تا بينهايت

خلاصه كتاب:تلخيص:علیرضا موسی زاده – امینه رضایی: پیش گفتار:شهادت از جمله مفاهیم والایی است که ویژه قیامها و انقلابهای مکتبی و الهی است.استمرار فرهنگ شهادت در جامعه ما ریشه در سوگواریهای منبعث از قیام عاشوراداشته و احیای ان به دست مصاحان دین باغبار رویی از چهره ی تابناک قهرمانان صحنه کربلا صورت گرفته است.اگر سنت روضه خوانی و مراسم سوگواری نبود شاید هرگز خاطره ای از حماسه حسینی باقی نمی ماند و هرگز نمونه ای عینی م مجسم از شهید و شهادت که به مدد ان بتوان پای در میدان جهاد نهاد و پایمردی و جانفشانی کرد در دست نبود.
شهادت در دین فداکردن جان خویش درراه ارزشهای الهی و دستیابی به حیلتی ابدی است.به همین دلیل اگر کسی فاقد مایه های معنوی باشد شهادت طلبی او معنایی نخواهد داشت.این خدا باوری و معاد اندیشی است که به شهادت معنامد دهد واز انجا که در این نوع جهان بینی شهید والاتر و لایزال دست می یابد جان نثاریش معقول است وگرنه عاقلانه نیست که کسی برای دستیابی به رفاه و زندگی دنیایی خود یا دیگران از جان خویش در گذرد.. 

مرگ چیست؟
    مرگ پدیده اسرارامیز و شگفت انگیزی است که به گونه های مختلف گریبان همه افریدگان هستی را مگیرید وهر متحرکی رااز حرکت مادی باز می دارد وبر هر چیزی براید حیات از ان به در اید وبی شک هر نفسی مزه انرا خواهد چشید.
    در جهان افرینش پس از راز ذات افریننده هستی و حقیقت وجود هیچ رازی ناشناخته تر و مرموزتر از راز زندگی و هیچ سری اسرار امیزتر از سر مرگ نیست.
    تعمق در اسرار مرگ ادمی را در اقیانوسی از شگفتی ها غوطه ور می سازد وترسی که اخرین لحظات حیات روح انسان در حال مرگ را میگیردو حیرت زندگان و گاهی نیز وحشت انها را بر می انگیزد تجسم منظره دلخراش جان کندن ودل بریدن است.
    بشر اصولا خواهان بقاءو جاودانگی است ودر طول تاریخ تلاش کرده است سبب وابزار استمرار بیشتر زندگی انسان را فراهم سازد ولی تاکنون تلاشهای علمی بشر اگرچه توانسته است متوسط عمر انسان را افزایش دهدولی هنوز قدرت نیافته است برمرگ غلبه کند و به اعتقادما هرگزموفق به این کار نخواهد شد لذا ذر کنار تلاش برای طولانی تر کردن عمر انسان به مساله مرگ و انچه پس ازان رخ داد توجه شده است ومکتبهای گوناگون پاسخهای 
متفاوت داده اند از دیدگاه اسلامی مرگ پایان زندگی نیست بلکه عبور از یک مرحله به مرحله دیگر است و انسان پس از مرگ به زندگی خویش ادامه میدهد.
از دیدگاه اسلامی زندگی دنیا و پس از ان(هردو)زندگی حقیقی و واقعی است در هر دو زندگی انسان به خود و انچه به خود او تعلق دارد اگاه است د رهر دو زندگی لذت و رنج سرور و اندوه سعادت و شقاوت وجوددارد.بر هردو زندگی غرلیز حیوانی و انسانی حکمفرماست.در هر دو زندگی انسان با بدن و اندام کامل و اعضا و جوارج زندگی میکند.اما زندگی ان جهان تفاوتهای اساسی با زندگی دنیا دارد که این تفاوتهاعبارتند از:
در حیات دنیا تولد و تناسل کودکی و جوانی و پیری و سپس مرگ وجود دارد ولی در انجا نیست در این دنیا باید کارکرد وتخم پاشید و زمینه مساعد را فراهم کرد ولی در انجا باید از تخم های کاشته شده و زمینه های مساعد شده در دنیا بهره برداری کرد.اینجا محل کار و عمل
است وانجا جای نتیجه گیری و حساب پس دادن است.در اینجا امکان تغییر سرنوشت از طرف
خودانسان یه وسیله تغییر مسیر حرکت و جهت عمل میسر است ولی در انجا چنین امکانی وجود ندارد در اینجا حیات و زندگی با مرگ امیخته است ولی در انجا حیات محض حکمفرماست.اعتقاد به زندگی جاوید و حیات پس از مرگ جزو اطول قطعی و مسلم اسلام است.
قران کریم حیات انسان و جهان را مجموعا به 2دوره تقسیم کرده است:
    مرگ از نظر قران تحویل گرفتن است یعنی انسان در حین مرگ با تمام شخصیت و واقعیتش تحویل ماموران الهی میگردد.
    1 – مرگ نیستی و نابودی و فنا نیست.انتقال از عالمی به عالم دیگر است و حیات انسان به گونه ای دیگر ادامه دارد.
    2 – انچه شخصیت واقعی انان را تشکیل میدهد و (من) واقعی او محسوب میشود بدن و جهازهای بدنی و توابع ان نیست بلکه شخصیت واقعی انسان همان چیزی است که در قران از ان به (نفس)و(روح)  تعبیر شده است.
    3 – روح یا نفس انسان که ملاک شخصیت واقعی انسان است جاودانه است وجاودانگی انسان به واسطه اوست واز نظر رتبه مافوق مادیات قرار دارد.
    انچه برای افراد مختلف در ان جهان متفاوت است کیفیت حیات و زندگی است یعنی اینکه ممکن است در راحتی و اسایش باشد و شاید در سختی و مشقت اسباب و ابزار راحتی یا سختی رادر این دنیا فراهم می کند چراکه دنیا مزرعه اخرت است.  
اقسام مرگ
    انسان و تمام موجودات هستی ناگزیر هستند تن به مرگ و نیستی بدهند.
    مرگ شیوه های مختلف و گوناگونی دارد این شیوه ها به اختصار مطرح میشود:
    1 – مرگ سرخ: یعنی کشته شدن ودر خون غلتیدن و جان سپردن خونین که به 4شکل ممکن است بوقوع بپیوندد:
    الف: مرگ با شهادت.
    ب: مرگ با شهامت یعنی کشته شدن در راه ازادی.برابری.نوعدوستی و… بدون انگیزه الهی.
    ج: مرگ سرخ به دنائت و حماقت یعنی تن به ذلت دادن ودر برابر ظلم دفاع نکردن و بی حرکت بودن و نابود شدن و کشته شدن بوسیله ظلم.
    2 – مرگ سبز:مرگ شهیدی است که در برابر سرسبزی درخت دین و شکوهمندی و برتری اسلام و تحقق ان در جهان تلاش میکند وتوسط دشمن مسموم شود.مانند شهادت امام حسن مجتبی (ع) و بسیاری دیگر از امامان و پیشوایان و رهبران الهی.
    3- مرگ سفید: مرگ انسان با ایمانی است که در حال اطاعت از اوامر الهی و رسول گرامی او برای رسیدن به حق و حرکت در صراط مستقیم تلاش کرده و از لغزش و خطا دوری جسنه است.
    4 – مرگ زرد: مرگ کسانی است که ایمان دارند و عمل می کنند ودر مواجه با گناه نیز از ان چشم نمی پوشند یا مراقبت بر طاعت و عبادت ندارند.
    5 – مرگ سیاه: مرگ کسانی است که در راه فرمانبرداری از غیر از خدا گام نهاده ودر سایه کفر.ستم و نفاق جان داده اند.
    6 – مرگ بیرنگ: مرگ کسانی است که یا از داشتن عقل.درک.فهم و شعور بی بهره اند و چون حیوانات متولد شده و مثل حیوان میمیرند و مرگشان رنگ حق یا باطل ندارد.
   
    علامه شهید مطهری در یک تقسیم بندی اقسام مرگ هارا چنین بیان کرده است:
    *مرگ طبیعی
    *مرگ زودرس
    *مرگ جنایی
    *خودکشی
    *شهادت

شهادت
    شهید به معنای کشته شدن در راه خدا است.
    انکه در راه خدا به شهادت دست یافته ملائک رحمت براو حاضر
    می شوند و فرشتگان اورا به بهشت هدایت می کنند.
     کلمه شهادت به مهنای گواهی دادن.اقرار کردن.شهید شدن و…
    و نیز خضور در صحنه بر مبنای یقین و اعتماد است.
    شهادت مرگ مقدسی است که انسان ازاده با شناخت انرا در راه
    عقیده و ایده ای انتخاب میکند.
    شهادت 2رکن دارد :
    1- در راه خدا فی سبیل الله با هدف مقدس باشد و انسان جان خودرا فدای هدف نماید.
    2 – دیگر انکه اگاهانه صورت بگیرد.
    شهادت به جهت اینکه عملی اگاهانه و اختیاری است ودر راه هدفی مقدس است واز هرگونه انگیزه عاری است تحسین برانگیز و افتخار امیز است و عملی قهرمانانه تلقی میشود.
    در قران کریم کامه شهادت ودیگر واژه های هم ریشه ان چون شاهد و مهشور به معنی شاهد و گواه امده نه به معنای کشته شدن در راه خدا. شهادت به معنای واقع و کامل کلمه ابتداء و ذاتا متعلق به پروردگار متعال می باشد:
    ((ان الله کان علی کل شیء شهیدا)) حضور پروردگار در کنار همه موجودات جهان نظارت مستمر و گسترده و بی حدو مرز بر انهاست.اوبر احوال موجودات اگاه و قضاوت اودر جهان هستی ساری و جاری است.
    شهادت از ویژگیهای پیامبر(ص)وملائکه است.از برسی ایات کریمه قران مشخص می گردد که واژه شهید وشهادت در قران مجید به معنای کشته شدن دررا خدا ذکر نشده است ولی در ایات و کلمات قرانی واژه ((قتیل فی سبیل الله)) درباره کشته شدگان دررا خدا بکار رفته است.
    اشخاصی که در غیر جنگ اما به هر حال غالبا در اموری که مربوط به سنت و شریعت بوده است کشته می شوند به موجب احادیث این افراد کسانی هستند که مرگ  انها در ردیف شهادت به حساب می اید:
    -کسی که در حال کسب علم بمیرد.
    -انکه زیر اوار بماند.
    -کسی که غرق شود.
    -کسی که روز و شب دائما در حال طهارت و وضو باشد.
    زنی که در هنگام زایمان فوت کند.

مقدس ترین واژه:
    کلمه شهادت از مقدس ترین واژه های اسلامی و از افتخار امیزترین مفاهیم است.
    شهسد انسانی است نمونه که در هر زمانی ودر هر مکانی باحضور خودالگویی برای همه انسانهاست.
    حقیقیت شهادت در منظر پیروان قران و مکتب نبوی و علوی دارای 7رکن است:
    1 – ایمان به خدا و پیامبر و ائمه اطهار علیهم السلام.
    2 – گزینش اگاهانه.
    3 – بفرمان خدا و رسول او و با برنامه های خدا و پیامبر حرکت و رزم کردن.
    4 – درراه خدا رزم و جهادکردن(انگیزه الهی داشتن).
    5- برای خشنودی خدا و رسیدن به رضوان و قرب او ایثار مال و جان نمودن.
    6 – برای اعلاء کلمه حق و ریشه کن نمودن باطل پیکار کردن.
    7 – در معیت خداو اولیاء خدا بودن ودر رکاب انان پیکار کردن.

حیات ابدی
    مرگ برای انسانهای مومن راهی است بسوی یک حیات و زندگی برتر.از مجموع ایات و روایات بدست می تید که حیات پس از مرگ کاملتر و بالاتر است.در حدیث است است که مردم خواب اند همین که میمیرند بیدار میشوند همان طور که ادمی در خواب از درک و احساس ضعیفی برخوردار است وحالتی نیمه زنده و نیمه مرده دارد ولی چون بیدار شد حیات کاملتر دارد.
    حیات در قران به حیات نباتی.حیوانی.وجودی.عقلانی.اعتقادی.اجتماعی.برزخی.اخرتی.طیبه.مادی.معنوی و حیات مطلقه پروردگار تقسیم شده است.
    مرگ نیز به نباتی.حیوانی.وجودی.مادی.اجتماعی.فکری و اعتقادی تقسیم شده است.
    ابدیت شهید:
    شهید هرچند که به خاک و خون می غلتد و پیکر بی جانش نقش بر زمین می شود ودر میان انبوه خاکها دفن می شود لکن از نظر اسلام شهید نمی میرد واز بین نمی رود بلکه عنصری ابدی و جاوید و همیشه زنده است واز یک زندگانی وسیعتر و ارزنده تری تحت شرایط بهتر و مناسب تری برخوردار می شود:
    زندگی با خدا و اولیاءبزرگ وگرامی او
    زندگی با ملکوتیان و نیروهای معنوی زندگی دور از هرگونه دغدغه و گرفتاری
    زندگی سراسر نور و توام با انواع خوشی و سرور
    زندگی همراه با رحمت الهی و سلام و سلامتی و زندگی غرق در شرف و قداست و کرامت.
    حیات شهید غیر قابل درک است:
    قران می فرماید:(ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاءولکن لاتشعرون)
    به انان که در راه خدا کشته می شوندمرده نگویید بلکه انان زنده هستند لیکن شما نمی فهمید ودرک نمی کنید.
    شیعه برپایه اعتقاد ژرف و بینش عمیق اگاهانه شهید را شاهد و حاضر در جامعه خود می بیند وبه زندگی واقعی پس از مرگ او ایمان کامل داردو به همین لحاظ در برابر وی به گونه یک انسان زنده وحاضر سلام میکند.یعنی بصورت مخاطب وحاضر سلام میکند نه به صیغه غایب.زیرا شهید زنده است و صدارا می شنود.
    حیات مجازی:
    حیات و زندگی شهید وجاودانگی او پس از شهادت از دیدگاه مفسران به گونه است:
    1- منظور از زندگی پس از شهادت این است که نام شهید زنده می ماند ودر اثر مرور زمان یادش کهنه نمی شود.
    این گروه عقیده  دارند شهیدان پس از مرگ نام نیکی باقی می گذارند و مردم از انها یاد میکنند.
جاودانگی خون شهید
    شهید به خون خودش ارزش و ابدیت و جاودانگی میدهد.همانطور که یک نفر به ثروت خودش ارزش میدهدو به جای انکه ثروتش را در بانکها ذخیره کند انرادر راه خیر مصرف می کند و با این عمل به ثروت خود ارزش میدهد.
    شهید خون خود را در راه رفاه بشریت نثار می کند این تفاوت میان او و دیگر خدمتگزاران است.
    استاد مرتضی مطهری در این دیدگاه می فرمایند:
    هیچکس به اندازه شهیدان به بشریت خدمت نکرده است چون انها هستند که راه را برای دیگران باز می کنند و برای مردم ازادی را هدیه کردند تا دانشمند به کار و دانش خود و مخترع با خیال راحت به اختراع خود بپردازد وهر کس کار خود را انجام دهد پس اوست که محیط مناسبی برای دیگران فراهم می اورد.
امام حسین علیه السلام و شهادت …
    آنها که حسین(ع)را تنها گذاشتند و از حضور و شرکت و شهادت غایب شدند همه باهم برابرند چه انان که با یزید بودند و چه انان که در هوای بهشت به کنج خلوت عبادت خزیده بودندو حسین(ع)
    را تنها گذاشتند و چه انان که از زور ترسیدندو خاموش شدند.
    و انها که با امام حسین(ع)بودند در همه اعصار همانند حسین(ع)حاضرند.اکنون حسین(ع) حضورش را د رهمه عصرها در برابر همه نسلها.در همه جنگها و جهادها اعلام کرده است.
    امام حسین(ع) در کربلا کشته شدند تا در همه نسلها و عصرها بعثت کنند.
    در روز عاشورا صحنه کربلا به پهنه تمامی زمین گسترده شد و صف 72 تن یاران امام حسین(ع)که در کنار فرات ایستاده انددر طول تاریخ کشیده شد.
    امام حسین(ع)وارث پرچم سرخی است که در دست انسانیت می چرخد و پس از او به رهبران عدالتخواه در تاریخ بشریت به ارث می رسد که هرماه محرم و هرروز عاشورا و هر زمین کربلا است.و چنین است که امام حسین (ع) در اخرین لحظه فریاد بر می اورد:
    آیــا کــسی هـست مــرا یــاری کنــد…
حیات برزخی
    وجود بهشت و دوزخ از مسلمات و ضروریات دین مقدس اسلام و سایر ادیان اسمانی است و شکی در ان نیست ولی وجود عالم برزخ مورد اتفاق و اجماع نیست.
    به گفته برخی از محققان 2دسته از مردم حیات برزخی دارند:
    دسته اول نیکوکارانی که در درجه عالی هستند
    دسته دوم بدکارانی که فوق العاده وضع بدی دارند.
    این گروه با استناد به ایات قران و روایات معصومین (ع) گفته اند در عالم برزخ هم بهشت و دوزخ هست و خوبان و بدان در دو مکان تا قیامت می باشند.
    برخی از ایات از جمله ایه 100 سوره مومنون و نیز ایات مربوط به حیات شهید را مستند کلام خود قرار داده اند و بر این اساس گفته اند شهید حیات برزخی دارد.
    شهدا نیز از جمله کسانی هستند که زندگی برزخی دارند.
    عالم برزخ به حیات روحانی نیز تعبیر شده است و گفته اند:
    روح بعد از مرگ باقی است هرچند جسم و بدن متلاشی میشود پس شهادت پایان زندگی نیست بلکه آغاز حیات است.
    بنابراین حیات شهیدان که در ایات الهی عنوان شده است به حیات برزخی منحصر نمی شود و باید چیزی فوق این امر باشد چراکه تصریح می کند شما درک زندگی شهیدان را ندارید.
    نعمتهای برزخی:
    بهره مندی شهیدان از نعمتهای بیکران الهی در حیات برزخی امر ثابت و مسلمی است که به صراحت قران کریم و احادیث شهیدان از همان تحظاتی که سرگرم
    مبارزه با دشمن پلید هستند تا روز قیامت تحت حمایت الهی قرار دارند و از رحمتها و برکتهای بیکران ایزدی روزی می خورند.
    قران کریم می فرماید:
    شهیدان از فضل و رحمتی که از سوی خداوند نصیبشان گردیده است شادمانند و به مومنانی که هنوز به انها نپیوسته اند و توفیق شهادت نصیبشان نشده است مژده می دهند که از مردن هیچ نترسید و از فوت متاع دنیا هیچ غم نخورند و به فضل و نعمت خداوند بشارت می دهند و اینکه خداوند اجر و پاداش اهل ایمان را ضایع نمی سازد.
حیات روحانی و فکری
    بر اساس ایات و روایات ارواح در عالم برزخ تا قبل از نفحه ی صور زنده هستند و چون صور اسرافیل قبا از قیامت دمیده شوذ انها هم می میرند سپس خداوند متعال ارواح را دو مرتبه زنده می کند غیر از ارواح شهدا هم تا روز قیامت زنده هستند.
    روح مرگ ندارد.
    مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر ایات 157-153 سوره بقره تحت عنوان (تجرد نفس) حیات روحانی شهید را باور دارد و معتقد است نفس ادمی موجودی است مجرد و ماورای بدن که با بدن ارتباط و علاقه دارد و با ان متحد است و بوسیله شعور و اراده و سایر صفات ادراکی بدن را اداره می کند.
    تمام شخصیت انسان بدن نیست که وقتی بدن از کار افتاد و شخص مرد با فنای بدن و پوسیدن و انحلال ترکیب هایش و متلاشی شدن اجزایش فانی شود.بلکه
    تمام شخصیت ادمی به چیز دیگری است که بعد از مردن بدن بازهم زنده است.
    خداوند متعال در پاسخ کفارکه معاد را منکر می شوند می فرماید:
    شما پس از مردن گم نمی شوید و اجزاء شما ناپدید نمی گردد.انچه از شما گم و درهم و برهم می شود بدنهای شماست نه نفس شما.پس روح انسان نمی میرد بلکه زنده و جاویدان است بنابراین روح زنده و جاوید است و اگر روح بمیرد هرچند جسم حیات ظاهری داشته باشد ولی در واقع انسان مرده است(مرده متحرک خواهد بود).
    دکتر علی شریعتی می گوید:
    مرگ دو گونه است:گاهی انسان می میرد و بعد او را در قبر می گذارند ولی انگار او از قبل با کارها و اعمالی که در جامعه و  در طول تاریخ انجام داده مرده است و از یاد ها فراموش شده.
    ولی ادمهای هستند که هرچند موقع مرگ انهارا دفع می کنند و در خاک محصور میشوند اما یاد  و کارهایشان همیشه جاویدان و زنده است این افراد از من فردی شان در امدند و وارد تاریخ شده اند.
    پس کسی که در روح اجتماع حل شده باشد و خود را فدای اجتماع بکند نه تنها نابود نشده بلکه زنده و جاوید خواهد بود.
شهید هدایتگر است
    در احادیث امده است که خداوند شفاعت سه طبقه را در قیامت قبول می کند:
    ((انبیاء و علماء و شهدا)) این شفاعت.شفاعت هدایت است.ظهور و تجسم حقایقی است که در دنیا وقوع یافته است.بعد از انبیاء و اوصیاء و علمایی که پیرو واقعی انها بوده اند شهدا هستند که گروه گروه مردم را از ظلمات گمراهی نجات داده و به شاهراه روشن هدایت رسانده اند.
حیات معــقــول
    شهادت دست شستن از زندگی در حال هوشیاری و ازادی در راه وصول به هدفی عالی تر از زندگی طبیعی است.
    شهادت نوعی مرگ نیست بلکه صفتی از حیات معقول است.
    حیات معمول متاسفانه اکثریت انسانهارا اداره می کند که در این حیان انسان همواره خود بی پایان خود را می خواهد.
    حیات معقول عبارت است از زندگی پاک از الودگی ها که خود را دریک مجموعه بزرگی به نام جهان هستی در سیر تکامل می بیند. ادمی با داشتن این حیات رو به هدف اعلا می رود  و هشیاری همه جانبه درباره ارزش ها و امتیازات عالی که حیات در تحرک به سوی کمال دارد دارد را به دست می اورد.
    انسانها با بدست اوردن حیات معقول گام به مافوق زمان گذاشته و وارد استانه ابدیت می گردند.
    مرگ برای انها به معنای فنا نیست بلکه انتقال از نوعی حیات به نوعی دیگر تا انجا که همگی اعضای یک پیکر به وسیله روح هدایت و به سمت قرب الهی روانه می شوند.
شناسنامه:
تا بینهـــایــــت
نویسنده:سید محمد طالبیان
انتشارات نیکبخت-1380 مشهد
به سفرش معاونت پژوهشی کنگره برزگداشت سرداران شهید و بیست و سه هزار شهید استان خراسان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *