امروزه و با اوج گیری ارتباطات اجتماعی در عرصه های مجازی و حقیقی، سرمایه اجتماعی نقشی بسیار مهمی درشکل گیری، تداوم و توسعه فعالیت های تشکل ها پیدا نموده است. به طوری که همانند اغلب فعالیت های اجتماعی اثر بخشی فعالیت های تشکل ها نیز منوط به وجود این سرمایه معنوی خواهد بود. لذا بدون سرمایه اجتماعی، پیمودنراههای توسعه و تکامل و همچنین اثرگذاری فرهنگی و اجتماعی برای تشکل ها دشوار و شاید غیر ممکن باشد. در این میان نظرات کارشناسان جامعه شناسی و فعالان عرصه فعالیت های فوق برنامه و تشکلی حاکی از آن است که سرمایه اجتماعی به عنوان یک اصل محوری برای دستیابی به اثربخشی و کارآمدی محسوب شده و مدیران تشکل ها در صورتی موفق قلمداد میشوند که بتوانند در ارتباط با جامعه به تولید و توسعه سرمایه اجتماعی بیشتر نایل گردند.
قبل از آغاز لازم است توضیح مختصری در زمینه مفهوم سرمایه اجتماعی در فعالیت های تشکلی ارائه گردد. بر این اساس سرمایهاجتماعی عبارت است از؛ ارتباطات و شبکههای اجتماعیای که میتوانند حس همکاری و اطمینان را در میان افراد یک جامعه(تشکل وجامعه) پدید آورند. در این میان نباید از نقش نهادهای مدنی و دمکراتیک و نیز نقش دولت در گشودن چنین فضاهایی غافل شد. به هر روی، امروز بر جامعهشناسان ثابت شده که یکی از ابعاد مهم هر توسعهای توجه به سرمایههای اجتماعی است. از اینرو سرمایهاجتماعی، یکی از مهمترین شاخصههای رشد و توسعه هر جامعهای به شمار میآید. نکته قابل ذکر دیگر برای تبیین بهتر موضوع بیان مفهوم سرمایه از نظر بوردیو است. وی معتقد است سرمایه سه شکل اساسی دارد:
1. اقتصادی: که قابل تبدیل شدن به پول است و به شکل حقوق مالکیت قابل نهادینه شدن است.
2.فرهنگی: که دربرخی شرایط به سرمایه اقتصادی تبدیل می شود و به شکل کیفیت آموزشی نهادینه می گردد.
3.اجتماعی: که از تعهدات اجتماعی ساخته شده است و تحت شرایطی قابل تبدیل به سرمایه اقتصادی می باشد و یا ممکن است درشکل یک عنوان اشرافی نهادینه شود.
مفهوم سرمایه اجتماعی در فعالیت های تشکلی صبغه جامعهشناسانه دارد، که به عنوان بستر مناسبی برای بهرهوری سرمایه انسانی و فیزیکی و راهی برای نیل به موفقیت قلمداد میشود. سرمایه اجتماعی بر قابلیت جامعه برای ایجاد انواع تشکلهای داوطلبانه دلالت دارد که افراد را به همکاری با یکدیگر و در نتیجه حفظ تکثرگرایی مردم محور تشویق میکند. تبیین جایگاه مهم و رفیع تشکلهای فرهنگی و تأثیرات مثبتی که در جامعه ایجاد میکنند و نیز ارتقاء کیفیت تأثیرگذاری و افزایش بهرهوری آنها امری ضروری تلقی میگردد. بر این اساس به طور کلی باید به یک کارکرد ویژه تشکل های فرهنگی – اجتماعی توجه بیشتری نمود و آن تأثیر این تشکلها در پیشرفت و توسعه ی کشور است. هر تشکل فرهنگی با فراهم ساختن شرایط مشارکت فعال و مؤثر جوانان در صحنههای فرهنگی و اجتماعی و توسعهی نقش آنان در سازندگی کشور نقش مهمی را (هر چند در یک محیط کوچک) ایفا میکنند؛ به گونهای که در مجموع میتوان سهم مشخصی را جهت استفادهی بهینه از سرمایههای انسانی جوانان برای تحقق توسعهی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی کشور به تشکلهای فرهنگی نسبت داد.
زمانی که مفهوم سرمایه اجتماعی در فعالیت های تشکلی مورد بررسی قرار می گیرد ابعاد و معرف هایی به وجود می آیند. مفهوم سرمایه اجتماعی نوپا و دارای سه مولفه مهم و اساسی است که خود هم معلول و هم گسترش دهنده این سه مولفه است و دراصل ما برای شاخص سازی این مهم در تشکل ها نیازمند یکسان سازی واحدهای سنجش متغیرها هستیم. عمده این مؤلفه ها به شرح زیر می باشد:
•شاخص مشارکت اجتماعی
•شاخص انسجام اجتماعی
•شاخص اعتماد اجتماعی
همچنین با توجه به توسعه شهرنشینی و اثرات گسترده اتفاقات اقتصادی بر زندگی اجتماعی مردم باید تشکل ها مبانی نظری زیر را به عنوان عوامل اثرگذار بر سرمایه اجتماعی در چارچوب های فکری فعالیت های خود مدنظر داشته باشند:
•چگونگی بازتولید سرمایههای اجتماعی در محلات شهری در رویکرد توسعه پایدار اجتماعات محلی
•نقش سرمایه اجتماعی در توسعه کارآفرینی
•رویکرد مشارکتی و اجتماعیمحور در ایجاد فضاهای امن شهری
•تأثیر هوش عاطفی، سرمایه اجتماعی و توسعه منابع انسانی بر بهرهوری فعالیت تشکل ها
•اثرات توسعه اقتصادی بر سرمایه اجتماعی تشکل ها
•تشکیل سرمایه اجتماعی در سطوح خرد، میانه و کلان
•نقش سرمایه اجتماعی در اقتصاد کنونی
زمانی که فعالیت های تشکل های داوطلبانه و اثرات آن ها در جامعه مورد مطالعه قرار می گیرد با مفهوم توسعه پایدار مواجه می شویم. از منظر توسعه پایدار، سرمایه اجتماعی در کنار سایر سرمایهها، جزئی تفکیک ناپذیر از مجموعه ثروت هر ملتی است و یکی از عواملی توسعه جوامع به شمار میرود. وجود سرمایه اجتماعی به عنوان ساز و کاری برای ارتقای توسعه بوده و فقدان و فرسایش آن مانعی برای توسعه اجتماعی است.
جامعه ایرانی یک جامعه فردگراست؛ اکثر فعالین تشکل ها حتماً تجربه های متعددی برای شکل دهی به جمع ها و شبکه ها و نشست های هفتگی و ماهانه تشکلی و … را داشته اند که بیشتر آنها با شکست مواجه شده است. این یعنی ما بیش از آنکه مستعد جمع شدن باشیم مستعد متفرق شدن هستیم. هرچند جامعه ایرانی خصوصاً بعد از اسلام عملاً نشان داده که هر وقت به سرمایههای اجتماعی خود آگاه شده و تکیه کرده به هر آنچه میخواسته است رسیده و غفلت از آن باعث ویرانیهای اجتماعی و فرهنگی شده است ولی این اصطلاحات در ادبیات محاورهای ما شاید جدید بوده و نیاز به رمز گشایی داشته باشد. در حالی که سرمایه مادی بر داراییهای مادی و سرمایه انسانی به ویژگیها و استعدادهای افراد اشاره دارند، سرمایه اجتماعی ناظر بر ارتباطات و شبکههای اجتماعی، هنجارها و اعتماد متقابل ناشی از آنهاست. از نظر جامعه شناسان سرمایه اجتماعی بر قابلیت جامعه برای ایجاد انواع تشکلهای داوطلبانه دلالت دارند که افراد را به همکاری با یکدیگر و در نتیجه حفظ تکثر گرایی مردم محور تشویق میکند و لذا در سایه همبستگی اجتماعی دستیابی به اهداف مشترک تسهیل میشود که آن را دارای ویژگیهای زیر میدانند:
1.وجود مجموعه متراکم از تشکل ها و شبکههای اجتماعی
2.سطوح بالای تعهد مدنی و یا مشارکت در تشکل ها و سایر شبکههای اجتماعی
3.هویت تشکلی قوی و مثبت و احساس تجانس و برابری با اعضا تشکل
4.هنجارهای تعمیم یافته محلی مربوط به اعتماد و کمک متقابل بین اعضا تشکل
5.میزان شناخت اعضای تشکل از یکدیگر
6.شبکههای مشارکت تشکل که تجسم همکاریهای موفقیت آمیز گذشته هستند و میتوانند همچون الگویی فرهنگی برای همکاریهای آتی عمل کند.
بر اساس آن چه عنوان گردید قدرت و کارایی سرمایه اجتماعی در تشکل ها به میزان پایبندی اعضا آن تشکل به هنجارها و ارزشهای مشترک اجتماعی و توانایی آنها برای چشم پوشی از منافع شخصی در راستا خیر و سعادت همگانی بستگی دارد. از نظر جامعه شناسان سرمایه اجتماعی تاثیر بسزایی بر اثر بخشی عملکرد جوامع مدرن دارد و شرط لازم برای ثبات آنهاست. به بیان دیگر اگر در این حوزه ی مطالعاتی سرمایه اجتماعی را ارتباط و شبکههای اجتماعیای که میتوانند اطمینان و حس همکاری را در میان افراد حاضر در شبکهها و تشکل های مورد بحث ایجاد کنند بدانیم، آنچه بیش از پیش اهمیت پیدا میکند نقش نهادهای جامعه مدنی و نحوه تعاملات میان آن ها در تشکیل این سرمایه است. سرمایه اجتماعی از ویژگی خودزایی و خود مولدی برخوردار است. به این معنا که با استفاده از آن زمینه برای تولید و تقویت آن فراهم میشود و عدم استفاده از آن موجب تقلیل و نابودی میشود و این امر موجب تفاوت بین سرمایه اجتماعی و دیگر اشکال سرمایه شده است.
سخن پایانی این که در جامعه امروزی تشکل ها برای تداوم حیات اجتماعی خود و همچنین دستیابی به توسعه و اثرگذاری بدون سرمایه اجتماعی موفق نخواهند بود. مفهوم سرمایه اجتماعی به پیوندها و ارتباطات میان اعضای یک تشکل به عنوان منبع باارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا میشود. به ویژه زمانی که بدانیم بدون این سرمایه، استفاده از دیگر سرمایه ها (خصوصاً زمانی که در تشکل ها محدودیت های اقتصادی جهت پوشش هزینه ها وجود دارد) به طور بهینه انجام نخواهد شد. شاید بتوان از سرمایه اجتماعی که به وجود آورنده و قوام دهنده ی “مشارکت، اعتماد و انسجام” بین اعضای تشکل هاست به عنوان پاشنه آشیل فعالیت های تشکلی نام برد که در بسیاری از موارد فقدان آن سبب سلب توفیق فعالیت های تشکلی می گردد.
* منبع: پایگاه شجر