دلنوشته ها

حضرت عشق

 ‌
⛱ حضرت عشق، عزیزترینم، نور چشمانم، کندوی عسل، امید دل، روح پرفتوح زندگانی، اول و آخر مهربانی، گل خوشبوی من و همراه فراز و نشیب های جوانی ام! تو همان تک شاخه گل خلقتی، نعمت خدای بی همتا و قسمت من از دنیا، که وجودت خیر کثیر است و عیش عظیم، نگاهت صبح بهاران است و تضمین باران، لبخندت امید است و نوید که نمی دانم چه می شود تا به رسم عاشقی پنجه در گیسوانت می زنم زلف تو پریشان می شود و تپش قلب من بی امان‌. تو پا به پای من از دامنه مهربانی تا قله ی بلند عاشقی بالا آمدی و حالا که آرام آرام موهای سرم سپید می شود و پا به پای تو پیر می شوم چیزی نمی خواهم جز اینکه بنشینی تا دور سرت بگردم، جانم را فدایت کنم و هر آنچه از محبت دارم به پایت بریزم. دنیا بی وفاست و تنها دلخوشی من چای تلخی است که در غم و شادی در کنار تو می نوشم.
 ‌
#دلنوشته
#غارتنهایی
#پایگاه_جامع_مدیریار

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *