پُست دکترای اقتصاد ایران

اقتصاد ایران و پدیده های آن با تمام الگوهای اقتصادی دنیا فرق دارد. اصلاً یک رشته دانشگاهی خاص لازم دارد آن هم در مقطع پسادکترا. باور کنید بدون اغراق می گویم باید دانشکده ای ویژه داشته باشیم که در آن اساتید، دانشجویان و پژوهشگران حوزه های مالی و اقتصادی سال ها بنشینند و کاملاً اقتضایی مطالعه کنند شاید بتوانند رفتار اقتصادی مردم و پدیده های اقتصاد ایران را کشف کنند. این اقتصاد از بسیاری شاخص های علمی که در تمام نقاط دنیا رایج است پیروی نمی کند. مثلاً اگر آمریکا کارشکنی ها و تحریم هایش را علیه ایران سنگین تر کند و یا قطعنامه ای ضد ایرانی به تصویب برساند نرخ دلار بالا می رود و گران تر از همیشه می گردد. حال اگر در ایالات متحده کرونا رکورد می زند و اغتشاشات و اعتراضات ضد نژادپرستانۀ خیابانی راه می افتد باز همین اتفاق می افتد و دلار روند صعودی اش را حفظ می کند! اگر محصولی به یکباره در بازار قیمتش دو برابر شود در تمام دنیا مردم آن کالا را تحریم می کنند، اما رفتار مصرف کننده ایرانی به گونه ای متفاوت است. آن ها برای خرید همان محصولِ چند برابر قیمت صف می بندند، مسابقه می دهند، بیشتر می خرند و حتی در خانه هایشان احتکار می کنند. بد نیست نیم نگاهی هم به بازار سرمایه بیاندازید. در حالی که همه دنیا به دلیل شیوع همه گیری کرونا شاهد روند نزولی تابلوهای بورس خود بودند کشور ما دوران طلایی و بالانشینی حداکثری این بازار را تجربه کرد و اکنون بعد از مدت چند ماه دقیقاً عکس این امر رخ داده و روند نزولی مستمر با شیبی تند بر جان بورس افتاده و گلوی آن را رها نمی کند.

خلاصه اتفاقات بسیار عجیبی در اقتصاد کشور رقم می خورد که در بسیاری موارد برایش دلیل منطقی و علمی نمی توان یافت. شاید عواملی مثل رانت ها، قاچاق، دست های پشت پرده، ژن های خوب، آقازاده ها، بچه های بالا و موارد دیگری از این دست اثری بسیار فراتر از تصور ما بر اقتصاد کشور دارند که از آن بی خبریم! به این موارد قیمت طلا و سکه را هم می توان اضافه کرد. نرخ طلا و سکه در سال های اخیر که دوره ای طولانی هم نیست بیش از ده برابر افزایش یافته است. نکته قابل توجه اینجاست که در بسیاری موارد که حتی شاهد کاهش نرخ طلای جهانی بودیم ولی قیمت طلا و خصوصاً سکه باز هم در کشور افزایش یافته است و این از همان موارد استثناست که در ابتدای همین نوشتار خدمتتان عرض کردم. یک روز می گویند حباب دارد، روزی دیگر از سلطان سکه و طلا سخن می گویند، دوره ای پیش فروش سکه انجام می شود و گاهی خود بانک مرکزی رسماً وارد بازار می شود تا کنترل کار را در دست بگیرد. شاید با این اقدامات در زمانی خیلی کوتاه هم شاهد اثرات مثبتی بودیم ولی این روند هرگز به ثبات و تعادل لازم نرسیده است. به همه این موارد حجم عظیم طلاهای خانگی را هم اضافه کنید که به عنوان یک ظرفیت بالقوه سال هاست معطل مانده است و مردم به دلیل غیر قابل پیش بینی بودن اقتصاد کشور حتی جرأت نمی کنند حرف آن را به میان بیاورند. سال هاست همه پذیرفته ایم که اقتصاد کشور بیمار است و بحث درمان آن در اولویت قرار دارد. نشان به آن نشان که چندین سال پیاپی رهبر معظم انقلاب عناوین اقتصادی را انتخاب می کنند تا شاید توجه دولت، مردم و همه ارکان کشور را به این مهم بیشتر جلب کنند که متأسفانه علیرغم اتفاقات مثبتی که کمابیش شاهد بودیم آن چه شایسته مردم و نظام اسلامی است هنوز در حوزه اقتصادی و معیشت مردم تحقق نیافته است.

منبع: هفته نامه نخست، مورخ پنجشنبه 10 مهر 1399، شماره 832

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *