در دورهاي که فرهنگ غربي بر تمام نقاط جهان سيطره يافته و مناديان آزادي و حمايت از حقوق زن، با تعبير نادرست از واژه “آزادي”، آزادي حقيقي زنان و ارزشهاي والاي انساني آنها را ناديده انگاشته، آنها را به بندگي هوي ها و هوسهاي خود گرفتهاند، بازخواني انديشه رهبر کبير انقلاب حضرت امام خميني (ره) درباره جايگاه زن، خالي از لطف نيست. به طور كلي شأن و مقام و شخصيت انسانها و حقوق آزاديهاي آنان، داراي ساختاري است كه تعاليم اسلام و احكام نوراني قرآن كريم، چارچوب آن را فراهم آوردهاند. خارج از اين مرزهاي مقدس، شأن انساني آدميان ملعبه هوي و هوسهاي افرادي ديگر از نوع خودشان بوده و مفهوم و محتواي اصيلي نخواهد داشت. در نگاه حضرت امام (ره)، “زن” داراي شخصيت و مقامي قرآني است و نبايد خارج از اين ظرف، ملاكها و ارزشهاي ديگر را پذيرا شود. شاخصههاي انساني قرآن، علم و تقوي هستند. اينها معيارهايي الهي هستند كه در رأس تعاليم همه مكاتب الهي قرار داشته و قرآن كريم و پيامبر اکرم (ص) نيز بر آن تصريح و تاكيد داشتهاند. شاخصههاي علم و تقوي زن و مرد را مشمول خود قرار دادهاند و در پيشگاه حضرت احديت هيچ يك را بر ديگري مزيتي نيست. زن و مرد مسلمان در انجام وظيفه و تكليف الهي مساوي و از حيث مسئوليت پذيري نيز برابر هستند.
زن در انديشه امام (ره) چنان جايگاهي دارد که “مبدأ همه سعادتها” ناميده ميشود: “زن، انسان است آن هم يک انسان بزرگ، زن مربي جامعه است. از دامن زن انسانها پيدا ميشوند. مرحله اول مرد و زنِ صحيح، از دامن زن است. مربي انسانها زن است. سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است. زن با تربيت صحيح خودش، انسان درست ميکند و با تربيت صحيح خودش کشور را آباد ميکند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند ميشود. زن مبدأ همه سعادتها بايد باشد”(1). در انديشه ايشان، زن مهمترين عنصر جامعه است؛ به گونهاي که صلاح و فساد جامعه منوط به صلاح و فساد زنان آن جامعه ميباشد “نقش زن در عاَلم از ويژگيهاي خاصي برخوردار است. صلاح و فساد يک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه ميگيرد. زن يکتا موجودي است که ميتواند از دامن خود افرادي به جامعه تحويل دهد که از برکاتش يک جامعه، بلکه جامعهها به استقامت و ارزشهاي والاي انساني کشيده شوند”(2). در بيان ديگري ايشان، وظيفه زنان را “انسان سازي” بيان کرده و از انسان سازي آنان در کنار “انسان سازي قرآني” ياد ميکنند: “وظيفه زنها انسان سازي است. در اين نهضت زنان حق بيشتري از مردان دارند. زنان، مردان شجاع را در دامان خود بزرگ ميکنند. قرآن کريم انسان ساز است و زنان نيز انسان ساز. اگر زنان انسان ساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شکست و انحطاط مبدّل خواهند شد، شکست خواهند خورد، منحط خواهند شد. زنها هستند که ملتها را تقويت ميکنند”(3).
حضرت امام خميني (ره) در مقام رهبري انقلاب اسلامي، ساماندهي نيروها را حول تلاش براي احياي ارزشهاي اسلامي تبيين و عملي ميساختند. در اين ميان زنان به جهت نقشي که در خانواده عهدهدار هستند، در بيان و کلام امام، جايگاهي ويژه دارند: “نقش زنان در عالم از ويژگيهاي خاصي برخوردار است. صلاح و فساد يک جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه ميگيرد. زن يکتا موجودي است که ميتواند از دامن خود افرادي به جامعه تحويل دهد که از برکاتشان يک جامعه بلکه جامعهها به استقامت و ارزشهاي والاي انساني کشيده شوند، ميتواند به عکس آن باشد”(4). تحقق چنين هدفي بدون حضور اجتماعي سياسي زنان ممکن نيست. لذا از همان ابتدا نقش قدرت ساز زنان در داخل و خارج از خانواده مورد تاييد قرار گرفت. تاييدات مذکور زمينهساز جايگاه متفاوت زنان در نظام جمهوري اسلامي در مقايسه با رژيم استبدادي پهلوي گرديد.
در آغاز شبهاتي در خصوص معناي احياي انديشههاي اسلامي مطرح ميشد. به عنوان نمونه دو مورد را يادآور ميشويم: سه ماه قبل از پيروزي انقلاب اسلامي از امام (ره) پرسيده بودند بازگشت به قوانين قرآن براي زنان يعني چه؟ ايشان پاسخ داده بودند که در نظام اسلامي زن به عنوان يک انسان ميتواند مشارکت فعال با مردان در بناي جامعه اسلامي داشته باشد، ولي نه به صورت يک شيء نه او حق دارد خود را به چنين حدي تنزل دهد و نه مردان حق دارند که درباره او چنين بينديشند. در سئوال ديگري نيز پرسيده بودند از نظر اسلامي، زنان تا چه حد مجازند در ساختمان بناي حکومت اسلامي شرکت نمايند؟ امام خميني(ره)
اين چنين جواب داده بودند: “زنان از نظر اسلام نقش حساسي در بناي جامعه اسلامي دارند و اسلام زن را تا حدي ارتقاء ميدهد که او بتواند مقام انساني خود را در جامعه باز يابد و از حد شيء بودن بيرون بيايد و متناسب با چنين رشدي ميتواند در ساختمان حکومت اسلامي مسئوليتهايي را بر عهده بگيرد”(5).
همچنان از سخنان ايشان است: “زن بايد در مقدرات اساسي مملکت دخالت کند. شما همانگونه که در نهضتها نقش اساسي داشتهايد و سهيم بودهايد، اکنون هم باز بايد در پيروزي سهيم باشيد. مملکت از خود شماست ان شاء الله شما بايد مملکت را بسازيد خانمها حق دارند در سياست دخالت بکنند. تکليفشان اين است. زنان همچون مردان در ساختن جامعه اسلامي فردا شرکت دارند، آنان از حق راي دادن و راي گرفتن برخوردارند”(6).
از ديدگاه حضرت امام خميني (ره)، زنان در پيروزي انقلاب اسلامي نقش مهم و موثري داشتند: “زنان در نهضت سهم بسزايي داشتند و در همه جا کمک کردند و پيشوا بودند و موجب تقويت قدرت مردان شدند”(7). امام(ره) معتقد است: “امروز غير از روزها و زمانهاي سابق است و بانوان ميبايست با حفظ عفت عمومي، وظايف اجتماعي سياسي خود را انجام بدهند”(8). نکته قابل توجه اين است که حضرت امام حضور زنان در فعاليتهاي اجتماعي و سياسي را مشروط به حفظ عفت عمومي نمودهاند و اين بيانگر آن است که نبايد زنان به بهانه شرکت در فعاليتهاي سياسي و اجتماعي از وظايف شرعي خويش همچون حفظ حجاب اسلامي، غافل شوند و حجاب را مانعي براي پيشرفت خود تصور نمايند. حضرت امام (ره)، با برشمردن مسئوليت زنان در حکومت اسلامي ميفرمايد: “زن بايد در مقدرات اساسي مملکت دخالت کند و عنايتي که اسلام به زنان دارد، بيشتر از عنايتي است که به مردان دارد”(9). ايشان حضور و دخالت زنان در امور سياسي را لازم ميداند و معتقد است: براي حفظ جامعه اين امر واجب است. امام اين اعتقاد را برگرفته از اسلام ميداند و ميفرمايد: “زنها هم بايد در فعاليتهاي اجتماعي و سياسي، همدوش مردها باشند؛ البته با حفظ آن چيزي که اسلام فرموده است، که بحمداللّه امروز در ايران جاري است”(10).
امام خميني ميفرمايد: “من هر وقت بانوان محترم را ميبينم که با عزم و اراده قاطع در راه هدف، حاضر به همه طور زحمت، بلکه شهادت هستند، مطمئن ميشوم که اين راه به پيروزي منتهي ميشود … من در جامعه زنها يک جور تحول عجيبي ميبينم که بيشتر از تحولي است که در مردها پيدا شده و آن قدري که اين جامعه محترم به اسلام خدمت کردند در اين زمان، بيشتر از آن مقداري است که مردها خدمت کردند. خدمت مردها هم بسيارش مرهون خدمت زنها است”(11)
در يک جمعبندي از جايگاه زن در انديشه و عمل رهبري انقلاب و نظام اسلامي ميتوان گفت امام خميني (ره) با تکيه بر اين باور که: “آنچه که در ايران بزرگتر از هر چيز بود تحولي است که در بانوان ايران حاصل شد”(12) موقعيتي محوري براي زنان در مباني قدرت و ارتباطات سياسي ترسيم و تصوير نمودند. پشتوانه چنين نظري نقش آفريني تربيتي زنان در خانواده و تاثير بيبديل آنان در شکلگيري و بقاي خانواده سالم ميباشد. بنابراين انقلاب اسلامي با زمينهسازي پذيرش ورود زنان به عرصههاي فراتر از خانواده به تقويت قدرت و لذا تاثير آنان در روابط قدرتي درون خانواده – به مثابه حلقه مبنايي و سازنده نظام ادراکي و معنايي فهم قدرت و سياست و داد و ستدهاي سياسي در سطح خرد- انجاميد.
رسالت
پينوشتها در دفتر روزنامه موجود است.