یکی یه دونه!

خیلی کلاس دارد! دخترها و پسرهایی که تن به ازدواج نمی دهند و تجرد قطعی را انتخاب می کنند. یا جوان هایی که خیلی هم قید و بند خاصی به مبانی شرع و سنت نداشته و ازدواج سفید و یا هم باشی سیاه را برای تداوم زندگی برمی گزینند. غیر از این موارد پرستیژهای کاذب اجتماعی دیگری نیز تعریف شده است. مثلاً برخی  افراد هستند که تن به ازدواج می دهند ولی کلاس آن ها در بچه نداشتن است، یا گروهی که بچه می آورند ولی خیلی اتوکشیده و مختصر فقط یک بچه را کافی می دانند.


البته شاید در نگاه اول موضوع ازدواج، تشکیل خانواده و فرزند آوری یک موضوع شخصی به حساب آید ولی زمانی که این موضوع درقالب مواردی همچون ترکیب جمعیتی، نیروی جوانی، بازار کار و منافع ملی مورد توجه قرار می گیرد به خوبی در می یابیم که شاید خیلی هم شخصی نباشد زیرا هر انسانی علاوه بر علایق و خواسته های شخصی خود می بایست منافع و مصالح عمومی و اجتماعی را نیز در نظر بگیرد.
در میان مواردی که در بالا بدان اشاره شد مقوله ی تک فرزندی طرفدار بیشتری دارد. فرزندآوری در سراسر تاریخ از کارکردهای مهم خانواده بوده است. ترغیب خانواده ها به داشتن یک فرزند سبب شده تا والدین با شعار دو فرزند کافی است در عمل به یک فرزند اکتفا کنند. زیرا به هر حال بسیاری از جوانان بر مبنای نیازهای غریزی و فطری خود تن به ازدواج می دهند و همچنین بر همین اساس اکثراً دوست دارند تجربه پدر و یا مادر شدن را حس کنند ولی تا همین جا را کافی می دانند. و معتقدند ما یک فرزند داریم همین برای ما بس است! با توجه به اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور اگر بتوانیم همین تک فرزند را از آب و گل در بیاوریم و موقعیت قابل قبولی در اجتماع برایش تعریف کنیم کلاهمان را به آسمان می اندازیم. شاید در نگاه اول این ادعا درست به نظر بیاید ولی با کمی اندیشه در می یابیم از منظر مطالعات جمعیتی این نوع نگرش می تواند پیامدهای بسیاری به همراه داشته باشد. درباره تک فرزندی دو باور وجود دارد؛ باور اول اینکه چند فرزندی بسیار دشوارتر از تک فرزندی است. حال آنکه تک فرزندی مشکل‌تر است چون والدین فقط یک فرصت تکرار نشدنی برای تربیت فرزند خود دارند و باور دوم اینکه تک فرزندی بسیار ساده تر از چندفرزندی است. به دلیل کمتر بودن هزینه‌ها، نبود اختلاف بین خواهر و برادرها و… حال آن که تک فرزندی مشکلات روانی خاص خود را نیز پدید می‌آورد.
چندین سال قبل داشتن خانواده‌ای بزرگ رایج بود و این یک فایده محسوب می‌شد. اما با گذشت زمان و با بالا رفتن هزینه‌های زندگی، داشتن خانواده‌ای بزرگ دیگر عملی نبود. در واقع اکنون بیشتر خانواده‌ها تنها به داشتن یک فرزند قانع‌اند و بعضی از آن‌ها حتی فرزندی نمی‌خواهند. در اصطلاح رایج به آن ها می گویند، یکی یه دونه! گاهی برای آنکه تحویلشان بگیرند و به آن ها بگویید که یگانه هستند و گاهی هم برای اینکه لوس بودن شان را به رخ شان بکشند. در بین عوام چنان رایج شده است که یکی یه دونه ها همان ننرهای اند که کسی جرات ندارد به آن ها بگوید، بالای چشمتان ابروست! به هر حال تک فرزندی شمشیری دو لبه است که نقاط ضعف و قوت گوناگون دارد. به عنوان مثال برای تک فرزندی مزایایی از قبیل؛ «هزينه كمتر، كنترل آسان تر، صميميت عميق تر با والدين، عدم مقایسه با خواهر و یا برادر، آرامش خانه، احساس امنيت و اعتماد به نفس بيشتر با تك فرزند به جهت رسيدگي بيشتر به او» تعریف می گردد. همچنین در مقابل معایبی همچون؛ «کم شدن روابط اجتماعی و عدم جامعه پذیری، کاهش انسجام خانواده، حساسيت و وسواس والدين دربارة‌ رفتار وگفتار تك فرزند، تضعیف شبکه ی ارتباطی خویشاوندی، به خطر افتادن استقلال بچه به دلیل مراقبت بيش از حد والدين، تأثير منفي بر رشد تك فرزند به جهت نبودن رقابت بازي يا درگيري با برادر يا خواهر، تسليم‌پذيري والدين و عدم مخالفت با تك فرزند، برخورد بزرگانه با كودك، اعتیاد به رسانه و …» برای تک فرزندی بیان می گردد.
در دنیای امروزی پدر ومادر های زیادی هستند که تصمیم به تک فرزندی گرفته اند. این پدیده در کشور خودمان هم در سطح وسیع قابل مشاهده است و البته سیاست مداران جمعیتی برای رفع آن تلاش می کنند. تک فرزندی گرچه پدیده جدیدی نیست اما در جامعه ما در هیچ زمانی مانند الان فراگیر نبوده است. در میان آموزه های اسلامی نه تنها به تک فرزندی توصیه نشده بلکه با آن مخالفت و با رعایت شرایطی دعوت به ازدیاد نسل شده است به گونه ای که در قرآن کریم تکثیر نسل به عنوان یکی از مهم ترین اهداف ازدواج معرفی شده است. درست است که فرزندآوری و پرورش یک کودک امری دشوار و بسیار سخت است اما مسلما شرایط و چگونگی تربیت او از اهمیت بیشتری برخوردار است. چه بسا خانواده هایی که از ترس همین قضایا به تک فرزندی بسنده کردن و مشکلات آینده یگانه فرزندشان از خانواده ای که سه فرزند داشت، بیشتر بود. برای تک فرزندها والدین، تنها خویشاوند نزدیک محسوب می ‌شوند اما از آنجا که خواهر یا برادری ندارند در صورت فوت والدین به شدت تنها خواهند شد و اگر دوستانی صمیمی برای پر کردن خلأ عاطفی پس از فوت والدین نداشته باشند احتمال افسرده شدن آنها زیاد می ‌شود. این امر به مرور در نسل های بعدی هم تداوم می یابد و علاوه بر اینکه شخص تک فرزند خواهر و برادر ندارد فرزندانش هم از داشتن عمو، عمه، خاله و دایی محروم خواهند بود. برای بسیاری از والدین،‌ خصوصا در زندگی امروز با مشکلات،‌گرفتاری‌ها و نیازهای متفاوتی که دارد،‌ اهمیت داشتن خواهر و برادر در زندگی فرزندشان به صورت یک علامت سوال در آمده است. بسیاری از والدین جوان نگرانند که در صورتی که فرزندشان تک ‌فرزند باقی بماند و هیچ خواهر و یا برادری نداشته باشد،‌ از چیزی در زندگی محروم شده باشد. اغلب کسانی که تمایل به تک فرزندی دارند اینطور بیان می کنند که انرژی و توان تربیت بیش از یک کودک را ندارند. این در حالی است که معایب و مشکلات ناشی از تک فرزندی در برخی از موارد به گونه ای است که شاید عدم داشتن فرزند به نوعی بهتر باشد. چرا که تک فرزندان در طول زمان به مشکلاتی دچار می شوند که چند فرزندان کمتر در معرض آن هستند. بهتر است قدری در باورهایمان تامل کنیم و از هزینه نگهداری از فرزند نترسیم. از طرف دیگر باور داشته باشیم که کیفیت بالای تربیت، صرفا در تک فرزندی نیست و چه بسا با حضور فرزند دوم، موفقیت در تکمیل فرایند تربیت، بیش از پیش شود.

منبع: روزنامه رسالت مورخ دوشنبه 12 مهر 1395 شماره 8771

 

 

 

http://www.resalat-news.com/Fa/?code=240904

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *