مشكلات رفتاري در سازمان

ارائه دهنده:سيد جعفر هاشمي- رفتار چيست؟ رفتار آن چيزي است كه ما از كودكي يادمي گيريم ويا از كسي الگو برداري مي كنيم ،عجيب نيست كه بارها وبارها دچار اشتباه شده باشيم اما مي توانيم رفتار درست را انتخاب كنيم . ما مجبوريم رفتارهايمان رابا موقعيت وطرف مقابلمان تغيير دهيم.انتخاب ما بر ديگران تاثير گذار است. ماممكن است به صورت آگاهانه رفتارهائي راانتخاب كنيم كه منجر به آزار واذيت ديگران ونااميدي آنها شويم واين رفتارهاممكن است براي مابه صورت عادت دربيايند.
•    قلدري
•    فداكار وزياده رو
•    خودخواهي وخودپرستي
•    مهاجم ومنفعل
•    عيب جو
•    ساكت وپرحرف
•    ناله كننده ، شاكي وشيون گر
•    ديوانه قدرت ،حساس به كنترل بيش از حد
•    مزاحم ،قرباني ومنجي
•    مديريت مشكلات رفتاري

رفتار چيست؟
رفتار آن چيزي است كه ما از كودكي يادمي گيريم ويا از كسي الگو برداري مي كنيم ،عجيب نيست كه بارها وبارها دچار اشتباه شده باشيم اما مي توانيم رفتار درست را انتخاب كنيم .
ما مجبوريم رفتارهايمان رابا موقعيت وطرف مقابلمان تغيير دهيم.
انتخاب ما بر ديگران تاثير گذار است
ماممكن است به صورت آگاهانه رفتارهائي راانتخاب كنيم كه منجر به آزار واذيت ديگران ونااميدي آنها شويم واين رفتارهاممكن است براي مابه صورت عادت دربيايند.
رفتارهاي منفي
دراينجا ،نمونه هائي از رفتارهاي منفي در محيط كارراذكر مي كنيم:
•    دير آمدن به سر كار به طور مداوم
•    درجائيكه ممنوع است سيگار بكشيم
•    ترساندن وتشر زدن براي به دست آوردن نتيجه كارها
•    به هم كوبيدن درها وكشوها
چراافراد درمحل كار خود بدرفتاري مي كنند؟
•    پاسخ آگاهانه از رفتارهاي دوران كودكي
•    رفتاركردن خارج از يك چارچوب
•    احساس ترس،عصبانيت،عدم كفايت وحقارت شديد
آثار ونتايج رفتار بد
•    كاهش روحيه
•    كاهش نيروي مولد كار مثبت
•    لطمه زدن به كيفيت كار انجام گرفته
مديريت چه كمكي مي تواند بكند؟
به صورت كلي :
مراقبت از رفتارهاي منفي ونظارت برآنها
افزايش روحيه كارتيمي وگروهي
باز گذاشتن راه هاي ارتباطي بين مديريت وكارمندان
گفتگو باتمامي كاركنان
مهم تر ازهمه موارد ذكرشده نقاط قوت ومثبت آن هاراتحسين كنيد.اين كارممكن است به تقويت روحيه خودباوري واعتماد به نفس آن هاكمك كند.
استرس ورفتار
افزايش استرس مي تواند سبب تقويت رفتارهاي منفي شود. افرادي كه دركار بسيار فداكار هستندممكن است بااسترس براي هفته ها ازكاردور بمانند.استرس سبب مي شود كه اختلافات كوچك به درگيري هاي بزرگ تبديل شوند.
قلدري
فقط مردان پرقدرت قلدر هستند ،اين تفكر اشتباه است . معمول ترين نمونه آن مي تواند يك مدير مرد باشدكه از انواع مختلف قلدري اتفاده مي نمايد مثل :تهديد،آزار،مزاحمت جنسي وبدزباني
انواع قلدري به صورت هاي زير ظاهر مي شود:
•    قلدري كارمندان تازه كار نسبت به مديرانشان
•    قلدري زنان نسبت به مردان ونسبت به يكديگر
•    قلدري همكاران هم پايه نسبت به يكديگر
منشاءاين رفتار چيست؟
قلدري وگردن كلفتي در دوران كودكي واز سنين بسيار پائين ويا ازبزرگترهاوياسايركودكان ويا ازطريق رسانه ها وقهرمانان يادگرفته مي شود.
چراقلدري صورت مي گيرد؟
ترس واحساس عدم كفايت واحترام،اعتماد به نفس پائين ونياز به تحت كنترل قراردادن وبه كاربردن مناسب قدرت از دلايل كليدي قلدري مي باشد.
قلدري ازعدم توانائي بيان احساسات ونظرات به روش منطقي ناشي مي شود.
انواع قلدري
به صورت كلامي مثل:مسخره كردن، خوار كردن ،نكوهش مداوم ،ناسزا گفتن
به سبك فيزيكي مثل :لمس كردن ،دست به يقه شدن ،تن به تن صحبت كردن
به سبك عاطفي مثل :عصبانيت مداومعحالت انفجاري داشتن ،بي تفاوتي ،حسادت وكينه توزي
چگونگي برخورد بااين رفتار
نوع عاطفي
قدم اول تشخيص نوع قلدري
قدم دوم هرگز آن چيزي كه احساس مي كنيد را نشان ندهيد با ظاهر كردن عواطف واحساسات خود دركلماتتان ،صدايتان ،زبان بدن خود،رفتارها يا اعمالتان اين اجازه را به طرف مقابل مي دهيدكه بر شما غلبه كند.
فرد قلدر به دنبال اين است كه ببيندشما از رفتارهاي اورنج مي بريد واين امر باعث مي شود تاتوان غلبه وي بر شما افزايش يابد.كلماتي كه مي خواهيد به كار ببريد رابادقت خاصي انتخاب كنيد اين كلمات نحوه برخورد شما بااين مساله را به شخص قلدر نشان مي دهند.
از گفتن كلمات زير پرهيز كنيد:
انتقاد”شما نبايد………..شمانمي توانيد………….شماحق نداريد………………”
درخواست”شمابايد………………شمابهتراست كه …………”
تمكين كردن “من متاسفم …………منظوري نداشتم ………….”
ازكلمات زير استفاده كنيد:
مثبت ومحكم ………….”بله من انجام دادم ومعتقدم كه كار درستي كردم “
پرجرات وجسورانه وقاطع”من قصددارم كه …………”
باشهامت”هرچقدر كه دوست داري مي تواني تهديد كني…………”
نحوه برخوردبا قلدري به سبك فيزيكي
مستقيما به چشمان وي نگاه كنيد.
اززبان بدن استفاده كنيد.دستانتان مشت نباشد ،قيافه عصباني نداشته باشيدوبازوهايتان جمع نباشد.
قدم بزنيد،به سمت ميز خودبرويد واتاق راترك كنيد
رفتارفرد مقابل راكپي برداري نكنيد(اين همان چيزي است كه فردقلدرمي خواهد شماانجام دهيد)
فداكار وزياده رو
داشتن روحيه فداكاري در محيط كاري ناشي از بخشندگي است.
ويژه گيهاي شخص فداكار
•    عدم اعتماد به نفس ودرك ناچيزاز توانائي هاوارزش خود
•    داشتن مهارت كم دربرقراري ارتباط،داشتن مشكل براي حضور درجمع هاوناتواني دربيان نيازمندي هاي به حق خود
•    براي كاري كه انجام نداده اند معذرت خواهي ميكنند.
•    مي خواهند كه سايرين براي آن ها احساس تاسف كنند.
چرا يك فرد،بسيار فداكار مي شود؟
•    براي به دست آوردن حس دلسوزي ،همدردي وجلب نظر همكاران ومديران خود
•    نياز به احساس بخشش ودوست داشتن
•    جهت كنترل بر ديگران
•    احساس كمبود داشتن
انواع شكل هاي فداكاري
كلامي
•    من نااميد هستم
•    من هيچ وقت از پس اين كار برنمي آيم
•    فكر كردم كه من مجبورم اين كار راانجام دهم.
غيركلامي
•    آه وافسوس خوردن ،مايوس بودن چهره ،پوشاندن چهره ،عدم شركت در جلسات
•    چشم هاي با زوسردرگم
انواع شكلهاي فداكاري
عاطفي :هميشه در حال بيان بيچاره گي وبيزاري خود هستندتااينكه ديگران راسرزنش كنند.
اعمال
•    درهفته وروزهاي اخير كه ترشروبوده اند،كسي رانرنجانده اند.
•    به طورناگهاني اتاق جلسه را ويامركز كامپيوتر راترك مي كنند.
•    بدون هيچ سوالي تمامي نكوهش ها ،سرزنش هاوانتقادهارامي پذيرند.
نحوه برخورد شماباچنين شخصيتي بايدچگونه باشد؟
•    احساس گناه ،همدردي ويا دلسوزي نكنيد.
•    از وي محكم بخواهيد كه به اين رفتار خودپايان دهد،به عنوان مثال :”ترشرويي راتمامش كن”
•    محكم باشيد.تحت تاثيرآن هاقرارنگيريد.
•    به آن هاتوجه نكنيد. بالاخره اين رفتارشان راترك خواهند كرد.
زياده رو
انگيزه افراد زياده رو همانند افراد فداكار ميباشند، با اين تفاوت كه دراينجا اين رفتار ها برعكس
مي باشد.ويژه گي هاي اينگونه افرادبه صورت زير است:
•    محل كارخودراتادير وقت ترك نمي كنند ومدعي هستند كه تاساعات پاياني شب كار
مي كنند
•    هميشه نشان مي دهند كه از انجام كار زياد وبيش از حد لذت مي برند.
•    هميشه انبوهي از كاغذوكتاب وپرونده هاي مختلف بر روي ميزآن هاانباشته است ودائم
مي گويندوقت ندارم ……..وقت ندارم……..
•    هميشه بيش از حد معمول كار ميكنند.سروصداي زيادي ايجاد ميكنندوپشت تلفن باصداي بلند صحبت مي كنند.
•    كار زيادي انجام مي دهندكه اكثرآن هابدون نتيجه است .
دلايل زياده روي
•    سستي وتزلزل:اين شخص نياز به تمجيد وپاسخ هاي مثبتي دارد كه در كودكيش هيچ گاه آن ها رانيافته است.
•    دلواپسي وتشويش زياد:نگران اين است كه تحت كنترل ونظارت قراربگيردكه نتيجه آن خواستن عذر وي ومرخصي كردنش است.
درمقابل اين افراد چگونه بايد برخورد كرد؟
•    سرفصل كاري آن هارا مشخص نموده وبه آن هاارائه كنيم.
•    مسوليت آن هارامشخص كنيم:به نظر ميرسد شما درحاشيه قرارداريد،مشكل چيست؟
•    اين اجازه را به آنها بدهيم تاآهسته تروملايم تر كارهايشان راانجام دهند.
اثر اين نوع رفتار بر محيط كاري
حس فداكاري وزياده روي در واقع دوروي يك سكه بوده وهردوي آنها داراي اثرات منفي برروي محيط كاري مي باشند.
اثرات فداكاري
•    به طور معكوس حالات افراد وپرسنل راتحت تاثير قرار مي دهد.
•    روحيه پرسنل راكاهش مي دهد.
•    تلف كردن زمان كاري جهت درخواست حس همدردي از طرف همكاران :”ازدست ما چه كمكي براي تو بر مي آيد.”
اثرات زياده روي
•    باعث رنجش وآزردگي درمحيط كاري مي شود.
•    عكس العمل هاي شديد پرسنل رادرپي دارد.
•    حس ترس ونگراني راايجاد مي كند:”اگر مي خواهي پيشرفت كني ،بهتر است كه تا دير وقت سركار بماني “.
خودخواهي وخودپرستي
افراد خودبين وخودپرست همه جا هستند.همگي ما مقدار اندكي از اين حس رادردرونمان داريم ،درغير اينصورت ماهيچ چيز را نمي توانستيم به دست آوريم .اما اين معمولا  شخصيت وخصيصه ويژه اي است كه دربيشتر مردان ظاهر مي شود.
منشاءخودبيني وخودپرستي
بعضي از والدين منشاء اصلي خودپرستي وخود بيني فرزندانشان هستند.بطوري كه وي رادر ناز ونعمت غرق  مي كنندتاآنجا كه وي به سمت يك شخصيت خودمحوري كشيده مي شود.هنگامي كه اين فرد وارد مدرسه مي شود ،مي فهمد كه آن گونه كه خيال مي كردانسان كاملي نيست.دراينجاستكه ضمير شكننده وي خُرد ميشود.
علائم ونشانه هاي اين نوع رفتار
•    براي هرمورد پيش پاافتاده اي ،به شدت عصباني ميشوند.
•    هرنقطه نظري به غيرازتفكرخودشان رارد مي كنندونمي پذيرند.
•    لجاجت تادرجه nام
•    براي اشتباه پيش آمده ديگران را سرزنش نموده ،اماسريعا شروع به تمجيد گوئي از خود
مي كند.
به خاطر داشته باشيد كه:درپشت ظاهر محكم ونفوذ ناپذير آن ها،يك شخص كوچك ترسو قرارداردكه نمي تواند از عهده زندگي برآيد،مگر اينكه خود رادرمركز جلب توجه ونظر ديگران ببيند.
شمابايد چه كنيد؟
افرادخودپرست ،ديكتاتور خوبي هستند.بنابراين كاري را به آن ها بسپاريد.
هنگامي كه به آنهامقداري قدرت داده شود،آن ها به خوبي كارها راانجام مي دهند زيرااين قدرت سبب تقويت ضميرونفس آن هامي شود.
چگونگي برقراري ارتباط
•    سطح ارتباط خودبااين شخص رادرحداقل ممكن نگه داريد.در هنگام صحبت بايد كلامتان خالي از عواطف واحساسات باشد.
•    اغلب اوقات نياز به گفتن “نه ” داريد.پس حتما آن رابگوئيد.
•    زماني كه آن خطا واشتباهي مي كنند،حتما به آن هاگوشزد كنيد.
اجتناب از بازي هاي ذهني
افراد خودپرست عاشق بازي كردن باذهن طرف مقابل هستند.آن هاحقايق رابرعكس جلوه مي دهند ،سرزنش مي كنند وطعنه مي زنند وبااعتماد به نفس كامل يك سري روابط خيالي رابراي خودشان تصوير سازي مي كنند.
•    شمامطلب موردنظرتان رابه آن هاگفته وسپس ازوی دورشويد.
•    هرگزبه خوداجازه ندهيدکه تهديدشويد,باج ندهيد.
•    تصور کنيد که شخص خودپرست مقابل شما درچرت عميقی می باشد.اگرچه اين امرممکن است درحل وضعيت به شما کمکی نکنداماحداقل باعث می شود که شما گول چشم های وی رانخوريد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *