار سادهاي است و زماني كه روي اين نيازها تمركز شود از نيازهاي ديگر جامعه غفلت ميشود و در اين زمان حتي با تامين نيازهاي مادي، رضايت در افراد جامعه شكل نميگيرد.
ناظمي با بيان اينكه حضرت امام در طول دوران دفاع مقدس هرگز نيازهاي مادي بسيجيان و رزمندگان را تحريك نكردند تصريح كرد: بيشترين نيازي كه امام(ره) تحريك ميكردند منزلت انساني و نياز به احترام بود كه در جمله زيباي ” من بر دست و بازوي شما بوسه ميزنم ” متجلي بود.
*وظيفه مهندسي فرهنگي جامعه بر عهده شوراي عالي انقلاب فرهنگي است
اين استاد دانشگاه با بيان اينكه در سال 1381 مقام معظم رهبري وظيفه مهندسي فرهنگي جامعه را بر عهده شوراي عال انقلاب فرهنگي گذاشتند تصريح كرد: متاسفانه با گذشت 7 سال از اين مساله كارهاي جدي قابل اعتنايي مانند مهندسي فرهنگ اقتصادي جامعه انجام نشده است تا مديران كشور بتوانند بر اساس اين فرهنگ قانون و قاعده ايجاد و آن را عملياتي كنند.
وي افزود: بدون داشتن و تسلط بر فرهنگ اقتصادي اسلام سيستمهايي مانند نظام بانكداري تلفيقي از فرهنگ اقتصادي اسلامي و غربي و در واقع مشركانه خواهد بود به همين سياق نظام توزيع و يا توليد درستي رانميتوانيم طراحي كنيم.
وي با اشاره به امكانپذير نبودن چنين امر خطيري بدون حضور ومشاركت انديشمندان مسلمان اظهار داشت: همه اين انديشمندان در دانشگاهها و حوزهها بايد تلاش كنند تا براساس مفروضات فرهنگ اسلامي مدل و الگو طراحي كنند و تا زماني كه از اجمال به تفصيل و از كليات به جزئيات اين فرهنگ نرسيم نميتوانيم انتظار داشته باشيم مردم در عمل آن را رعايت كنند.
ناظمي با بيان اينكه اولين بند سياستهاي كلي برنامه پنجم كه توسط مقام معظم رهبري ابلاغ شد نيز به مساله مهندسي فرهنگي اختصاص يافته است تصريح كرد: مطمئنا فرهنگ اقتصادي ما با فرهنگ اقتصادي رايج جوامع غربي مبتني بر مصرف حداكثر سازگار نيست.
وي افزود: در فرهنگ اقتصادي اسلام تامين نيازها بايد بگونهاي باشد كه سلامتي بدن و سلامتي فكر را تامين كند و حتي بعضي از دستورات عبادي اسلام براي حفظ سلامتي وضع شدهاند.
وي تاكيد كرد: با وجودي كه در طول سالهاي بعد از انقلاب در فرهنگ اقتصادي جامعه تغييرات جدي ايجاد شده است اما در دهه چهارم انقلاب مجموعه تحولات و تغييرات بايد جامع و كامل باشد و نميتوان بر تغييرات خرد و ذرهاي اكتفا كرد.
*الهامبخشي در جهان با ارائه الگوهاي قابل پيروي ممكن است
عضو هيئت علمي دانشگاه امام حسين(ع) الهام بخشي در جهان اسلام را ارائه الگوهاي قابل پيروي به جهان اسلام دانست و گفت: همانگونه كه فرهنگ دفاع خود را به جهان منتقل كرديم و براساس آن مقاومت در نقاط مختلف جهان اسلام منجر به پيروزي شد در حوزههاي ديگر مانند اقتصاد نيز بايد اين الگو را به جهان ارائه كنيم.
وي تصريح كرد: در زمينه رشد علمي نيز الگوي ما مبتني بر پيشرفت علمي جدي بدون حمايت و با مخالفت دنياي علمي موجود، براي بسياري جوامع قابل ارائه خواهد بود كه البته بايد در معرض ديد جهان قرار بگيرد و در واقع در اين الگو اراده انسان و رفتارهاي عبادي، فرهنگي و تكليفي وارد ميشود.
وي با بيان اينكه بسياري از دانشمندان ما با وجود امكان مهاجرت به غرب و بهرهمندي از امكانات بيشتري كه ميتوانند در اختيار قرار بگيرند به همان دلايل ذكر شده از اين كار صرفنظر ميكنند تشريح كرد: اين افراد در واقع به جاي رفتار اقتصادي رفتار فرهنگي انجام ميدهند اين به آن معنا است كه در اين نظام فرهنگي توليد علم، به توليد علم اقتصادي نگريسته نميشود بلكه به عنوان كاري براي اعتلاي يك فرهنگ، منزلت جامعه و عرق ملي انجام ميشود.
ناظمي با تاكيد بر اينكه اگر نظام اقتصادي حاكم توليد و پرمصرف باشد بدون شك اهداف چشمانداز محقق نميشود گفت: براي محقق شدن اين اهداف، نظام اقتصادي بايد مانند كوهنوردي كه براي رسيدن به قله كم حجمترين تجهيزات و بيشترين تلاش را بكار ميبرد بايد پر توليد و كم مصرف باشد و توليد زياد به معني تلاش فكري و فيزيكي جدي است كه باعث ميشود منابع ما در جايي كه لازم است مصرف شود.
وي گفت:به عنوان مثال براي اينكه دچار ازدياد يك محصول كشاورزي نشويم كه حتي موجب جنجال و استفاده سياسي قرار گيرد ميتوان مانند بسياري كشورها در بعضي مناطق براي كاشتن آن محصول و در بعضي مناطق ديگر براي نكاشتن آن محصول يارانه پرداخت كنيم و چنين يارانهاي نه تنها بر مصارف ملي نخواهد افزود بلكه از اين مصارف خواهد كاست چرا كه در هزينه حمل و نقل بسياري از محصولات كه از توليد آنها تمركز زدايي شده است صرفهجويي خواهد شد.
*الگوي مصرف در كارآيي و اثربخشي افراد و سازمانها مطرح ميشود
اين كارشناس اقتصادي با بيان اينكه يكي از الزامات تحقق چشمانداز بهرهوري است و بهرهوري يعني درست انجام دادن يك كار درست اظهار داشت: هر دو اينها يعني كار درست و درست انجام دادن آن كار مبتني بر فرهنگ اقتصادي است و اين مساله اهميت توجه به فرهنگ اقتصادي و وظيفه نظام فرهنگي را روشنتر ميكند.
وي افزود: در جهت اين مساله بايد سازمانهاي كشور كه بعضا با سيستم طراحي شده در 50 سال پيش عمل ميكنند را مهندسي مجدد كرد تا اين دستگاهها بتوانند با توليد بيشتر و مصرف كمتر و انجام كار درست به اهداف چشمانداز نزديكتر شوند و در واقع الگوي مصرف در كارايي و اثر بخشي افراد و سيستمها مطرح ميشود.
ناظمي تصريح كرد:در نظام توليد علم و آموزش و پرورش به خصوص در نظام اقتصادي بايد تحول ايجاد كرد تا انقلاب اسلامي استمرار پيدا كند.
وي با بيان اينكه تاكيد مقام معظم رهبري در وهله اول بر حوزه نظر و فكر است و طرح و تشريح نهضت نرمافزاري نيز مبين همين مساله است افزود:امروز دانشمندان زيادي وجود دارند كه با وجودي كه تحصيل كرده نظام علمي غرب هستند مشكل اصلي ناكامي اقتصاد غرب را علم اقتصاد غرب ميدانند همانگونه كه برخي انديشمندان غربي مانند فوكو ياما نيز به همين نتيجه رسيدهاند.
*اصلاح الگوي مصرف طليعه تغيير در نظام اقتصادي
وي با بيان اينكه امروز ظرفيت ارائه الگوهاي اقتصاد نوين توسط صاحبنظران متعهد اقتصادي كشور وجود دارد تصريح كرد:خواسته مقام معظم رهبري ايجاد تغيير در نظام فعلي اقتصادي است كه اصلاح الگوي مصرف طليعه آن است.
ناظمي گفت: برخلاف شيوه فعلي مصرف مسرفانه منابع كشور، بايد در مصرف منابع وسيعتر كشور ريسك كمي پذيرفت و بر عكس از منابعي كه محدودترند بايد با پذيرفتن ريسك بالا و بكار بردن خلاقيت بيشترين بهره برده شود.
وي اضافه كرد: در كنار نظام فرهنگ اقتصادي، نظام فرهنگي اجتماعي و حتي خود نظام فرهنگي نيز نياز به مهندسي مجدد و باز توليد دارد چرا كه عملكرد دستگاههاي فرهنگي جامعه همافزا و موفق نيست.
وي با اشاره به اينكه آسايش در نظام اقتصادي تامين ميشود و آرامش در نظام فرهنگي اظهار داشت: رشد سرمايه انساني در كشور ما بالاتر از همه كشورهاي دنيا است چرا كه فرهنگ اقتصادي ما فرهنگ مناسبتري براي رشد انساني است.
*نظام اقتصادي بايد سختافزار نظام فرهنگي را تامين كند
ناظمي افزود:با وجودي كه در غرب به اقتصاد فرهنگ و تعامل آن با فرهنگ اقتصادي توجه ويژهاي شده است اما نكته ظريفي در اين مورد وجود دارد و آن هم توقع اقتصادي آنها از فرهنگ است كه اقتصاد فرهنگ آنها با اين ديد طراحي شده است.
وي تصريح كرد: با توجه به اينكه فرهنگ تامين كننده نرمافزار نظام اقتصادي و تبيين كننده ارزشها و اصول آن است، نظام اقتصادي بايد سختافزار نظام فرهنگي را تامين كند و به عنوان مثال مسجد به عنوان مكاني براي تبليغ فرهنگ ديني بايد توسط نشام اقتصادي تامين شود.
وي با بيان اينكه تبيين و تعيين شيوه و مدلي كه براساس آن نظام اقتصادي سخت افزار نظام فرهنگي را تامين كند نيز بر عهده نظام فرهنگي است اظهار داشت:رشد اقتصاد فرهنگ با رشد اقتصادي و رشد فرهنگ ملازم است و در واقع رشد اقتصادهاي كشاورزي صنعتي و تجاري بايد تابعي از رشد اقتصاد فرهنگ باشد چرا كه تعامل اين دو يك هم افزايي با ارزش و راهبردي در جامعه ايجاد ميكند.
*وقف به عنوان زير سيستم محوري نظام اقتصادي
ناظمي با بيان اينكه وقف در نظام فعلي اقتصاد ما موضوعيت ندارد و خارج از آن قرار گرفته است گفت: با توجه به اصل توليد حداكثر و مصرف متعادل، وقف ميتواند نقش زير سيستم اصلي و محوري در كلان سيستم فرهنگ اقتصادي اسلام بازي كند.
وي با اشاره به اينكه نظام ماليات براي تامين هزينههاي عمومي مردم از غرب اقتباس شده است و در دين اسلام نيز سه عنصر خمس، زكات و وقف وجود دارد گفت:نميتوان هر دوي اين نظامها را اصل گرفت و به هر دو به يك شدت عمل كرد و بايد اين مساله در نظام اقتصادي حل شود.
وي افزود: با توجه به اينكه نميتوان از مال غير و مال حرام وقف كرد، اگر در نظام اقتصادي ما معيار ارزش و تاثير يك بنگاه يا فرد به ميزان وقف آن بازگردد، آنگاه مساله تامين متعادل نيازها پياده ميشود.
ناظمي با بيان اينكه بعضي از بزرگان كشور كه صاحب درآمد بالايي هستند ميتوانند براي الگو سازي در اين زمينه پيشقدم شوند اظهار داشت: يكي از اساتيد دانشگاه كه مبدع يك فنآوري جديد بود، درآمدهاي حاصل از اين فنآوري را براي پژوهش در همان زمينه وقف كرد.
وي تصريح كرد: در بعضي كشورها مانند ژاپن متناظر يا مشابه چنين چيزي عمل ميشود و يك كارآفرين به دنبال اين نيست كه همه درآمد او صرف مصارف شخصي خودش بشود و به همين دليل كساني مشابه سوپر سرمايهداران آمريكايي مثل راكفلر يافت نميشود.
اين كارشناس اقتصادي افزود: با وجودي كه وقف زيرسيستم محوري اقتصاد كشورهاي اسلامي نيست اما تاثيرات جدي و قابل توجهي حتي با مخالفت حاكميتها در اين كشورها گذاشته است.
وي با بيان اينكه جايگاه مديريت وقف تنها در رابطه با ولايت تعريف ميشود گفت: تنها كسي كه اجازه تغيير و تحول در وقف دارد ولي فقيه است و به همين دليل اين رفتار اقتصادي تبديل به يك رفتار عبادي ميشود به مانند خواب كه يك فعاليت طبيعي است و در ماه رمضان عبادت محسوب ميشود و بايد به سمتي برويم كه همه فعاليتهاي طبيعي ما هويت عبادي به خود بگيرد.