روز سیزده فروردین که ما ایرانیان امروز آن را سیزده بدر می خوانیم یادگاری از ایران باستان است که برای نسل های آینده خود بجا گذاشتند. در برخی منابع تاریخی در خصوص این روز نوشته شده است که سیزدهم آغاز نیمسال دوم زراعی مي باشد و مردم ایرانی برای نیایش خداوند و نوید بخشي سال نیک به کشتزارها و مزارع خود می رفتند و در زمین تازه سرسبز و آکنده از انبوه گل و گیاهان صحرایی به شادی و شعف می پرداختند و از گردآوری سبزه های صحرایی و پختن آش و خوراکی های ویژه غافل نمی شدند.
همانطور که پیداست روز سیزده فروردین در فرهنگ ما ایرانیان از جایگاه والایی برخوردار بوده و روزی برای رفتن به دامن طبیعت به منظور شکرگزاری از خداوند بوده است.امروز هم با گذشت سالهای طولانی این رسم همچنان پابرجاست اما آنقدر تغییر کرده و به قول بهتر تحریف شده است که گاهی با خود فکر می کنم کاش چنین روزی در تقویم وجود نداشت.روزی که به جای تحکیم ارتباطمان با طبیعت آن را نابود می کنیم و در این زمینه از هیچ اقدام بی رحمانه ای فروگذار نمی کنیم.
از یک طرف دائماً دم از نگهداری از محیط زیست و حفظ آن می زنیم و زمانی که در تلویزیون تصاویری از طبیعت پخش می شود آن را تحسین می کنیم و از دیوار اتاقمان گرفته تا صفحه نمایش تلفن همراهمان پر است از عکس گل و درخت و گیاه و جنگل، اما از طرف دیگر فقط کافی است پایمان به باغی یا دشتی یا کوهساری برسد؛ آن وقت از مسابقه دو و میدانی روی چمن ها گرفته تا شکار و آتش بازی و کلی کارهای دیگر که شاید بهتر باشد به آنها اشاره نشود انجام می دهیم. خیلی ازما بی تفاوت به زندگی سایر موجودات و حیوانات به شکار می پردازیم و به هیچ جانداری رحم نمی کنیم از کبک و تیهو تا خرگوش و حتی لاک پشت های بی پناه که در بهترین حالت اسیر دست ما می شوند تا بازیچه کودکانمان باشند و در شرایط وخیم تر طعمه تیر بی رحم تفنگمان!غافل از آنکه همین حیوان بی زبان در فصل بهار که فصل زاد ولد است برای سیر کردن بچه هایش لانه اش را ترک کرده است.
هنوز هم خیلی از ما باور نکرده ایم که گل و گیاهی که لگدمال می شود و شاخه زنده ای که در آتش می سوزد برای خودشان جان دارند،حس می کنند و می فهمند! هنوز آنقدر مغروریم که فکر می کنیم طبیعت فقط و فقط برای استفاده ما خلق شده و می توانیم با آن هرطور که می خواهیم رفتار کنیم و اگر از بین هم برود تجدیدپذیر است و دوباره بازسازی می شود در حالی که نمی دانیم همین زباله هايي که فکر می کنیم تجزیه می شود بسیاری از مواقع به دست و پای حیوانات می پیچد و گاهی هم توسط آنها خورده می شود و آنها را می کشد. متاسفانه غرور ما موجب شده است این رسم دیرینه ایرانی امروز تبدیل به قاتل جان طبیعت شود.رسمی که به منظور شکرگزاری از خداوند بابت این موهبت الهی بوجود امد امروز با بی توجهی و بی تفاوتی ما نه تنها دیگر شکرگزاری نیست بلکه ضرر زدن به زندگی جمع کثیری از مخلوقات الهی است.
shahrara.com/news/1392/1/19/pdf/7.pdf