کارکردهای رسانه در گفتمان سازي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت

 

بر اساس اصول راهبردي و سياست هاي كلي نظام كه از سوي مقام معظم رهبري تعيين مي شود يكي از نيازهاي اساسي كشور براي دستيابي به آينده اي روشن، تببين الگوي اسلامي ايراني پيشرفت و گفتمان سازی آن در جامعه است. براين اساس عوامل متعدد نرم افزاري و سخت افزاري در گفتمان سازي ايفاي نقش خواهند داشت كه يكي از مهمترين اين عوامل رسانه ها مي باشند. (كه دراين بين صدا و سيما داراي نقش ويژه اي خواهد بود.) در چند دهه اخير نقش رسانه ها در هدايت و كنترل افكار عمومي و ايجاد گفتمان اجتماعي به حدي قابل توجه بوده است كه برخي در نگاهي افراطي رسانه ها را هدايتگران اصلي جامعه ذكر كرده و افراد را در برابر خواست هاي رسانه اي تسليم مي دانند. هر چند نظرهاي افراطي در موضوع رسانه قابل قبول نیست اما اين نكته شايد بتواند نقش و اهميت رسانه ها را در زندگي انسان هاي عصر ديجيتال به خوبي نشان دهد. از منظر مقام معظم رهبری، پیشرفت حقيقي مبتنی بر آموزه هاي اسلامی و ایرانی معنا می‌یابد و بدون التزام به این آموزه ها هر الگوی پیشرفتی در خطر لغزیدن به سوی الگوهای توسعه غربی قرار خواهد گرفت. از این‌رو در نگاه معظم له، پیشرفت با مفهوم توسعه غربی و ارزش‌های وابسته به آن متفاوت است. لذا قبل از ورود به بحث کاکرد رسانه در گفتمان سازی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت لازم است مفهوم واژگان ” گفتمان و پیشرفت” به شرح زیر ارائه گردد:

الف: گفتمان: “گفتمان” مفهومي سيال دارد و مانند مفاهيمي از قبيل؛ فرهنگ و جامعه اساساً مبهم است و دستيابي به معنا و چارچوب آن مستلزم بحث پيرامون مفاهيم ديگري مثل ايدئولوژي، ذهن، زبان و… مي باشد .گفتمان مفهومي است كه از آن براي شرح شبكه اي از رفتارها، پندارها و گزاره ها بهره مي برند تا به وسيله آن باورهاي معين يا مجموعه اي از ايده ها درباره يك مفهوم يا موضوعي خاص را بيان نموده و استمرار بخشند تا بدين شكل به آن انگاره ها صورت طبيعي داده و به عنوان “نظرهاي پذيرفتني” معرفي نمايند.
ب: پیشرفت: زماني که می گوییم “پیشرفت” منظور ما کدام پیشرفت، با کدام تفسیر است؟ از نگاه رهبر معظم انقلاب پیشرفت باید مبتنی بر یک نگاه همه جانبه باشد که صرفاً در حوزه ای محدود(مثلاً پیشرفت اقتصادی) تعریف نمی شود. لذا وقتی که از پیشرفت سخن می گوییم باید ابعاد مختلف آن از قبیل؛ آزادی، معنویت، اخلاق، اعتماد به خویشتن و… مورد توجه قرار گیرد. در این راستا یکی از نظریه های مهمی که ریشه در دوران بیداری اسلامی دارد و باید بر اساس آموزه های اسلام ناب تبیین شود نظریه “پیشرفت اسلامی” است که جوهر حقیقت آن رسیدن به سبک زندگی و جامعه اسلامی است.

کارکرد رسانه در فرآیند گفتمان سازی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و حل مشکلات عملیاتی آن
بر اساس فرآیند گفتمان سازی، جزئیات موجود در سبک زندگی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، باید به نقاط مختلف و مویرگ های بسیار دور حیات جامعه برسد تا در یک بازه ی زمانی بلندمدت شاهد تغییر زیرساخت های اجتماعی و در نتیجه نوع زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی خویش باشیم؛ این مباحث ضرورت اهمیت رسانه های متنوع و مختلف را در فرآیند گفتمان سازی نشان می دهد. به بیان دیگر گوناگونی، تنوع و گستردگی و به طور کلی جایگاه ویژه رسانه ها در تنویر افکار عمومی، از جمله ایجاد فضای مناسب برای گفتگو، برخورد سالم و سازنده آرا و نظرات و همچنین اهمیتی که رسانه های گروهی در ارتقاء سطح آگاهی و تعالی فرهنگ و دانش عمومی دارند، بی گمان نقش غیر قابل انکار رسانه ها را بعنوان یکی از مهمترین عوامل پیشبرد الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بیش از پیش نمایان می سازد. براساس مطالعات صورت گرفته حركت به سمت الگوي اسلامي ايراني پيشرفت و گفتمان سازی آن در کشور با مشكلات عملیاتی به شرح جدول زیر مواجه است:

جدول 1: مشکلات عملیاتی فرآیند گفتمان سازی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

ردیف

مشکل عملیاتی

شرح

1

عدم شكل گيري تصويري صحيح و يكسان در ذهن بخش های مختلف

در ذهن بخش های مختلف درگیر در فرآیند گفتمان سازی شامل بخش های؛  1- بخش مدیریتی و سیاسی   2- بخش نخبگانی 3- بخش توده ای، تصویر صحیح و یکسانی از مفهوم گفتمان سازی شکل نگرفته است.

2

فقدان نقشه اي جامع و كلان

برای گفتمان سازی نقشه ای جامع که مفاهیم را مشخص ونحوه عملیاتی نمودن موضوع رامعین نماید دردسترس نیست.

3

عدم قابلیت الگوبرداری

الگوي اسلامي ايراني پيشرفت با توجه به ضرورت تطابق با اقتضائات بومي، جامعيت و در نظر گرفتن تمامي عناصر اثرگذار در آن، و با عنايت به عدم سابقه فكري و برنامه ريزي در اين خصوص، قابل الگوبرداري نيست.

الگوي اسلامي ايراني پيشرفت با توجه به ضرورت تطابق با اقتضائات بومي، جامعيت و در نظر گرفتن تمامي عناصر اثرگذار در آن، و با عنايت به عدم سابقه فكري و برنامه ريزي در اين خصوص، قابل الگوبرداري نيست.
رسانه کارکردهایی دارد که براساس آن‌ها می‌تواند در اجرای گفتمان سازی آنچنان موثر عمل نماید که جانشین دیگری برای آن متصور نیست. ازاین‌روست که امروزه هر طرح فرهنگی حتی اگر سازمان‌ها و نهادهای دیگر متولی اجرای آن باشند برای عملیاتی شدن به رسانه ها نیاز دارند. کارکردهای رسانه در گفتمان سازی و حل مشکلات فوق الذکر را می توان به شرح زیر خلاصه کرد:
1: کارکرد آموزشی: رسانه ها در کنار کارکردهای متعددی چون اطلاع‌رسانی، آگاهی‌بخشی و کارکردهای تفریحی و سرگرمی، کارکرد آموزشی نیز دارند. با توجه به ویژگی‌های خاص رسانه ها  که پیام از طریق آن ها به سهولت در گستره‌ای وسیع و به افراد فراوانی انتقال می‌یابد، در جوامع مختلف سعی شده است از آن برای الگوسازی و آموزش‌های همگانی استفاده شود.
2: کارکرد توزیعی: یکی از کارکردهای اساسی رسانه ها(خصوصاً رسانه های مبتنی بر مدیا) توزیع الگوها و ارزشها‌ در سطح جامعه است. رسانه‌ ها با برنامه‌های متنوع خود و پخش آن‌ها به صورت گسترده و سراسری این امکان را دارد که فرهنگ و گفتمان خاصی را در سطح جامعه و در بین همه افراد جامعه توزیع و ترویج نماید.
۳:کارکرد تعمیم و یکپارچه‌سازی: مهم‌ترین پیامد عمومی شدن یک ارزش و تبدیل شدن آن به گفتمان در جامعه یکپارچه‌سازی و ایجاد انسجام اجتماعی است. زمانی که یک الگو در قالب یک گفتمان عمومیت پیدا کرد و در بین همه افراد جامعه پذیرفته شد، به بخشی از فرهنگ آن جامعه تبدیل می‌شود. در این صورت همه افراد جامعه که آن گفتمان را پذیرفته‌اند منطبق بر ارزش‌های واحدی عمل و زندگی می‌کنند.
۴: کارکرد برجسته‌سازی: یکی از ویژگی‌های رسانه آن است که می‌تواند با تمرکز بر روی یک موضوع آن را به موضوع در خور توجه و اغماض‌ناپذیر تبدیل کند. با توجه به این ویژگی، رسانه ها می‌توانند با تمرکز بر روی یک ارزش فرهنگی آن را به گفتمان همگانی تبدیل نماید. ازاین‌رو این توان را دارد که ارزشی را در نزد مردم جامعه به ارزشی معتبر تبدیل کند.
۵: کارکرد پالایشی: رسانه ها در پالایش الگوهای ارزشی جهت گفتمان سازی بسیار موثرند. آن ها با تبلیغ و ترویج ارزش‌های مورد حمایت، می توانند الگویی را همگانی و به عنوان فرهنگ و گفتمان عمومی تثبیت ‌کنند. حال آنکه ارزش‌های نامقبول را یا مسکوت می‌گذارد تا به فراموشی سپرده شود یا با مذمت کردن آن‌ها از اینکه مردم اقبالی به آن‌ها نشان دهند جلوگیری می‌کند و در نتیجه از تثبیت و تداوم آن‌ها در جامعه ممانعت می‌نمایند.
۶: کارکرد جامعه‌پذیری: رسانه ها ضمن آنکه اوقات مردم را پر می‌کند به مرجعی مورد اطمینان برای به دست آوردن اطلاعات و آگاهی تبدیل شده اند. ازاین‌رو آنها ابزاری تاثیرگذار بر خلقیات، رفتار و گفتمان افراد جامعه هستند. با توجه به چنین جایگاهی، رسانه‌ها اهمیت بسزایی در روند جامعه‌پذیری افراد جامعه یافته‌اند. آن ها با پر کردن اوقات مردم و پخش برنامه‌های مختلف، مستقیم یا غیرمستقیم افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهند و افکار، اندیشه‌ها و رفتارهای آن‌ها را شکل می‌دهند.

چگونگي گفتمان سازي از طريق رسانه
رسانه ها با توليدات مختلف ديداري، شنيداري و مكتوب بر تصورات و رفتار مخاطبين خود تأثير مي گذارند. در اين راستا پنج فاكتور اساسي وجود دارد كه با رسوخ در ذهن مخاطب و ايجاد تصورات ذهني به دنبال ايجاد گفتمان است. كه ضرورت دارد اصحاب رسانه كشور براي گفتمان سازي اسلامي ايراني اين  فاكتورها را به خوبي شناسايي نمايند:

جدول2: فاکتورهای اساسی رسانه ها  برای رسوخ در ذهن مخاطب، ایجاد تصورات ذهنی و تحقق گفتمان

ردیف

فاکتور

شرح

راهکارهای رسانه ها برای تحقق گفتمان با توجه به فاکتورها

نهادهای مؤثر بر رسانه ها در فرآیند گفتمان سازی

1

تفکر

به مفهوم كنار گذاشتن معلوماتي كه براي حل مجهول تناسب دارد. بديهي است نحوه كنار هم گذاشتن اين اطلاعات در تصورات ما موثر خواهد بود.

  • ایجاد اتاق فکر در رسانه ها، به ویژه در رسانه ملی برای پشتیبانی های نظری در زمینه الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت

1- نهادهای فکری و پژوهشی(مثل؛ دانشگاه ها، حوزه، پژوهشكده هاي مستقل و…)

2- نهادهای سیاستگذار(مثل مجمع تشخیص، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی فضای مجازی و…)

3- نهادهاي برنامه ريز(مثل؛هيئت دولت، قوه مقننه، وزارتخانه هاو…)

4- نهادهاي پشتيباني(مشارکت های مردمی، معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي رئيس جمهور، معاونت توسعه مديريت و سرمايه انساني رئيس جمهور)

5- نهادهای اجرایی(قوه مجريه، بدنه قوه قضائيه، دستگاه هاي اجرايي و…)

2

برخورد با عالم واقعي

آنچه در رسانه توليد مي گردد در برخورد با واقعيت موجب ايجاد تصوراتي مي گردد كه به دنبال آن رفتارهاي متفاوت ايجاد مي شود.

  • حفظ استانداردها درعرصه تولید محتوا و برنامه سازی رسانه ای
  • تشکیل کارگروه های «حوزه و رسانه» و «دانشگاه و رسانه» برای سمت و سو دادن به فعالیت های رسانه ای

3

تجزيه و تركيب

نحوه تجزيه و تركيب واژه ها در تصورات ما موثر است. مثلاٌ ماشين را مي توان به اجزاي مختلف تجزيه كرد. يا مي توان صورت ها را باهم تركيب كرد. مثلاً صورت محسوس و غير محسوس.

  • همگرایی یا تعامل میان رسانه ها(همگرایی میان فرهنگی)
  • حضور توامان دو طیف رسانه های سنتی(مانند: مسجد، منبر، وعظ و خطابه) و مدرن در فرآیند گفتمان سازی

4

تجريد و تعميم

تجريد به مفهوم بيان خصوصيات بدون مصاديق آنهاست. در تعميم هم ذهن صورتهاي دريافت شده ذهني را بصورت مفاهيم كلي در مي آورد.

  • اطلاع رسانی به هنگام درباره ابعاد مختلف الگو
  • تشریح ابعادمختلف الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت برای مخاطبان

5

یادآوری

تجارب قبلی مبنای ادراکات، طرز فکرها و شکل گیری رفتارهای ما هستند. از این رو يادآوري مفاهيم و تداعي آن ها در تصورات انسان موثر است.

  • تولید آثار فاخر مبتنی بر فرهنگ ملی و آموزه های دینی در قالب های هنری مختلف در رسانه ها
           

اكنون مي توان اين سوال را مطرح نمود كه؛ در عصر حاضر انسان تعاريف و تجربيات خود را از چه طريقي بدست مي آورد؟ انسان حيات را از طريق واژه ها و تصورات آنها درك مي كند و تصورات ما را تجربه هاي زيستي با پنج فاکتور(جدول) تحت تاثير قرار مي دهند. اگر تصورات ما مورد تغيير و تحول واقع شد، درك ما از جهان نيز دگرگون مي شود. كه رسانه ها در اين نقطه مي توانند اثرگذار باشند. در جهان امروز آنچه بيش از همه بر شناخت و درك عموم از دنياي پيرامون تاثير مي گذارد، محتواي رسانه هاست. رسانه ها امروز واسطه و ميانجي بين آگاهي هاي فردي و ساختارهاي گسترده تر اجتماعي و سازنده معنا هستند. رسانه ها فراگيرترين نهاد توليد، بازتوليد و توزيع معرفت و آگاهي در جهان مي باشند. بر اين اساس اگر رسانه هاي كشور ما به دنبال تببين گفتمان اسلامي ايراني پيشرفت درجامعه هستند مي بايست از طريق شناخت و تأثير گذاري بر اين فاكتورها اقدام نمايند.

سخن پاياني

مسأله اصلي در بحث رسانه هاي جمعي در فرآیند گفتمان سازی آن است كه آيا آنها واقعيت اجتماعي را در معناي و سيع آن، منعكس مي كنند يا اين كه در عوض نخبگاني كه رسانه ها را كنترل مي كنند واقعيات را از فيلتر خود مي گذرانند. ساده ترین پاسخ به اين سوال این است كه رسانه هاي گروهي هر دو كار را انجام مي دهند. رسانه ها مي توانند با توليدات حرفه اي خود فضاي گفتماني جامعه را تحت تاثير قرار دهند. صاحب نظران معتقدند كه بعضی از فيلم ها و سريال ها نيز براي حمايت از يك گفتمان خاص و يا تضعيف يك گفتمان ديگر توليد و پخش مي شود. امروز متاسفانه در كشور به دليل رسوخ ماهواره به منازل دو نوع گفتمان سازي در فضاي رسانه اي پيش رو داريم. از يك سو رسانه هاي خودي كه بايد گفتمان اسلامي ايراني را در جامعه گسترش دهد و از سوي ديگر رسانه هاي غربي كه به دنبال گفتمان مبتني بر دين زدايي، بي اعتمادي و… هستند. در مطالعه کارکرد رسانه در فرآیند گفتمان سازی به این نکته اساسی خواهیم رسید که یکی از ضعف های عمومی نظام مديريتي کشور در این رابطه بی توجهی به آینده پژوهی است. به بیان دیگر اكنون كه سخن پيرامون گفتمان سازي الگوي اسلامي ايراني پيشرفت بيشتر از گذشته است بايد به اين نكته اشاره كرد كه تحقق اين مهم بدون واكاوي اثرات امروز و فرداي رسانه ها غير ممكن خواهد بود.
*این مقاله در دو ماهنامه گفتمان الگو(موسسه فرهنگی هنری خراسان)  اسفند 92 درج گردیده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *