چكيده: درحالي كه شركتهاي زيادي سايت هاي اينترنتي خود را توسعه بخشيده اند اما تعداد بسيار كمـــــي از آنها دريافته اند كه چگـــــونه مي توانند با استفاده از سايت هاي خود، اطلاعات مربوط به استراتژي هاي كسب و كار را در اختيار ذينفعان بنگاه قرار دهند. مطالعه حاضر نشــان مي دهد كه شركتهاي معظم اروپايي، ژاپني و آمريكايي به چه ميزان، رسالتهاي استراتژيك و بيانيه هاي ماموريت خــــــــود را در وب سايت هايشان منعكس كرده اند. نتــايج نشان مي دهد كه 66/7 درصد سايت هاي شركتهاي اروپايي، 50 درصد سايتهاي شركتهاي ژاپني و 66/3 درصد سايتهاي شركتهاي آمريكايي به اين محتوا پرداخته اند. مع الوصف، كمتر از 10 درصد شركتهاي موردمطالعه بدون درنظر گرفتن منطقه جغرافيايي آنها، در صفحات مربوط به مشتريـــــان، كاركنان، سرمايه گذاران يا عرضه كنندگان سايتهاي خود، اين محتوا را لحاظ كرده اند.
مقدمه
تمامي شركتهاي بزرگ دنيا در اينترنت وب سايتي را راه اندازي كرده اند. اما تعداد كمي از اين شركتها مي دانند كه چگونه استراتـــــژي هاي كسب و كار، خصوصاً بيانيه هاي ماموريت خود را با استفاده از وب سايت هايشان منعكس كنند. درحال حاضر، اطلاعات مربوط به استراتژي هاي كسب و كار يا بيانيه هاي ماموريت به عاملي حياتي تبديل شده است. چرا كه از دهه 1980 به بعد شركتها براي اينكه بتوانند با ذينفعان خود رابطه برقرار كنند به اين اطلاعات كليدي، متكي هستند. محققان فراواني نشان داده اند كه بيانيه ماموريت بنگاه مي تواند مقاصد، اهداف، محصولات، بازارها و ماهيت فلسفي سازمان را به عموم مخاطبان عرضه كند. منــافع چنين بيانيه هايي در تحقيقات زيادي موردتوجه قرار گرفته است و اعتقاد بر اين است كه تمامي شركتها بايد يك بيانيه مربوط به خود داشته باشند. مي توان ادعا كرد كه بيانيه ها، نوعي ابزار مديريتي هستند.
مطالعاتي كه توسط شركتهاي معتبر مديريت نظيرBAIN&CO صورت گرفته نشان مي دهد كه 90 درصد از 500 شركت برتر نشريه فورچون داراي بيانيه ماموريت هستند.
در سالهاي اخير، بنگاهها به اهميت بيانيه ها پي برده اند. رشد و توسعه شبكه جهاني وب و توانمندي بنگاهها در توسعه وب سايت هاي جامع، باعث شده كه شركتهاي معظم دنيا بدون توجه به مختصات جغرافيايي خود سعي كنند با بهينه سازي سايت هاي اينترنتي، مخاطبان و ذينفعان را از رسالتهاي خود مطلع كنند. اين كار عموماً به سه دليل انجـــام مي شــود: اول، وب سايت هاي شركتهاي چندمليتي محتواي مشابهي دارد، چرا كه اين شركتها سعي مي كنند تا آنجا كه مي توانند مخاطبان مشابهي را از سرتاسر جهان ردگيري كنند. مي توان ديد كه شركتهاي اروپايي، سرمايه گذاران را از ساير نقاط جهان جستجو مي كنند. دوم، محققان نهادگرا معتقدند زماني كه بنگاهها سايت هاي اينترنتي خود را طراحي مي كنند به نوعي از بنگاههاي پيشرو دنباله روي مي كنند؛ فرضاً به جاي اينكه ساخت جديدي را در طراحي سايت هاي خود به كارگيرند، عموماً از طرحهاي موجود استفـاده مي كنند. لذا انتظار مي رود كه سايت اينترنتي بنگاهها با يكديگر همخواني داشته باشد. مشاهدات نشان مي دهد كه شركتهاي چندمليتي در كشورهاي مختلف، الگوهاي كسب و كار شركتهاي آمريكايي را پيش روي خود قرار داده اند. بنابراين، مي توان انتظار داشت كه سايت هاي اينترنتي بنگاهها در سرتاسر جهان، شباهتهاي زيادي به يكديگر داشته باشند. لذا تفاوتهايي كه دربرقراري ارتباط با ذينفعان و مخاطبان از طريق اينترنت وجـــــــود دارد بــه حداقل رسيده و غالباً وب سايت هــــاي شركتهاي چندمليتي صرف نظر از اينكه ژاپني، اروپايي و يا آمريكايي باشند، شباهتهاي زيادي به يكديگر پيدا مي كنند. بنابراين، نحوه ارائه بيانيه ماموريت به مخاطبان از طريق وب سايت ها نيز به نوعي شبــــاهتهايي را به يكديگر به دست مي دهد.
سوم، تفاوتهاي فرهنگي، سبكهاي مديــريت و قوانين دولتي و حكومتي باعث مي شود شركتهاي چندمليتي در تعامل با مخاطبان خود تمايلات و نيازهاي كاملاً متفاوتي داشته باشند. تحقيقات نشان مي دهد شركتهاي آمريكايي عموماً گشادهرو نيستند. شركتهاي خودروسازي آمريكايي غالباً صورتحسابهاي مالي را كه به صورت فصلي تهيــــه مي شود، به عموم مخاطبان عرضه نمي كنند و از اين كار امتناع مي ورزند. بايد گفت عملاً قدرت ذينفعان بنگاه نيز در كشورهاي مختلف تفاوت مي كند. مديران عالي شركتهاي آلماني از قدرت خاصي برخوردارند. تاريخ ژاپن نشان داده است كه سيستم دولتي اين كشور درعوض عايدات كوتاه مدت سرمايه گذاري، به عايدات اجتماعي توجه بيشتري معطوف مي كند. هدف تحقيق حاضر اين است كه نشان دهد شركتهاي بزرگ چندمليتي به چه ميزان با استفاده از وب سايت هاي خود اطلاعات مربوط به استراتژي هاي كسب و كار را به ذينفعان و مخاطبان بنگاه منتقل مي كنند. در اين تحقيق، شركتهايي از ميان 500 شركت برتر نشريه فورچون گزينش و وجود بيانيه ماموريت در وب سايت هاي آنها بررسي شده است. بايد گفت تحقيقات محدودي، وب سايت هاي بنگاهها را به عنوان ابزار ارتباط جمعي موردمطالعه قرار داده اند. لذا نويسندگان اين نوشتار نتوانستند تحقيقي را پيدا كنند كه نشان دهد شركتهاي چندمليتي به چــــه ميزان از وب سايت هاي خود براي برقراري ارتباط با مخاطبان و ذينفعان خود استفاده مي كنند.
روش تحقيق
شركتهاي موردمطالعه در اين تحقيق از ميان 500 شركت برتر نشريه فورچون و متناسب با شاخص درآمد انتخاب شده اند. 30 شركت برتر ژاپن، 30 شركت برتر اروپا و 30 شركت برتر آمريكاي شمالي انتخاب شدند. اين شركتها منابع كافي براي ايجاد سايت هاي اينترنتــــي پيچيده را دارا هستند و عموماً بيانيه هاي ماموريت خود را در سايت ها قرار داده اند. چهار شركت ژاپني بيانيه ماموريت خود را به زبان انگليسي ترجمه نكرده بودند لذا چهار شركت بعدي كه در فهرست نشريه فورچون قرار داشتند انتخاب شدند. بعضي شركتها تمامي عناصري كه براي يك بيانيه لازم است را لحاظ كرده اند اما برخي ديگر به محتواي خاص خود پرداخته اند. لذا محققان اين نوشتار تعريف استانداردي را مبناي كار خود قرار داده و وب سايت بنگاهها را متناسب با چهار عنصر كليدي مقصود، اهداف، محصول/بازار، و ماهيت فلسفي سازمـــان در قالب بيانيه ماموريت ارزيابي كرده اند. برخي بنگاهها به جاي مفهوم «رسالت» از مفهوم «دورنما» استفاده كرده اند، لذا مي بايست اين عناوين مشابه نيز در مفهوم رسالت مدنظر قرار مي گرفتند. سايت هاي بنگاهها با استفاده از آدرس اينترنتي كه در نشريه فورچون وجود داشت، ردگيري شدند. ابتدا با بررسي «صفحه خانگي» وب سايت، وجود يا عدم وجود بيانيه ماموريت يا اتصالي (لينك) به صفحه موردنظر بررسي و درصورت عدم رؤيت بيانيه در صفحه اصلي سايت، صفحه «درباره ما» به طريقه مشابه مورد بررسي
قرارگرفت. يكي از دلايل اصلي وجود بيانيه ماموريت آن است كه بنگاه بتواند با مخاطبان و ذينفعان خود ارتباط منطقي برقرار كند. لذا چهار صفحه ديگر سايت را كه عموماً براي مخاطبان بنگاه طراحي مي شود، جستجو شد. اين چهار صفحه عبارتند از؛ صفحه مشتري كه نوعاً اطلاعاتي را راجع به مشخصات محصولات و يا خدمات مشتري دربردارد، صفحه كاركنان كه فرصتهاي كاري و يا اطلاعات مربوط به مشاغل بنگاه را دربردارد، صفحـه ارتباط با سرمايه گذاران كه عموماً لينك ها يي را به صورتحسابهاي مالي جاري بنگاه، گزارشهاي ساليانه و اطلاعات مربوط به مديران بنگاه برقرار مي كند، صفحه مربوط شركا و عرضه كنندگان كه مطالبي را در اين محتوا ارائه مي كنـد. مطالعه اي كه توسط ليوترز – كولي (1997) انجام شده نشــــان مي دهد كه 91 درصد از بيانيه هاي ماموريت شركتهايي آمريكايي در صفحه مربوط به مشتريان، 61 درصد در صفحه مربوط به كاركنان، 60 درصد در صفحه مربوط به سهامداران و 16 درصد در صفحه مربوط به عرضه كنندگان آمده است. در مطالعه ديگري، بارت (1997) 88 مورد از بيانيه هاي شركتهاي آمريكايي را به صورت محتوايي بررسي كرده و نشان داده است كه 78 درصد صفحات مشتريان، 52 درصد صفحات كاركنان، 41 درصد صفحات سرمايه گذاران و 21 درصد صفحات عرضه كنندگان به اين محتوا اختصاص يافته است. لذا اهميت اين چهار صفحه در دو تحقيق فوق كاملاً كليدي فرض شده است.
نويسندگان مقاله حاضر هر چهار صفحه فوق را بررسي كرده اند. لذا مي توان فهميد كه بيانيه هاي ماموريت شركتها در كداميك از صفحات قرار دارد يا حداقل در كداميك از صفحات اتصالي به آن برقرار شده است. هر دو واژه «رسالت» و «دورنما» جستجو شد تا مطالب مرتبط پيدا شود. اين كار بدين خاطر صورت گرفته است كه بنگاهها نوعاً اين دو مفهوم را به جاي يكديگر به كار مي برند. اگر نتيجه جستجو چندين گزينه را ارائه كند، تنها به گزينه يا لينك اول اكتفا مي شود.
نتايج
نتايج نشان مي دهد كه در 66/7 درصد از سايت هاي شركتهاي اروپايي، 50 درصد سايت هاي شركتهاي ژاپني و 66/3 درصد از سايت هاي شركتهاي آمريكايي بيانيه ماموريت وجــود دارد. همچنين در 68/4 درصد از سايت هاي شركتهاي اروپايي، 73/7 درصد از سايت هاي شركتهاي آمريكايي و تنها در 46/7 درصد از سايت هاي شركتهاي ژاپني عبارتهاي «رسالت» و «دورنما» توأمان براي معين كردن بيانيه به كار رفته اند. به عبارت ديگر مي توان گفت غالب بنگاههاي اروپايي و آمريكايي، بيانيه هاي ماموريت خود را در قالب مفهوم «رسالت» يا «دورنما» ارائه كرده اند، اما تنها نيمي از شركتهاي ژاپني، بيانيه هاي خود را با عنواني متفاوت نشان داده اند. با بررسي دقيق تر مي توان گفت كه شركتهاي ژاپني غالباً رسالتنامه خود را با مفاهيم «مقصود» يا «تعهدات» ابراز مي كنند. برخي نيز از واژه هاي «هدف» يا «منظور» استفاده كرده اند.
شركتهاي آمريكايي تمايل بيشتري دارند كه در سايت هاي خود از موتورهاي جستجو استفاده كنند. حدوداً 76/7 درصد از سايت هاي شركتهاي آمريكايي به اين امكانات مجهزند، درحالي كه 70 درصد سايت هاي شركتهاي اروپايي و 50 درصد سايت هاي شركتهاي ژاپنـــي داراي موتور جستجو هستند. در سايت هايي كه هم داراي بيانيه ماموريت بودند و هم موتور جستجو داشتند، با استفاده از موتور جستجو معين شد كه آيا بيانيه توسط موتور جستجو پوشش داده شده است يا خير. در شركتهاي اروپايي تمامي بيانيه هايي كه با عنوان «رسالت» يا «دورنما» معين شده بودند در موتور جستجو پيدا شدند. به نظر مي رسيد كه در شركتهاي آمريكايي هم وضعيت مشابهي وجود داشته باشد. 12 شركت از مجموع شركتهاي آمريكايي موردمطالعه، بيانيه هاي ماموريت خود را با عنوان «رسالت» يا «دورنما» مشخص كرده بودند. با استفاده از موتورهاي جستجوي سايت ها، 12 بيانيه ماموريت پيدا شد. اما تنها در 10 مورد، بيانيه اي كه پيدا نشد مشخصاً با عنوان «رسالت» يا «دورنما» معين شده بود. در شركتهاي (آمريكايي) جنرال موتورز و انرون، موتور جستجو عبارت «دورنما» را شناسايي كرد. دو شــركت ديگر نيز علي رغم اينكه بيانيه هاي ماموريت خود را مشخصاً با عناوين موردنظر معين نكرده بودند، اما با جستجوي واژه «هدف» (در شركت SBC COMMUNICATION )و«جهت ما» (در شركت DUKE ENERGY)) بيانيه هاي آنها پيدا شد. در چهــار شركت ژاپني نيز كه عناويني را براي بيانيه هاي خود معين نكرده بودند، تنها در يك سايت، عبارتهاي موردنظر در موتورهاي جستجــو پيدا شد. بنابراين، مي توان گفت علي رغم اينكه سايت هاي فراواني داراي موتور جستجو هستند اما غالباً موتورهاي آنها قابليت اطمينان بالايي ندارند.
همان طور كه انتظار مي رفت صفحه اصلي سايت كه آدرس آنها در فهرست 500 شركت برتر نشريه فورچون وجود دارد در هر 90 شركت موردمطالعه وجود داشت. اما تفاوتهايي در محتواي صفحات سايت ها ديده مي شود. شركتهاي ژاپني و اروپايي در صفحات اصلي سايت خود قوياً بر كل بنگاه تمركز كرده اند. درحالي كه تقريباً يك چهارم (26/7 درصد) شركتهاي آمريكايي در صفحات اصلي سايت خود بر فرايند بازاريابي محصولات و خدمات خود تكيه كرده اند.
شايد بتوان گفت دليل اين است كه مشتريان شركتهاي آمريكايي بيشتر تمايل دارند كه از طريق اينترنت خريد كنند. علاوه بر صفحه اصلي، غالباً سايتها صفحه اي دارند كه با عنوان «درباره ما» معين مي شود. 93/3 درصد از شركتهاي اروپايي در سايت هاي خود اين صفحه را دارا بودنــــد و 83/3 درصد از سـايت هاي شركتهاي ژاپني اين صفحه ديده مي شد.
با بررسي «صفحه اصلي» سايت و صفحه «درباره ما» روشن شد كه تنها چهار شركت از 30 شركت اروپايي، شش شركت از 30 شركت ژاپني و نه شركت از 30 شركت آمريكايي در اين صفحه «اصلي» سايت هاي خود، بيانيه ماموريت را قرار داده بودند. اما صفحه «درباره ما» وضعيت كاملاً متفاوتي داشت. 50 درصد شركتهاي اروپايي، 40 درصد شركتهاي ژاپني و 42/9 درصد شركتهاي آمريكايي در اين صفحه، بيانيه هاي ماموريت خود را قرار داده بودند.
نتايج حاصله 36/7 درصد شركتهاي اروپايي، 20 درصد شركتهاي ژاپني و 93/3 درصد شركتهاي آمريكايي داراي صفحه مربوط به «مشتريان» هستند. ملاحظه مي شود كه شركتهاي آمريكايي درصد بالايي را به خود اختصاص داده اند. دليل اين است كه وب سايت هاي شركتهاي آمريكايي كاملاً متمايل به بازار هستند. در صفحه مربوط به «كاركنان» الگوي كاملاً متفاوتي ظاهر شده است. 93/2 درصد شركتهاي آمريكايي و اروپايي داراي چنين صفحه اي هستند در حالي كه در 16/7 درصد شركتهاي ژاپني اين صفحه ملاحظـــه مي شود. به نوعي مي توان گفت كه شركتهاي ژاپني عمدتاً تمايل به استخدام مادام العمر كاركنان خود دارند. الگوي سوم مربوط به صفحه «سرمايه گذاران» است. نتايج مشاهدات تفــاوت كمي را بين شركتهاي مختلف نشان مي دهد. 90 درصد شركتهاي آمريكايي، اروپايي و ژاپني داراي صفحه مربوط به «سرمايه گذاران» هستند. واضح است كه شركتهاي بزرگ دنيا به سرمــــايه گذاران توجه خاصي را معطوف مي كنند. الگوي مربوط به عرضه كنندگان كاملاً متفاوت است. نتايج نشان مي دهد كه اين گروه از ذينفعان كمترين توجه را به سوي خود معطوف ساخته اند. تنها 10 درصد شركتهاي اروپايي صفحه مربوط به «عرضه كنندگان» را در سايت هاي خود تعبيه كرده اند. 32 درصد شركتهاي ژاپني و 33/3 درصد شركتهاي آمريكايي نيز به اين امر اقدام كرده بودند. اين موضوع نشان مي دهد كه شركتها معتقدند ساير كانال هاي ارتباطي مانند پست الكترونيكي، تلفن يا فكس مي توانند در رقابت با وب سايت كارايـي بهتري داشته باشند. مضافاً اينكه سرمايه گذاران بالقوه ارزش بيشتري در مقايسه با عرضه كنندگان بالقوه دارا هستند، چرا كه بنگاه مي بايست سرمايه گذاران را ترغيب سازد تا سرمايه گذاري كنند اما درمورد عرضه كنندگان چنين حالتي وجود ندارد.
همان طور كه ملاحظه شد هركدام از صفحــات مربوط به مشتريان، كاركنان، سرمايه گذاران و عرضه كنندگان الگوهاي متفاوتي را نشان مي دهد. اما در رابطه با وجود بيانيه ماموريت در اين صفحات، الگوي كاملاً ثابتي وجود دارد. شواهد حاكي است تعداد بسيار محدودي از صفحات مشتريان، كاركنان، سرمايه گذاران و عرضه كنندگان داراي بيانيه ماموريت بوده و يا حداقل لينكي به آن برقرار كرده اند. در بين تمامي بنگاههاي مــورد مطالعه، كمتر از 10 درصد اين صفحات اطلاعات مربوطه
را دارا بودند. تفسيــري كه مي توان ارائه كرد اين است كه بنگاهها معتقدند اگر مراجعان تمايل داشته باشند تا اطلاعاتي راجع به بيانيه ماموريت بنگاه پيدا كنند در صفحه «اصلي» يا صفحه «درباره ما» به دنبال آن مي گردند.
فرض ديگري كه درنظر نويسندگان قرار داشت، اين است كه نتايج مشاهدات به نوعي با صنعت و منطقه جغرافيايي كه بنگاهها در آن قرار دارنــــد، ارتباط دارد. براي اين منظور داده هاي تحقيق متناسب با صنعت و منطقه جغرافيايي تجزيه وتحليل شدند. 90 شركت موردمطالعه طبق جدول 4 به گروههاي صنعتي تقسيم شدند. بزرگترين گروه صنعتي كه شكل گرفت مربوط به صنعت مالي و بيمه بود. 36 شركت از 90 شركت (حدود 40 درصد) در اين گروه جاي گرفتند. 14 شركت در صنايع توليدي، 12 شركت در صنعت الكترونيك و كامپيوتر، 11 شركت در صنايع معدني، نفت و پالايش، 11 شركت د رصنعت خرده فروشي و 6 شركت در ساير صنايع تقسيم بندي شدند. نتايج مشاهدات نشان مي دهد، تفاوتهايي كه در تعداد بيانيه هاي ماموريت در وب سايت هاي مختلف وجود دارد صرفاً با تقسيم بندي صنعتي توجيه نمي شود. اگرچه تفاوت ميان صنايع در مناطق جغرافيايي كه شركتها در آن قرار دارند، قابل ملاحظه است.
باتوجه به مشاهدات، بنگاههاي مالي و بيمه اروپايي تمايل زيادي دارند كه بيانيه هاي ماموريت خود را در وب سايت هايشان قرار دهند، 76/9 درصد بنگاههاي مالي و بيمه اروپايي، 50 درصد بنگاههاي ژاپني و 30 درصد بنگاههاي آمريكايي در وب سايت هاي خود بيانيه قرار داده اند. مي توان گفت بنگاههاي مالي و بيمه آمريكايي به اندازه شركتهاي اروپايي و آمريكايي در پهنه عالم گسترده نيستند و لذا بيانيه ماموريت خود را نوعاً در سايت هايشان قرار نمي دهند. ملاحظه شد كه 12 شركت از مجموع 36 بنگاه مالي، بانكها بودند كه 7 بانك اروپايي، 3 بانك ژاپني و 2 بانك آمريكايي بودند. جالب توجه است كه بدانيم تنها يك بانك ژاپني و يك بانك اروپايي در وب سايت خود بيانيه ماموريت نداشتند ولي هر دو بانك آمريكايي از قراردادن بيانيه خود در سايت هايشان امتناع كرده بودند. اگرچه لزوماً نمي توان نتيجه خاصي از اين امر به دست آورد. 81/1 درصد شركتهايي كه در صنايع معدني، نفت و پالايش فعاليت مي كنند و 80 درصد شركتهايي كه در صنايع مخابراتي و زيرساختي حضور دارند، بيانيه هاي ماموريت خود را در وب سايت هايشان قرار داده اند، درحالي كه 45/5 درصد شركتهايي كه در صنايع عمده و خرده فروشي فعاليت مي كنند در سايتهاي خود بيانيه ماموريت دارند. در تفسير اين امر مي توان گفت بنگاههايي كه در صنايع معدني، نفت و پالايش فعاليت دارند سعي مي كنند به نوعي با ايجاد تصوير مثبت در اذهان عمومي، مشكلات زيست محيطي و انتقادات ضدرقابتي خود را مرتفع كنند. يعني با قراردادن بيانيه هاي ماموريت در سايت به نوعي سعي مي كنند انتقاداتي كه به آنان وارد است را به فرصتي براي ارتقاي وجهه عمومي خود تبديل كنند.
جمع بندي
طالعه حاضر نشان مي دهد كه نوز بسياري از شركتهاي بزرگ دنيا، بيانيه ماموريت خود را در وب سايت هايشان قرار نداده اند. تقريباً يك سوم شركتهاي اروپايي و آمريكايي و نيمي از شركتهاي ژاپني، هيچ نشاني از بيانيه ماموريت در سايت هاي خود ندارند. همچنين غالب شركتها، بيانيه خود را در صفحه «اصلي» سايتشان قرار نداده اند. درعوض، در صفحه «درباره ما» يا با استفاده از موتور جستجو امكان پيداكردن بيانيه ماموريت وجود دارد. اين امر به نوعي تعجب برانگيز است چرا كه اين شركتهاي بزرگ، حتماً منابع كافي براي توسعه وب سايت هاي جامع را در اختيار دارند و همگـــــي اهميت بيانيه ماموريت را به خوبي مي دانند. شايد بتوان گفت، شركتها هنوز بيانيه ماموريت را به عنوان ابزار ارتباطي قوي مدنظر ندارند. واضح است كه اينترنت به آنان اجازه داده است كه تبليغات عالي و پيچيده، بروشورها و گزارشهاي ساليانه خود را به راحتي عرضه كنند. نيز مي توانند از محصولات، اهداف و بازارهاي خود به راحتي صحبت كنند. اما در بيانيه ماموريت، به وضوح نمي توان اين حجم از اطلاعات را ارائه كرد. لذا اينترنت تنهــا براي ارائه اطلاعات اين چنيني به كار مي رود. نتيجه مهم ديگر اين مطالعه، نشان مي دهد كه صفحات مربوط به مشتريان، كاركنان، سرمايه گذاران و عرضه كنندگان اهميت چنداني براي بنگاهها پيدا نكرده است، چرا كه كمتر از 10 درصد بنگاههاي موردمطالعه در اين صفحات، بيانيه ماموريت خود را در اين صفحات قرار داده يا حداقل لينكي به آن برقرار كرده بودند.
ماهيت وب سايت ها در بنگاههاي ژاپني، اروپايي و آمريكايي متفاوت است. بنگاههاي ژاپني در مقايسه با بنگاههاي اروپايي و آمريكايي بيانيه هاي كمتري دارند و عموماً آنها را بـا واژه هاي «رسالت» يا «دورنما» معين نكرده اند، در سايت هاي خود از موتورهاي جستجو استفاده نكرده و صفحات مربوط به مشتري و كاركنان در سايت هايشان كمتر مشاهده مي شود. عوامل متعددي در اين امر نقش دارند. يكي از خواص نامشهود مديريت ژاپني ايـن است كه ارتباط غالباً به صورت چهره به چهره صورت مي گيرد، استخدام نيز مادام العمر است. لذا جذب كاركنان ازطريق اينترنت اهميت چنداني نخواهد داشت. تاريخچه صنعت ژاپن، روابط مستحكمي ميان عرضه كننده و خريدار به وجود آورده است، اين فرايند مي تواند ارتباط با مشتري از طريق اينترنت را كاهش دهد. نهايتاً اينكه نسخه انگليسي سايت هاي ژاپني با نسخه اصلي ژاپني، كاملاً متفاوت است، چرا كه بنگاههاي ژاپني تمايلي ندارند مشتريان يا كاركنان خود را از خارج مرزهاي ژاپن جذب كنند. شايد اين عوامل بــــاعث شده باشد بنگاههاي ژاپني بيانيه هاي خود را در سايت هايشان قرار نداده باشند.
شكل گيري كسب و كارهاي بزرگ و در مقياس جهاني و تمايل آنان در بكارگيري تجارب برتر، نشان مي دهد كه حداقل تفاوتهاي كوچكي در نقاط مختلف جهان يعني در آسيا، اروپا و آمريكا وجود دارد. به نوعي اين تفاوتها به فضاي كسب و كار اينترنتي هم منتقل خواهدشد. ابداً نمي توان تفاوتهاي عميق فرهنگي در كسب و كار را ميان ژاپن و ملل غرب ناديده گرفت. با قدري اغماض، اين تفاوتها ميان اروپا و آمريكا هم قابل ملاحظه است. لذا تنوع فرهنگي باعث خواهدشد نحوه تعامل بنگاهها با ذينفعان و مخاطبان ازطريق وب نيز كاملاً متفاوت باشد.
علي رغم اين تفاسير، بنگاهها براي اينكه ذينفعان را از بيانيه خود مطلع سازند از فرايندهاي نوعاً مشابهي استفاده مي كنند. 50 تا 66/7 درصد شركتها درجايي از وب سايت خود، بيانيه هايشان را قرار داده بودند. بسته به منطقه جغــرافيايي، 83/3 تا 93/3 درصد سايتها صفحه «درباره ما» را دارا بودند. اين حقيقت را نمي توان ناديده گرفت كه شركتهاي ژاپني با كاركنان خود ازطريق اينترنت تعامل نمي كنند.
درنهايت مي توان گفت كه بسياري از شركتهاي بزرگ دنيا نگاهي ابزاري به اينترنت دارند. نيز شيوه اي كه آنها بيانيه هاي ماموريت خود را به مخاطبان ارائه مي كنند شباهتهاي زيـــادي وجــــــود دارد. ولي در توسعه وب سايت هاي بنگاهها ابداً نمي توان تفاوتهاي فرهنگي را ناديده گرفت.
*تدبير