این جملات بخشی از واکنش دکتر حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان نسبت به گشت نامحسوس ارشاد و مقابله با بحث کشف حجاب تعمدی در اتوموبیل ها است. موضوع مهمی که این روزها تیتر یک بسیاری از رسانه ها در حوزه اجتماعی گشته و حساسیت و اهمیت آن تا بدان جا رسیده که حتی رئیس جمهور نیز در این رابطه موضع گیری کرده است. مسلماً اظهار نظر و بررسی مقولاتی این چنینی که هم بار فرهنگی، هم امنیتی-اجتماعی و … را با خود به همراه دارد می بایست با حساسیت و وسواس بیشتری صورت پذیرد. بی شک بیان سلیقه و تصمیمات خلق الساعه و هیجانی در این رابطه بزرگترین آسیب را به رفتارهای فرهنگی در سطح اجتماع وارد می سازد. که می بایست با دقت بیشتری مورد نقد و نظر قرا گیرد. به عنوان مثال یکی از دغدغه های اساسی که این روزها در ارتباط با این طرح عنوان گردیده است سواستفاده افرادی در قالب گشت نامحسوس از مردم بود. در همین رابطه نیروی انتظامی عنوان کرده این مأموران همان نیروهای رسمی انتظامی هستند که در زمان بعد از کار گزارشهای خود را ارائه میدهند. در این رابطه به هیچ عنوان بحث برخورد نیست بلکه بحث گزارش از طریق مبادی رسمی و افراد رسمی به یک نهاد رسمی و قانونی صورت میگیرد. نیروهایی که حق ورود عملیاتی را نداشته و اگر فردی جلوی کسی را بهعنوان پلیس نامحسوس گرفت می تواند فوراً با پلیس 110 تماس بگیرد. امری که نشان از تلاش نیروی انتظامی برای جلوگیری از بی قانونی در این راستا تعریف گردیده است. با این وجود هنوز موضوع گشت نامحسوس یک جنجال بزرگ رسانه ای به همراه دارد و برای عده ای هنوز کلیت این موضوع زیر سوال است که البته تحریکات رسانههای غربی و یا رسانههای فارسیزبان وابسته به ارگانهای رسمی غربی و … نیز در این رابطه بی تأثیر نبوده است. فارغ از هیجانات اجتماعی و رسانه ای که در این راستا مطرح شده است توجه به یک موضوع اهمیت دارد. به هر حال حجاب یک موضوع فرهنگی است که می بایست با تذکر، آموزش، فرهنگ سازی، مدیریت رفتار و از همه مهمتر بهره گیری از واجب شرعی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه توسعه یابد. فارغ از این که بخواهم نسبت به طرح گشت نامحسوس موضع مثبت و یا منفی داشته باشم چند سوال ذهن انسان را به سختی مشغول می سازد. به راستی تا چه میزان در همین رابطه از ابزارهای فرهنگی و آموزشی به صورت اثربخش استفاده گردیده است؟ یا اینکه نهادهای متولی ترویج امر به معروف و نهی از منکر در جامعه تا چه حد در این رابطه طرح های عملیاتی موثر داشته اند؟ به عنوان مثال در همین راستا نکته ای که از سوی یک مقام مسوول ناجا مطرح گردید بسیار تأمل برانگیز است که؛ ۲۶ نهاد در حوزه حجاب مسوول است که هیچ کدام به وظایفشان عمل نمی کند و تنها ناجا فعال است. موضوع حجاب که با سلامت نظام خانواده و اجتماع سر و کار دارد با مباحث سیاسی متفاوت است که بخواهد دستاویز تبلیغاتی جناح های سیاسی قرار گیرد. امروز بحث حجاب خصوصاً در کلان شهر تهران دیگر از بی حجابی و یا بد حجابی گذشته است. متأسفانه در برخی از نقاط چنان دست و دل بازی رفتاری و ولنگاری اجتماعی صورت می پذیرد که شاید مورد مشابه آن در کشورهای غربی هم کمتر پیدا شود. تبرج، بی بند و باری، کشف حجاب، سگ بازی و مواردی از این دست زیبنده ی جامعه ی اسلامی نیست. نکته ی مهمی که در ارتباط با بحث حجاب وجود دارد این است که دیگر قباحت بی حجابی برای برخی به صورت کامل ریخته است. تا جایی که برای هر گونه ولنگاری و برهنگی خط قرمزی قائل نیستند. فرض بفرمایید گشت نامحسوس توفیقات بسیاری در کنترل بی حجابی و یا بد حجابی در اماکن عمومی به دست آورد(که بسیار بعید است)، با بی حجابی عده ی بسیاری از مردمان همین سرزمین در شبکه های اجتماعی چه می کنند؟ آیا تصاویر همین شبکه های اجتماعی که بسیار فراتر از ذهن انسان است خود عامل توسعه ی بی حیایی در جامعه نمی گردد؟ این مسأله می بایست به صورت کاملاً سیستمی و با در نظر گرفتن مجموعه ای از عوامل مورد بررسی قرار گیرد. هر چند به شخصه معتقدم که “حجاب” مقوله ای فرهنگی است ولی “بی حجابی” هم جرم اجتماعی است. و در ارتباط با جرم گاهی نیاز به برخوردهای قهری هم داریم. ولی نکته ی اساسی این است که وظیفه ی اصلی نهادهای مربوط در این راستا قبل از مچ گیری و برخودهای قهری پیشگیری است. به نظر می رسد طرح گشت نامحسوس نیت خوبی برای ایجاد امنیت اجتماعی دارد اما آیا در عمل هم این اتفاق شدنی است؟ نتیجه ی برخورد سال های قبل با بی حجابی و یا مانتوها و شلوارهای کوتاه در جامعه چه بود؟ بی شک اگر آن طرح ها جواب می داد اکنون شاهد اینگونه بی حیایی ها در برخی از نقاط کشور نبودیم که بخواهیم گشت نامحسوس داشته باشیم. بنا به حدیث امام صادق(ع) اگر حیا و عفاف از جامعه رخت برکند به دنبال آن ایمان انسان ها نیز خواهد رفت. شاید مهمتر از بحث حجاب بحث حیا باشد که باور درونی انسان از خویشتن داری و پرهیز از دست و دل بازی های غیر اخلاقی است. پس صحبت در این رابطه بسیار فراتر از نگاه های خام و سطحی خواهد بود. ما در همین زمینه تا به حال کار فرهنگی و هزینه هم بسیار کردیم اما نکته قابل تأمل آن است که بسیاری از این فعالیت ها بدون اثر بخشی بوده است. که شاید یکی از مهمترین دلایل آن دولتی و نه مردمی بودن چنین طرح های فرمالیته و بیلان محور بوده است. حتی متأسفانه در برخی موارد مثل جشنواره ها و شوهای مد و لباس علی رغم هزینه های گزاف شاید اثرات منفی و معکوس هم به همراه داشته است.
سخن پایانی این که امروز روح حجاب و حیا در جامعه و اماکن عمومی نامحسوس است! پس فرای مثبت و یا منفی انگاشتن این طرح هم اینکه نیروی انتظامی نسبت به بحث حجاب در جامعه موج جدیدی از حساسیت را ایجاد کرده است اتفاق خوبی است. اما باید توجه داشت که باور به حیا، حجاب درونی و خویشتن داری و به دنبال آن سلامت اجتماعی بر این امر تقدم دارد. باید مراجع ذیصلاح فرهنگی با مدد گرفتن از نهادهای مردم نهاد با ترویج روحیه ی حیا و ایمان و توسعه ی امر به معروف و نهی از منکر در جامعه قبل از هر چیز باور به این واجب دینی را در جامعه ایجاد نمایند تا دیگر نیازی به گشت نامحسوس هم نداشته باشیم.
منبع: روزنامه رسالت مورخ 12 اردیبهشت 95 شماره 8651
http://www.resalat-news.com/Fa/?code=228393