کلاه شرعی بر سر ربا

خدا نکند برای کسی مشکل مالی پیش بیاید! خصوصاً در حالتی که شخص محدودیت زمانی هم دارد. بلافاصله در خطر سقوط به ورطه ای قرار می گیرد که سر و ته آن معلوم نیست، سره و ناسره ی آن قابل تفکیک نیست، حلال و حرامش مشخص نیست و هزاران مشکل جدید علاوه بر آنچه وجود داشته برایش ایجاد می گردد.این روزها کمتر کسی خالصانه به دیگران کمک می کند. نه اینکه بگوییم اصلاً وجود ندارد ولی واقعیت امر آن است که تعداد افراد خَیِر که واقعاً دلسوز مردم باشند محدود شده است. برخی افراد هم که داوطلب کمک می شوند در نهایت چند برابر کمکی که کردند را از انسان می گیرند. بی انصافی است که دستت تنگ باشد، هشتت گروی نه باشد و برای رفع ضرورت های زندگی به پولی نیاز داشته باشی و بخواهی از برادر دینی خود کمک بگیری ولی به شرط آنکه چند برابر همان مبلغ کمک را به او برگردانی!

هر چند در ظاهر ربا گرفتن و دادن مقوله ای اقتصادی است اما وقتی آثار لقمه ی حرام در زندگی مطرح می شود درمی یابیم که اثرات اجتماعی زیادی به دنبال این موضوع بوجود می آید. کلمه‌ی «ربا» معادل «بهره» در زبان فارسی است و به معنی بخش فزونی‌یافته، زیادشده، فزونی، زیادی، افزوده و… است. ربا به این مفهوم است که چیزی را به کسی بدهیم و مازاد چیزی را که به او داده‌ایم از وی پس بگیریم؛ آن بخش زیادی «ربا» نامیده می‌شود. ربا هم می‌تواند بر حسب پول باشد و هم بر حسب کالا. بر اساس یک تعریف حقوقی، ربا عبارت است از بهره‌ی وامی که از پیش تعیین شده باشد. ربا در اصطلاح نیز به معنای زیاده گرفتن از حق خود می باشد. که فقها آن را به دو بخش تقسیم کرده اند:

بخش اول: ربای معاملی؛ آن است که وقتی اجناس کشیدنی و وزنی مثل گندم ،جو، برنج و طلا …..مورد معامله قرار می گیرد و طرف مقابل هم همین جنس را می دهد، یک طرف بیشتر باشد. چه زیادی عینی و چه حکمی.

بخش دوم: ربای قرضی؛ آن است که وقتی شخصی مبلغی را به دیگری بعنوان قرض الحسنه می دهد بی آنکه عقدی از عقود اسلامی بسته شود، در هنگام دریافت مبلغی بیشتر از آن شخص طلب کند.

با توجه به تعریفی که از ربا شد، روشن می گردد که جهت تحقق ربا همیشه دو طرف لازم است. یکی دهنده ربا و دیگری گیرنده. فلذا تمامی آثاری که بر ربا در قرآن و روایات اهل بیت بیان شده، شامل حال هر دوی آنها می شود. البته باید به این نکته نیز اشاره کرد که حرمت ربا در مواردی الغا شده و حکم آن تخصیص خورده که شامل موارد زیر است؛

1- ربا میان پدر و فرزند؛ هر کدام از پدر و فرزند می توانند با هم معامله ربوی کنند یا به هم قرض ربوی دهند.
2- ربا میان زن و شوهر؛ بین زن و مردی که همسر هم هستند نیز ربای معاملی و قرضی جایز است .
3- ربای مسلمان از کافر حربی؛ مسلمان می تواند از کافر حربی ربا بگیرد ولی نمی تواند ربا دهد.

 

کلاه شرعی بر سرربا

امروزه با کلاه شرعی درست کردن دیگر کسی نمی گوید ربا گرفته یا داده است، اما اگر نگاهی دقیق به مبادلات اقتصادی داشته باشیم، درمی یابیم که این حرکت غیرشرعی، به یک هنجار پذیرفته شده و عمومی تبدیل شده است. کافیست برای گرفتن وام به برخی مؤسسات مالی یا بانک های مختلف سری بزنید. درمی یابید که در زمان پرداخت، باید مبلغی بیشتر از مبلغ اولیه را به بانک ها بدهید. حالا این سوال پیش می آید که وقتی فرد ربادهنده و بانک های رسمی، هردو رقمی بالاتر از مبلغ اولیه وام را خواستارند، چه فرقی بین آنها وجود دارد؟ بسیاری از بانک هایی که با نام بانکداری اسلامی فعالیت می کنند، در حقیقت همان کار ربا را انجام می دهند. مثلاً تعیین سود یا ضرر بین فرد وام گیرنده و بانک، فقط به عهده بانک وام دهنده است که این خلاف اصول بانکداری اسلامی است؛ حتی بدتر، کافیست که وام گیرنده یک روز در پرداخت اقساط خود تأخیر کند بلافاصله با مبلغی به عنوان دیرکرد او را چنان نقره داغ می کنند که دیگر از این اشتباهات نکند!

یکی از اهداف مهم اقتصاد مقاومتی و الگوی اسلامی پیشرفت، تولید و شکوفایی اقتصاد است که این هدف با داشتن یک نظام پولی و بانکی کارآمد و سالم امکان‌پذیر است. اما باید اذعان داشت که نظام پولی و بانکی کشور درگیر بیماری‌های مزمنی است که عدم اصلاح آن‌ها در آینده سبب ایجاد چالش‌ها و مشکلات فراوانی خواهد شد. در یک نظام اقتصادی که نرخ بهره در آن نقش مهم و در حال گسترشی دارد، هیچ تعادلی برقرار نخواهد شد. در چنین سیستمی پس‌انداز مساوی سرمایه‌گذاری نیست و پس‌اندازها به سوی سرمایه‌گذاری و تولید مولد حرکت نخواهد کرد. لذا باید با بازنگری اساسی در رویکردها، تعاریف، ابزارها و اقدامات برای نیل به نظام بانک‌داری بدون ربا همت گماشت.

ربا؛ اعلان جنگ با خدا و رسولش

در احادیث و آیات مختلف ربا مورد نکوهش قرار گرفته است. قرآن به شدت هر نوع رباخوارى را تحریم مى‌کند؛ تا آنجا که آن را نوعى کفر به خدا مى‌شمرد و به رباخوارى و رباخواران از ناحیه خدا و رسولش، اعلان جنگ مى‌کند. در قرآن، ربا به عنوان آتش تعبیرشده و ربادهنده و گیرنده، هر دو اهل آتش خوانده شده اند. شاید در ظاهر ربا گرفتن و ربا دادن، یک امر شخصی باشد، اما وقتی همین مساله به طور عمومی در سطح مناسبات اجتماعی و اقتصادی جریان دارد، در آنصورت باید عنوان کرد که ربا بیماری خطرناکی است که نیاز به درمان فوری دارد. ربا دادن یک فعالیت اقتصادی نیست، زیرا این سیستمِ گردش پول باعث افزایش تنبلی، بی عدالتی، گسترش فاصله طبقاتی و تمرکز ثروت در دست افراد محدود می گردد. بر اساس آیات و روایات برخی از مهمترین آثار ربا در زندگی دهنده و گیرنده عبارتند از؛

  • در اثر ربا اعمال انسان پذیرفته نمی شود.
  • ربا سبب دوری از رحمت خداوند و مشمول لعنت خدا و ملائکه شدن می گردد.
  • ربا از اسباب هلاکت است.
  • به قدری که از ربا خورده خداوند شکمش را از آتش جهنم پُر می کند.
  • ربا سبب دوستی با شیطان می شود.
  • ربا سبب از بین رفتن برکت از مال می شود.

بی شک برای اصلاح یک ساختار معیوب، اولویت با فرهنگ سازی یا اصلاح عیوب با قانونگذاری های کارآمد است، اما وقتی فردی با وجود چنین شرایطی، باز هم دست از ربا برندارد، دستگاه قضایی باید نسبت به آن واکنش قهری نشان دهد. اما در عمل شاهد هستیم که به دلیل پنهان بودن بسیاری از معامله های ربوی، معمولاً ربادهنده و گیرنده مجازات نمی شوند و شاید همین قوانین بی اثر، جسارت ربادهنده ها را برای انباشت پول های بادآورده افزایش داده است. اگر نظام بانکی کشور اصلاح گردد و سیستم قضایی، به ربادهنده ها فرصت جولان ندهد آنگاه در چنین شرایطی می توان امیدوار بود سلامت اقتصادی و اجتماعی در کشور افزایش یابد.

موضوع: ربادهنده و رباگیرنده، هر دو اهل آتش اند؛
عنوان: کلاه شرعی بر سر ربا
نویسنده: مهدی یاراحمدی خراسانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *