ضرورت دركِ مفهومِ اسلاميِ جهاد اقتصادي
انقلاب اسلامی حرکتی نوپاست که در متن نظامِ فراگیر و عمومی شدۀ بینالمللی، مبتنی بر اصول، فرهنگ و اقتصاد غربی، نضج یافته است و در مسیر این حرکت، البته، رویارویِ انواع تهاجمات، در عرصه های مختلف قرار گرفته است. طبیعی است که چنین حرکتی هنوز به مرحله تولیدی، اثربخشی و تمدن سازی نرسیده و بدین سبب میراث دار و وام گیرندۀ، البته به شکل ناقص، همان ساختارهایی است که علی رغم ناسازگاری با اصول انقلاب، گریزی از وجود و به کارگیری آنها نیست. این امر موجب ناکارآمدی و ناسازگاری و اختلال در ابعاد مختلف زندگی شده که بخصوص در عرصه اقتصاد، ناکامی های مرتبط با آن به شکلی عینی تر قابل درک است و بر همین اساس است که پس از گذشت سه دهه از انقلاب اسلامی و سپری شدن دوران تثبیت، در دهه چهارم در بسترِ گفتمان پیشرفت و عدالت، ضرورت توجه به عرصه اقتصاد از موضعِ جهادی مورد توجه قرار گرفته است. جهاد از تعالیم اصلی اسلام است و از این جهت مبتنی است بر پایه های جهانبینیِ آن، که حرکت آگاهانه به سوی خدا را وجهِ تامّ و کامل زندگی او می داند. جهاد يک کلمه ارزشي و اسلامي است كه جز فروع دين مي باشد. اين كلمه از ريشه «جَهد و جٌهد» به معناي مشقت و زحمت فراوان، برگرفته شده و به معني کوشش،رنج و تلاش فراوان است. البته بايد توجه داشت که جديت در مسائل اقتصادي و جهادي بمعناي کم کاري در زمينه هاي ديگر همچون فرهنگي، سياسي و اجتماعي نيست. بي شک جهاد اقتصادي تحقق نخواهد يافت مگرآن که بسترهاي مناسب تحقق آن كه اقتصاد اسلامي است بوجود آيد.
بنابراین مفهوم جهاد را نمی توان منفکّ از مفاهیم بنیادی دیگری چون توحید، معاد و نبوت شناخت. جهاد را می توان واجد شرایطی دانست، که در آن انسان از هر چه که داراست به تجارتِ کسب رضایت خداوند و البته تعالی خود می گذرد و از رهگذرِ چنین اراده ای به قدرتی دست می یابد که در کارزارِ یک مبارزه، موانع آفاتی و انفسی را در جهت نیل به مقصود در می نوردد. و در ازای این حرکت مغفرت، رحمت و هدایت الهی را نصیب خود می کند. “آن ها که ايمان آوردند، و هجرت کردند، و با اموال و جان هايشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است؛ و آنها پيروز و رستگارند!” (التوبة/20)
اقتصاد اسلامي بستر تحقق جهاد اقتصادي
واژه «اقتصاد اسلامي» يک مشترك لفظي است كه داراي ابعاد مختلفي است. هر يك از صاحبنظران و متفكران مرتبط با اين حوزه ديني و فكري بر اساس بينش و گرايش هايي كه داشتهاند به نحوي بر دامنه ابعاد آن افزودهاند. عمدهترين ابهام در تعريف و تبيين وظايف و ابعاد آن ارتباط با حوزه دين اسلام به عنوان مجموعه معارف مرتبط با وحي كه از راه كتاب و سنت به ما رسيده است و حوزه علم اقتصاد كه در پي شناسايي و كشف روابط ثابت رفتاري در ميان متغيرهاي اقتصادي است، ميباشد. از سوي ديگر گستردگي دامنه بحث و اختلاف در ابعاد آن بيش از همه بيانگر ميزان انتظاراتي است كه درباره آن وجود دارد. بسياري از مسلمانان در جوامع اسلامي بر اساس شناختي كه از اقتصاد صدر اسلام و موازين شرعي دارند انتظارشان اين است كه رهبران جامعه و كارگزاران نظام اجتماعي با مبنا قرار دادن اين الگوها مشكلات اجتماعي و اقتصادي امروزي را مرتفع سازند. اين مهم به ويژه در طي 50 سال اخير كه جوامع اسلامي با ناكارآمدي الگوهاي سرمايه داري و سوسياليستي مواجه بوده اند بروز بيشتري يافته است.
براي تحقق جهاد اقتصادي ابتدا بايد اقتصاد اسلامي در كشور نهادينه شود. اقتصاد اسلامي داراي مشخصات متنوع و مختلفي است. در ذيل به چهار دسته از مشخصه هاي كلي اشاره مي شود. اين مشخصههاي كلي، اقتصاد اسلامي را از ديگر مكتبهاي اقتصادي تفكيك ميكند. با در نظر گرفتن هر يك از اين چهار مشخصه، اقتصاد اسلامي فرق اساسي و ماهيتي با ديگر مكاتب اقتصادي پيدا ميكند: (آيت الله هاشمي شاهرودي)
1- مفاهيم مبنايي اقتصاد اسلامي: مفاهيم مبنايي در واقع مشخصات فلسفي اقتصاد اسلامي است. نميتوان مسائل اقتصادي را مجزا از مباني فلسفي دانست و براي اعتقادات نقشي در مسائل اقتصادي قائل نشد. تمام مسائل اقتصادي تحت تأثير مفاهيم مبنايي اعتقادات و ايدئولوژيها قرار دارد. قهراً هر اقتصادي نياز به شاخصهاي مبنايي و فلسفي دارد و متكي بر مباني فلسفي است. حتي اقتصادهايي كه سعي ميكنند خودشان را مجزاي از ايدئولوژيها مطرح كنند – اقتصادهاي نظام سرمايهداري – آنها هم مبتني بر يك سلسله مفاهيم مبنايي است كه به عنوان پيش فرضهاي مسلم پذيرفته شده است. از اين رو براي دستيابي به اقتصاد اسلامي در نظر گرفتن مفاهيم مبنايي آن ضروري است.
2- منابع اقتصاد اسلامي: كه مشخصات فقهي اقتصاد اسلامي است. بحث منابع اقتصاد اسلامي يا منابع كشف اقتصاد اسلامي، برنامهريزي كلي اقتصاد اسلامي از طرف شارع مقدس، تأثير فقه و درك شرايط زمان و مكان، منابع شناخت اجتهادي اقتصاد اسلامي، فرق مباحث اقتصادي با مباحث فقهي ديگر، اين ها همه مربوط به بحث مشخصات فقهي اقتصاد اسلامي است.
3- حقوق اقتصادي: كه مشخصات حقوقي اقتصاد اسلامي است. اقتصاد اسلامي در مفاهيم مبنايي و در حقوق اقتصادي، واقع گراست. تعاريفي كه در جهان بيني اسلامي از انسان ميشود تعاريف واقعي است، يك بعدي نيست، بلكه همة ابعاد انسان را در نظر گرفته است. و لذا اين مشخصههايي كه ذكر شد مفاهيم ذهني و رويايي نيست ـ چنان كه در برخي مكاتب مطرح است ـ بلكه مفاهيمي است با مبناي منطقي و منسجم با فطرت و واقعيتهاي حياتي انسان. در اسلام، اصلي به نام اولويت حقوق اجتماعي بر حقوق فرد داريم. در آنجا ميگوييم اگر در جايي حق اجتماعي يعني عدالت اجتماعي در تضاد با حق فرد قرار بگيرد آنجا حق عامه بر حق فرد قدم است. درمسائل فقهي هم همين را ميگوييم.
4- مشخصات تحليلي اقتصادي: خيلي از بحثهاي اقتصادي مبتني بر تحليلهاي اعتقادي يا به اصطلاح مبتني بر يك سلسله پيش فرضهاي اعتقادي است. مثلاً وقتي انسان اقتصادي را تعريف ميكنند، انسان را داراي مفهوم مشخصي از سود، زيان و مسائل ديگر فرض ميكنند و بعد تحقيقات اقتصادي فراواني را بر اساس اين پيش فرضها كه صرفاً مربوط به جهان بيني يك مكتب در مورد انسان است، پي ريزي ميكنند.
سخن پاياني
مفهوم جهاد اقتصادي يعني همان اقتصاد مبتني بر فرهنگ اسلام و اين که تمامي برنامه هاي اقتصادي با اسلامي بودن سياست هاي اقتصادي، سنخيت و همخواني داشته باشد. بي شک دست يابي به اين هدف در گرو شناخت آفت هاي اقتصادي، دشمنان اقتصادي و برنامه ريزي مدوّن و دقيق است. تلاش گران و مجاهدان عرصه اقتصاد در چارچوب حكومت اسلامي بايد بيش از هر چيزي خود را با احكام اقتصادي دين مبين اسلام آشنا و مسلح سازند. تا در اين رهگذر زمينه و بستر مناسب تحقق جهاد اقتصادي و پيشرفت كشور بر اساس الگوي اسلامي- ايراني فراهم گردد. چیستی و مفهوم شناسی جهاد اقتصادی شاخصها و ویژگیها، اصول و اهداف آن، بسترهای لازم یا الزامات جهاد اقتصادی مهم ترین موضوعات راهبردی در زمینه جهاد اقتصادی به شمار میروند. حرکت جهشی و جهادگونه و بسیجی همراه با مبارزه، توجه به توحید به عنوان یک ارزش اساسی، اقدام برای کارهای بزرگ و زمین مانده، پایداری، استمرار و استقامت در کارهای بزرگ، سطح میادین بزرگ و پر کردن خلأها و حرکتهای مردمی و تقویت تعاونیهای بزرگ از مهمترین اصول جهاد اقتصادی است.