تلخيص: احد احمديخلاصه كتاب :
پیشگفتار: سیاست و تدبیر جامعه از آنرو که از مهمترین مسائل حیاتی انسان است همواره سر لوحه اندیشه و برنامه پیامبران و مصلحین بزرگ و فلاسفه و اندیشمندان بوده است .پیام آوران الهی هرگز به مسیر حاکمیت عصر خویش بی تفاوت نبوده و بلکه بمنظور تامین منطقی و مشروع این بعد اساسی وجود انسان، برنامه و طرحی متناسب با زمان،داشته اند . و موضع گیری های قاطع آنان در برابر حکام جور، و هشدارهای لازم به انسان ها در تخلف از اطاعت اینان و روآوردن بخداوندگار جهان،و تسلیم در برابر فرامین و قوانین او، که اصل مشترک همه ادیان الهی بوده است، سرفصل این مقال و اساس ترسیم سیاست کلی مکتب های توحیدی قرار گرفته است .
با این نتیجه می رسیم که : سرلوحه کار پیامبران، دعوت به اطاعت و عبودیت خالص «الله» و سرپیچی و تخلف از فرمان «طاغوت»ها بوده است،و نیز اقامه قسط در سایه تعالیم الهی و کتب آسمانی و موازین عدل،که ضامن اجرای آن نیز در برابر کارشکنی های سرکشان و مستکبران،سلاحی است که معمولا از آهن ساخته می شود .
با توجه به مضامین فوق، و مشابه آن، جای تردید برای کسی باقی نمی ماند، که تدبیر و سیاست جامعه بشری، مطلبی است که سرآغاز کار رسالت داران الهی و مکاتب آسمانی قرار دارد.
آنچه بر این اصل مسلم می افزائیم اینکه : اسلام بهمان نسبت که با خصلت جاودانگی و جامع الاطراف بودن قوانین و احکامش، بر ادیان گذشته برتری دارد، در جهت تدبیر و سیاست جامعه انسانی و اسلامی نیز، از ویژگی و امتیاز خاصی برخوردار می باشد . بدین معنی که : توجه به سرنوشت جامعه و شیوه حکومت، و قوانین و احکام مربوط باین باب، از پردامنه ترین فصول این شریعت والای الهی و جاودانی است .
همانگونه که روش پیامبر اکرم در تصدی زمامداری امت، نشان دادن راه عملی حاکمیت الهی و عهده دار گشتن امر رهبری،حکومت، سیاست،قضاوت،جنگ و صلح،معاهدات روابط مسلمین با دیگر مردم در داخل و خارج کشورهای اسلامی و دیگر مسائل اجتماعی، سیاسی،بهترین گواه مدعا است .
در تداوم خط رهبری مقام نبوت، که در امامت امت اسلامی تبلور می یابد، علی علیه السلام که به اقرار عامه مسلمین از صدر اول تا کنون، برترین چهره تاریخ اسلام پس از پیامبر است و بنا به نص صریح پیغمبر و بیعت آگاهانه مسلمین، عهده دار رهبری کامل امت اسلام را بعهده گرفته، و در برهه خاصی از زمان، زمینه تصدی خلافت و سیاست جامعه اسلامی برای او فراهم گردیده است، در شیوه جهانداری بگونه ای عمل کرده که به راستی ترسیم عملی حاکمیت خالص حق را متجلی می ساخته است. حاکمیتی که از ریاکاری و دغلبازی های سیاست های معمولی جهان بدور بوده و از محور حق و عدل بقدریک سر مویی منحرف نگشته و مصلحت دین و مسلمین و ارمان به کرات و با عبارات گوناگون حکایت کرده . از جمله : « بخدا اگر جهان را با هر آنچه در آنست به من بدهند که با گرفتن پاره ای جو، از دهان موری، خدا را معصیت کنم، بدین خطا تن در نخواهم داد.»
«بخدا اگر مرا در زنجیر نهند، و شب هنگام، روی خار بیابانها کشند،برای من بهتر است تا اینکه در قیامت به دیدار خدا روم در حالیکه در حق یکی از بندگان او ستم کرده باشم.»«حکومت بر شما بقدر یک کفش کهنه برای من ارزشی ندارد، اگر نتوانم داد مظلوم را از ظالم بستانم.» (نهج البلاغه)
در عمل نیز نشان داد که او تنها به رضای خدا می اندیشد و بس،مادیات،لذت،شهرت،منصب،مال،کاخ،عنوان و مقام. از نظر حق بین او به مسخره گرفته می شوند.در آن زمان که در اوج قدرت بود، گریه ها و مناجاتش در دل شب، قلب شیفته هر عارفی را ذوب می کرد. همانگونه که اشک ترحمش نسبت به اتیام و مستمندان و مستضعفان، در روشنائی روز و تاریکی شب بر سیمای نورانیش می ریخت. قاطعیت در حق و عدالت را بگونه ای ارج می نهاد که نزدیکترین افراد فامیلش، طمع آنرا نداشتند که در پرتو حکومت او، ذرةالمثقال از بیت المال،و یا بعنوان دیگر،سوءاستفاده کنند. در اجرای حق سخت کوش بود،و در خدمت خلق و جلب رضای خالق بی قرار و در برابر دشمنان خدا و خلق قاطع، خشمگین، مصمم و سازش ناپذیر .
علی(ع) برای بشریت گفتنی بسیار داشت، و برای تاریخ ارمغانهای بیشمار آورد. این ارمغانها را با سخنان و خطبه ها، نامه ها و عهد نامه ها، در هر فرصت و مناسبت، گفت و بیان کرد . نهج البلاغه که بخشی از سخنان پرارج و اعجاز گونه اوست، نموداری از معارف و حکم و مواعظ و رهنمودها و دستورهای او است که بحق درباره آن گفته اند : فراتر از کلام مخلوق و فروتر از کلام خالق .
از میان این آثار حکمت و بلاغت، یکی از نامه های او را که بحق باید جامعترین دستور و آئین نامه برای جهانداری، سیاست، مدیریت و ترسیم اصول اساسی حاکمیت اسلامی دانست، برگزیدیم . نامه ای که او به یار وفادارش «مالک ابن حارث اشتر نخعی» نوشت آنگاه که فرمانروائی سرزمین مصر را بدو سپرد، تا در تدبیر کار آن سرزمین و مردمش بکوشد . این آئین نامه باید سرلوحه کار هر دولت، و حکومت و مسئول در جامعه اسلامی، بلکه کل بشریت، قرار گیرد .
بر این نامه شروح بسیار نوشته اند، و هر کس بقدر بضاعت خویش در پیرامون آن، قلم فرسائی کرده و براستی می توان گفت هنوز،در حد شایسته ، حق آن ادا نشده است. دیگر نکته اساسی اینست که در خواندن و نوشتن و شرح و تفسیر، باید از حد یک تحقیق علمی فراتر رفت . بیاید هر حاکم و زمانداری،وزیر یا مدیر مسئولی، و هرکس هر کجا نشسته و با سرنوشت جامعه سروکار دارد،نسخه ای از آن را بعنوان سرمشق، داشته باشد. و بعنوان یک قانون با تدبر و تامل بخواند،و با تعهد و عمل،بکار گیرد، و آنگاه آثار تربیتی،اجتماعی و سیاسی آنرا مشاهده نماید .
با توجه باین مقدمه بود که ما بر آن شدیم نامه جاویدان علی (ع) را آورده و فرازهای مختلف آنرا با ذکر عناوین و ترجمه و توضیحی کوتاه به ترتیب اصل،از نظر بگذرانیم . اینکار برای سهولت مطالعه بوده که خواننده به آسانی بتواند موارد خاص را شناسائی کند . در عین حال مدعی نیستیم چیزی تازه آورده ایم . آنچه همیشه تازگی دارد، متن سخنان پر ارج علی (ع) است که اساس و محور است ، و جذابیت آن را دست زمان کهنه نخواهد کرد .
کنترل قدرت
« باز هم از حاکمیت اخلاق، آفت حکومت، تربیت و ریاضت، عبودیت و حکومت »از عفو پشیمان مشو،و ازعقوبت خوشنود مباش، و به مجازات کاری که راه حل دارد،شتاب مکن،و مگو که من فرمانروایم، و هر آنچه گویم آن کنند . چه، این پندار، قلب را تباه و ایمان را ضعیف می سازد و آدمی را به پرتگاه سقوط می کشاند . و هر گاه در سایه حکومت، تو را کبر و عجب دست دهد، به عظمت ملک خدا مافوق خود بنگر، و از سیطره او بر تو در آنچه عاجز از آنی یاد کن، که این از خودبینی و غرورت می کاهد، و از تند روی بازت می دارد، و عقل از دست رفته را بتو برمی گرداند زنهار که با خود بزرگ بینی، به رقابت با خدا برخیزی، و در جبروت بدو تشبیه جوئی! که خداوند، هر جبار و مستکبری را خوار و ذلیل خواهد کرد.»
توضیح :
1- باز هم سخن از حاکمیت اخلاق و ایمان و عفو و گذشت و عواطف انسانی است، امام با بیانات و عبارت مختلف تأکید دارد که حاکم اسلامی، نباید فقط در پناه قدرت، ایفای نقش کند زیرا در اینصورت چه فرق میان حاکمیت الهی و حکومت طاغوتی .
آنچه روح حاکم در حکومت الهی است، معنویت،عشق،محبت،و رابطه بر اساس اعتقاد و آرمان مشترک الهی و عمل برای خدا و اخلاق اسلامی و خصائل انسانی است، نه استقرار بر اریکه قدرت .
لذا حاکم اسلامی از برخورد انسانی و اعمال نفوذ و گذشت نباید چنین پندارد که اگر عفو و اخلاق را پیش گیرد حمل بر عجز و حقارت خواهد شد! زیرا بکارگیری شیوه انسانی و سجایای اخلاقی نه تنها موجب تقویت روحیه ایمان و خصال مؤمن بوده، که سبب و جذب دیگران نیز خواهد شد، در حالیکه اعمال حاکمیت بطور مطلق، سبب بیماری دل، و انحراف روان، و فساد دین و ایمان، و نوعی از شرک است که در سخن امام بدان تصریح شده، و سبب نفرت بیشتر مردم نیز می گردد، که تجربه ثابت کرده است .
2- برای علاج روحیه اعتلا طلبی و تفوق جوئی، که نوعی بیماری است، و اغلب دامن گیر ارباب قدرت است، چه باید کرد؟
امام در ادامه سخن بدین معنی اشارت می فرماید :
« نگاه کن به عظمت ملک خدا » آری اگر انسان به عظمت خالق بیاندیشد و عظمت عالم را بنگرد، آنوقت می بیند که در برابر اینهمه ستارگان و کهکشانها و اجرام عظیم آسمانی، کره خاک ناچیز است و انسان در برابر این خاکدان باز هم حقیر و ضعیف و عاجز، نه ازتصادفات و بیماریها می توان گریخت و نه حوادث جوی و ارضی و سماوی را می توان دفع کرد، و تازه، انسان برای چه و چند روز و کدام هدف می خواهد زندگی کند ؟ سرانجام چه میشود و بکجا می رود ؟ جباران پیشین چه شدند ؟ و چه طرفی از حیات و حکومت بستند ؟زمامدار باید برای تفکر و تأمل در این مسائل فرصتی را بگذارد، بخود آید و به خدای خویش رو کند، تا به مسئولیت سنگین خود در برابر بندگان خدا بیشتر بیاندیشد .
«اجتناب از سوءاستفاده،اقرار به اشتباه،پرهیز از سلب مسئولیت،واکنش مظالم،تملک نفس،توجه به آخرت »
از افزون طلبی در آنچه حق مشترک مردم است،بپرهیز. و از آنچه برای ناظران روشن است و مسئولیتش بتو متوجه می گردد،خود را به غفلت مزن،که از تو برای دیگری گرفته خواهد شد،و بزودی پرده ها از کارهایت فرو می افتد و انتقام مظلوم از تو گرفته میشود . با تسلط بر نفس از نخوت و غرور و تندی خشم و ضربه دست و زخم زبان، برحذر باش، و از همه اینها با کنترل هیجانها،و خودداری از تهاجم،احتراز کن، تا خشمت فرو نشسته و اراده خویش را از دست ندهی . و در این کار، بر نفس خود حاکم نخواهی بود، مگر آنکه تمام هم تو متوجه روز قیامت و بازگشت بخدا باشد.
توضیح :
1- دولتمردان و وابستگانشان نباید از اموال و امکانات مشترک که متعلق به همه مردم است، بیش از دیگران بخود جذب کرده و حقوق ملت را ضایع کنند .
2- اگر انحرافی دامنگیر مسئولان شود، باید با شهامت بپذیرند و درصدد علاج و چاره و اصلاح آن برآیند و گرنه چیزی که برای همه واضح است، و خداوند از آن آگاه می باشد نتوان از دیده ها پوشاند،و از کیفر آن رهید .
3- هر آنچه به زور یا ظلم گرفته شود،سرانجام از حلقوم متجاوزان بیرون کشیده شده، عقوبت و رسوائی آن برای آنان و سود آن به دیگران منتقل خواهد شد .
4- غرورها، خشم ها، ضرب شصتها،و زخم زبانها که ناشی از قدرت حاکمان است، آنان را به ورطه هلاکت خواهد کشید،و برصاحبان قدرت است که، بر این صفات و خصال
نامطلوب،تسلط داشته و زمام عقل خویش بدست توسن هوای نفس نسپارند، که جز ندامت و حقارت و عقوبت چیزی بباری نخواهد آمد .
5- حلم و حوصله و تسلط بر نفس از ضروریات اخلاقی دولتمردان است که باید برای تحقق آن ریاضت و تعبد را پیشه سازند، و بیاد مبدأ و معاد باشند که سرانجام همگان به محضر خداوند باریافته و کیفر عمل خویش را خواهند دید .
گزینش ها
گزینش صحیح کارمندان ، بازرسی دقیق از شیوه عمل ایشان ، تأمین کامل نیازمندی آنها ، طرد و تصفیه عناصر ناصالح« کار مسئولان و کارگزارانت را بدقت زیرنظر بگیر و با آزمون صحیح آنها را بکار گمار نه با نظر شخصی نه خود محوری زیرا آنها از ستم و خیانت بدور نیستند و افرادی با تجربه و با
حیا را جستجو کن، که از خاندان صالح و پیشگام در اسلام باشند چه اینان از نظر اخلاق
برجسته ترین و از جنبه حیثیت قابل اعتمادترین و کمتر در فکر طمع کاری بوده، و در عواقب
کارها باریک بین ترند، آنگاه بحد کافی مخارج آنها را تأمین کن که این خود امکان می دهد که
در اصلاح خویش بکوشند و از تصرف در اموالی که زیردستشان می باشد بی نیاز گردند و
حجت را بر آنان تمام می کند که عذری برای مخالفت با امر تو یا خیانت به امانت تو نداشته
باشند .
سپس اعمال آنها را زیرنظر بگیر و ناظرانی از افراد صادق و وفادار بر آنان بگمار زیرا
مراقبت پنهانی از اعمالشان آنها را وادار به رعایت امانت و مدارا با مردم می کند و بترس از
معاونانت که هر گاه یکی از آنان دست به خیانت زد و بازرسان تو به اتفاق از خیانت او خبر
دادند، این گواهی کافی است برای آنکه وی را تنبیه نمائی و به اعمالش مؤاخذه کنی، و او را
خوار و خیانتش را آشکار و تهمت را بر او هموار داری . »
گزینش صحیح ، بازرسی دقیق ، تصفیه قاطعانه
1- گزینش ها نباید از روی ساده اندیشی و مسامحه کاری باشد تا افراد فریبکار و دغلباز
نتوانند خود را در نظام اسلامی جا زده و به خیانت بپردازند . ملاک گزینش عبارت است از :
الف ) اصالت خانوادگی و فامیلی
ب ) سوابق اسلامی ریشه دار
ج ) تجربه و پختگی در کارهاپ
د ) حیا و شرم همراه با تقوی و نجابت
ه ) اتصاف به اخلاق شایسته اسلامی و حسن شهرت
و ) پیراستگی از طمع
ز ) حزم و دوراندیشی
وظیفه دولت و مسئولان است چنین کسانی را پیدا کنند و بر کار ملت بگمارند و حوائج زندگی
آنان را کاملا تأمین نمایند که به هیچ وجه محتاج دیگران نگردند و عذر و بهانه ای برای
تخلفات یا سوء استفاده ها برایشان باقی نماند .
2- بازرسی :
برای اداره صحیح کشور و جلوگیری از نفوذ افراد ناصالح و هرگونه تخلف و کارشکنی ،
داشتن سازمان تحقیق و بازرسی ضروری است، زیرا اگر مفسدین رخنه کنند علاج خرابیها
کاری مشکل خواهد بود . بنابراین بر دولت و مسئولان نظام اسلامی است که از افراد مؤمن
صادق و وفادار به نظام اسلامی گروه های بازرسی و تحقیقاتی و اطلاعاتی تشکیل داده و به
مراقبت و محاسبه اعمال کارمندان موظف دارند و آنها بر اساس صدق و بدور از هر نوع
اعمال غرض مشاهدات خود را با دلیل کافی گزارش کنند اینکار سبب می شود :
الف ) کارمندان و مأموران و معاونان و مدیران مراقب کار خود بوده و امانت خدمت را
رعایت کنند .
ب ) نسبت به مردم رفتاری کرده و از اعمال خشونت و ناراضی تراشی خودداری نمایند .
ج ) تصفیه های لازم
اگر گروههای تحقیق و بازرسان بی غرض در خصوص یکی از مسئولان و مدیران یا هر
فرد دیگری گزارشی قابل اعتمال آوردند . بر دولت اسلامی است که قاطعانه به تصفیه چنین
افرادی اقدام نموده و خیانت آنان را بر ملا کند و مجازات لازم درباره آنان اعمال نمایند تا
عبرت برای دیگران باشند .
امور دفتری و اداری
گزینش افراد صالح و با تقوی ، بازگو کردن واقعیات برای مسئولان ، پاسخ صحیح به مردم
دادن ، رعایت مصلحت ملت ، حسن سابقه و شهرت در گزینش ها ، گزینش ها معیار صداقت
ها ، کارائی ، مسئولیت رؤسا در عملکرد زیردستان
« آنگاه حال نویسندگانت را با دقت بنگر و بهترین را بر کارهای خود بگمار و نامه های
محرمانه و اسرارت را به کسانی بسپار که در جهات اخلاقی از همه صالح ترند، آنانکه عنوان
و مقام سرمست شان نسازد و در حضور دیگران بر تو تجری و جسارت نکنند و یا از روی
غفلت مکاتبات کارمندان تو را بدست تو نرسانند و جواب صحیح را از تو نگیرند و به مردم
ندهند و در عقد قراردادهای سودمند قوی بوده و در لغو قراردادهای زیانبار عاجز نباشند و به
قدر و منزلت خویش در امور جاهل نبوده که هر کس به قدر خویش جاهل باشد مسلما به قدر و
منزلت دیگران جاهل تر خواهد بود و آنگاه انتخاب این افراد تنها براساس تشخیص و حسن
ظن و اطمینان شخص تو نباشد زیرا اشخاصی هستند که با ظاهر سازی و خوش خدمتی جلب
اعتماد دولتمردان را می نمایند در حالیکه از امانت و خیرخواهی آنها خبری نیست بلکه ایشان
را از شیوه همکاریهاشان با صالحان پیشین بیازمای و آنرا که در میان مردم به حسن عمل و
امانت بیشتر معروف است برگزین که این دقت دلیل بر صداقت تو در برابر خدا و خیرخواهی
نسبت به کسانی است که کارشان به تو سپرده شده است و مسئولیت هر یک از امورابه یکی از
آنان بسپار که از انجام مسئولیت خطیر خود عاجز نباشد کار زیاد او را پریشان نسازد و هر
گاه از مسئولان امور اداری و دفتری تو خطائی سرزند و تو بی تفاوت باشی مسئول
پاسخگوئی آن خواهی بود . »
یازده مطلب در امور اداری
از مسائل بسیار مهم کشورداری امور اداری ، منشی گری و مشاغل دیوانی و مسئولیت
نویسندگان دفتری و ضابطین دوائر دولتی است زیرا اگر اینان افراد صالحی بودند بسیاری
مشکلات در امر مدیریت قابل حل است و اگر ناصالح شدند نابسامانیها در کار اداره کشور
بوجود خواهد آمد .
در این بخش نکات برجسته فرمان امام را می نگریم :
1- کارمندان اداری باید از صالح ترین افراد مخلص و مؤمن انتخاب شوند تا محرم اسرار
حکومت و دولت و دلسوز مردم باشند .
2- متخلق با خلاق اسلامی باشند و فریب پست و مقام ، آنان را از تعهداتی که در برابر خدا و
خلق دارند ، باز دارند و برای ترفیع رتبه به رقابت و تفوق طلبی نپردازند .
3- اینان باید حرف و درددل مردم را به مسئولین مافوق برسانند تا آنان در جریان مسائل
جاری باشند و بدانند در اجتماع چه می گذرد و شکوای مردم چیست .
4- مردم را در مطالب عرضه شده به دولت و مسئولان و مدیران بدون جواب نگذارند و به
نامه ها پاسخ دهند .
5- اسیر مقررات و تعهدات خشک اداری نباشند و رتق و فتق امور براساس مصلحت دولت و
ملت بعهده گیرند در قراردادها جانب مصلحت را منظور داشته و آنچه به مصلحت است منعقد
و آنچه به زیان است لغو و نقض نمایند .
6- اندازه تأثیر و کارائی خود و دیگران را در قبال مسئولیت پذیرفته شده ارزیابی نموده و
براساس ارزشها و لیاقتها نه براساس روابط و پست ها عمل کنند.
7- در گزینش افراد جهت اداره امور کشور ظاهر فریبنده یک کارمند کافی نیست و بلکه
گمراه کننده است لذا سوابق و عملکردهای گذشته و پرونده هر کس باید منظور بوده و براساس
آن حدود مسئولیتها و اختیارات محدود و تعیین گردد .
8- در گزینش ها قضاوت عمومی مردم درباره اشخاص می تواند ملاک عمل باشد زیرا خوب
و بد اشخاص از مردم پوشیده نمی ماند و هرگاه آنان به امانت و حسن عمل کسی گواهی دهند
می تواند اطمینان بخش باشد .
9- گزینش افراد صالح برای اموراداری می تواند نشانه خلوص و ایمان و صداقت یک انسان
در برابر خداوند و خدمتگذاری و خیرخواهی مردم باشد و از این رو می توان با نوع گزینش
ها صلاحیت مسئولان و صداقت و امانت آنها را ارزیابی کرد .
10- بر حکومت است که در هر بخش از امور کشور مسئولی صالح گمارد و ریاست آن بخش
را بدو سپرد و این رئیس مسئول بتواند از عهده وظائف مهم برآید و در تراکم کارها با تدبیر و
مهارت عمل نموده و دست و پای خود را گم نکند و درمانده نگردد ( کارائی داشته باشد ) .
11- دولت و دیگر مسئولان در برابر عملکرد کارمندان زیردست مسئولیت داشته و باید پاسخ
گوی اعمال آنان باشند آنها نمی توانند از اعمال زیردستان اظهار بی اطلاعی کرده و شانه از
جواب خالی کنند .
رابطه مستقیم مسئولان با مسائل جاری کشور :
اطلاع از عملکرد کارمندان ، رسیدگی به مشکلات مردم ، انضباط اداری ، خلوت با خدا ،
خلوص در عمل و خدمت
« برخی از امور است که بناچار خود باید مستقیما بدان مبادرت کنی ، از جمله پذیرفتن
کارگزارانت که مسئولان دفتری تو از آن ناتوانند و از جمله پاسخ گفتن به حوائج مردم آنروز
که بر تو عرضه می شود و معاونانت از انجام آن طفره می روند کار هر روز را همان روز
بانجام رسان که هر روزی کار بخصوص دارد بهترین اوقات و بزرگترین بهره ها را وقتی
بدان که خود با خدایت خلوت می کنی گر چه همه اش برای خداست اگر نیت خالص باشد و
موجب بهرورزی رعیت شود . »
توضیح :
1) مسئولان کشور ، موظف اند در برخی امور مستقیما مباشرت داشته و بدون واسطه با
مسائل روبرو شوند در کناری ننشینند تا دیگران برای آنها گزارش بیاورند تشخیص این موارد
بستگی به فراست و سیاست و ایمان و هوشیاری مسئولان دارد برخی از این موارد در سخن
امام آمده است .
2) معاونان و مدیران کل باید بتوانند با مسئول مافوق ، تماس حاصل کرده ومسائل جاری را
به اطلاع برسانند .
3) مسئولان باید اوقاتی را برای مراجعه مستقیم مردم مقرر نمایند و به مشکلات و شکایات و
گزارشات مختلف مراجعین توجه کنند که در این گونه ملاقاتها مسائل جامعه مستقیما به مقام
مسئول رسیده و از واقعیاتی که بسا می شود بوسیله معاونان و مدیران پنهان می ماند آگاه شده
و راه چاره بیاندیشند .
4) هر مسئول و کارمند و بلکه هر انسان وظیفه شناسی باید کار امروزش را به فردا
وامگذارد که انسان هیچگاه از مسئولیت و تکلیف فارغ نخواهد بود این انضباط سبب حسن
اجرای امور و راحتی خیال شخص موظف و موجب رضای مردم و عدم تراکم کارها و نظام
یافتن جامعه است .
5) مشاغل اداری و مسائل اجتماعی نباید کارمندان و مسئولان را از ارتباط با خدا غافل سازد
که این رابطه سبب تقویت روح و روشنائی دل و بینش صحیح و تعهد بیشتر و مصونیت از
غفلتها است و انسان را از حالت یک ماشین بی روح به یک انسان واقعی و دارای هدف و
آرمان مبدل می سازد در نتیجه محیط اداری روح ایمان یافته و از برکات آن عموم افراد بهره
مند خواهند بود .
6) کسانیکه دارای مشاغل اداری می باشند اگر نیت را خالص کنند و برای رضای خدا و
صلاح مردم قلم بزنند و قدم بردارند و سخن بگویند در پیشگاه خداوند پاداشی خواهند داشت
زیرا خدمت به مردم از بهترین عبادات است .
حاکمیت اخلاق در دولت
پرهیز از منت نهادن بر ملت ، اجتناب از افزون نگری ، نکوهش از وعده بدون عمل « از منت نهادن بر رعیت بجهت احسانی که نموده ای و یا بیش از حد جلوه دادن آنچه کرده ای بپرهیز و نیز از وعده ای که خلف می کنی احتراز کن ، چه منت نهادن ، احسان را بی ارزش می کند و زیاده نگری روشنائی حق را می برد و خلف وعده موجب خشم خدا و مردم می شود . خدای تعالی می فرماید : گناه بزرگی است از نظر خداوند که بگوئید آنچه را عمل نمی کنید . »
توضیح :
1) دولتمردان باید از منت نهادن بر مردم که مورد نهی خداوند و دلیل انحطاط اخلاقی و موجب تحقیر مردم و بی ارزش کردن کارها است ، بپرهیزند .
2) کارهای انجام شده را بیش از آنچه هست نباید جلوه و آمار داد که این نوع سفسطه و ریا کاری و خلاف گوئی است که اعتبار سخن مسئولان را از میان می برد و مردم را نسبت به دولت بدبین می سازد .شیوه ای که دولتهای غیر قانونی و غیر الهی در پیش گرفته و همیشه با حربه تبلیغات می خواهند مردم را با آمار و ارقام دروغ و مانورهای تبلیغاتی و خلاف واقع سرگرم کنند نتیجه ای جز بی ثباتی و عدم اعتماد به بار نمی آورد بنابراین یک دولت اسلامی برخلاف این شیوه ناپسند باید بیش از آنچه می گوید کار کند و عملا قلوب ملت را بخود جذب نماید .
3) و نیز وعده های دولت در زمینه اصلاحات و خدمات و بهبود اوضاع مردم از با وفا عمل همراه نباشد نه تنها موجب خشم خداوند خواهد بود و خلف وعده گناهی است بزرگ ، بلکه خشم ملت و بغض مردم را خواهد برانگیخت و وقتی مردم از دولتمردان وعده های تو خالی ببینند ، اعتماد خود را نسبت به آنها از دست داده و برای سخن آنان ارزش قائل نخواهند شد و این خود بزرگترین ضربه بر پیکر دولت و کشور است .
انتخاب وزیران و معاونان
تصفیه مهره های ناصالح ، جذب نیروهای متعهد ، تشویق انتقاد گران صادق ، مرابطه با عناصر پرهیزکار
« بدترین وزیران تو آنهایند که برای جنایتکاران پیشین وزارت نموده و یا شریک جنایاتشان
بوده اند ، پس نباید اینان از یاران نزدیک تو باشند . زیرا اینها همکار تبهکاران و برادر
خوانده ظالمان اند و این در حالی است که تو می توانی بجای آنها افراد شایسته ای را که
آگاهی و کارایی لازم را داشته و جرائم و گناهان و انحرافهای پیشینیان را نداشته باشند بیابی
که با ستمکاران و گنهکاران معاونت نکرده باشند اینها با خرج کمتری بهترین خدمت را می
کنند و با عواطف بیشتری با تو برخورد می نمایند و به دیگران کمتر دل می بندند پس اینان را
برای محافل سری و جلسات ویژه برگزین و از اینان کسی را بهای بیشتری بده که حق را
گرچه تلخ باشد بصراحت با تو بگوید و از کمترین همکاری با تو در کاری که خدا آنرا برای
اولیای خود نمی پسندد خودداری نماید گرچه آن کار بر وفق میل تو باشد با افراد پرهیزکار و
صادق نزدیک شو و آنان را بگونه ای عادت ده که با تمجید و تعریف بی جا و کارهائی که
انجام نداده ای فریبت ندهند ، زیرا این تملق گوئیها وسیله عجب و غرور است . »
توضیح :
1- دولت اسلامی نباید از مهره های مؤثر رژیم های طاغوتی ، عضو بگیرد و بدانها مسئولیت
بدهد . چه اینان اضافه بر اینکه صلاحیت ذاتی ندارند در نظر مردم مسلمان بی اعتبارند و
مقدرات یک ملت اگر بدست اینگونه کسان سپرده شود سبب وهن دولت اسلامی خواهد گشت .
2- همیشه در جامعه نیروهای خالص و صادق هستند که با کارائی لازم و صداقت و کمترین
توقع به خدمت دولت اسلامی درآیند لذا بر دولت اسلامی است که این چهره های شایسته را
شناسائی نموده و آنان را به خدمت گمارد .
3- از نظر یک دولت مردمی و الهی نباید حق گویان مطرود شوند و چاپلوسان مقرب گردند
بلکه بهترین چهره های صالح از نظر چنین دولتی باید آن کسانی باشند که حق را بگویند گرچه
تلخ باشد زیرا دوست آن است که به آدمی راست بگوید و در بیان حق و انتقاد بجا ، صریح
باشد و دشمن آن است که معایب را دیده تذکر ندهد تا کار از کار گذشته و دیگر راه چاره نماند
و موجب بدنامی شود .
4- دولت و مسئولان دولتی در نظام صالح اسلامی می بایست انسانهای پرهیزکار و خیراندیش
را جذب نموده و از رهنمودهای آنان مدد گیرند و نشان دهند که خواهان تملق و چاپلوسی نبوده
و بلکه در پی واقعیات اند . زیرا این تملق ها و تعریفهای نابجا جز اینکه مسئولان را دچار
فریب و اشتباه و کج اندیشی کند حاصل دیگری به بار نخواهد آورد .
سیاست مدیریت و وظایف دولت
خطر بی تفاوتی ، ارزشیابی ، شناخت چهره ها ، رابطه دولت و ملت براساس حسن تفاهم ،
عامل حسن ظن به پشتیبانی ملت ، اعتماد به ملت ، رمز ثبات دولت
« مبادا که نیکوکار و بد کردار در نظرت یکسان باشند که این خود موجب دل سردی
نیکوکاران و تشویق و تجری بدکاران شود . لازم است با هر یک از آنها
بدانچه پذیرفته اند عمل کنی باید بدانی که هیچ چیز مانند احسان و نیکوکاری و تخفیف دادن در
پرداختها و پرهیز از تحمیل های بی مورد موجب حسن ظن ملت نسبت به دولت نخواهد بود
پس باید کاری کنی که موجبات این حسن ظن میان دولت و ملت فراهم آید زیرا این حسن ظن
و تفاهم بار سنگینی را از دوش تو برمی دارد و همانا به کسی بیشتر خوشبین توانی بود که با
او خوب عمل کنی و به کسی بیشتر بدگمان باید بود که با او بد عمل کرده باشی . »
توضیح :
1- یکی از آفات بسیار خطرناک برای یک نظام بی تفاوتی و عدم توجه به ارزشها و لیاقتها است که از یکسو کارهای مهم بدست افراد ناصالح یا نالایق سپرده شده و کار مملکت به تباهی و ویرانی می رود و از دیگر سوی نیروهای مفید و شایسته منزوی گشته که پی آمد آن یأس و نومیدی و خمودی و مرگ استعدادها است . بنابراین بر دولت و مسئولان است که با ارزشیابی دقیق افراد و شناخت لیاقتها و استعدادها و آمادگیها هر یک را به پست لایق و مسئولیت متناسب بگمارند . خدمتگذاران را تشویق و با خیانتکاران بگونه ای که مقتضای عدل اسلامی است عمل کنند که در نتیجه سطح فرهنگ و اخلاق و سازندگی و مدیریت کشور بالا رفته و نیروهای مؤثر و مفید جذب گردند .
2- باید میان دولت و ملت رابطه براساس تفاهم و حسن ظن باشد دولت مردان نسبت به چه کسانی می توانند خوشبین بوده و به همکاری شان اعتماد نمایند ؟ به کسانیکه بدانها احسان کرده و با آنان خوب عمل نموده باشند . زیرا انسان بنده احسان است و هر گاه ملت از دولت مهر و محبت دید در روز گرفتاری به یاری او می شتابد و تنها پایگاه مردمی است که می تواند دولت را حفظ کند و این پایگاه استوار نمی گردد جز با حسن عمل و خدمت به مردم و رمز ثبات یک دولت مردمی در اینست
حقوق عامه مردم :
توصیه مؤکد ، شخصیت این طبقه ، رسیدگی به وضع آنان « خدا را!خدا را! نسبت به طبقه پائین جامعه،آنانکه راه چاره ندارند فقیرند و مستمند،گرفتار،دردمند و عاجز در این طبقه افراد آبرومند و محتاج هستند حقی را که خدا بر تو نسبت بایشان مقرر داشته رعایت کن و سهمی از بیت المال و محصولات که متعلق به اسلام و مسلمین درهر شهر است برای آنان مقرر دار زیرا دورترین افراد مانند نزدیکترینشان حقی دارند و تو مسئول حق هر یک از اینهائی پس غرور و نخوت ترا از انجام این وظیفه مانع نگردد چه در این صورت از تضییع حقوق کوچکتر بدلیل پرداختن به امور مهمتر معذور نخواهی بود از حال اینان غافل مشو و روی بر آنان ترش مکن و از وضع آنان که از روی بی توجهی و تحقیر آنرا بتو نمی رسانند تفحص و کنجکاوی کن و برای رسیدگی به کارشان از افراد مطمئن و خداترس و متواضع مددبگیر و باید حال و اوضاع آنان بتو گزارش شود و تو بدانگونه که نزد خدا در قیامت معذور باشی با آنان عمل نمای که در میان افراد ملت از همه بیشتر به عدل و انصاف نیاز دارند پس باید حق همه را طبق فرمان خدا ادا کنی . »
توضیح :
1- در سخن امام نسبت به مردمان معمولی و بیچاره و مستضعف بدانگونه تاکید شده که نظیر آن در خصوص دیگران نیست . این حاکی از مسئولیت عظیم دولت در برابر این طبقه است زیرا اینها هیچ وسیله دفاعی ندارد کمتر افراد بفکر اینان هستند مردمی هستند زحمت کش،محروم و فراموش شده اینها رنج بیشتر می کشند و بهره کمتر می برند و ظلمی که در همه نظامها بر اینان می رود بر هیچ طبقه دیگر نمی رود بنابراین بر دولت اسلامی است که خدمت باین قشر مستضعف را در صدر برنامه های خود قرار دهد و کمبود نیازهای آنها را از بیت المال که اموال عمومی است تأمین نموده و نگذار سایه فقر و فاقه براینان سنگینی کند زیرا از دولت هیچ عذری در تضییع حقوق این طبقه پذیرفته نیست .
2- در معاشرت ها و برخوردها نباید مسئولان از این طبقه چهره درکشند و اگر چه این طبقه در چشم مستکبران حقیر می آیند ولی دولت اسلامی باید به شخصیت آنان بها داده و نگذارد عقده حقارت فقر و مسکنت آنها را منزوی ساخته و از اقشار دیگر جامعه جدا سازد .
3- بر مسئولان است که گروهی از بهترین افراد مورد وثوق را مسئول رسیدگی به وضع این قشر نموده و آنها از نزدیک وضع اینان را ببینند و به مافوق خود گزارش کنند زیرا قشر محروم نمی توانند ندای خود را بگوش مسئولان برسانند پس باید به سراغ اینان رفت و از وضع و روزگارشان خبر گرفت .
نکاتی در مدیریت
موقع شناسی ، اغتنام فرصت ، واقع نگری ، قاطعیت ، مفهوم عدل« در کارها پیش از وقت آن شتاب مکن و در صورت امکان سست مگیر و در چیزی که مبهم است لجاجت مکن و هنگامی که چیزی واضح است ضعف نشان مده و هر چیزی را در جای خود بگذار و هر کاری را بموقع اقدام نما .»
نکاتی در مدیریت
1- براساس نظام علتها و معلولها و شرائط و ظروف هر کاری را موقعیت است که دولت باید براساس سنجش های صحیح این شرائط و علل را بررسی نموده و براساس آن به کارها اقدام نماید که در غیرآنصورت اختلال و بی نظمی در جامعه پدید خواهد آمد .
2- هنگامی که شرائط انجام یک کار که با مصلحت ملت و دولت سروکار دارد پیش آمد نباید از اقدام به آن هراسید و به سستی و مسامحه کاری فرصتها را از دست داد .
3- هر گاه راه یک کار روشن نبود و حکم آن مبهم و مورد شبهه بود نباید دولتمردان در آن لجاجت بخرج داده و تشخیص خود را متهم و حق را با باطل درآمیزد و احیانا به بدعت و خلاف شرع کشیده شوند .
4- هر گاه حکم یک امر واضح بود و راه اقدام روشن و میسر در اجرا و عمل ضعف نشان نباید داد و از شرائط مساعد نباید بی بهره گذشت که وقت شناسی و استفاده از فرصتها اهمیت حیاتی دارد .
5- همانگونه که در معنی عدل گفته اند : نهادن هر چیزی بجای خود شرط عدالت حکومت است و این قانون عمومی همیشه و همه جا باید ملاک تصمیم و عمل باشد .