هر چه به زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نزدیک تر می شویم حداقل در فضای رسانه های دیداری، شنیداری، مجازی و مکتوب فرآیند تبلیغات، اظهارنظرها و هیجانات انتخاباتی بیشتر و پرشورتر می شود. در این میان وعده های جور واجوری هم متولد می شود. که این پدیده از گذشته رسم دیرین انتخابات ریاست جمهوری بوده و کماکان نیز هست.
این امر را هم به خوبی تجربه کرده ایم که خیلی از وعده های انتخاباتی در عمل و بعد از به قدرت رسیدن کاندیداها رنگ واقعیت به خود نمی گیرند و یا اینکه اصلاً در حوزه صلاحیت و اختیارات رئیس جمهور نیست. به عنوان مثال یکی از کاندیداها به رابطه با آمریکا اشاراتی کرده بود بدون هیچ اشاره ای به اجازه و نظر رهبر معظم انقلاب. خوب این یعنی یک اظهار نظر بی اساس!
شاهد این ادعا هم اینجاست که در مسأله ارتباط با آمریکا در بین رؤسای جمهور قبل وحدت نظر وجود نداشت ولی اتفاقی که افتاد همان چیزی بود که حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری از اول بر آن تأکید داشتند. و این یعنی آقای رئیس جمهور در این مسأله نمی تواند نقش قابل توجهی داشته باشد. که متأسفانه آقای کاندیدا هیچ اشاره ای به این نکته مهم نکرده بود. مثال های دیگر از این جنس فراوان وجود دارد که من و شما بسیار دیده و یا شنیده ایم.
اما نکته قابل توجه در اظهار نظرهای اخیر، مباحث مربوط به مسائل اقتصادی است. مسلماً با توجه به تورم، مسائل مربوط به تحریم ها، بازار نابسامان سکه و ارز و در یک کلام نابسامانی اوضاع اقتصادی کشور مهمترین مشکل مردم در زمینه های اقتصادی جلوه گری می کند. که بیشتر کارشناسان نیز بر آن اشتراک نظر دارند. کاندیداها هم که به خوبی بر این امر وقوف دارند بیشترین تبلیغ خود را در عرصه اقتصادی و با شعارهایی در این زمینه انجام می دهند. به بیان دیگر برخی آقایان داوطلب وطرفدارانشان شعارهایی با موضوع حماسه اقتصادی سر می دهند تا از قِبَل آن حماسه سیاسی به نفع آن ها رقم بخورد.
به عنوان مثال به این اظهار نظرها دقت کنید: «تورم و گرانی در شش ماه اول دولتم مهار خواهد شد»، «ظرف دو سال ثبات اقتصادی و آرامش و سامان به اقتصاد محقق شود»، «در یک دوره صد روزه گرانی ها را کنترل می کنم»، «ما باید به سمتی پیش برویم که علاوه بر مهار تورم، شاهد تورم منفی در کشور باشیم» و… هرچند در این بین برخی اظهار نظرها منطقی تر و با نگاه عملیاتی به نظر می رسد ول
اکثرصحبت ها به گونه ای می باشد که به نظر لازم است در ارتباط با آن هاچند نکته اساسی بیان گردد:
اول: این که امروز مسائل اقتصادی در رأس همه مشکلات کشور است و به تعبیر ساده تر، اقتصادِ کشور”بیمار اورژانسی” است، شکی نیست. ولی باید به این نکته اساسی توجه داشت که راه حل مسائل اقتصادی تنها در حوزه اقتصاد نیست. مسیر حل بسیاری از بحران های اقتصادی کشور از حوزه سیاست و یا حتی فرهنگ عبور می کند.
دوم: برخی از اظهار نظرها چنان ساده انگارانه اند که به نظر می رسد گوینده ی آن یا واقعاً از مسائل اقتصادی و معظل تورم شناختی ندارد و یا اینکه صرفاً به این جریان ها و اتفاقات نگاه تبلیغاتی دارد که بعد از اعلام نتایج انتخابات دیگر با آن سر وکاری ندارد. که در هر دو صورت اتفاق ناخوشایندی است.
سوم: برخی از تعابیر بسیار آزار دهنده است. بعضاً اظهارنظرهایی می شود که با شأن مردم ایران همخوانی ندارد. بر اساس قانون اساسی اقتصاد در کشور ما تنها وسیله ای است برای دستیابی به تعالی، رشد و ارتقای معنویت. در مقدمه قانون اساسي كل اقتصاد وسيله فرض شده است و نه هدف. وسيله اي كه هدفي فراتر از خود را دنبال مي كند. پس، از وسيله انتظاري جز كارآيي بهتر در راه وصول به هدف نمي توان داشت. متأسفانه برخی به مسائل اقتصادی در جریان تبلیغات به گونه ای نگاه می کنند که انسان احساس می کند این تنها یک نگاه ابزاری است که به وسیله آن می خواهند آرای مردمی را به نفع خود درآورند یا به گونه ای سخن می گویند که گویی مردم فقط زبان پول و نان را می شناسند ولاغیر. متأسفانه برخی افراد به صورتی حرف می زنند که به نظر می رسد از این نکته حساس غافل شده اند.
چهارم: برخی از اظهار نظرهای اقتصادی نشان دهنده عدم اطلاع کافی از اقتصاد و همچنین دست کم گرفتن مشکلات جاری ناشی از آن است. به بیان دیگر در تبلیغات بعضاً به مسائلی اشاره می شود که بیشتر انسان احساس می کند طرف مقابل دارد آرزوی خود را بیان می کند به جای آن که یک برنامه مدون و عملیاتی ارائه دهد. مگر کنترل نظام های اقتصادی به این راحتی است که در مدت زمان کوتاهی بتوان از پس انجام آن برآمد. لذا ضرورت دارد اگر قرار است این آقایان در این راستا اظهار نظر کنند ضمن مشاوره با متخصصین بیشتر راه کار عملیاتی و راه حل علمی مبتنی بر یک فرآیند طراحی شده و کارشناسی ارائه دهند نه تیتری با چند کلید واژه برای رسانه ها.
پنجم: اسم نمی آورم. ولی لطفاً به ادبیات گفتاری برخی از داوطلبان محترم با دقت بیشتری توجه کنید. انگار مسئول تبلیغاتی ستاد ایشان این گونه طراحی کرده است که آقای کاندیدا برخی واژگان اقتصادی را با ضمیمه بازه های زمانی خاص به گونه ای ذکر کند که بلافاصله تیتر رسانه ها شود. برای همین شاهد هستیم که فلان اظهار نظر کاندیدای خاص در تعداد زیادی از رسانه ها با یک تیتر مشابه درج شده است. و این یعنی خواست مسئول رسانه ای ستاد تبلیغاتی کاندیدا به نحو احسن محقق شده است. که قاعدتاً این رویه نیازمند بازنگری و تجدید نظر است.
سخن پایانی اینکه تبلیغات در جریان انتخابات ریاست جمهوری نقش بسیار مهم و تعیین کننده ای دارد. تا بدان جا که معتقدم شیوه و فرآیند تبلیغات کاندیدای پیروز و رقبا در نتیجه نهایی دو دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری نقشی اساسی داشته است. اما نباید از این نکته مهم غافل شد که قاعده تبلیغات برای کاندیدهای ریاست جمهوری در ایران دارای منشور اخلاقی خاص و مبتنی بر ارزش های انقلاب و اسلام است که با ارزشهای تبلیغاتی کشورهای غربی کاملاً متفاوت و متضاد است.
در اینجا نباید هدف تبلیغات رأی آوردن باشد بلکه هدف کمک به مردم در فرآیند تصمیم گیری مناسب و صحیح است. از این رو به تعبیر مقام معظم رهبری کاندیدای ریاست جمهوری ما به نفی رقبا نمی پردازد بلکه در مقام اثبات خود برمی آید. لذا هدف اصلی کاندیداها در تبلیغات باید آگاهی بخشی صادقانه و هنرمندانه به مردم برای اخذ یک تصمیم صحیح و کمک به انتخاب گزینه برتر باشد. که پیش نیاز تحقق این امر ارائه برنامه های عملیاتی مبتنی بر مطالعات کارشناسی و علمی است.
* الف
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۳۷
کد مطلب: 189552
http://alef.ir/vdchmwnzi23n6md.tft2.html?189552