پیوند مهندسی و مديريت تكنولوژي

چكيده: مهمترین تفاوت دنیاى امروز با دیروز سرعت تحولات تکنولوژیک می باشد. وبه قول بزرگي؛ “تنها چيزي كه ثابت است تغيير می باشد”. تکنولوژى هاى جدیدى ظهور مى کنند و عرصه ي فعاليت هاي اجتماعي، صنعتي و اقتصادي را به شدت تحت الشعاع قرار مي دهند. امروزه اگر بخواهیم سازمان هاى کارى مؤثر ایجاد و فناورى آن را حذف کنیم مانند آن است که به آینده پشت کرده باشیم.(فیضی، طاهره) از این رو ضروری است با پیوند اصول و مبانی مهندسی و مدیریت تکنولوژی زمینه ی رشد صنعتی و اقتصادی در جوامع فراهم می گردد.

مقدمه
مديريت مهمترين فعاليت بشري است. وظيفه ي اصلي مديران در تمام سطوح وهمه ي نهادهاي اجتماعي اين است كه محيطي را طراحي كنند كه اعضاي سازمان بتوانند با فعاليت و همكاري گروهي در آن به اهداف معين خود دست يابند.(كونتز، هارولد) سازمان و مديريت لازم و ملزوم يكديگرند. همه ي سازمان هاي رسمي براي استمرار و تداوم فعاليت خود به مديريت نياز دارند. (فيضي، طاهره) و تکنولوژى اصلى ترین عامل تولید ثروت است و ثروت چیزى بیشتر از پول است. مى توان گفت مدیریت سیستمى است که بکارگیرى تکنولوژى را ممکن مى سازد و شامل مسؤولیتى است که این فعالیت ها را در راستاى خدمت به بشر و برآورده ساختن نیازهاى مشترى قرار مى دهد. يكي از وظايف اساسي مديران حداكثر بهره وري از حداقل امكانات موجود است. مدیریت تکنولوژى مدیران را در تلاش هایشان براى بهبود بهره ورى، افزایش اثربخشى و تقویت جایگاه رقابتى هدایت مى کند.

تعريف لغوي و مفهومی تكنولوژي
«دانش فني» در اصل، ترجمه كلمه تكنولوژي مي باشد كه ريشه انگليسي دارد. واژه تكنولوژي در واقع  از اوائل سال 1700 ميلادي ابداع شد، و تنها در ظرف پنجاه سال همه گير گرديد. خود واژه تكنولوژي به لحاظ مفومي از گويايي لازم برخوردار است، و مشتمل بر دو كلمه ” تكنو” به معناي رمز و راز مهارت هاي صنعت گري  و ” لوژي ”  به معني دانش سازمان يافته ، سيستماتيك ، و هدفمند است. همچنين در بيان مفهوم تكنولوژي در سال 1974 داريم: تكنولوژي به معني كاربرد سيستماتيك عام، يا ساير دانش هاي سازماندهي شده براي وظايف علمي مي‎باشد.( نظرية كالبرايت)

عوامل تشكيل دهنده ي تكنولوژي
براي دستيابي به تكنولوژي، لازم است بر مجموع عوامل تشكيل دهنده آن دست يابيم. تكنولوژي، مفهومي بسيار وسيع تر از ماشين آلات و تجهيزات دارد و انواع و اجزاي گوناگوني را در بر مي گيرد. از آن جا كه عمليات يك مجموعه بر هم اثر مي گذارند، انواع تكنولوژي هاي مورد استفاده در مجموعه نيز، بر نتايج حاصل از يكديگر اثر مي گذارند و هماهنگي بين اين تكنولوژي ها لازم است تا سازمان به كارآيي و اثربخشي مطلوب دست يابد. پيشرفت نامتناسب در يك جزء از اجزاي يك تكنولوژي، به علت ناهماهنگي با اجزاي ديگر موجب كسب نتيجه دلخواه نمي شود. تكنولوژي متشكل از موارد زير است:
1- تكنولوژي متبلور شده در دست و ذهن انسان به صورت نيروي متخصص و كاربردي.
2- تكنولوژي متبلورشده در ابزار توليد.
3- تكنولوژي مكتوب به صورت نوشته هاي علمي و اسناد و مدارك و طرح و نقشه و … .

طبقه‎بندي انواع تكنولوژي
تكنولوژي را مي توان براساس پارامترهاي متفاوت طبقه بندي كرد. براي بهره گيري كارآمد مديريت از تكنولوژي هاي متفاوت، پيشرفته و مدرن، مديريت تكنولوژي موظف است ضمن شناخت ابعاد مختلف تكنولوژي و ميزان تأثير گذاري آن در عرصه هاي مختلف اقدام به برنامه ريزي جهت نگهداري، رشد و توسعه تكنولوژي هاي مورد نظر بنمايد. با عنايت بدين مطالب تكنولوژي را مي توان براساس موارد زير طبقه بندي نمود:
جدول شماره 1:  طبقه بندي تكنولوژي

جدول شماره 1:  طبقه بندي تكنولوژي

رديف

اساس طبقه بندي تكنولوژي

انواع تكنولوژي

1

2

3

4

5

6

1

توانائي ها

تكنولوژي كاربرد و بهره برداري

تكنولوژي مونتاژ

تكنولوژي طراحي و ساخت

توان تحقيقات پايه

تكنولوژي كپيسازي و اقتباس

توان تكنولوژيهاي

جديد

2

مبدأ تكنولوژي

تكنولوژي وارداتي

تكنولوژي بومي وسنتي

تكنولوژيهاي تركيبي

     

3

پيچيدگي

تكنولوژي قابل جذب

تكنولوژي غيرقابل جذب

       

4

كاربري- سرمايهبري

تكنولوژي كاربر

تكنولوژي سرمايهبر

       

5

طول عمر

دورة عرضه يا معرفي تكنولوژي

دورة انتشار تكنولوژي

اشباع شدن تكنولوژي

تنزل و منسوخ شدن تكنولوژي

   

6

ماهيت تكنولوژي

نرم افزار تكنولوژي

سخت افزار تكنولوژي

       

مديريت تكنولوژي
مديريت تكنولوژي يك حوزه‌ي بين‌رشته‌اي است كه با طرح‌ريزي، توسعه و پياده‌سازي توانمندي‌هاي تكنولوژيك براي شكل دادن و تحقق اهداف استراتژيك و عملياتي يك سازمان سروكار دارد.(شوراي تحقيقات ملي آمريكا). مديريت تكنولوژي بر بسياري از اجزاء كاركردي سازمان همچون تحقيق و توسعه، طراحي، توليد، بازاريابي، مالي، پرسنلي، و اطلاع‌رساني تأثير مي‌گذارد.مديريت تكنولوژي، در واقع مديريت سيستمي است كه خلق، كسب، و به‌كارگيري تكنولوژي را ممكن مي‌سازد و شامل مسووليتي است كه اين فعاليت‌ها را در راستاي خدمت به بشر و برآورده ساختن نيازهاي مشتري قرار مي‌دهد. تحقيق، اختراع، و توسعه، اساسي‌ترين مولفه‌هاي خلق تكنولوژي و وقوع پيشرفت‌هاي تكنولوژيك هستند. اما در مسير توليد ثروت، مولفه‌ي مهم‌تري نيز وجود دارد كه همان به‌كارگيري يا تجاري‌سازي تكنولوژي است. هر چند در مبحث مديريت تكنولوژي فرض براين است كه تكنولوژي مهم‌‌ترين عامل در سيستم توليد ثروت است ولي عوامل ديگري نيز در اين سيستم دخيل هستند. مثلاً، تشكيل سرمايه و سرمايه‌گذاري، نقش مهمي در رشد اقتصادي ايفا مي‌كنند. نيروي كار، عامل موثر ديگري در رشد اقتصادي است. ملاحظات اجتماعي، سياسي و محيطي نيز برفرايند توليد ثروت تأثير مي‌گذارند. در مبحث مديريت تكنولوژي با تكنولوژي به‌عنوان بذر اوليه‌‌ي توليد ثروت برخورد مي‌شود. با پرورش صحيح و محيط مناسب، اين بذر اوليه به درخت تنومندي تبديل مي‌شود. ساير عوامل موثر در توليد ثروت ـ شامل سرمايه، نيروي كار، منابع طبيعي، سياست‌هاي عمومي، و غيره ـ در واقع محيط حاصل خيز و ساير مايحتاج اين گياه را تشكيل مي‌دهند. هر يك از اين عوامل، داراي رشته‌ي تخصصي و آموزش‌ها و پژوهش‌هاي خاص خود هستند.

مديريت تكنولوژي در سطح ملي
تعريف تكنولوژي در سطح ملي، مجموعه‎اي از توان‎ها براي توليد محصول يا صنعتي‎شدن است هدف كاربرد آن مي‎تواند نيل به توسعه اقتصادي و بالا‎بردن توان رقابتي، رفاه عمومي، قابليت دفاعي و رزمي‎، بهره‎برداري صحيح از منابع طبيعي و حفظ محيط زيست و همچنين ارتقاي فرهنگ روابط و ساختارهاي اجتماعي مي‎باشد. این مدیریت در سطح ملى بیشتر بر نقش سیاست هاى عمومى در پیشبرد علم و تکنولوژى متمرکز است و تأثیرات کلى تکنولوژى بر جامعه و به ویژه نقش آن در توسعه اقتصادى پایدار را مورد بحث قرار مى دهد. سیاست هاى تکنولوژى در سطح دولت و سازمان در واقع چارچوبى براى استفاده از تغییرات تکنولوژیک در جهت منافع جامعه و کارکنان سازمان هستند. از دیدگاه کلان، مدیریت تکنولوژی به تعریف کلی‌تری همچون تعریف زیر نیاز دارد:”حوزه‌ای از دانش که با تعیین و اجرای سیاست‌های لازم برای توسعه و به‌کارگیری تکنولوژی، و طبیعت سروکار دارد و هدف آن، ترغیب نوآوری، ایجاد رشد اقتصادی، و رواج کاربرد مسوولانه‌ی تکنولوژی برای رفاه بشر است.”(فوجی کاوا،2004)

نقش مديريت در افزايش سطح تكنولوژي
مديريت هر مجموعه با تدوين هدف ها، تنظيم برنامه ها و تخصيص منابع، سازماندهي، تامين و پرورش نيروي انساني، ايجاد انگيزش و رهبري و سرانجام، نظارت و ارزيابي فعاليت هاي يك مجموعه در بقا و رشد و تحول آن مجموعه نقش اساسي دارد. تكنولوژي و پيشرفت هدفمند آن، كه از عوامل مهم بقا و رشد يك مجموعه است، نيز تحت تأثير نقش مهم و تعيين كننده مديريت است. نقش مديريت در انتقال و توسعه تكنولوژي فقط در سطح بنگاه ها و مؤسسات اقتصادي، اجتماعي مهم نيست. بلكه مديريت در سطوح مختلف اداره جامعه در انتقال و توسعه تكنولوژي نقش دارد. (رضائیان، علی)

ارزيابي تكنولوژي و كاركردهاي آن
يك ابزار يا چارچوب فكري است كه به درك بهتر نسبت به تكنولوژي و تصميم‌گيري در مورد آن كمك مي‌كند.(فورنل،1992) ارزيابي تكنولوژي بايد به تحليل و ارزيابي نتايج خواسته و ناخواسته، فرصتها و ريسك‌هاي تكنولوژي ها، اعم از تكنولوژيهاي جديد و يا تثبيت يافته بپردازد. شعار TA اين است كه يك تكنولوژي جديد بايد بهتر از تكنولوژي قبلي باشد، در غير اين صورت نيازي به آن نيست. “بهتربودن” هم به جنبه علمي يك تكنولوژي توجه مي‌كند و هم به ابعاد اجتماعي-اقتصادي و زيست‌محيطي. با مطالعه پيشرفت ارزيابي تكنولوژي در شش كشور (ايالات متحده، سوئد، آلمان، انگليس، هلند و فرانسه) هشت اثري كه TA  بايد داشته‌باشد، به شرح ذيل مشخص گرديده است:

جدول شماره 2:  اثرات ارزيابي تكنولوژي (TA)

رديف

جدول شماره 2:  اثرات ارزيابي تكنولوژي (TA)

1

گسترش منابع اطلاعاتي سياستگذاران

2

كمك به سياستگذاري كوتاه‌مدت و ميان‌مدت در قواي مجريه و مقننه

3

كمك به ايجاد و توسعه سياست بلندمدت با ارائه اطلاعات درباره پيشرفت ها .

4

هشدار زودهنگام، با هدف ارائه اطلاعات درباره پيامدهاي نامطلوب احتمالي توسعه تكنولوژيكي.

5

تقويت تصميم‌گيري در مورد تكنولوژي براي اتخاذ استراتژي در رابطه با توسعه تكنولوژيكي.

6

تشخيص، تنظيم و توسعه كاربردهاي تكنولوژيكي مفيد و مطلوب براي جامعه.

7

تشويق عامه مردم به پذيرش تكنولوژي

8

افزايش آگاهي دانشمندان از مسؤوليت اجتماعي خود

تفاوت نگاه مهندسي تكنولوژي با مديريت تكنولوژي
باید شکاف دانش و عملکرد را بین مهندسی و علوم از یک طرف، و بین کسب‌و‌کار، و کشاندن تکنولوژی در قالب محصولات و خدمات به صفحه‌ی بازار، از طرف دیگر به حداقل رساند تا این مقوله به تولید ثروت بی‌انجامد. مهندسان با مؤلفه هاى فیزیکى تکنولوژى سر و کار دارند ولى باید بتوانند تکنولوژى را با سیستم هاى اقتصادى و بازار مرتبط سازند. مدیران نیز باید بتوانند پیامدهاى تکنولوژى را براى کسب و کار خود پیش بینى کنند.مهمترین دلایل توجه به مدیریت تکنولوژى در دنیاى کنونى عبارتند از؛ سرعت گرفتن تحولات تکنولوژیک، تغییر در قلمرو، تغییر در رقابت و شکل گیرى بلوک هاى تجارى. بررسی‌ها نشان داده‌اند که اکثر مهندسان و مدیران صرفاً به ابعاد عملیاتی و نتایج کوتاه‌مدت توجه دارند و به مقولات استراتژیک بی‌توجه هستند. این کوته‌بینی موجب شده است که تأثیرات اقدامات امروز خود را بر آینده‌‌ی سازمان نادیده بگیرند. مدیریت تکنولوژی با تأکید بر اهداف استراتژیک سازمان، به حذف این نارسایی از سیستم مدیریت کمک می‌کند. مدیریت تکنولوژی، مدیران را در تلاش‌هایشان برای بهبود بهره‌وری، افزایش اثربخشی، و تقویت جایگاه رقابتی بنگاه هدایت می‌کند.(فورنل،1992)

گستره ي عملياتي مهندسی ومديريت تكنولوژي
مديريت تكنولوژي داراي ابعاد ملي، سازماني و فردي است. ابعاد عملياتي با فعاليت‌هاي روزمره‌ي سازمان سروكار دارند و ابعاد استراتژيك بر موضوعات بلندمدت متمركز هستند. بررسي‌ها نشان داده‌اند كه اكثر مهندسان و مديران صرفاً به ابعاد عملياتي و نتايج كوتاه‌مدت توجه دارند و به مقولات استراتژيك بي‌توجه هستند. اين كوته‌بيني موجب شده است كه تأثيرات اقدامات امروز خود را بر آينده‌‌ي سازمان ناديده بگيرند. مديريت تكنولوژي با تأكيد بر اهداف استراتژيك سازمان، به حذف اين نارسايي از سيستم مديريت كمك مي‌كند. در گزارش شوراي ملي تحقيقات آمریکا كه در سال 1987 منتشر گرديد، پيشنهاد شده بود كه بايد شكاف دانش و عملكرد را بين مهندسي و علوم از يك طرف، و بين كسب‌و‌كار، و كشاندن تكنولوژي در قالب محصولات و خدمات به صفحه‌ي بازار، به توليد ثروت برطرف گردد. به نظر مي‌رسد كه در پارادايم‌هاي مهندسی وصنعتي، سياست‌هاي دولتي، و نهادهاي آموزشي، ارتباط بين تكنولوژي و كسب‌وكار ناديده گرفته شده است.  علاوه‌براين، معلوم شده بود كه به برنامه‌هاي آموزشي دست اولي نياز است كه مديران و مهندسان را براي برخورد با تحولات تكنولوژيك و نفوذ در بازارهاي جهاني آماده سازد. روش هاي جديدي براي تفكر درباره‌ اين برنامه‌ها و محتويات آنها پيشنهاد گرديد. مديريت تكنولوژي، رشته‌هاي ناظر بر خلق تكنولوژي را به رشته‌هاي ناظر بر تبديل تكنولوژي به ثروت پيوند مي‌زند.

كاربردهاي تكنولو‍ژي در صنعت:
نقش تکنولوژی در صنعت در سه سطح مطرح شده است:
1- اولین و مهم ترین نقش ،تولید و فرآیند در کارخانجات و صنایع است که کیفیت محصول، هزینه تولید، تجارت و تخصص مورد نیاز ، نیازهای نگهداری ، هزینه مواد و ظرفیت تولید را مشخص می نماید. هم چنین استاندارد بهداشتن و امنیتی ،مسائل محیط داخلی/خارجی را تعیین می کند.
2- دومین تکنولوژی ،تکنولوژی زیر ساخت و تاسیساتی است.که گرمایش، سرمایش، حمل و نقل داخل.بیرون، ارتباطات،اداری،برق، آب ، فاضلاب و سایر را رقم میزند.
3- سومین تکنولوژی ،تکنولوژی محصول است.تکنولوژی محصول عمر یک خط تولید را مشخص می کند.انتخاب، طراحی، ظرفیت فنی و امکانات محصول را تعیین می کند. اگرچه از طرف دیگر کیفیت، قیمت نیز بسیار حیاتی در رابطه با رقبا می باشد.
نتیجه گیری
در ارتباط با مقولات مهندسی و مدیریت تکنولوژی ذکر این مهم ضروری است که باید شکاف دانش و عملکرد را بین مهندسی و علوم از یک طرف، و بین کسب‌و‌کار، و کشاندن تکنولوژی در قالب محصولات و خدمات به صفحه‌ی بازار،  از طرف دیگر به حداقل رساند. از این رو تکنولوژى بذر اولیه تولید ثروت مى باشد که با پرورشى صحیح و محیطى مناسب، این بذر اولیه به درخت تنومندى تبدیل مى شود. (لیانگ،وانگ،2004 )سایر عوامل مؤثر دیگر سبب حاصلخیزتر شدن و برآوردن نیازهاى آن محسوب مى شوند.مهندسی تکنولوژی مترتب بر مسائل فیزیکی تکنولوژی و مدیریت تکنولوژی مترتب بر مقولاتی همچون تأثیر تحولات تکنولوژیک بر مردم، نیازهای آموزشی آنان در ارتباط با تکنولوژی، تأثیر تکنولوژی بر سلامتی و ایمنی، و پیامدهای زیست محیطی تکنولوژی می باشد.

منابع و مآخذ:
1- رضائیان، علی، اصول مدیریت، انتشارات سمت،1386.
2- پور سیف ، عباس ، نظام آموزش و ضرورتهای رشد و توسعه ، نشریه زمینه ، تیرماه 1382
3- شهیدی ، محمد نقی ، موانع اساسی تحقیقات در ایران ، نشریه دانش مدیریت ، 1386
4- عسکری ، مهدی نگرش به مفاهیم بنیادین تحقیق و توسعه ، فصلنامه سیاست علمی و پژوهشی شماره 1 ، تهران ، 1380
5- علی احمدی ، علیرضا ، مدیریت تحقیق تا توسعه تکنولوژی ، مرکز انتشارات علمی دانشگاه آزاد اسلامی ، 1387
6- مومنی ، احمد ، آل آقا ، فربد ، تنگناهای آموزش تکنولوژی در ایران ، مؤسسة مطالعات و برنامه ریزی آموزش سازمان صنایع ایران ، 1372
7- طارق خليل ،ترجمه كامران باقري، مديريت تكنولوژي.
8- عمادي، علي رضا، مکاتب چهارگانه ی مدیریت تکنولوژی، ماهنامه تدبير
9- بوشهري، علي رضا، مديريت تكنولوژي چيست؟، پايگاه اطلاع رساني بنياد ملي نخبگان
10- فیضی، طاهره، مبانی سازمان و مدیریت، انتشارات دانشگاه پیام نور، 1386.

1- Fecikova, I. (2004) “An index method for measurement of technology”, The TQM Magazine, Volume 16, Number 1, 2004, pp. 57 – 66.
12- Liang, C. J. and Wang, W. H. (2004) “technology management: An integrative research of financial services  industry in Taiwan” Jornal of Services Research, Volume 4, Number 1, p. 9.
13- Fornell, C. (1992), “technology management”, Journal of International Marketing, Vol. 56, January, pp. 260ـ 258.
14- http://www.infosanat.com
15- http://www.modiryar.com

 

*منبع: پایگاه اطلاع رسانی معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی آستان قدس رضوی

 

http://dev.aqr.ir/Portal/home/?news/160830/161939/396778/%D9%BE%DB%8C%D9%88%D9%86%D8%AF%20%D9%85%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3%DB%8C%20%D9%88%20%D9%85%D8%AF%DB%8C%D9%80%D8%B1%DB%8C%D9%80%D8%AA%20%D8%AA%DA%A9%D9%86%D9%80%D9%88%D9%84%D9%80%D9%88%DA%98%DB%8C

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *