از قلب خود پيروي كنيد

چرا به مصیبتها نیاز داریم ؟ چرا اغلب ما انسانها تا زمانی که زور بالای سرمان نباشد چیزی یاد نمیگیریم پاسخ بسیار ساده است . زیرا تغییری در خود ایجاد نمیکنیم . به عنوان مثال مسئله سلامتی را در نظر بگیرید . چه موقع رژیم غذایی خود را تغییر می دهیم و ورزش کردن را آغاز می کنیم ؟ وقتی دکتر بگوید: اگر شیوه زندگی ات را تغییر ندهی خودت را می کشی ! آن وقت است که نا گهان به خود می آییم .
-در مدرسه ؛ چه موقع بالاخره تسلیم می شویم و درس می خوانیم ؟ وقتی خود را در آستانه مردود شدن می بینیم .
-ما بزرگترین درس ها را در سخت ترین شرایط می آموزیم . شما مهمترین تصمیمات زندگی تان را چه موقع گرفتید ؟ پس از تحمل مصیبتها و شکست های بسیار آن موقع که به زانو در آمده بودید اینطور نیست ؟
– با نگاهی به گذشته متوجه می شوید که سختیها و مصیبتها ، در واقع نقطه عطف زندگی تان بوده اند
درس های زندگی
-بعضی چیز ها از درک ادراک ما فراترند …. آیا متوجه شده اید که بعضی حوادث خاص ، فقط برای افراد خاص روی می دهد .
– افراد خاص درسهای خاصی  می آموزند . اما می توانیم در برابر مسائل به سه شیوه واکنش نشان دهیم :
1- زندگی من مجموعه ای از درس هایی است که به آنها نیاز دارم درس های که با نظم و ترتیب کامل در زندگی ام اتفاق می افتد .( این سالم ترین برخورد است و ضامن حداکثر آرامش خیال است .)
2- زندگی یک مسابقه بخت آزمایی است ، اما من از هر رویداری بیشترین استفاده را می کنم (این دومین انتخاب خوب است و کیفیت متوسط به زندگی می دهد . )
3-چرا همیشه تمام مصیبها سر من می آید ؟ ( این برخورد ضامن نهایت ناکامی است )
-شاید آن را مشیت الهی بنامید ، یا ظهور طبیعی حوادث و یا …  شاید آنچه اتفاق می افتد را بپذیرید یا از آن متنفر باشید . به هر حال این واقعیت زندگی است .
قانون کاشت و برداشت :
-درسی که در اینجا یاد می گیریم ، این است که :برای آنکه محصولی برداشت کنیم ،ابتدا باید دانه ای بکاریم. ابتدا خاک را می کنیم ، به دانه آب می دهیم (تلاش) مدتی منتظر می شویم (صبر ) و آنوقت می توانیم لوبیا برداشت کنیم به عبارت دیگر :
ثمر = صبر  +  تلاش
-اما در زندگی ما اغلب این قانون گم می شود . ما می گوییم: اگر امروز لوبیا بکارم فردا چه چیزی بدست آورم ؟ پاسخ این است : دانه خیس لوبیا . قانون کاشت و برداشت میگوید امروز بکار مدتی صبر کن آن وقت بردار.
هر چه بهتر می شوی بازی هم بزرگتر می شود
-وقتی در یک بازی کوچک موفق می شویم ، به سراغ بازی بزرگتر می رویم . مدرسه را از کلاس اول آغاز می کنیم بعد کلاس دوم و… این سیستم موثری است و قانون این است که : هر چه شما بهتر می شوید بازی هم بزرگتر می شود . اما افسوس که این قانون را اواسط راه گم می کنیم .
-فردی مدیر  یک دفتر بیمه است . او تنها یک کارمند دارد و همین روز هاست که او را هم اخراج کند او می گوید اگر فقط چند کار مند خوب داشتم …. نه اگر نتوانی با یک تیم دو نفره کاری انجام دهی با یک گروه هم موفق نمی شوی .
-زندگی یک پیشرفت تدریجی است . سئوالی که همیشه وجود دارد این است که با آنچه داری چه می کنی؟
-جهان هستی به تلاش پاداش می دهد نه به بهانه .
برای خودتان ارزش قائل شوید
اگر می خواهید دنیا با شما خوب رفتار کند باید با خودتان خوب رفتار کنید
چطور می توانید احساس یک انسان موفق را داشته باشید وقتی جورابتان سوراخ است ؟
شاید بگویید سوراخ جورابم مهم نیست ،کسی که آن را نمی بیند اما نکته همین جا است .
دیگران مهم نیستند کسی که باید بداند خود شما هستید که می توانید احساس خاص بودن را به خود بدهید. اگر خود شما غرور نداشته با شید وبه خود احترام نگذارید ،هیچ کس نمی تواند آن را به شما بدهد .
وابستگی
– وقتی حریصانه به دنبال چیزی میرویدآنرا فراری می دهید .حتی پول هم از این قانون مستثنی نیست ! فرض کنید در یک مهمانی با فرد مهمی آشنا می شوید و او به شما می گوید هفته آینده با شما تماس می گیرد یک هفته از خانه بیرون نمی روید کنار تلفن می نشینید و انتظار میکشید …..چه کسی تلفن میکند، همه، به جز او!
-هرگاه با نا امیدی به مسئله ای می نگریم وبا وابستگی عاطفی نسبت به آن پیدا می کنیم مانعی در برابر آن می سازیم .اما روی دیگر سکه چیست ؟ کمی آرامش خود را حفظ کنید همه چیز روبراه می شود .
– هرگاه نگران ومنتظر چیزی باشیم مثلا یک تلفن خاص و…در اطراف خود نیرویی به وجودمی آوریم که احتمال وقوع آن رویداد را از بین می برد.
عدم وابستگی به جای بی علاقگی
وابسته نبودن به معنای بی علاقه بودن نیست.ممکن است به چیزی وابسته نباشیم اما به آن علاقه مند باشیم .انسان های مصمم به خوبی میدانند که تلاش وکیفیت در نهایت به پاداش می رسند .آنها میگویند : اگر این بار برنده نشدم بار بعد از آن حتما برنده می شوم .
– آدم های بی علاقه می گویند : کسی که اهمیت نمی دهد چرا خودم را به زحمت بیندازم ؟ نا امید ها می گویند : اگر آن کار را بدست نیاورم میمیرم ! اما آدمهایی که به چیزی وابسته نیستند می گویند : به هر طریق ممکن یک کار خوب پیدا می کنم وبرایم مهم نیست چقدر طول بکشد .
وابستگی به پول
وابستگی به وضوح نشان می دهد که چرا مردم اینقدر به دنبال پول هستند .از آنجا که پول وسیله ای برای بقا وسمبولی برای موفقیت است ،اغلب ما به پول وابسته ایم .حتی اگر این حقیقت را انکار کنیم .متاسفانه حرص پول در آوردن همه چیز را نابود میکند .
– اساسا برخورد احساسی با هر چیز سبب میشود که تسلط کمتری بر آن داشته باشیم و چون اغلب آدم ها در برابر پول بسیار احساساتی بر خورد می کنند در مقابل آن هیچ کنترلی ندارند .
– دلیل اصلی ثروتمندان عدم وابستگی آنها به پول است .از نظر آنها پول خیلی مهم نیست .وقتی پول ندارید ابتدا باید آنقدر با آن راحت باشید که بتوانید آنرا به دست آورید باید با آن آنقدر راحت باشید که بتوانید بخشی از آن را پس انداز کنید ومطمئن باشید پول بیشتری بدست خواهید آورد .
– ثروتمندان وفقرا دو نگرش متفاوت نسبت به پول دارند . فقرا آرزو می کنند پول بدست آورند و ثروتمندان ایمان دارند که به دستش می آورند .
بخشند گی
اگر چیزی را می خواهی آنرا ببخش! احمقانه است اینطور نیست ؟ اما حقیقت این است که برای آنکه چیزی را بیشتر بدست آوریم باید بخشی ازآنرا ببخشیم .
وقتی لبخند کسی را می خواهید باید به او لبخند بزنید .اگر عشق می خواهید باید عشق بورزید در این باره فکر کنید .اگر وابستگی باعث تاخیر در رویدادهای خوب می شوند عکس این مطلب درباره عدم وابستگی صدق می کند و عدم وابستگی یعنی بخشی از چیزهایی را که برایمان ارزش دارند ببخشیم .مطمئن باشید هر آنچه را که ببخشید دوباره بدست خواهید آورد .
– شخصی به همسرش می گوید : من به تو نیاز دارم وبدون تو نمی توانم زندگی کنم . اما این عشق نیست، گرسنگی است. شما نمی توانید در آن واحد هم کسی را دوست بدارید وهم به شدت به او نیازمند باشید .
عاشق واقعی کسی است که معشوق خود را آزاد می گذارد تا خودش باشد ،تا هر چه که خود       می خواهد باشد وهر کجا می خواهد برود . در عشق اجباری وجود ندارد . عشق یعنی دادن امکان انتخاب به معشوق در اینجا هم از عدم وابستگی صحبت می کنیم . برای آنکه کسی یا چیزی را بدست آوری ،رهایش کن .

شهامت
انسان امروز ارزش بسیاری برای آسایش قائل است . بخش اعظم نگرانی های ما ناشی از این است که ما به آسایش و راحت طلبی عادت کرده ایم .حمل بار همیشه باید راحت باشد .ارسال حواله های بانکی باید راحت انجام شود .
– راحتی بیش از حد کسالت ایجاد می کند . انباشتن مغز با این باید ها ونباید ها ،به بی تحرکی مغز منجر می شود . هر چه برای زندگی واحساسات خود کمتر قانون تعیین کنید راحت تر می توانید در برابر اتفاقات واکنش نشان دهید .
– ما در زندگی با مشکلات روبرو می شویم ،مورد انتقاد قرار می گیریم ، طرد می شویم ،خسته و بی پول می شویم ،وقتی روزهای بد فرا می رسند آنها را به عنوان بخشی از زندگی عادی قبول کنید .به هر حال زندگی تنوع می خواهد !
– پاداش نسیب افرادی می شود که با شهرت خود را به خطر می اندازندویا خود را ویا هر دو را !
موضع بگیرید
پیروی از قلب به معنای ملایمت نیست . دنیا خشن است و قوانین طبیعت نیز جدی هستند . بره ضعیف خوراک روباه می شود . سرنوشت آدم های ضعیف نیز همین طور است !
اگر ضعیف باشید انسانهای روباه صفت شمارا به عنوان یک هدف آسان شکار می کنند . روزی قورباغه ای در کنار نهری نشسته بود که عقربی آمد و گفت : آقا قورباغه می خواهم از نهر بگذرم اما شنا بلد نیستم ممکن است مرا پشت خود بگذارید و به آن سوی نهر ببرید ؟ قورباغه گقت : اما تو عقربی و عقرب ها قورباغه را نیش می زنند ! عقرب گفت: چرا نیش بزنم ؟ من می خواهم به آن طرف بروم .قورباغهقبول کرد . درست در اواسط راه قورباغه را نیش زد . قورباغه در حالی که از درد به خود می پیچید  و آخرین نفس هایش را می کشید . چرا این کار را کردی ؟ حالا هردو غرق می شویم . عقرب گفت : من یک عقربم و عقرب ها باید قورباغه ها را  نیش بزنند !
– مراقب عقرب ها باشید در اطراف شما انسانهای هستند که برای آنها مهم نیست غرق شوند به شرط آنکه شما را هم با خود ببرند.
– از بعضی از افراد باید دوری کنید و در مقابل بعضی دیگر باید بایستاید و بجنگید.
بخت و اقبال :
زمان قدیم پیرمرد روستایی بود که یک پسر و یک اسب داشت . روزی اسب پیرمرد فرار کرد و تمام همسایگان برای تسلی دادن به پیرمرد ،به خانه اش آمدند و گفتند : چه بدشانسی آوردی که اسب فرار کرد ! پیرمرد روستایی در جواب گفت :از کجا می دانید که ازخوش شانسی من بود یا ازبد شانسی ام ؟ همسایه ها با تعجب گفتند : خب معلوم است که این از بد شانسی است ! هنوز یک هفته از این اتفاق نگذشته بود که اسب پیرمرد همراه با بیست اسب وحشی به خانه برگشت واین بار همسایه ها برای تبریک به خانه پیر مرد آمدند و گفتند : چه بخت بلندی داشتی که اسبت با بیست اسب دیگر به خانه برگشت  پیرمرد جواب داد : از کجا می دانید که از خوش شانسی من بود یا از بد شانسی ام ؟ فردای آن روز پسر پیر مرد در حال اسب سواری در میان اسب ها وحشی زمین خورد و پایش شکست . همسایه ها بار دیگر آمدند و گفتند چه بد شانسی ! پیر مرد جواب داد همیشگی را داد .
چند تا از همسایه ها با عصبانیت گفتند : خب معلوم است که از بدشانسی تو بوده پیر مرد کودن . چند روز بعد نیرو های دولتی برای سربازگیری  آمدند و تمام جوانان سالم را برای جنگ در سرزمین های دور بردند. پسر پیرمرد برای پای شکسته اش معاف شد . همسایه ها بار دیگر برای تبریک به خانه پیرمرد آمدند و گفتند : عجب خوش شانس بودی . پیرمرد جواب داد : از کجا می دانید که … ؟
ما می توانیم تمام عمرخود راصرف بر چسسب زدن بروقایع زندگی کنیم.این خوب است ،آن بد است ….  .
دلیل آنکه به هر حادثه ای بر چسب بد می زنیم آن است که فقط یک در صد از کل واقعیت را می بینیم .
اندیشه ها :
هر کس می تواند دنیا را از دو زاویه مختلف ببیند :
1-دنیای کثیفی است .
2- دنیا همین طوری هم زیباست .

1- دنیای کثیفی است :
ما برای یافتن معایب دیگران، انرژی فراوانی را صرف می کنیم . با عصبانیت و جدیت فراوان سعی می کنیم ثابت کنیم که آدم ها متقلب ، پرخور ، تنبل و و لخرج هستند . نتیجه این تلاش ها و انتقاد ها چیست ؟ جز اینکه زندگی ما را شادی و خوشبختی خالی  می شود . نتیجه دیگری ندارد .
2- زندگی همین طوری هم زیباست .
راه دیگری است که دنیا را همین طور که هست بپذیریم . شاید بپرسید : چه دلیلی برای خوب بودن دنیا داری ؟ دلیل لازم نیست . دنیا همین هست که هست . ماهگرد زمین می چرخد و زمین به دور خورشید . گلها می شکفند ، پرندهها آواز می خوانند و … همه اینها بخشی از برنامهجهان هستی است .
چرا به دنبال صلح و آرامش هستیم ؟
اکثر آدم ها قبول دارند که در زندگی به دنبال عشق و محبت بیشتر هستند . اما ما چرا در جستجوی آرامش فکر هستیم ؟ زیرا عشق و آرامش فکر تفکیک نا پذیرند . عشق یک احسان و با یک عاطفه نیست . عشق ، مالکیت بر دیگری نیست . عشق پذیرفتن بدون قضاوت است . اگر به دنبال عشق بگردید آرامش می یابید واگر در جستجوی آرامش باشید به عشق می رسید.
معنای آرامش خوردن قرص نیست ، آرامش یعنی تعادل و توازن .
– تعادل با آرامش فکر ، منشا قدرت است . انسان آرام به معنی انسان خواب آلود نیست !
آرامش به معنای همسو شدن با قدرت ها ، به جای مبارزه با آنهاست. آرامش به معنای داشتن وسعت دید به جای اسارت در جز ثبات است .
بخشش
اکثر ما با این باور بزرگ می شویم که : می توانیم با نبخشیدن مردم ، آنها را تنبیه کنیم .
به عبارت دیگر : اگر تو را نبخشم ، ، تو رنج خواهی برد . اما در واقع من هستم که رنج می برم این من هستم که عقده ای در دل دارم و خوابم نمی برد .
– بار بعد وقتی کسی را رنجاندید چشم های خود را ببندید و احساس و جسم خود را بررسی کنید آیا رنجاندن دیگران خود شما را بیچاره و در مانده نکرده است ؟
– آدم ها کار خود را انجام می دهند و اطلاعات خود را دارند و سرزنش های شما هم اثری ندارد جز اینکه زندگی شما را نابودمی کند سعی کنید دیگران را تغییرندهید
وقتی تغییر می کنید …
جهان مانند یک آینه است و آنچه در درون خود احساس می کنید ، در جهان بیرون می بینید و به همین دلیل است  که هیچکس نمی تواند با تغییرا دادن دنیای بیرون زندگی خود را سر و سامان دهد . اگر رفتار مردم دوستانه نیست عوض کردن کوچه و خیابان مشکلی را حل نمی کند به ما آموخته اند که اگر کارمان را دوست نداریم شغل مان را تغییر دهیم . گاهی این تغییرات لازم است  . اما اگر همزمان با این تغییرات خودمان را تغییر ندهیم این ماجرا ها همچنان تکرار می شوند .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *