فناوري نرم، ابزار طراحي و پياده‌سازي الگوي اسلامي- ايراني توسعه

هدف الگوي اسلامي- ايراني توسعه، ارايه مدل‌ها، نقشه‌ها و روش‌هاي موردنياز براي پيشرفت توأم با عدالت و سبك زندگي اسلامي- ايراني است. تحقق اين هدف نيازمند مهندسي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي در قالب جنبش نرم‌افزاري در حوزه‌هاي مربوط است. ايجاد جنبش نرم‌افزاري و مهندسي ‌نرم نيازمند شناخت فناوري‌هاي نرم است.

اشاره: جامعه بشري در طول تاريخ، انواع مختلفي از قوانين تجارت، ابزارها و فرآيندهاي اداره جامعه را ايجاد كرده است كه با فرهنگ‌ها و نظام‌‌هاي اجتماعي گوناگون و سطوح فناوري، متناسب هستند. اين فرآيندهاي به‌كارگيري انديشه‌‌ها و ايده‌هاي خلاق طي زمان در اقتصاد، اجتماع، فرهنگ، توليد، تجارت و سياست، استاندارد شده، قاعده پيدا كرده و به سازوكارها، قوانين يا نظام‌هايي تبديل شده و فناوري‌هاي نرم را شكل داده است. اين فناوري‌ها از تجارب انباشته شده بشري در طول تاريخ به دست آمده و پس از هزاران آزمايش و آزمون شكل يافته‌اند (آزمايشگاه اين فناوري‌ها كل جامعه بشري است). به‌طور كلي فناوري‌هاي سخت، ماده را به‌عنوان حامل خويش برگرفته‌اند، در حالي كه فناوري‌‌هاي نرم موجودات انساني را.
هدف الگوي اسلامي- ايراني توسعه، ارايه مدل‌ها، نقشه‌ها و روش‌هاي موردنياز براي پيشرفت توأم با عدالت و سبك زندگي اسلامي- ايراني است. تحقق اين هدف نيازمند مهندسي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي در قالب جنبش نرم‌افزاري در حوزه‌هاي مربوط است. ايجاد جنبش نرم‌افزاري و مهندسي ‌نرم نيازمند شناخت فناوري‌هاي نرم، ارتقا و به‌كارگيري آنها به‌عنوان ابزارهاي مهندسي نرم است. در اين مقاله سعي مي‌شود. فناوري نرم بازشناسي شود.

ويژگي فناوري‌هاي نرم
يك فناوري براي اينكه به عنوان فناوري نرم شناخته شود بايد دو ويژگي زير را داشته باشد:
فناوري باشد؛ يعني بايد:
– يك نظام دانشي تواناساز و كاربرد‌پذير از وسايل، ابزارها و قوانين براي حل مسايل باشد.
– هدف آن فعاليت براي فراهم سازي “خدمات ” لازم به‌منظور تغييرات اجتماعي و پيشرفت و توسعه باشد.
نرم باشد؛ يعني:
– خصوصيت و هدف فعاليت و عمل، به ” دنياي ذهن ” وابسته است كه فعاليت آگاهانه انسان در آن هدايت مي‌شود.
– حوزه‌هاي فعاليت و عمل در اين فناوري، شامل فرآيندهاي دروني ذهن و نظام‌هاي فعاليت بيروني اجتماعي- انساني است. بنابراين شاخص‌هاي تكنيكي اصلي، عوامل انساني، اجتماعي و فرهنگي هستند.
– شيوه غالب فراهم‌سازي خدمات، مانند فرآيندها، قوانين، نهادها و … فاقد شكل فيزيكي هستند.
فناوري نرم بايد بتواند تغييرات نگرش و افعال انساني در دنياي ذهني و عيني را بازنمايي كرده، شكل دهد و روي آنها تأثير بگذارد.
به‌طور خلاصه، فناوري نرم، فناوري انديشه مدار درباره انسان‌ها، تفكر انساني، ايدئولوژي، احساس، نگاه ارزشي، جهان‌بيني، رفتار انساني و سازماني و همچنين جامعه انساني است.
مطالعه روي ميزان سرانه توليد ناخالص داخلي در آمريكا نشان مي‌دهد، به‌رغم چهار انقلاب فناوري‌ كه در طول 200 ساله اخير رخ داده است، رشد اقتصادي بيشتر، به‌طور مستقيم به موج توسعه فناوري‌هاي نرم مربوط مي‌شود.
براي مثال، رشد سريع و بي‌سابقه‌اي در قرن بيستم ميلادي به‌ويژه در فاصله دهه‌هاي 20 و 50 مشاهده مي‌شود. در اين دوره، نوآوري‌هاي فناورانه متنوعي به‌طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت و متوسط اميد به زندگي از 35 سال در قرن 18، به 55 سال در دهه 1920 ميلادي رسيد. دليل اصلي اين رشد سريع و گسترده، به‌كارگيري گسترده فناوري‌هاي نرم و نوآوري‌هاي نهادي نظير نوآوري “حمايت از ثبت اختراع ” يا نوآوري ايجاد “شركت سهامي ” و بازارهاي سهام و توسعه آنها در حكومت‌ها و كشورها بود.
در واقع نظام پتنت، سازوكار شركت‌هاي با مسؤوليت محدود، نهادهاي بازار سهام و تكنيك‌هاي سهام، نظام سرمايه‌گذاري ريسك‌پذير و غيره، همگي در حوزه فناوري نرم قرار مي‌گيرند.

دسته‌بندي فناوري‌هاي نرم
فناوري‌هاي نرم را براساس كاربرد مي‌توان به دسته‌هايي نظير فناوري تجارت، فناوري اجتماعي، فناوري فرهنگي، فناوري زندگي نرم، فناوري مهندسي نرم، فناوري نظامي و فناوري سياسي، تقسيم كرد. در ادامه به‌طور مختصر فناوري‌هاي اجتماعي و فرهنگي تشريح مي‌شود.

فناوري اجتماعي
مقارن سال 1332 هجري شمسي، دانشمند ژاپني ميسومي جيوجي، ، مفهوم فناوري اجتماعي را در كتاب “مقدمه‌اي بر فناوري اجتماعي ” ارايه كرد. او فناوري‌ اجتماعي را “فناوريي براي كنترل روابط انساني و پديده‌هاي رواني در جامعه ” تعريف مي‌كند. وي بر پايه مفهوم “پويايي گروهي ” لوين كورت مقارن دهه 20 قرن چهاردهم هجري شمسي، مهندسي گروهي را به‌عنوان فناوري‌ اجتماعي گرفته است و مطالعات خويش را بر فناوري‌ تجمع در فضاي باز كنفرانس‌ها و گردهمايي‌ها متمركز مي‌كند.
مقارن سال 1344 هجري شمسي، اولاف هلمر، دانشمند آمريكايي، كتابي با عنوان “فناوري‌ اجتماعي ” و با مقدمه‌اي از برنايس براون و تئودور گوردون به چاپ رساند. در اين كتاب مأموريت فناوري‌ اجتماعي اينگونه بيان شده است: “اين امر مورد توجه قرار گرفته است كه بسياري از دشواري‌ها و مشكلاتي كه جهان ما را محاصره كرده‌اند با اين واقعيت قابل توضيح هستند كه پيشرفت در حوزه علوم اجتماعي به ميزان بسيار زيادي از علوم فيزيكي عقب مانده است “. اولاف هلمر فناوري‌ اجتماعي را به‌عنوان روش و شيوه علوم اجتماعي و ابزارهاي مطالعه براي آينده توصيف مي‌كند.
فناوري‌ اجتماعي براي حل مسايل اجتماعي از منابع اجتماعي استفاده مي‌كند اين منابع به دو دسته بيروني و دروني تقسيم مي‌شوند. اجتماع‌هاي مختلف، انجمن‌ها، سازمان‌هاي غيرانتفاعي، نهادهاي غيردولتي و روابط انساني/ اجتماعي، منابع اجتماعي بيروني هستند و عقايد، دين، ارزش‌ها، اخلاق، غايت‌هاي اجتماعي و احساسات انساني منابع اجتماعي دروني هستند.
رشته مهندسي اجتماعي بر پايه فناوري اجتماعي ايجاد شده است و در دانشگاه‌هاي كشورهايي نظير ژاپن تدريس مي‌شود.

فناوري فرهنگي
فناوري فرهنگي از موضوع‌هاي پژوهشي نو در دنيا است. مفاهيم فناوري فرهنگي هنوز نهايي نشده است و قرائت‌هاي مختلفي از فناوري فرهنگي وجود دارد.
– در يك مفهوم، فناوري فرهنگي آن دسته از فناوري‌هايي است كه در بخش فرهنگي به كار مي‌رود. در اين مفهوم، آن دسته از فناوري‌هاي رايانه‌اي، ديجيتالي و فناوري ارتباطات مدنظر است كه در بخش فرهنگ فعال هستند. مطابق با اين معنا، فناوري فرهنگي فناوري‌هاي مورد استفاده در محصولات و خدمات فرهنگي است.
روشن و بديهي است كه اين نوع فناوري‌ها بر فرهنگ تأثير گذارده و مي‌گذارد. استفاده‌كنندگان مفهوم جديد فناوري فرهنگي مي‌كوشند كه اين تأثيرگذاري آگاهانه و در خدمت اهداف و خواسته‌هاي فرهنگي‌اشان باشد. البته هدف نهايي، كسب درآمد از طريق محصولات و خدمات فرهنگي است.
در طرح آينده‌نگري كشورهاي عضو اَپك نيز، فناوري براي فرهنگ و آموزش، به‌عنوان فناوري فرهنگي محسوب مي‌شود. از جمله مصاديق ذكر شده براي فناوري فرهنگي مي‌توان سينما، تلويزيون، اينترنت، وب و موزه‌ها و گاه كتاب و همچنين فناوري‌هاي اطلاعاتي و ارتباطي را نام برد.
براساس همين مفهوم كره جنوبي مقارن سال 1380 هجري شمسي اعلام كرد كه فناوري فرهنگي يكي از پنج فناوري است كه اين كشور به‌عنوان فناوري‌هاي نسل آينده به شمار مي‌آورد و بنا دارد مبلغ 10 تريليون واحد پول كره (معادل هشت ميليارد دلار) براي پژوهش و توسعه اين فناوري‌ها هزينه كند.
– مفهومي ديگر از فناوري فرهنگي، در دانشكده ارتباطات و فناوري فرهنگي دانشگاه ايژين مدنظر است. به نظر مسؤولان اين دانشكده، ضرورت تأسيس اين رشته دانشگاهي به پيچيده شدن فرآيند توليد محصولات فرهنگي و ارايه خدمات فرهنگي بازمي‌گردد. مراد آنان از محصولات فرهنگي، نرم‌افزارهاي آموزشي و تفريحي، فيلم‌هاي آموزشي و تفريحي، كتاب و مجله است و منظور از خدمات فرهنگي، آموزش عمومي و فرهنگي، جهانگردي، نمايش آثار باستاني و كتابخانه همچنين پيچيده شدن فرآيند توليد، ناشي از كاربرد فناوري‌هاي اطلاعات و ارتباطات در اين محصولات و خدمات است. كاربرد فناوري‌ها در توليد و ارايه اين محصولات و خدمات، مستلزم ايجاد گروه‌هاي كاري با تخصص‌هاي متنوعي است. براي مديريت بهتر اين گروه‌ها، لازم است كساني را تربيت كرد كه تقريباً با همه تخصص‌هاي دخيل در اين امر آشنايي داشته باشد. اين فرد به خوبي مي‌تواند نقش هماهنگ‌كننده يا مدير را ايفا كند. دانشكده يادشده بنا دارد چنين كساني را تربيت كند. ناگفته نماند كه چنين تركيبي كه ماهيت بين رشته‌اي دارد، خود ممكن است موجب بروز ايده‌ها و راه‌حل‌هايي شود كه پيش از اين ممكن نبوده است.
اين دانشكده بين فناوري‌هاي حوزه فرهنگ و مفهوم جديد فناوري فرهنگي تمايز قايل است. فناوري‌هاي حوزه فرهنگ كه عبارت از فناوري ساخت فيلم، فناوري چاپ كتاب، فناوري اينترنت و غيره است، فناوري‌هاي شناخته شده‌اي هستند. اكثر آنها قدمتي بيش از يك قرن دارند اما مفهوم جديد فناوري فرهنگي، به‌عنوان يك رشته تحصيلي، توسط خود دانشگاه ايژن ابداع شده و بسيار جديد است. هدف از تأسيس اين رشته در دانشگاه، تربيت افرادي است كه با آگاهي از همه تخصص‌ها بتواند آنها را كنار يكديگر گردآورد.
– در مفهوم سوم، فناوري فرهنگي آن نوع سامانه‌اي است كه منجر به تغيير يا تثبيت فرهنگ مي‌شود. در اين نظام ممكن است از ساير فناوري‌ها و به‌ويژه از فناوري اطلاعات استفاده شود. به‌طور خلاصه اينكه فناوري فرهنگي فناوريي است كه باعث تحقق اهداف فرهنگي مي‌شود. اين فناوري نيز همانند ساير فناوري‌ها موجب افرايش توانمندي و قدرت انسان به‌ويژه در فعاليت‌هاي فرهنگي مي‌شود.
براساس مفهوم اخير واژه جديدي به نام مهندسي فرهنگي قابل طرح است.
– تعريف مهندسي فرهنگي: مهندسي فرهنگي رويكردي مفهومي به طراحي الگو، برنامه‌ريزي و مديريت توسعه فرهنگي است كه درباره برنامه‌ريزي و مديريت توسعه فرهنگي، مفاهيم متغير فرهنگ و طراحي راهبردهاي عملي رويارويي با مسايل و موضوع‌هاي ايجاد شده توسط فرهنگ و توسعه در محيط‌ها و بافت‌هاي گوناگون بحث مي‌كند.
در بخش فرهنگي، مفهوم مهندسي فرهنگي يك جهش قابل توجه در مديريت نهادهاي فرهنگي به حساب مي‌آيد. اين مفهوم به ضرورت توجه به راه‌حل‌هايي كه از لحاظ استراتژيك، برنامه‌ريزي شده و تكنيكي، صحيح و معتبر باشند، براي رويارويي با چالش‌هاي توسعه فرهنگي اشاره دارد. به عبارت ديگر مهندسي فرهنگي درباره طراحي و مهندسي نظام‌ها، فرآيندها، بديل‌ها و فرمول‌بندي راهكارهاي خلاقانه چالش‌هاي پيش روي توسعه نهادهاي فرهنگي و ترويج مشاركت مردم در زندگي فرهنگي است.
اهميت ديدگاه مهندسي فرهنگي به اين واقعيت بازمي‌گردد كه ديگر تغيير فرهنگ تنها به‌عنوان يك فرآيند تاريخي يا تكاملي رخ نمي‌دهد. همچنين فرهنگ چيزي است كه ممكن است آگاهانه، برنامه‌ريزي يا مهندسي شود زيرا عده زيادي آن را امري مطلوب انگاشته، به‌عنوان امري مترقي فرض كرده يا آن را همراه و ملازم توسعه در ديگر محيط‌ها مي‌دانند. اين امر بدين معنا است كه پويايي و تكامل فرهنگي را (با اين انگاره كه جنبه‌هايي از فرهنگ مي‌توانند در پرتو ايده‌هاي جديد و شرايط پيراموني متغير، خلق و بازخلق شوند) نه تنها از طريق رخدادهاي تصادفي، بلكه از طريق مهندسي فرهنگي مي‌توان ترقي داد.
به‌طور طبيعي ديدگاه مهندسي فرهنگي به پيچيدگي چالش‌هاي توسعه ملي و بين‌المللي اذعان دارد و نيازمند يك ديدگاه بين‌رشته‌اي در توسعه ابزارهاي مديريتي و كاربرد آنها در حل مسايل مرتبط با فرهنگ و توسعه اجتماعي و اقتصادي است.1
اثر بارز مهندسي فرهنگي و فناوري‌هاي نرم اجتماعي و فرهنگي در سبك زندگي(life style) و نحوه شكل دادن آن است. مفهوم سبك زندگي از زمره مفاهيم علمي است كه اكنون به‌عنوان يك واژه عمومي كاربرد بسيار يافته است. سبك زندگي در حوزه مطالعات فرهنگي به مجموعه رفتارها و الگوهاي كنش‌هاي هر فرد كه معطوف به ابعاد هنجاري و معنايي زندگي اجتماعي باشد، اطلاق مي‌شود و نشان‌دهنده كم و كيف نظام باورها و كنش‌هاي فرد است. سبك زندگي دلالت بر ماهيت و محتواي خاص تعاملات و كنش‌هاي اشخاص در هر جامعه دارد و مبين اغراض، نيات، معاني و تفاسير فرد در جريان عمل روزمره و زندگي روزانه است.
حيات طيبه يا همان زندگي گوارا، سبك زندگي بوده كه اسلام وعده آن را داده است. “حيات طيبه معنايش اين نيست كه كساني فقط نماز بخوانند، عبادت كنند و اصلاً به فكر زندگي و ماديات نباشند؛ نه، حيات طيبه، يعني دنيا و آخرت را با هم داشتن. حيات طيبه، يعني ماده و معنا را با هم داشتن. حيات طيبه يعني زندگي گوارا. يك ملت آن وقتي زندگي گوارا دارد كه احساس كند و ببيند كه دنيا و آخرت او بر طبق مصلحت او به پيش مي‌رود و به سمت هدف‌هاي او حركت مي‌كند؛ اين زندگي گواراست “2 در حيات طيبه (سبك زندگي اسلامي) همه‌ خيرات مورد علاقه‌ انسان وجود دارد؛ هم رفاه مادي و امنيت اجتماعي و روحي تأمين مي‌شود و هم صفاي معنوي، دانش، بينش، تحقيق، تعبد و خلوص و توجه به خدا قابل مشاهده است.

منابع:
1- http://culturalengineering.com.
2- سخنراني رهبر معظم انقلاب اسلامي در اجتماع بزرگ مردم مشهد و زايران حضرت امام رضا(ع) 29/01/1370.
نويسنده: اميرعلي سيف الدين – مديركل دفتر الگوي اسلامي- ايراني توسعه
منبع: مجله تخصصي برنامه شماره 340

http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8810301559

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *