خلاصه كتاب: سید مسعود کشفی – مهدی دهواری- مقدمه: شماری از پژوهندگان احوال سرزمین آفتاب (شرق) امروز بر این عقیده اند که ژاپن به آنچه در نیمه اول سده بیستم با جنگ و لشکر رانی به دنبالش بود به آن دست نیافت ولی چیرگی و شکوفایی اقتصادی و نیرومندی و توانگری و اول شدن در جهان ، با صلح و تلاش و تدبیر مسالمت آمیز و از راه اقتصاد دست پیدا کرد آکیو موریتا یکی از دو بنیان گذار و معمار و طراح توسعه و ترقی این شرکت ( سونی ) جایی ممتاز در پیشرفت اقتصادی ژاپن دارد.
در سال 1987 کتاب ساخت ژاپن نوشته آکیو موریتا انتشار یافت.
زندگی نامه
او در خانواده ای مرفه و پایبند به دین و سنت به بار آمده بود – پدرش دوستدار تکنولوژی نو و مادری هنر دوست داشت . شغل پدرش ساکه اندازی بود و به اکیو نوجوان یادآور می شد که ارباب به دنیا آمده و فرزند ارشد خانواده است ولی آکیو به الکترونیک علاقه داشت و در رشته فیزیک دانشگاه درس خواند بعد از جنگ به شرکت صنعتی تازه بنیاد دوست ارشدش ایبوکا پیوست .رمز موفقیت خود را در( هدف داشتن ، مبتکر و پیشرو بودن ، شناختن فکر و روحیه رقیبان و جریان وجهت بازار و سلیقه و خواست مردم و مصرف کنندگان و قدرت پیش بینی می دانست).روحیه او آمیزه ای از دلیر بودن و خطر کردن و احتیاط است در برابر رقیبان بی پروا و آشکارا و صریح حرف خود را می گوید در کار مدیریت به بار آوردن و بهره درست بردن از منابع انسانی تاکید دارد.
ایدئولوژی مدیریت
انسان عامل اصلی تولید است و این عامل باید در کانون توجه مدیران و کارفرمایان باشد و همه افراد واحد صنعتی و بازرگانی باید در کارکردن و فکر دادن سهیم باشند . مزیت عمده شیوه مدیرت ژاپنی به غربی و آمریکایی ، روحیه و فلسفه مشارکت است.
مدیریت همان تصمیم گرفتن درست است و لازمه این کار تخصص داشتن و توانایی پیش بینی آینده است . در سود بردن ، زیاد بودن ان اصل نیست بلکه استمرار آن مهم است . مدیریت واحد صنعتی – بازرگانی را به خانواده مانند می کند.
مهمترین کار و مسئولیت مدیر ژاپن ایجاد احساس و فضایی مانند خانواده در شرکت است . کار نزد ژاپن ها قابل احترام است . مدیریت می گوید قابلیت انعطاف و تطبیق و رقابت در اقتصاد کارساز است. رقابت مایه پیشرفت دید یابی سخت و بازرگانی ژاپن است . رقابت پیشرو بودن و ابداع را می طلبد و در این وضع ، تحقیق و خلاقیت اهمیت پیدا می کند پس باید افراد انگیزه داد تا خلاقیت خور را نشان دهند. نکته دیگر مراقبت در کیفیت محصول تا جایی که عیب و نقص به صفر برسد – دیگر نکته در زمینه رشد فنی ، مستقل بودن آن از تکنولوژی جنگی است حال آنکه در سایر نقاط دنیا عکس این است. آنها به (موتامی نای) اعتقاد دارند یعنی اسراف حرام بدان معنا که هر چیزی از سوی پرودگار است و باید شکرگزار بود و چیزی را ضایع نکرد.
او به بوروکراسی می تازد که سدی است در برابر تحول و انعطاف و همچنین فساد سیاسی را نتیجه این می داند که تعجیل و تایید دولت در کارها بیش از اندازه ضروری است . مدریتا آموزش و تلاش که از صدها سال قبل وجود داشته و دارد را ستونهای استوار این کاخ پیشرفت و ترقی می داند . او وکیل دعاوی را یک نقطه تاریک و مبهم در آمریکا می داند زیرا معتقد است زمانی که انها سرگرم پرورش پانصد هزار وکیل دعاوی بوده اند ژاپنی ها مشغول پرورش مهندسین خود بودند او همچنین یکی دیگر از مشکلات مدیریتی آمریکا را در رسیدن مدیران به منافع زودرس فداکردن سرمایه گذاری بلند مدت در این راه میداند.
موریتا در زمینه کمک به کشور های رشد نیافته دنیا متعقد است آنها باید با تمرکز دادن مساعی در بار آوردن منابع انسانی این ممالک و رشد دادن انگیزه و تمایل آنها به اینکه ژاپن ثانی بشوند و نه با صرف منابع در سرمایه گذاری های کلان زیر بنایی مانند ساختن بزرگراه و سرو این گونه چیز ها به انجام رساند .
خلاقیت به تعریف موریتا :
جایی که می توانیم رقابت واقعی بکنیم آنجاست که بتوانیم مغزمان را به کار ببندازیم این یعنی خلاقیت
فصل 1
جنگ
بیانگر دوران کودکی و نوجوانی اکیو مدریتا است.
از جمله نکاتی که می توان برداشت کرد ثروتمند بودن خانواده او ،سخت کوش بودن پدر به طوری که در دوران جوانی برای رهایی جستن خانواده از ورشکستگی ترک تحصیل کرد و ریاست خانواده را بر عهده گرفت و با فروش گنجینه های خانوادگی که خرید و نگهداری آنها از طرف پدر و پدر بزرگ او خودموجب بحران اقتصادی در خانواده شده بود دوباره خانواده را را توانست سرپا کند او همچنین از فرانسه نهال انگور وارد کرد برای تولید شراب ،ولی به دلیل آلوده بودن نهال ها به افت چیزی حاصل نشد سپس او با استخدام آبجو ساز چینی که آبجو سازی را در اورپا فرا گرفته بود اقدام به تولید آبجو کرد و صنعت آن را بنیاد گذاری نمود ،او در این خانواده و در این دوران یادگر فته است که مدیر باید صفات بردباری و فهم مسائل را در خود بپرود و مسئولیت پذیر باشد.
یکی از اصولی که پدرش به آن معتقد بود این بود که پول و ثروت همه دنیا کسی را با سواد نمی کند مگر اینکه خودش بخواهد و با سخت کوشی درس بخواند،اما پول می تواند یک نوع از آموزش را فراهم کند و آن آموزشی که با سفر کردن به آن دست می یابد
منشاء علاقه آکیو به الکترونیک مربوط به همین دوره زندگی اوست به طوری که با آمدن گرامافون و خریدن خانواده او و علاقه مادرش به موسیقی نو غربی و بعدها فرید گرامافون الکتریکی ساخت رادیو ابتدائی و ضبط صدا خود توسط آکیو آغاز به کار او در این زمینه بود که بعدها با مطالعه مجلات و مقالات مرتبط سطح دانش خود را افزایش داد تا زمانی که پا به عرصه دانشگاه نهاد و تحصیلات خود را به طور تخصصی در دانشگاه سلطنتی اوازاکا ادامه داد.
صلح
بعد از پایان جنگ برای اولین بار امپراتور خود با مردم شروع به سخن گفتن کرد،آنچه که زمینه ساز رشد اقتصادی ژاپن بود و آغاز این رشد فراخوان امپراتور با گفتن : ما می توانیم زمینه صلحی بزرگ را برای همه نسل های آینده آماده کنیم اما این کار را با تحمل آنچه که تحمل ناپذیر است و بر خود همواره کردن رنجی که بیرون از طاقت ادمی می نماید بکنیم او با این گفته خود از ژاپن خواست که به آینده بنگرد او ملت را به همگام بودن با پیشرفت جهان فرا خواند.آکیو شروع کار خود را با شراکت با دوست خود که زمانی استاد او بود شروع کرد و آنها در ساختمان مخروبه یک فروشگاه در توکیو که بر اثر بمباران به صورت مخروبه در آمده بود با سرمایه 500 دلار و به نام شرکت مهندسی مخابرات توکیو آغاز کردند پس از مدتی فروشگاه مذکور اقدام به بازسازی ساختمان خود و شروع مجدد فعالیت خود کرد که آکیو مجبور شدند آنجا را ترک و به مکانی در حاشیه توکیو نقل مکان کردند ولی آنجا همانند خرابه ای بیش نبود ولی به دلیل مشکلات مالی و ارزان بودن آنجا مجبور به کار در آنجا شدند.
اولین محصول تولیدی آنها که ابداعی نوآورانه از خود آنها بود دستگاه ترکیب صدا و ضبط آن بود که برای رادیو ژاپن که آن زمان در دست ارتش آمریکا بود ساختن این دستگاه به گواه افسران امریکایی از کیفیت بالایی بر خوردار بود که زمینه ساز سفارش این دستگاه دوست ایبوکا در رادیو بود که سپس رادیو را متقاعد کرد این سفارش را به کارخانه کوچک آنها بدهد.
در هنگامیکه آنها برای نصب و تحویل دستگاه خود در رادیو رفت و آمد داشتند از نزدیک به دستگاه ضبط صوت نواری برخورد کردند و با قانع کردن رئیس رادیو آن را امانت گرفته و به کارخانه خود بردند تا دیگر کارمندان را با آن اشنا ساخته و بتوانند آن را تولید کنند آنها با معضل ساخت نوار های آن روبه رو بودند زیرا در آن زمان پلاستیک یافت نمی شد اما با آزمایش ها فراوان توانستند فرمولی تهیه و بعدها با تهیه پلاستیک و استفاده از فرمول خود بر روی آن نوار را تولید کنند
پس از تولید ضبط صوت و نوار آن که در انحصار آنها بود کم کم به این نتیجه رسیدند که به دلیل عدم آشنایی ژاپنی ها با محصول آنها بازاری برای فروش این محصول ندارند پس به فکر ایجاد بازاری برای فروش محصول خود افتادند.
آنها با تحقیق و توجه به اوضاع حاکم دریافتند که دادگستری و دادگاههای آن روز ژاپن نیاز به داشتن ابزاری برای نگهداری و ثبت مکالمات دارند زیرا با شروع جنگ ، دانش آموزان از مدارس فراخوانده شده بودند و تند نویس اندکی موجود بود برای این کار آکیو و شریکش با بردن دستگاه نزد آنها و نشان دادن کاربری آن نظر آنها را برای خرید جلب نموداند ،آنها همچنین با ساخت نوعی کوچکتر از نمونه اولیه نظر آموزش و پرورش را برای استفاده به عنوان ابزاری برای تکرار در زمینه یادگیری و تکرار زبان انگلیسی استفاده نمایند بدین ترتیب معضل فروش خود را حل نموده اند.
بعد از این موفقیت آنها با پدیده ای به نام ترانزیستور آشنا شدند و پس از آشنایی با آن هدف گذاری شرکت خود را با استفاده از آن بر مبنای تولید رادیویی نه کوچک بلکه جیبی نهادند آکیو برای گرفتن اطلاعات و حق تولید ترانزیستور در ژاپن که امتیاز تولید آن در دنیا در اختیار شرکت وسترن الکترونیک بود به آمریکا رفت و سپس به اروپا برای دیدن پیشرفت و محصولات آنها رفت و توانست اقدام به گرفتن این امتیاز و تولید آن را در ژاپن کند.
ترازیستوری که آنها امتیازش را گرفته بودن قابل استفاده در رادیو مورد نظر نبود آنها پس از آزمایش های فراوان توانستند تراننزیستور مورد نظر خود را تولید و به هدف مورد نظر خود دست پیدا کنند.
بعد از رسیدن به این هدف معضل بعدی اسم بلند شرکت بود که در خارج از ژاپن تلفظ آن سخت بود پس به فکر اسمی کوتاه افتادند که بعد از بررسی بسیار به نام سونی دست یافته و اسم خودرا به این تغییر دادند.
یکی دیگر از شیوه هاییی که آنها استفاده کردند این بود که محصول تولیدی آنها مقداری از جیب بزرگتر بود پس برای رفع آن به تولید کننده پیراهن سفارشی با جیب بزرگتری دادند تا بتوانند از آن در تبلیغات خود استفاده نمایند.
از دیگر نکاتی که می توان ذکر کرد این است که اعتقاد آکیو و دید آن به بازاریابی در واقع نوعی ایجاد ارتباط است او به این نتیجه رسید که خود آن ها باید محصول خود را به مردم معرفی نمایند زیرا واسطه ها و فروشندها نمی توانند شوق و ذوق آنها را در ارائه محصول داشته باشند پس باید سیستم خود را داشته باشند.
آنها محصول نوعی را ساخته و روانه بازار می کنند بدون آنکه از مردم بپرسند که چه محصولی را می خواهند بلکه محصول خود را خواسته مردم قرار می دهند همچنین بین 6 تا 10 درصد فروش خود را صرف تحقیق می کند تا بتوانند محصولات جدید ارائه نمایند.
در خاتمه آنچه که از شخصیت آن مرد می توان گفت و رمز کار او در رسیدن به موفقیت اش:
عزم راسخ و اعتقاد به کار و هدفش
اعتقاد به نوآوری و همراه کردن دیگران با خود تا همراه شدن خود با دیگران صداقت در کار به طوری که در هیچ یک از قراردادهایش اطلاعات و حرفی خلاف بر واقع نگفت و این خود عاملی بود برای جذب خریداران بزرگ و تنظیم قراردادهایی سود اور با شرکت نوپای او که زمینه ساز رشد و ترقی و معروفیت آن شد.
این نوشته برگرفته از کتاب ترقی ژاپن (تلاش آگاهانه یا معجزه ) نوشته آکیو موریتا و ترجمه دکتر هاشم رجب زاده , منتشره از انتشارات سروش به سال 1374 در تهران می باشد .