مدیریت و برنامه ریزی

خلاصه كتاب: تلخيص: محمد محمودیان- سرشناسه: ملک آبادی ، مهدی 1360- عنوان و نام پدیدآور: مدیریت و برنامه ریزی، سیمرغ با اراده و مصمم است / مولف مهدی لک علی آبادی – مشخصات نشر: قم: معارف معنوی 1388- مشخصات ظاهری: 144 ص: مصور.- وضعیت فهرست نویسی: فهرست نویسی بر اساس اطلاعات فیپا – موضوع: 1- مدیریت – جنبه های روانشناسی 2- رهبری – جنبه های روانشناسی 3- نیروی انسانی – مدیریت – جنبه های روانشناسی 4- انگیزش در کار.- رده بندی کنگره: 4م 8 ل / 38 HD – رده بندی دیویی 0019/658

مدیریت یعنی تفویض اختیار
«تفویض، فعالیت کلیدی و اساسی هر مدیری می باشد که برای موفقیت در امور، باید به آن عمل نماید».
یک مدیر ، روز خود را سازماندهی میکند.
«طوری برنامه ریزی کنید که اوقات شما برای کار روی وظایف بسیار مهم باز زمانی هماهنگ شود که کمترین عوامل مزاحمت را در آن بازه زمانی داشته باشید.»
با مدیریت خود، برنامه روز بعد را آماده نمایید.
«یک مدیر موفق بین برنامه روزانه به اجرا درآمده و اهداف مورد انتظارش هر شب مقایسه ای انجام می دهد.»
یک مدیر زمان آرامش خود را سازماندهی میکند.
«در برنامه روزانه خود، ساعات آرامش را بگنجانید، مانند وقتی که با یک مشتری قرار دارید و یا مانند زمانی که در جلسه ای شرکت می کنید.»
به وسیله تفویض اختیار و واگذاری کارها، مدیریت کنید.
«مدیری که خودش کاری را انجام می دهد، تصویر نهایی و احاطه بر کل مجموعه را از دست می دهد.»

فهرست مطالب
مدیریت ذاتی است یا اکتسابی
روش های ایجاد اعتماد بین مدیران و کارکنان
با کارکنان مشکل آفرین یا بدقلق آشنا شوید:
چه زمانی کارگران مشکل آفرین فعال می شوند:
آیا با افرادی کار کرده اید که:
پاسخ به چند سوال مدیران
چرا کارکنان کار نمی کنند؟
وقت کشی
کارکنان در کار خود به دنبال ده مورد هستند.
ده موردی را که افراد در شغل خود می جویند
بینش را با دیگران قسمت کنید
چگونه
خلق بینش
سازمان
مشتری
کارکنان
جهت حرکت
بینش شما چیست؟
رهبری را فرا گیرید
سنجیده رفتار کنید به گونه که بیانگر علاقمندی شما باشد
از قضاوتهای ارزش بپرهیزید
هر چه زودتر جواب دهید
به پیامهای نهفته توجه داشته باشید
موقعیتهائی برای پیگیری فراهم کنید
کارکنان را مطلع کنید
تا می توانید به کارکنان به عنوان افرادی مطلع و آگاه بنگرید
این کافی نیست که شما
به احساسات کارکنان احترام بگذارید
شناسایی عملکرد کیفی
عامل نشاط
یک وقت رشد کارکنان را سد نکنید
به آنچه آموخته اید عمل کنید
به احساسات و عواطف آن ها توجه کنید
برنامه کار یک مدیر موفق «1»
برنامه کار یک مدیر موفق «2»
برنامه کار یک مدیر موفق «3»
برنامه کار یک مدیر موفق «4»
برنامه کار یک مدیر موفق «5»
از وقتتان به شایستگی استفاده کنید.
زمان سرمایه گرانبهایی است
از وقتتان استفاده کنید
استفاده از زمان
مدیریت زمان
دیدگاه
اهداف
دیدگاه شما مهم است
از وقت خود استفاده کنید تا
ساختن سارتین زمان
دزدهای زمان
تلفن
ملاقات کنندگان
جلسات
دفع الوقت
فقدان اولویت گذاری
فشار ضرب العجلها
کاغذها و نامه های اداری
ارتباطات و اطلاعات
تفویض امور
گفتن «نه»
اهداف
انضباط شخصی
اهدافتان را معین کنید
تفاوت بین فعالیتهای فرعی و اصلی
قاعده 80 : 20
مایل به دستیابی چه اهدافی هستید؟
برنامه ریزی
8 دقیقه برنامه ریزی = 1 ساعت زمان ذخیره شده
نتایج و مزایای برنامه ریزی وقت شما چیست؟
اصل نوشتن مسائل
کنترل برنامه ها
کاهش در فشار بر حافظه
انگیزش درونی
تمرکز
بررسی
موفقیت
اسناد
از فهرست برنامه روزانه استفاده کنید
قابل کنترل ترین بخش
همیشه می توانید از نو آغاز کنید
مقدمات برنامه ریزی بلند مدت
برنامه روزانه = اهداف روزانه
وظایف مهم را فهرست کنید
برنامه اضافی
سرمایه زمان
محدوده زمانی وضع کنید
زمان حائل در نظر بگیرید
برنامه زمان شما باید شامل سه دسته شود
تنظیم اولویتها
اولویتها را تعیین کنید
تلاش برای انجام بسیاری موارد در یک زمان
کار روی یک وظیفه در یک زمان = اولویت گذاری واضح
مهم ترین وظایف مقدم است
مزایای اولویت گذاری
یک مشروع بد به معنی یک روز بد است
زندگی مثبتی داشته باشید
سه قاعده مثبت
قبل از کار
قبل از رفتن به خانه
مراقب منحنی فعالیت باشید
خصوصیات همگانی
افزایش فعالیت
وظایف دشوار
وقفه ای برای شارژ مجدد باتری
ده دقیقه استراحت بعد از یک ساعت کار
توقفهای منظم و کوتاه
ورزش، هوای تازه
ساعات سکوت و آرامش را برای خودتان اختصاص دهید
کار خارج از وقت
یک ساعت بدون مزاحمت برای وظایف دشوار
ساعات آرامش و درو؟؟؟ عدم مزاحمت
همیشه در دسترس نباشید
زمان سکوت را سازماندهی کنید
قرار ملاقات و مکالمه برای وقت دیگر
روزتان را سازماندهی کنید
اوقات پر مزاحمت
به وسیله تفویض اختیار و واگذاری کارها مدیریت کنید
مدیریت یعنی تفویض اختیار
با کدام یک از استدلالهای زیر در خصوص محاسن تفویض
امور موافق هستند؟
تفویض: سود برای مدیریت و کارمندان
تفویض و واگذاری موفق، مستلزم دو چیز است
مدیریت بر اساس تفویض
توانایی همکاران
وظایف میان مدت و بلند مدت
فوریت و اهمیت
مراقب وظایف نوع الف باشید
دل به دریا بزنید: از سطل زباله بیشتر استفاده کنید
از برنامه ریزی زمان استفاده کنید
مدیریت موفق زمان
برنامه ریز زمان
برگه های آزاد
کمک حافظه
برنامه ها، فرمها
اندازه – شکل – عملکرد
بخش اطلاعات
مقایسه
وردست همیشگی شما
کمکهای مربوط به تصمیم گیری در دسترس است
دسترسی مستقیم به اطلاعات
تلاش کنید تا ثابت قدم باشید
مزایای برنامه ریزی زمان
برای تأکید مجدد بر روی آخرین و مهم ترین دیدگاه
مدیریت زمان پایدار
هشت دقیقه در روز
برنامه هایتان را بنویسید
ضمیر ناخودآگاه را فعال کنید
ساختار یک روز کاری پیچیده
حواس پرتی و هدر رفتن وقت کمتر
یادآوری
خود را آموزش دهید
خود را فن آوری بهره مند سازید
موانع پنج گانه ذهنی
عادات پنجگانه
توصیه های سه گانه
برای خود پرسشهایی طرح کنید
مثلث کارآیی، اثربخشی و موفقیت را درک کنید
معیارهای کارآیی مادرزادی اند؟
چه کسی اثربخش است
مدیران موثر (موفق)
یک مدیر جهانی باشید
هرگز نگویید نابود شدم
مثبت باشید
اصل پنج انگشت
برای ایجاد انگیزه از روش مثبت استفاده کنید
زمان خود را حساب کنید
زمان خود را تنظیم کنید
حکومت ستم گرانه تلفن
رژیمی برای کاغذ بازی ترتیب دهید
اتلاف کنندگان اوقات شخصی
وقفه ها نباید مانع شما بشوند
برای مدیریت وقت بگذارید
آیا زمان ابدی است؟
تفاوت میان مدیریت و رهبری
رهبران ساخته می شوند یا متولد می شوند؟
رویایی داشته باشید
متفاوت باشید
کمیته تشکیل ندهید
بزرگترین اصل مدیریت چیست؟
ده استراتژی
رازهای موفقیت مدیران
چهل نکته کلیدی
سخنان اندیشمندان

مدیریت ذاتی است یا اکتسابی
مدیریت مانند سایر صفات روحی به طور بالقوه در انسانها وجود دارد. یکی کمتر و یکی بیشتر افرادی که آباء و اجداد آنان در فرصتهای مدیریت داشته اند به طور قطع آمادگی برای مدیریت از دیگران بیشتر دارند، معروف است، می گویند: «ولد العالم نصف العالم» با توجه به فرمایش پیامبر (ص) که فرمود: «الناس معادن کمعادی الذهب و الفضه» انسان ها از نظر ذخائر وجودی با یکدیگر اختلاف دارند.
روش های ایجاد اعتماد بین مدیران و کارکنان
1-    اختصاص بخشی از اوقات مدیر به مشکلات کارکنان
2-    ایجاد روابط صمیمانه انسانی
3-    تاکید مدیریت بر نیروی انسانی به عنوان سرمایه اصلی
4-    همدردی و همدلی
5-    رعایت عدالت در تصمیم گیری
6-    نسبت دادن کارهای برجسته به کارمند.
با کارکنان مشکل آفرین یا بدقلق آشنا شوید خوشبختانه تعداد کارکنان مشکل آفرین یا بد قلق کم است اما همین تعداد کم نیز می توانند ناراحتی و نارضایتی عمومی را فراهم کنند. توجه به این مطلب که کارکنان چگونه مشکل آفرین می شوند کمک زیادی در رویارویی و حل این معضل خواهد کرد. به این ترتیب مدیران بدون داشتن درک صحیح از کاری که انجام می دهند ناخواسته جو نامناسبی را به وجود می آورند و کارکنان را به سوی «مشکل آفرین شدن» سوق می دهند.
چه زمانی کارگران مشکل آفرین فعال می شوند کارگران مشکل آفرین کسانی هستند که برخلاف جریان آب شنا می کنند. آنها افرادی هستند که نارضایتی خود را به گونه های مختلفی مانند شکایت کردن، شلخته کاری، وقت کشی و گاهی اوقات به صورت تخریب آشکار می کنند.
چرا کارکنان کار نمی کنند؟
1-    نمی دانند چگونه کار را انجام دهند
2-    چیزی یا شخصی آنها را از انجام کار باز می دارد
3-    نمی خواهند کار را انجام دهند.
وقت کشی
به راستی وقتی افراد نمی دانند چطور کارشان را انجام دهند، یا زمانی که نمی توانند کار را به خاطر موانع به پیش ببرند و یا وقتی که نمی خواهند کارشان را انجام دهند چه اتفاقی رخ می دهد؟ آنها در حد توانایی های خود کار نمی کنند، و به سوی جنایت کشتن وقت یا وقت کشی کشیده می شود.
کارکنان در کار خود به دنبال ده مورد هستند
امروزه بیشتر سازمانها روش سازگار کردن انسان با کار را رها کرده و سعی در انطباق مشاغل با انسانها می کنند به این ترتیب که روش انجام کارها انعطاف پذیر شده است و محیط کاری بیشتر جوابگوی نیاز کارکنان است.

ده موردی را که افراد در شغل خود می جویند از قرار زیر است:
1-    کار کردن برای مدیرانی کارا و لایق
2-    به فکر خودشان باشند
3-    نتیجه کار خود را ببینند و از آن آگاه باشند
4-    به آنها مشاغل جالبی واگذار شود
5-    آگاه باشند
6-    حد نشان شنیده شود
7-    محترم شمرده شوند
8-    تلاش آنها مورد توجه و قدردانی قرار گیرد
9-    کار واگذار شده مهارتهای آنها را به مبارزه بطلبد و مورد چالش واقع شوند
10-    موقعیتهایی را برای کسب و بهینه سازی مهارتهایشان بیابند.
بینش را با دیگران قسمت کنید
چرا باید بینش را با دیگران تقسیم کرد؟ زیرا کارکنانتان ، شما را در رسیدن به بینش و دستیابی به مقصودتان یاری می کند چگونه؟
خلق بینش
بینش سازمان را می توان به چند بخش تقسیم کرد؟ بخشی که باید توصیف کننده ارزشی که یک سازمان و یا یک شرکت ثبت به خود به عنوان یک بنگاه اقتصادی قائل است و ارزشی که برای کارکنان و مشتریان خود می گذارند.
سازمان
ارزش های سازمان کدام است؟ آیا ارزش در بهترین و یا کوچکترین بودن، و یا ارائه دهنده مناسب ترین و یا سریعترین خدمات، کیفیتی عالی، نازلترین قیمت و غیره است؟
مشتری
مشتری کیست و چرا این اندازه مهم تلقی می گردد؟ چگونه جوابگوی نیازهای مشتریان خود هستید؟ خدمات در صورت تماس، سلف سرویس، و یا خدمات پنج ستاره ای را به آنها می دهید؟
کارکنان
کارکنان شما چه کسانی هستند؟ چه خصوصیاتی را از آنها انتظار دارید؟ آیا آنها باید حرفه ای ترین، آموزش دیده ترین، عاری از هر گونه اعتیاد و مفسده و غیره باشند؟
جهت حرکت
تا پنج سال دیگر مایلید به کجا برسید؟ بزرگترین در جهان ، بهترین در مرکز شهر جز صد شرکت بزرگ کشور و یا … ؟
بینش شما چیست؟
به عنوان یک رهبر زمانی می توانید به توصیف دقیق بینش سازمان خود بپردازید که زمینه مناسبی برای تفاهم ایجاد کرده باشید. زمینه ای که در آن انتقال و درک مفاهیم به آسانی صورت می گیرد.
رهبری را فرا گیرید
دو عامل مهمی که مدیران اغلب به آن توجه نمی کنند به این مسائل می پردازد که افراد دوست دارند نتیجه تلاش خود را ببینند، و از انجام کارهای جالب لذت ببرند. ولی متاسفانه جای بسی تعجب است که این دو عامل همواره مورد غفلت قرار می گیرد.
سنجیده رفتار کنید به گونه ای که بیانگر علاقمندی شما باشد
برای ایجاد وابستگی ، تعهد و تعلق راهی بهتر از ارائه نگرش حمایتی با درگیر کردن افراد در کار و سپس گوش دادن به نظراتشان نیست. با گوش دادن به دیگران نشان دهید که به آنها توجه می کنید و برای آنها ارزش قائلید. گوش دادن به کارکنانی که ایده های خوبی برای انجام امور دارند یکی از مهمترین وظایفی است که یک مدیر می تواند برای خود در نظر بگیرد.
از قضاوتهای ارزشی بپرهیزید
گوش بسپارید ، سرتان را به علامت تأیید تکان دهید. یادداشت بردارید و تا زمانی که فرد حرفش را تمام نکرده است حالت عادی و خنثی از خود نشان دهید و به طور دوستانه به اطلاعات توجه کنید.
هر چه زودتر جواب دهید
افراد دوست دارند جواب بشنوند، حتی اگر به آرامی و متانت به آنها گفته شود این کار در موقعیت فعلی عملی نیست.
به پیامهای نهفته توجه داشته باشید
در برخی از مواقع ورای اطلاعاتی که عرضه می شود افراد پیامهای دیگر را نیز ارائه می دهند که نیاز برای مشهور یا شناخته شدن، تمایلی درونی برای سرزنش دیگران، انتقاد از مدیریت و غیره را دارند بنابراین توجه خود را هم به گفته ها و هم ناگفته ها معطوف کنید.
موقعیتهائی برای پیگیری فراهم کنید
با استفاده از رویکرد راه حل یابی به خلق راه حل بپردازید.
کارکنان را مطلع کنید
بخش دیگر از ارضای نیازهای وابستگی مطلع کردن کارکنان است. بدون داشتن اطلاعات لازم افراد نمی توانند درک درستی از آن چه که در اطرافشان می گذرد داشته باشند. به این ترتیب گوش دادن و اطلاعات رسانی به کارکنان یکی از مهمترین راهها برای از بین بردن شکاف وابستگی است.
تا می توانید به کارکنان به عنوان افرادی مطلع و آگاه بنگرید
دو عاملی که بیشترین اهمیت را برای یک رهبر گروه و یا مدیر دارد داشتن برخوردی محترمانه با افراد خود و شناسائی و قدردانی از رفتار درست آنها است . به طور قطع همه شما اهمیت این دو عامل را در خوشحال نگاه داشتن افراد در انجام کارشان احساس کرده اید.
این کافی نیست که شما:
کارائی لازم برای مدیریت را داشته باشید
به افراد آموزش دهید که تا به فکر خودشان باشند
به کارکنان نتیجه کارشان را نشان دهید
به آنها گوش فرا دهید
بلکه کارکنان باید احساس کنند که به عنوان یک انسان مورد احترام هستند و انجام کار خوب آنها مورد شناسائی و قدردانی قرار می گیرد.
به احساسات کارکنان احترام بگذارید
احترام و قدردانی نشان دهنده ارزش آدمی است. هنگامی که برخورد محترمانه ای با دیگران می کنید با زبان بی زبانی به آنها می گوئید: «احساسات شما برای من مهم است» برخوردی محترمانه هزینه ای را به شما تحمیل نمی کند ولی مساله ای که به توجه نیاز دارد یکنواختی در عمل است.

شناسایی عملکرد کیفی
همه ما قدردانی و شناسایی مثبت را دوست داریم. لحظه خوبی را که یک فرد مهم به ما می گوید . کار را چقدر خوب انجام داده ایم. به ویژ اگر برای دستیابی به چنان دستاوردی تلاش و کوشش زیادی کرده باشیم. در این صورت واقعاً به آن نیاز خواهیم داشت و بدون آن احساس می کنیم که برای کارمان ارزش قائل نشده اند و تشویقی صورت نگرفته است. در این حالت از جنب و جوش می افتیم. انرژیمان تحلیل می رود و سرعت کار کردنمان کاهش می یابد. هیچگاه قدرت شناسائی و قدردانی را برای برانگیختن افراد دست کم نگیرید. زیرا این پدیده همانند روغنی است که سبب حرکت نرم ماشین می شود.
نکات زیر از اهمیت ویژه ای برخوردار است
1-    قدردانی باید برای همه افراد و تلاشها یکسان باشد
2-    باید در راستای نیل به اهداف سازمان ، مشتری و کارکنان باشد
3-    باید راهنما و قوت قلبی برای کارکنان باشد
4-    قدردانی باید هم در زمان تعیین شده و هم در زمانهای مناسب دیگر ارائه گردد

عامل نشاط
رهبران روشن ضمیر دریافته اند که انجام وظیفه و داشتن روحیه ای بالا و شاد پا به پای هم پیش می روند و این روند عالی ترین راه برای دستیابی به عزت نفس، افزایش مهارت و احساس وابستگی است.
خوش و شاد بودن می تواند ریشه در یکی از عوامل زیر داشته باشد:
1-    شاد شدن از یادگیری و کسب مهارتهای جدید
2-    شاد شدن از کسب مقام اول
3-    تفریح و گردش جمعی در ساعات غیر کاری
یک وقت رشد کارکنان را سد نکنید
آخرین مرحله برای مدیریت موفق، ایجاد موقعیتی برای رشد کارکنان است. در موقعیتی که تغییرات بسرعت از راه می رسند، تنها امید کارکنان برای همگامی با این تغییرات ارتقاء درک عقلی و توسعه مهارتهایشان است.
در محیط کاری شما وظایف ممکن است به گونه ای چالش انگیز طراحی شده باشد و موقعیتهایی برای رشد و توسعه مهارتهای جدید فراهم باشد.
به آنچه آموخته اید عمل کنید
به احساسات و عواطف آنها توجه کنید
به عنوان یک رهبر گروه و یا یک مدیر ، این مطلب را همواره به یاد داشته باشید که هر مرتبه از رضایت کارکنان با مواردی که در آنها نهفته است ریشه در نیازهای بنیادی انسانها دارد. هر مدیری همه روزه با نیازهای متنوع کارکنان خود روبرو می شود و شما هم به عنوان یک مدیر با این نیازها مواجه خواهید شد.
برنامه کار یک مدیر موفق «1»
چگونه می توانید یکی از شعبات شرکت بزرگی را که برای زنده ماندن کوشش می کند به یک مجتمع پر رونق و سود آورد با بهره وری مطلوب تبدیل کنید؟ چنین مسئولیت بزرگی به آقای پال واگذار شد. او مسئولیت اداره ای را بر عهده گرفت که هشت پرسنل داشت و فرق مشکلات بی شماری بود. برای تبدیل این اداره به واحدی پر سود با 250 پرسنل زمان و بینش زیادی بکار گرفته شد. هشت پرسنل اولیه هیچ گاه خود را جزء مهمی از اداره مرکزی نمی دانستند.
برنامه کار یک مدیر موفق «2»
شلی مسئولیت قسمت امور اداری شرکتی را برعهده گرفت که بهره وری و روحیه کارکنان بسیار پائین گزارش می شد. به خاطر عدم پیش بینی مسائل و پیگیری مناسب مسئولیتها، روزنامه محلی نیز تبلیغات سوئی را درباره چگونگی کارکرد اداره منتشر کرده بود که این تبلیغات اثرات منفی بر جا گذاشته بود. کارکنان اداره حالت تدافعی داشتند و کاملاً از وضع موجود ناراضی بودند. شلی تصمیم گرفت با سازماندهی مجدد روند کار جو حاکم را تغییر دهد. در زمانی کوتاه متوجه شد که بعضی از کارکنان سالهاست که کار متفاوتی انجام نداده اند.
برنامه کار یک مدیر موفق «3»
به عنوان یک صاحب کار «جانی» همواره سخت کار می کرده، 15 سال است که کارگاه تولیدی پوشاک خود را با 13 نفری که برای او کار می کنند اداره کرده است . هر چند او کار را با تفریح در هم آمیخته، با این وجود از بهترین تولید کنندگان پوشاک منطقه بشمار می رود. برداشت او از تفریح ارائه تازه ترین مد و استفاده از تکنولوژی مدرن است.
تشویق او از کارگران سخت کوش به صورت فرستادن آنها به نمایشگاههای لباس است که در سطح کشور برنامه های اجرا می کنند.
برنامه کار یک مدیر موفق «4»
پاتریک مدیر یک شرکت بزرگ کامپیوتر است که دارای 25 پرسنل فروش است. او با تک تک آنها آشنایی نزدیک دارد و همواره مدت زمانی را با آنها می گذراند . او برای انجام کار خوب واکنشهای مناسبی را در نظر گرفته است و کوچکترین پیشرفت تیم از چشمهای تیزبین او دور نمی ماند و به گونه ای مناسب آنها را تشویق می کند پاتریک از اهرم شناخت و قدردانی استفاده های زیادی می برد و کارکنان نیز به شدت برای کسب آن تلاش می کنند. پس از دستیابی به حداکثر تولید نوبت تفریح و گردش می رسد که با برگزاری جشنها و رفتن به پیک نیک انجام می گیرد.
برنامه کار یک مدیر موفق «5»
خانم دیانا سرپرستار مرکز بازپروری معتادین در یکی از بیمارستان های بزرگ است که وقت و موقعیت لازم را برای ارتقاء مهارتهای زیردستانش فراهم می کند. بدون توجه به شغله زیاد، او از پرستارهای خواهد تا وقت و فرصت مناسبی را برای مطالعه پرونده هر بیمار جدید اختصاص دهند. به این ترتیب آنها قادر خواهند بود که در اولین برخورد با بیمار با آمادگی و صلاحیت کامل عمل کنند. دیانا هر 15 روز یکبار در سر میز نهار با دیگران به بحث در مورد دستاوردهای جدید در زمینه های کاری می پردازد و سپس آنها را به دادن ایده برای انجام بهتر کار ترغیب می کند.
از وقتتان به شایستگی استفاده کنید
تعداد بسیار اندکی از مردم وقت کافی در اختیار دارند و تقریباً هر کس تمام وقت دنیا را در اختیار دارد.
زمان با ارزش ترین منبعی است که در اختیار داریم. در بعضی از زبان ها «وقت» و «زمان» متداولترین کلماتی هستند که به کار می روند. وقت بسیار با ارزش تر از پول است. سرمایه «وقت» بایستی با دقت و احتیاط استفاده شود.
زمان سرمایه گرانبهایی است
وقت کالا و متاعی محدود، متناهی و فرار است
وقت را نمی توان خرید
زمان را نمی توان پس انداز و یا ذخیره کرد
ما نمی توانیم سپری شدن زمان را متوقف کنیم
سرمایه محدود عمر فقط قابل تحسین است. یک انسان با امید زندگی طولانی، حداکثر 000/200 ساعت از زمان را به عنوان وقت قابل استفاده در اختیار دارد. امروز را به عنوان اولین روز باقی مانده زندگی تان به حساب آورید.
از وقت تان استفاده کنید!
طبق تخمین و برآورد به عمل آمده تنها 30 و یا 40 درصد از توان و پتانسیل افراد در کار آزاد شده است.
بیشتر «وقتها» و «انرژیها» به هدر می روند چون اهداف روشن، برنامه ریزی، اولویت گذاری و دورنگری وجود ندارد.
استفاده از زمان
استفاده بهتر از «زمان» محدود و ارزشمند عمر ، تنها از طریق «مدیریت زمان» که هوشیارانه، مستمر و پایدار تدوین شده باشد، میسر است.
مدیریت زمان
«مدیریت اوقات شما» به معنی مسلط بودن و کنترل کردن «زمان» و «کار» شما است. شما زمان را تحت کنترل خود درآورید.
دیدگاه
افراد واقعاً موفق عمدتاً یک چیز دارند: در برهه ای از زندگی در گوشه ای با خود خلوت کرده و به تفکری عمیق فرو رفته اند و درباره اینکه از سرمایه وقت و عمرشان چگونه سود ببرند، اندیشیده اند.
اهداف
زندگی به شرطی می تواند کاملاً موفقیت آمیز باشد که بر پایه دیدگاهی صحیح از زمان و زندگی بنا نهاده شود . ما باید تلاشی هوشمندانه بکار بریم تا از «وقتی» که در اختیار داریم جهت دستیابی به اهداف شخصی و حرفه ای خود سود جوییم.
دیدگاه شما مهم است
مسأله آن نیست که باد به چه سمتی می وزد ، بلکه مهم آن است که شما چگونه بادبان را تنظیم کرده اید!
دیدگاه بهتری نسبت به کارهای وابسته به یکدیگر و اولویتها بدست آورید.
با فشارهای روحی و استرس دست و پنجه نرم کرده آن را کاهش داده و از آن اجتناب کنید.
از وقت خود استفاده کنید تا …
از وقتتان برای کار استفاده کنید؛ چرا که کار بهای موفقیت است.
از وقتتان برای مطالعه استفاده کنید؛ چرا که مطالعه منبع عقل و دانش است.
از وقتتان برای تفکر استفاده کنید؛ چرا که تفکر سرچشمه قدرت است.
از وقتتان برای عشق استفاده کنید؛ چرا که عشق لذت زندگی است.
شناختن سارقین زمان
«بخشی از اوقات ما به سرقت می رود، و یا در آن تقلب صورت می گیرد، و آنچه باقی می ماند به نظر می رسد که بطور نامشخص ناپدید می شود». سکنا
بعضی وقتها مقصر خودمان هستیم، اما در پاره ای از اوقات اطرافیان وسایل دیگری مسؤول این قضیه هستند.

دزدهای زمان
چه کسی و یا چه چیزی وقت ما را می دزدد.
سوال های ذیل می تواند کمک کند تا عوامل تمرکز و حواس پرتی را شناسایی کنید.
تلفن
تلفن دائماً باعث انقطاع کار من می شود و مکالمات معمولاً بیش از حد لزوم ادامه پیدا می کند.
ملاقات کنندگان
ملاقات کنندگان بسیاری از خارج و داخل سازمان اغلب مانع انجام کارهایم می شوند.
جلسات
جلسات خیلی بیشتر از حد لزوم طول می کشد، و نتایج اغلب برای من رضایت بخش نیستند.
دفع الوقت
وظایف سنگین، به عبارت دیگر کارهای زیاد و وقت کم، موجب می شود از کار لذت نبرم و کارها به عقب افتد.
فقدان اولویت گذاری
بین کارها اولویت بندی نمی کنم و سعی می کنم بسیاری از کارها و وظایف را همزمان انجام دهم.
فشار ضرب العجلها
اغلب به برنامه هایم نمی رسم و تنها تحت فشار ضرب العجلهای کاری می توانم یک نگاه به فهرست برنامه ها بیندازم
کاغذ و نامه های اداری
مقداری زیادی مدارک، نامه ها و کاغذهای اداری روی میز من وجود دارد. بسیاری از وقت من صرف رسیدگی به آنها می شود هیچ نظم و ترتیبی در میز من وجود ندارد.
ارتباطات و اطلاعات
غالباً ارتباط با دیگران ناکافی است. تأخیر در تبادل اطلاعات، وجود سوء تفاهمات و حتی احساس و درک ناصحیح از مسائل امری عادی است.
تفویض امور
محول کردن کارها و تفویض وظایف تقریباً هرگز انجام نمی گیرد. اغلب، خود باید مراقب چیزهایی باشم که می تواند توسط دیگران رسیدگی شود.

گفتن «نه»
اگر دیگران انجام کاری را درخواست کنند در حالی که بایستی حقیقتاً مشغول کار خودم باشم، برای من گفتن «نه» دشوار است.
اهداف
اهداف شغلی و یا شخصی روشن و مشخصی ندارم، به عبارت دیگر اغلب برای من دشوار است که معنی واقعی کارهایی که روزانه در حال انجام آن هستم درک کنم.
انضباط شخصی
بعضاً در جایی که واقعاً تصمیم به انجام کاری نگرفته ام، فاقد انضباط شخصی مورد نیاز هستم.
اهداف را معین کنید
«اگر اهداف روشن نباشد، باید دو چندان تلاش کرد» مارک توآین
مدیریت موفق تنها زمانی امکان پذیر است که اهداف، روشن و به خوبی تعریف شده باشند و مراقبتها و بررسیهای لازم بعدی جهت دستیابی به اهداف به عمل آید.
هدف گذاری پیش شرط لازم و کلید مدیریت زمان موفق است.

تفاوت بین فعالیتهای فرعی و اصلی
بسیاری از مردم وقت خود را صرف امور و وظایف فرعی عدیده ای می کنند، بجای آنکه وقتشان را بر روی تعداد اندکی از فعالیتهای اصلی و اساسی متمرکز نمایند.
نتایج ذیل را در بر خواهد داشت:
قاعده 80 : 20
تنها 20% از مشتریان و محصولات موجب 80% از معاملات هستند.
تنها 20% از روزنامه در بر گیرنده 80% از اخبار است.
این قاعده 80 : 20 برای اولین بار توسط اقتصاددان ایتالیایی «ویلفردو پارتو» در قرن نوزدهم مطرح گردید. توسط مطالعات آماری، پارتو دریافت که 20% از جمعیت، مالک، 80% از ثروت ملی هستند.
مایل به دستیابی چه اهدافی هستید؟
از اهدافتان مطمئن شوید و فهرستی از اهداف شخصی و حرفه ای که مایل هستید در آینده نزدیک و یا ؟؟؟ به آن فایل شوید تهیه کنید.
برنامه ریزی
برنامه هایتان را روی کاغذ بیاورید.
«هر کس در بهار نکارد، در پاییز درو نخواهد کرد».
هر چه وقتمان را بهتر سازماندهی کنیم با برنامه پیش برویم بهتر می توانیم از وقت خود در جهت دستیابی به اهداف شخصی و شغلی استفاده کنیم.
برنامه ریزی به معنی آمادگی جهت تحقق اهداف است.
برنامه ریزی یعنی نجات دادن و ذخیره سازی وقت.
8 دقیقه برنامه ریزی = 1 ساعت زمان ذخیره شده
هشت دقیقه آمادگی برای هر روز کاری و ثبات قدم بر روی برنامه ها می تواند در نهایت در هر روز یک ساعت وقت اضافی جهت استفاده در دیگر کارهای ضروری برای شما در بر داشته باشد.
نتایج و مزایای برنامه ریزی وقت شما چیست؟
اهداف حرفه ای و شخصی، سریع تر و مطمئن تر بدست می آیند.
وقت ذخیره می شود و می تواند در راه وظایف و اهداف واقعاً مهم صرف شود.
اصل نوشتن مسائل
مهم ترین قاعده در برنامه ریزی آن است که کارها را به نوشته درآوریم.
کنترل برنامه ها
کنترل فهرستی از کارهای در دست اقدامتان (اگر تنها در فکرتان باشد) بسیار دشوارتر است و به راحتی می توان از آنها منحرف شد (از دل برود هر آنچه از دیده برفت).
کاهش در فشار بر حافظه
برنامه نوشته شده به معنی کاهش بار از روی حافظه شما است.
انگیزش درونی
برنامه نوشته شده دارای اثری روانی در تحریک درونی برای انجام کارتان است.
تمرکز
با یادداشت مطالب کمتر امکان حواس پرتی برای شما وجود خواهد داشت (تمرکز) و احتمالاً پافشاری بیشتری برای انجام وظایفی که برنامه ریزی شده اند.
بررسی
با بررسی نتایج و دستاوردهای روزانه، در جریان وظایفی که هنوز انجام نشده اند قرار می گیرید.
موفقیت
علاوه بر اینها، شما می توانید موفقیت خود را با تخمیت و برآورد بهتر از نیازهای زمان خود افزایش دهید.
اسناد
فهرست برنامه های نوشته شده که در زونکن و پوشه جداگانه نگهداری شده است. بایگانی خودکار و اتوماتیکی از اسناد مربوط به کارهای شما ایجاد می کند و هر زمان شما مایل باشید مدارک و اسناد مربوط در اختیارتان خواهد گذاشت.
از فهرست برنامه روزانه استفاده کنید
با برنامه ریزی روزانه شروع کنید
وقتی شما کارتان را با فهرست برنامه های زمان شروع می کنید، قبل از هر چیز، بسیار اهمیت دارد که برای یکایک روزها برنامه ریزی کنید.
قابل کنترل ترین بخش
روز ، کوچک ترین و قابل کنترل ترین بخش در سیستم برنامه ریزی زمان است.
همیشه می توانید از نو آغاز کنید
اگر روز گذشته تمرین موفقیت نبود، می توان روز دیگری را به عنوان شروع در نظر گرفت.
مقدمات برنامه ریزی بلند مدت
اگر شما کارهای روزانه را توسط برنامه ریزی تحت کنترل خود در نیاورید، امکان ندارد که مدعی برنامه ریزی برای زمانهای طولانی تر مثلاً یک ماه و یکسال باشید.
برنامه روزانه = اهداف روزانه
به طور متوسط فقط هشت دقیقه در روز برای برنامه ریزی نیاز دارید تا اوقات بیشتری را برای کارهای ضروری بدست آورید . خلاصه کار این است
فهرست کردن فعالیتها
برآورد و تخمین زمان مورد نیاز
در نظر گرفتن اوقاتی برای کارهای غیرمترقبه
وظایف مهم را فهرست کنید
از فرم و برگه مخصوص برنامه ریزی روزانه استفاده کنید، هر چیزی را که مایلید و یا مجبور به انجام آن هستید در آن فهرست کنید، کارها را در زیر تاریخی که باید در آن روز انجام شود یادداشت کنید
زمان کمیاب است. هشت ساعت فقط هشت ساعت است.
برنامه اضافی
برنامه اضافی موجب ناامیدی غیرضروری و نفرت از برنامه ریزی می شود.
سرمایه زمان
از دست دادن زمان را حساب کنید، همان طور که از دست دادن پول را محاسبه می کنید.
به طور تقریبی زمانی را که هر یک از فعالیتهای برنامه ریزی شده شما نیاز دارد تخمین بزنید. زمان بسیار مهم تر از پول است.
محدوده زمانی وضع کنید
قاعده دیگری که تجربه آن را تأیید می کند آن است که مقدار زمان در دسترس برای انجام کارها، میزان زمان مورد نیاز برای انجام کار را تعیین می کند.
زمان حائل در نظر بگیرید
تجربه نشان داده است که تنها 60% امکان دارد که برنامه ریزی کاملاً مطابق ساعات کاری شما باشد.
برنامه زمان شما باید شامل سه دسته شود:
تقریباً 60% برای برنامه ریزی فعالیتها (برنامه روزانه)
تقریباً 20% برای فعالیتهای غیر منتظره (انقطاعها دزدهای زمان)
تقریباً 20% برای فعالیتهای بی سابقه و فوری (زمان خلاق)
برای ساعت کاری برنامه ریزی کنید و 50% دیگر را به عنوان «وقت حائل» کنار بگذارید.

تنظیم اولویتها
هر گاه به کرات کاری را به تأخیر می اندازید، آن کار مایه آزار و تصدیع خاطر می شود و یکی از دو راه در پیش روی شما است:
1-    در آینده می توانید برای انجام این وظیفه اقدام کنید، که به معنی خلاصی از دست آن است.
2-    می توانید این وظیفه را لغو کنید که به معنی آن است که موضوع کلاً منتفی شده است.
اولویتها را تعیین کنید
بهتر است که «کاردرستی» انجام دهیم (اثر بخشی)
بجای آنکه «کار» را درست انجام دهیم (کارآیی) پیتر دراکر
تلاشی برای انجام بسیاری موارد در یک زمان
دو مشکل بزرگ در مدیریت، وسوسه همیشگی نسبت به انجام بسیار زیاد کارها در یک زمان، و خطر پراکندگی قوا به هنگام تقسیم آن بین وظایف می باشد.
کار روی یک وظیفه در یک زمان = اولویت گذاری واضح
مدیران موفق از طریق توانایی آنها نسبت به سر و کار داشتن با فعالیتهای بی شمار و گوناگون شناخته شده اند، در حالی که انرژی خود را در هر زمان، به یک وظیفه مشخص اختصاص داده اند.
مهم ترین وظایف مقدم است
اولویت گذاری به معنی تصمیم گیری است، اینکه کدام وظیفه دارای حق تقدم زیادی است. کدام در اولویت دوم است الی آخر، کدامیک دارای کمترین اولویت است. اولویت گذاری بایستی ابتدا انجام شوند.
مزایای اولویت گذاری
با درجه بندی کارهایتان بر اساس اهمیت، مطمئن می شوید که :
ابتدا روی کارهای مهم کار می کنید؛
در صورت لزوم بر اساس ضرورت و فوریت روی وظایف کار می کنید؛
با رفتار و حالت مثبت آغاز کنید؛
قلب شاد چهره را زیبا می سازد و قلب غمگین روح و جان را می شکند.
یک شروع بد به معنی یک روز بد است
تقریباً همان مشکل همیشگی. با عجله به سوی دفتر کار هجوم می برید، بدون خواب کافی، یا صبحانه مرتب، در فشار وقت و با عجله زیاد.
دقیقاً همان نوع شروع کردنی که می تواند تمام روزتان را خراب کند.
یک شروع خوب یعنی یک روز خوب به آرامی برخیزید.
زندگی مثبتی داشته باشید
باید تلاش کنید که هر روز از بعضی چیزهای مثبت لذت ببرید، زیرا رفتار و احساس ما نسبت به محیط که شامل احساسی که نسبت به شغل مان داریم نیز می شود، تأثیر معناداری در پیروزی و یا شکست ما دارد.
سه قاعده مثبت
برای اینکه در هر روز رفتار و احساس مثبت را حفظ کنید بایستی سه قاعده را رعایت کنید
1-    در هر روز بعضی از کارهایی که از آن لذت می برید انجام دهید
2-    در هر روز بعضی از کارهایی که شما را به طور ملموسی به اهداف شخصی تان نزدیک تر می کند انجام دهید.
3-    در هر روز بعضی از کارهایی را که بین زندگی خصوصی و زندگی حرفه ای شما ایجاد توازن کند انجام دهید. (ورزش ، خانواده)
قبل از کار
قبل از آنکه روانه کارهای روزمره شوید، بایستی خودتان را در فضایی آرام آماده کنید
مرور برنامه روزانه
تهیه مقدمات کارهای مهم
انجام کارهای مقدماتی ضروری و فراهم آوردن مدارک و اسنادی که برای کارهای اولویت دار روزانه به آنها نیاز خواهید داشت.
قبل از رفتن به خانه
قبل از آنکه در پایان روز با شتاب از دفترتان خارج شوید، بایستی به آرامی روز کاری تان را به پایان برسانید و از لحاظ روحی، خودتان را برای حرکت به سوی خانه آماده کنید شب در پیش است و اوقات فراغت شما برای :
بین برنامه به اجرا درآمده و اهداف مورد انتظار خودتان مقایسه ای انجام دهید.
فهرستی از کارهای که کامل نشده اند و آنها را باید به روز بعد منتقل شود تهیه کنید،
برنامه روز بعد را آماده کنید.
مراقب منحنی فعالیت باشید
«سحر خیز باش تا کامروا شوی»
نوسانات توان اجرایی
در طی روز، توان اجرایی هر کس در نوسان و تغییر است.
خصوصیات همگانی
گر چه تفاوتهایی در بین افراد به خاطر گوناگونی در عادات تغذیه و مسائل شخصیتی وجود دارد ولی هنوز هم مطالب ذیل درباره خصوصیات همگانی قابل طرح است.
حداکثر فعالیت در صبح
بالاترین سطح فعالیت افراد معمولاً در صبح رخ می دهد.
این سطح از فعالیت مجدداً در ادامه روز بدست نخواهد آمد.
پایین ترین سطح اجرا بعد از ناهار
دومین سطح بالا در غروب

افزایش فعالیت
اگر شما از مزایای قوانین طبیعی که بر فعالیت بدنی شما حاکم است، با سازماندهی روز خود بر اساس منحنی فعالیت بهره مند شوید به طور قابل توجهی سودمندی و باروری خود را افزایش خواهید داد.
وظایف دشوار
یک وظیفه پیچیده و ناخوش آیند که مستلزم تمرکز حواس است، بسیار آسان تر است که در صبح انجام شود به جای آنکه در وضعیت پایین انجام شود.
وقفه ای برای شارژ مجدد باتری
وقفه و استراحت موقت را به عنوان هدر دادن زمان تصور نکنید ، بلکه فرصتی مناسب برای «شارژ مجدد باتری خود» به حساب آورید.
ده دقیقه استراحت بعد از یک ساعت کار
مطالعات پزشکی نشان داده است که میزان مطلوب توقف در کار تقریباً بعد از یک ساعت کار حاصل می شود. استراحت نباید بیش از ده دقیقه طول بکشد.
توقفهای منظم و کوتاه
بنابراین، برنامه روزانه شما بایستی در بر گیرنده استراحتهای منظم ولی کوتاه باشد.
ورزش، هوای تازه
شما می توانید اثرات تجدید قوای حامله از وقفه در کار را به طور قابل ملاحظه ای افزایش دهید، اگر سعی کنید که استراحت کنید، مقداری ورزش کنید و هوای تازه تنفس کنید.
ساعات سکوت و آرامش را برای خودتان اختصاص دهید.
«بزرگ ترین وقایع، ساعات پر هیاهوی ما نیستند، بلکه آرام ترین آنها هستند». نیچه
کار خارج از وقت
بسیاری از مدیران کار «واقعی» را بعد از ساعت رسمی دفتری آغاز می کنند. آنها در طول روز برای انجام وظیفه اصلی خود وقت ندارند. زیرا عوامل عدم تمرکز فراوانی وجود دارد: هم قطاران ، مشتریان، و غیره. ممکن است که سیاست همیشگی درب باز از نظر دیگران بسیار ستوده باشد ولی مدیری که اجازه می دهد وقتش با این روش به تاراج رود به خود صدمه می رساند.
یک ساعت بدون مزاحمت برای وظایف دشوار
برای انجام دادن وظایف بسیار مهم نکته اساسی آن است که با کمترین انقطاع و وقفه ممکن کار کنید. میزان دستاورد شما وقتی که اجازه داده شود که یک ساعت بدون مزاحمت کار کنید شگفت آور و حیرت انگیز خواهد بود.
ساعات آرامش و دوره عدم مزاحمت
سک سیستم موثر و کارآمد باید زمان آرامش و یا دوره بلوکه شده ای را که در طی آن مورد مزاحمت واقع نشوند فراهم آورد.
همیشه در دسترس نباشید
اگر با خودتان صادق باشید، باید اقرار کنید که ضروری نیست در تمام ساعات در دسترس بوده و یا همیشه به طور شخصی پاسخگو باشید. تجارت مانند همیشه به پیش خواهد رفت. حتی اگر شما برای ساعتی حضور نداشته باشید.
زمان سکوت را سازماندهی کنید
دو دوره سازماندهی، بایستی زمان آرامش را در نظر گرفته و بکار برید، همچون دیگر ملاقاتهای مهم که در آن زمان غایب خواهید بود و در دسترس نمی باشید. ساعات آرامش را در برنامه روزانه خودتان یادداشت کنید.
قرار ملاقات و مکالمه برای وقت دیگر
تماسهای تلفنی و یا پرس و جوهای همکاران و غیره می توانند توسط منشی شما پاسخ داده شوند و ترتیبی داده شود که آنها بعداً تماس بگیرند.
روزتان را سازماندهی کنید
طوری برنامه ریزی کنید که اوقات آرامش و تنهایی شما برای کار روی وظایف بسیار مهم با زمانی تطابق یابد که کمترین عوامل مزاحمت برای کارتان وجود داشته باشد.
اوقات پر مزاحمت
انتظار انقطاع مکرر در کار داشته باشید و کارهایی که دارای اهمیت کمتری هستند به اوقاتی دیگر واگذار کنید.
بوسیله تفویض اختیار و واگذاری کارها مدیریت کنید
«شخصی که خودش کار را انجام می دهد، تصویر نهایی و احاطه بر کل مجموعه را از دست می دهد» ضرب المثل کرواتی
مدیریت یعنی تفویض اختیار
«تفویض» فعالیت کلیدی و اساسی هر کارمند و هر مدیری است «تفویض اختیارات» مقدار قابل توجهی منافع مستقیم و غیرمستقیم در پی دارد.
با کدام یک از استدلالهای زیر در خصوص محاسن تفویض امور موافق هستند؟
تفویض اختیار، فشارهای روی مدیریت را آزاد می کند و زمان لازم برای رسیدگی به وظایف مهم را در اختیار مدیریت قرار می دهد. تفویض کارها به دیگران کمک می کند تا از دانش متخصصین استفاده شود و تجربه کارمندان بکار گرفته شود.
تفویض: سود برای مدیریت و کارمندان
تفویض امور به طور مساوی برای مدیریت و کارکنان سودمند است.
تفویض صحیح بدین معنی است که وظایف و اختیارات به دیگری واگذار شود و به همان اندازه نیز مسئولیت و پاسخ دهی از فرد انتظار رود.
تفویض و واگذاری موفق، مستلزم دو چیز است:
تمایل به تفویض
توانایی تفویض
اگر به طور موثری تفویض اختیار نکرده اید، بدانید که نتوانسته اید به طور کارآمد اوقات خودتان را سازماندهی کنید. به نظر می رسد اگر تصمیمات را شخصاً اتخاذ نمایید بیشتر احساس رضایت می کنید.
مدیریت بر اساس تفویض
به روش «مدیریت بر اساس تفویض اختیار» اعتماد بیشتری کنید.
توانایی همکاران
به هر کاری نگاهی دوباره بیندازید. آیا مطلقاً ضروری است که آن فعالیت را خودتان انجام دهید و یا اینکه امکان پذیر است که آن کار توسط همکاران انجام شود.
وظایف میان مدت و بلند مدت
تا هنگامی که سطح مشخصی از سرپرستی را در اختیار دارید بایستی وظایف میان مدت و نیز بلند مدت را در محدوده مسئولیتها تفویض کنید. این کار موجب انگیزش کارکنان شما می شود و توانائیهای ایشان را توسعه می بخشد.
فوریت و اهمیت
بسته به آنکه یک وظیفه از اهمیت زیادتر و یا کمتری برخوردار است و یا فوریت دارد یا ندارد چند حالت برای آن متصور است.
1-    وظایف الف: فوری به آن بپرداز
2-    وظایف ب : مهلت آن را مشخص کن
3-    سطل زباله
مراقب وظایف نوع الف باشید
بایستی خودتان شخصاً به کارهای نوع الف که از اهمیت و فوریت برخوردار هستند رسیدگی کنید. این گونه وظایف باید فوراً انجام شوند.
دل به دریا بزنید: از سطل زباله بیشتر استفاده کنید!
وقتی که لازم است، شهامت بیشتری داشته باشید و از سطل زباله استفاده کنید. اگر چیزی مدت زیادی مهمل و بی توجه رها شود. خود به خود موضوع آن منتفی می گردد.
از برنامه ریزی زمان استفاده کنید
«تنها کافی نیست که به قصد گرفتن ماهی خود را به رودخانه برسانید، بایستی تور نیز بیاورید». مثل قدیمی چینی
مدیریت موفق زمان
مدیران موفق در مدیریت وقت خودشان نیز موفق هستند. آنها از آن جهت که فعالیتهایشان را تحت کنترل درآورند تا در نتیجه وقت بیشتری برای کارهای اساسی داشته باشد کامیاب می باشند.
برنامه ریز زمان
برنامه ریز زمان بهترین ابزار برای تنظیم ، سازماندهی و حفظ انضباط شخصی است و انواع مختلفی دارد به صورت کتابچه و کلاسور و یا برنامه رایانه …
برگه های آزاد
یک «برنامه ریز زمان» معمولاً از حلقه های صحافی شده با برگه های آزاد تشکیل شده است.
کمک حافظه
«برنامه ریز زمان» مهم ترین عامل کاربردی در سیستم استوار و پایدار برنامه ریزی زمان است. این وسیله، حافظه کمکی شما در تمام موارد برنامه ریزی، فرمها و لیستهای کنترل شده است که در کار روزانه مورد استفاده قرار می گیرد.
برنامه ها ، فرنها
«برنامه ریز زمان» موفقیت در برنامه ریزی اهداف شخصی و برنامه ریزی زمان را تضمین کرده و موجب اطمینان نسبت به استفاده بهتر از زمان ارزشمند شما می شود این وسیله، اصل و قاعده برنامه ریزی زمان یعنی اینکه «همواره باید همه موارد را نوشت» به اجرا می گذارد.
اندازه – شکل – عملکرد
بسته به اینکه شما از چه نوعی استفاده کنید
بخش روزنامه
بخش روزنامه شامل تقویم به صورت برگه ای از ایام کل سال و فرمهای برنامه ریزی.
بخش اطلاعات
بخش اطلاعات حرفه ای و شخصی با فرمها و صفحاتی برای یادداشتهای فهرستها و اطلاعات مورد نیاز مانند: محل و زمان برگزاری نمایشگاههای تجاری، هزینه های پستی، لیستهای بررسی و غیره.
آدرسها و شماره تلفنها
قسمتی برای یادداشت آدرسها و شماره تلفنها
مقایسه
یک دفتر یادداشت قرارهای روزانه هرگز نمی تواند عملکرد را داشته باشد. یک مقایسه، مزایا و برتری قاطع استفاده از «برنامه ریز زمان» را نشان می دهد.
وردست همیشگی شما
به هنگام هماهنگ کردن ملاقاتها، برنامه ریزی شخصی خودتان، همواره مراقب و کنترل کننده ای است که همراه و کمک کار شما است.
اطلاعات همواره در دسترس است.
کمک های مربوط به تصمیم گیری در دسترس است.
چک لیستها و فهرستهای بررسی، و دیگر کمک های مربوط به برنامه ریزی و تصمیم گیری همواره در دسترس اند.
دسترسی مستقیم به اطلاعات
داده ها و اطلاعات اساسی برای رجوع مستقیم ، به شکل بسیار جمع و جوری در دسترس قرار گرفته اند. می توانید بخشهای مختلف آن را افزایش و گسترش داده و یا از آن بکاهید و برگه ها را هر گاه که مایل باشید در داخل حلقه های کلاسور کم و زیاد کنید.
تلاش کنید تا ثابت قدم باشید
مدیریت زمان پایدار و استوار مزایای فراوانی را دارد:
آمادگی بهتر برای روز کاری آینده
برنامه ای رو به جلو برای همان روز
حافظه بهتر
دستیابی به اهداف روزانه
برای تاکید مجدد بر روی آخرین و مهم ترین دیدگاه
بکارگیری موفق تکنیک برنامه ریزی زمان و روشهای انجام کار می تواند بین ده الی بیست درصد از وقت و زمان شما را در هر روز ذخیره و حفظ نماید.
مدیریت زمان پایدار
ثبات قدم در سازماندهی وقتتان بر اساس اصولی که در این کتاب شرح داده شد نه تنها شما را به سوی توسعه و بهبود روشن و آشکار (از درک و آگاهی، مراقبت و نظارت رهنمود می سازد بلکه فشارهای روحی را کاهش داده و در نتیجه ، گرایش و رفتاری مثبت و خوش بینانه در زندگی ایجاد می کنند.
هشت دقیقه در روز
نتایج فوق با روش بسیار ساده و حداقل زمان و کمترین تلاش قابل دستیابی هستند، تقریباً با هشت دقیقه در روز برنامه ریزی روز آینده در شب قبل
برنامه هایتان را بنویسید
فکر کنید که کدام یک از وظایف، بسیار مهم است و بایستی در روز آینده مراقب آنها بوده و مقدار زمانی را که در نظر دارید تا آنها را انجام دهید بر روی کاغذ بیاورید.
ضمیر ناخودآگاه را فعال کنید
در مسیرتان به سوی منزل و یا صبحگاهان در راهتان به سوی اداره ، ضمیر ناخودآگاه شما کارش را بر روی آن وظایف آغاز می کند و راه حلهای ممکن را فراهم می آورد.
ساختار یک روز کاری پیچیده
اکنون وظایف اصلی شما زیر ذره بین قرار گرفته اند و راه حلهای احتمالی نیز در ضمیر شما مهیا است.
حواس پرتی و هدر رفتن وقت کمتر
کارهای کم اهمیت به دشواری خواهند توانست که موجب حواس پرتی شما شوند.
یادآوری
یک روز شلوغ و پر کار الزاماً به معنی استرس و فشار روحی نیست.
به بیان دیگر، یک کار سخت که به خوبی انجام شود موجب رضایت خاطر و حتی احساس راحتی و تمدد اعصاب می شود.
خود را آموزش دهید
همه ما به آموزش های حین کار و بعد از کار نیاز داریم. بعضی نیاز بیشتری به آموزش مدیریت منابع انسانی دارند و عده ای به تقویت و توسعه آن احتیاج دارند.
خود را از فن آوری بهره مند سازید
در صورت امکان، استفاده از روش های قدیمی نگهداری و انتقال اطلاعات را کنار بگذارید ولی سوابق و اطلاعات را حفظ کنید.
موانع پنجگانه ذهنی
اعتقاد به تناسب تلاش ها با نتایج رد چالی که می دانیم این چنین نیست.
کمیت کار مهم تر از کیفیت آن است / آیا شما با این مساله موافقید؟
عادات پنجگانه
ساعتی را برای ترک اداره تعیین کنید و بی چون و چرا به آن عمل کنید. اگر به طور معمول ساعت هفت بعدازظهر به خانه می روید، ساعت 30/6 دقیقه برای ترک اداره مناسب است.
توصیه های سه گانه
هر گاه به ناهار یا جلسه ای دعوت شدید با در نظر گرفتن توصیه های سه گانه مجله اسلون بدون رودربایستی به آنها پاسخ دهید این پاسخ ها را در آستین داشته باشید:
متشکرم، اما متأسفانه در این ساعت کار دارم.
برای خود پرسشهایی طرح کنید
دیدگاه من نسبت به سازمانم چیست؟ آیا با سایرین (دو ماه زیردستان) اشتراک نظر دارم؟ باید دیدگاه هایم را شفاف تر کنم تا دیگران بهتر بتوانند تصمیم بگیرند؟
مثلث کارآیی، اثربخشی و موفقیت را درک کنید
این سه مورد یک مثلثند.
کارا بودن یعنی بهره ور بودن
اثر بخش بودن یعنی اقدام کردن یا مشارکت کردن
موفق بودن یعنی نتایج را حاصل کردن
معیارهای کارآیی مادرزادی اند؟
برخی اعتقاد دارند که معیارهای کارآیی مادرزادی اند. اما در این که چه چیز بوجود آورند کارآیی است نظرات مخالف فراوانی ابراز شده است. عده ای بر انضباط یا نظم به عنوان داده های کارآیی تاکید دارند.
چه کسی اثر بخش است؟
«موثر بودن» و «اقدام کردن» تقریباً به یک معنا هستند.
اثربخشی به معنای غلبه بر موانع و مشکلات است. مدیران اثربخش، با موفقیت سنگ ها را از سر راه بر می دارند.
مدیران موثر (موفق)
دراکر، چند طریق را برای موثر شدن توصیه کرده است.
1-    چگونگی برنامه ریزی برای وقت و مدیریت زمان را می دانند.
2-    به جای این که فقط کار نکنند توجه خود را به نتایج معطوف می دارند.
3-    تصمیمات اثربخش می گیرند. آنان می دانند که تصمیمات اثربخش، جزئی از سیستم است.
یک مدیر جهانی باشید
یک مدیر جهانی ایده آل باید استقامت یک دونده مسابقات المپیک راه سرعت انتقال ذهنی انیشتاین را، و پشتکار سازندگان اهرام مصر را داشته باشد. و اگر اقتضای زندگی ایجاب کرد که در یک کشور بیگانه زندگی کند او باید علاوه بر آن چه گفته شد شناخت عمیقی از فرهنگ آن کشور داشته باشد؛ نباید روحیاتی خشک و مقرراتی داشته باشد؛ او باید بتواند در فرهنگ محلی آن جا ذوب بشود.
هرگز نگویید نابود شدم
بعضی وقت ها تفاوت میان موفقیت و شکست به برداشت ذهنی ما مربوط می شود. چیزی بنام «موفقیت کامل» یا «شکست کامل» وجود ندارد. چه بسا هزینه موفقیت های امروز، شکست فردا باشد.
بنابراین هرگز نگویید «نابود شدم»! یک مدیر هرگز نباید بگوید «نابود شدم»!
مثبت باشید
مثبت بودن یعنی خوش بین بودن و مولد بودن …
منفی بودن یعنی بدبین بودن و نیش زن بودن و بدگمان بودن …

اصل پنج انگشت
دست ما، پنج انگشت دارد و هر انگشت مظهر یک اصل اساسی است. این اصول پنج گانه توسط دکتر ادوارد دی بنو ارائه شد تا الهام بخش تحولی مثبت باشد
1-    اثربخشی: انگشت شست نماینده اثربخشی است: چون دست بدون شست فاقد کاربری است.
2-    سازندگی: انگشت اولی یعنی نشانه که از آن برای نشان داده راه و جهت استفاده می کنیم بیان گر این اصل است.
3-    احترام: انگشت دوم یعنی میانه که در میان همه انگشتان بزرگ تر است نشان دهنده این اصل است و در میان همه این اصول از همه مهم تر است.
4-    خودسازی: این اصل به وسیله انگشت سوم القا می شود. ما بیشتر اوقات به این انگشت توجهی نداریم. پس خودسازی باید یک فرآیند مستمر باشد.
5-    مشارکت: انگشت کوچک به عنوان نماد مشارکت در نظر گرفته شده تا به ما یادآور شود که ما می توانیم در کار سهیم باشیم گر چه مشارکت بسیار کم باشد. جمع مشارکت های کوچک است که عاقبت به تلاش های بزرگ منجر می شود.
برای ایجاد انگیزه از روش مثبت استفاده کنید
یکی از بزرگترین مشکلات مدیریت نوین، ایجاد انگیزه در افراد برای اثربخشی بیشتر است.
بدیهی است که مدیریت نه از طریق چماق ها و نه از طریق مشت های آهنین و به طور کلی از طریق شیوه های منفی و تنبیهی نمی تواند در کارکنان ایجاد انگیزه کند.
زمان خود را حساب کنید
نظریه مدیریت عکس می گوید: برخی مسائل با زمان حل خواهند شد، بنابراین زمان را مهار نکنید اجازه دهید زمان خودش را مهار کند.
شما مراقب دقیقه ها باشید، ساعات از خودشان مراقبت می کنند.
زمان خود را تنظیم کنید
همه ما اعم از این که فقیر باشیم یا ثروتمند ، جوان باشیم، یا پیر، به طور یکسان در سال 365 روز، در یک روز 24 ساعت و در ساعت 60 دقیقه را در اختیار داریم.
حکومت ستم گرانه تلفن
آیا شده است که شما در حمام باشید و تلفن زنگ بزند و با سرعت برای برداشتن تلفن بیرون دویده باشید؟
اگر سراغ تلفن می روید و گوشی را بر می دارید نمونه ای از آن دسته افرادی هستید که در چنگال ستم گری تلفن گرفتارند. شما وقت زیادی را در ارتباط با دستگاهی که گراهام بل اختراع کرده از دست خواهید داد.
رژیمی برای کاغذ بازی ترتیب دهید
در نظر بسیاری از افراد، کاغذ بازی یک راه مطمئن و ایمن است که آنان را از خطرها حفظ می کند و میزی که با انبوهی از کاغذ پوشیده شده باشد حداقل این است که به چشم ما میزی مولد و پر کار می آید.
دلایلی نظیر ترس و احساس این که چیزی از دست می رود. برای حذف کاغذ بازی روش هایی در این جا پیشنهاد شده است:
مراجعه رو در رو را تشویق کنید. به کارمندان بیاموزید که موارد استثنا را گزارش کنند.
اتلاف کنندگان اوقات شخصی
اغلب مدیران اجرایی عوامل بیرونی را عامل اتلاف وقت می دانند. اما مطالعات نشان می دهد آن چه موجب اتلاف وقت می شود غالباً مربوط به «منش و شخصیت فرد» یا به عبارتی عوامل درونی است.
وقفه ها نباید مانع شما بشوند
چیزی به عنوان مدیر اجرایی کاملاً آرام پشت یک میز کاملاً خلوت و مرتب وجود ندارد؛ لااقل در سطح مدیران عالی این چنین است.
مطالعات نشان می دهد که مدیران اجرایی هر 8 دقیقه یک بار کارشان دچار وقفه می شود مگر این که برای حمایت از خود تدبیری اندیشیده باشند. این وقفه گاهی یک تلفن است؛ گاهی منش یا مسئول دفتر شماست.
برای مدیریت وقت بگذارید
برای فکر کردن وقت بگذارید / راهی است برای این که بدانید چه چیزهایی ممکن است
برای برنامه ریزی وقت بگذارید / برای اثر بخشی اهمیت دارد
آیا زمان ابدی است؟
اگر شما بتوانید واقعاً برنامه ریزی کنید، زمان را تحت کنترل خود خواهید داشت. زمان برای هر فرد چه در محل کار و چه در خانه، چگونگی نگاه او به کار و زندگی است
برای کسی که انتظار می کشد بسیار سریع است
برای کسی که می ترسد بسیار کند است
برای آنهایی که برنامه ریزی می کنند ازلی و ابدی است

تفاوت میان مدیریت و رهبری
مجله وال استریت، ظرافت تفاوت میان مدیریت و رهبری را به خوبی بیان کرده است:
افراد نمی خواهند مدیریت شوند؛ آنان می خواهند رهبری و هدایت شوند.
شما همیشه می توانید اسب خود را به طرف آب «هدایت کنید» اما نمی توانید او را «مدیریت» کنید که آب بنوشد.
رهبران ساخته می شوند یا متولد می شوند؟
ما رهبران سیاسی را می شناسیم نظیر هیلتر، ناپلئون، چرچیل و دیگران و بسیاری دیگر آنان نیز ممکن است برای رهبری زاده شده بودند اما آنان با تشخیص صحیح ، این کیمیای خود را پرورش دادند تا به موفقیت های خیره کننده دست یابند.
هیچ جاده ملوکانه ای برای رهبری و حتی مدیریت وجود ندارد.
رویایی داشته باشید
بسیاری از مردم به یک امید، یک آرزو، یک رویا زنده اند. هر رهبری آرزویی دارد. آنان در واقع رویاپردازانی هستند که رویای خود را عملی می کنند.
متفاوت باشید
در این جا برخی از راه های متفاوت بودن را ذکر می کنیم.
1-    به زیر دستانتان اعتماد کنید / مسئولیت را به سمت پایین هرم سازمانی سوق دهید
2-    خطر پذیری را تشویق کنید / زیر دستان را تشویق کنید که اشتباه کنند
3-    یک متخصص باشید / کاری را که می دانید انجام دهید.
کمیته تشکیل ندهید
اگر نمی خواهید به یک تصمیم برسید تشکیل کمیته دهید
اگر می خواهید به یک تصمیم برسید کمیته تشکیل ندهید
بزرگترین اصل مدیریت چیست؟
اگر آتش سوزی رخ دهد برای خاموش کردن آن به آب نیاز دارید.
مدیریت، پدیده ای فوق العاده پیچیده شبیه به تنیدگی تارهای عنکبوت است. گاه ریاضیات است و گاه شعر؛ گاه فرصت طلبی است و گاه شعور محض و عقل سلیم است ؛ گاه فشار آوردن از بالا یا توسط محیط است و گاه «چشم چهارم» (خلاقیت)

ده استراتژی
نویسنده کتاب بزرگترین اصل مدیریت در دنیا، برای اجرای سیستم پاداش، ده استراتژی را پیشنهاد کرده است.
استراتژی اول
به راه حل های اساسی به جای راه حل های زودگذر پاداش دهید.
استراتژی دوم
به ریسک پذیری به جای اجتناب از ریسک پاداش دهید (شانس خود را امتحان کنید! همه زندگی یک شانس است).
استراتژی سوم
به خلاقیت کاربردی به جای تقلید کورکورانه پاداش دهید.
استراتژی چهارم
به اقدام قاطع به جای تجزیه و تحلیل های فلج کننده پاداش دهید.
استراتژی پنجم
به کار برجسته به جای کار صوری پاداش دهید
استراتژی ششم
به ساده کردن کار به جای پیچیده کردن غیر ضروری کار پاداش دهید
استراتژی هفتم
به رفتار آرام و مؤثر به جای رفتار پر سر و صدا و نق زدن پاداش دهید.
استراتژی هشتم
به کیفیت کار به جای سرعت کار پاداش دهید
استراتژی نهم
به وفاداری به سازمان به جای تهدید به ترک خدمت پاداش دهید.
استراتژی دهم
به کارهای جمعی به جای تک روی پاداش دهید.
در مقابل این ده استراتژی، ما هشت معیار تعالی یا «معیارهای موفقیت» را داشتیم که توسط پیترزو واترمن در کتاب «در جستجوی تعالی» معرفی شد.

رازهای موفقیت مدیران
با کارمندان تان این گونه رفتار کنید.
اقتصاد خوب، عامل بزرگی در پیشرفت و خوشبختی ملت هاست. برای این کار به تولید کافی با کیفیت بالا و یک برنامه ریزی صحیح نیاز است.
1-    به کارمندانتان احترام بگذارید
هر کدام از ما انسان ها دوست داریم مورد توجه قرار بگیریم و از سوی دیگران درک شویم.
2-    افراد را در دوره های آموزش مختلف شرکت دهید.
توانایی دادن، یعنی اعطای دانش و مهارتی که کارمندان برای موفقیت شغلی شان به آن نیازمند هستند و اختیار دادن، یعنی حمایت از کارمندان در به اتمام رساندن مسئولیت های خود.
3-    امنیت ایجاد کنید
محیط کاری امن، محیطی است که در آن فرد احساس می کند، می تواند به طور بارز و بدون ترس از تمسخر و سرزنش و ملامت کار کند.
4-    توجه کنید که چه عواملی باعث ناراحتی کارمندانتان می شود.
هنگامی که یک کارمند رفتار غیرقابل قبولی دارد، ابتدا سعی کنید ، بفهمید چه عواملی موجب این رفتار شده است. قبل از این که تعیین کنید برای تصحیح کردن اشتباهات او چه باید کرد، به خود و به کارمندان تان کمک کنید تا از دیدگاه او نسبت به موقعیت پیش آمده آگاه شوید.
5-    رفتارها را بسنجید و واکنش های سازنده نشان دهید
مدیران باید بر توانایی اجرایی یک کارمند، دقیق شوند و بعد واکنش کاربردی دقیقی ارائه کنند. مدیران باید از برچسب زدن به کارمندان و ارزیابی کردن شخصیت آنها بپرهیزند.
6-    استعدادهای بالقوه را تقویت کنید و مهره ها را درست بچینید
استعدادهای کارمندانتان را با آموزش های خاص شکوفا کنید، سپس شناسایی کنید که هر شخصی در چه کاری می تواند بهترین باشد آن گاه او را در جای مناسبی به کار مشغول کنید. مهره ها را درست بچینید تا کارآیی و کیفیت محصولات افزایش یابد.
7-    آنها را تحقیر نکنید
مردم را کوچک نکنید و باعث نشوید که کسی احساس حقارت کند.
برای رسیدن به قله های موفقیت، رقبای خود را زیر پایتان له نکنید. بدانید که اگر رقبای خود را بالا ببرید خودتان را بالاتر می روید.
8-    بیندیشید که چه پاداشی برای کارگزارانتان اهمیت دارد
پاداش ها گنج های کوچک زندگی هستند. لزومی ندارد که پاداش ها بزرگ باشد. کافی است برای فرد چیزی معنی دار و با ارزش باشند. مثلاً بعضی از افراد با گرفتن گل و شیرینی و کتاب انگیزه می گیرند.
«کسی هست که می داند تو در این نزدیکی ها هستی».
«کسی هست که برای تو وجود تو ارزش قائل است».
9-    کارمندانتان را تحسین کنید
بهترین زمان برای تحسین کارمندان موقعی است که آنها کاری صحیح انجام داده اند. یک تشویق خوب، باید فوری، صادقانه، مشخص، حضوری و به طور مثبت صورت گیرد.

نکته کلیدی
نکته 1
هیچ کاری را به علت آنکه از آن خوشتان نمی آید کنار نگذارید سعی کنید علت واقعی آن را بفهمید که چرا بدتان می آید، سپس با آن مقابله کنید.
نکته 2
هرگز برای شروع کار جدید تأمل و تأخیر نکنید. زیرا تا آن را شروع نکنید مجبور به اتمام آن نمی شوید.
نکته 3
اجازه دهید ساعت شما پنج دقیقه جلو باشد.
نکته 4
از آخرین ساعات صبح می توانید برای کارهایی که نیازمند تفکر و تمرکز است، استفاده نمایید.
نکته 5
هر زمانی که کار مهمی دارید یا مسئولیتی خطیر بر عهده گرفته اید، ملاقات کنندگان، تماس های تلفنی و هر آن چه را که موجب وقفه در کارتان می شود، نپذیرید.
نکته 6
هر روز در کار خود چیزهای بی شماری یاد می گیریم، اما آن چه را که یاد می گیریم فراموش می کنیم، زیرا از آن چه یاد گرفته ایم، استفاده نمی کنیم. آن چه را که یاد می گیرید، به سرعت به کار ببندید.
نکته 7
هرگز برای تغییر دیر نیست به شرط آنکه بدانید چه چیزی را باید تغییر دهید و راهی پیدا کنید تا به این عمل اقدام کنید.
نکته 8
داشتن نظم و ترتیب شخص بسیار لازم است . لذا قواعد انجام امور خود را تعیین کنید. سپس آنها را به دقت دنبال کنید.
نکته 9
اگر تصمیم گیری های خود را به تعویق بیاندازید یا در مورد آنها تعلل کنید، این مساله کم کم جزء عادات شما می شود و موجب از دست دادن فرصت ها، افزایش فشارها و از دست رفتن زمان می گردد.
نکته 10
اگر یک ملاقات کننده، زیاد وقت شما را می گیرد، چند بار آشکارا به ساعت خود نگاه کنید. این عمل به او نشان می دهد که وقت او به پایان رسیده است.
نکته 11
اگر انجام دادن کاری دشوار است ابتدا آن را به فعالیت های کوچکتری تقسیم نمایید و با آنها تک به تک روبرو شوید.
نکته 12
ابتدا با کارهای سخت دست و پنجه نرم کنید، زیرا اگر اول به سراغ کارهای آسان بروید، میزان نیروی شما کمتر می شود و برای کارهای مهم و سخت، قدرت کمتری دارید.
نکته 13
اگر راه های میان بری وجود دارند، از آنها استفاده کنید به شرط آنکه استفاده از آنها به کیفیت نهایی لطمه نزند.
نکته 14
اگر می توانید کاری را سریع تر از دیگران به انجام برسانید ، پس آن را به دیگری واگذار نکنید.
نکته 15
در واگذاری مسئولیت به منشی خود سخت گیر نباشید.
نکته 16
اگر می توانید کاری را با تلفن انجام دهید، این کار را بکنید زیرا باعث صرفه جویی در زمان می شود.

سخنان اندیشمندان
جملات زیر از آن دانشمندان و متفکران جهان می باشد
گاهی اوقات یافتن راهی کوتاهتر، زمان بیشتری از شما مصرف می کند.
طبق آخرین تحلیل ها، مدیریت، یعنی: جایگزینی فکر به جای زور بازو و ماهیچه، دانش به جای فرهنگ مردمی و خرافات، و تشریک مساعی به جای اعمال زور…  پیتر اف . دروکر
فن آوری به وسیله دو دسته از مردم رهبری می شود: آنها که مدیریت می کنند آن چه را که نمی فهمند، و آن ها که می فهمند آن چه را که مدیریت نمی کنند. مایک تراوت
از خدا طلب زندگی راحت و آسان نکنید؛ دعا کنید آدم های نیرومندی شوید ! برای کارهایی برابر با توان خودتان دعا نکنید؛ برای توانی دعا کنید هم تراز کارهایتان. فیلیپس بروکس
حتی یک آدم احمق نیز می داند نمی توانید به ستاره ها دست پیدا کنید، ولی مسئله مانع سعی و تلاش آدم دانانی شود. هری آندرسون
مسئله این نیست که من خیلی باهوشم ، من فقط وقت بیشتری صرف مسئله ها می کنم. آلبرت اینشتین هر کاری را اگر به کارهای کوچک تری تقسیم کنید، هیچ کار بخصوصی سخت نخواهد بود. هنری فورد به خاطر بسپار که یک ماهی مرده می تواند همراه جریان آب معلق باشد. اما یک ماهی زنده لازم است تا بتواند خلاف جهت آب شنا کند. دابلیوسی . فیلدز تلاش کن و شکست بخور، اما در تلاش کردن شکست نخور آدم ها فاقد قدرت نیستند؛ فاقد اراده اند. ویکتور هوگو کسی که هرگز مرتکب اشتباهی نشده هرگز چیز جدیدی را نیازموده است. آلبرت انیشتین
تجربه، معلم سختگیری است، زیرا نخست آزمون می گیرد و سپس درس می دهد. هر قدر که می توانی از اشتباهات دیگران درس بیاموز. به تنها وقت برای انجام همه آن ها نخواهی داشت. آلفرد شین ولد
آنها که گذشته را به خاطر نمی آورند، محکوم به تکرار دوباره آن هستند. جرج سانتایانا
خلاقیت یعنی: اجازه اشتباه کردن را به خود دادن. هنر یعنی: دانستن اینکه کدام یک را باید نگه داشت. اسکات آدامز
دشمن اصلی خلاقیت، ذوق خوب است. پابلو پیکاسو
در زندگی خویش هر عملی را به گونه ای انجام ده، که گویی آخرین عمل توست. مارکوس آنتونیوس
فقط دانستن کافی نیست، باید به کار گرفت فقط خواستن کافی نیست باید انجام داد. بروس لی
چون مرد عمل، فکر کن و چون مرد فکر ، عمل. هنری ال.برگسون
آدم ها منتظر فرصت می مانند تا فرا رسد ، در حالی که هر صبح آنجاست. دینسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *