یک زمانی دشنام دادن و بددهانی کار انسان های لاابالی بود و کسانی که خود را شریف، مؤدب و آبرومند می دانستند حتی در بدترین شرایط نیز از کلمات نامناسب استفاده نمی کردند. به یاد دارم در مدرسه اگر دانش آموزی حرف زشتی بر زبان می راند به عنوان یک حرکت آموزشی وادار می شد دهانش را آب بکشد! این شاید یک حرکت نمادین از سوی معلم ها برای نشان دادن قباحت فحاشی بود تا کودکان از ابتدا بیاموزند که زبان خود را به ناسزا آلوده نسازند. اما اکنون شرایط به کلی متفاوت شده تا آنجا که درجامعه عده ی زیادی را مشاهده می کنیم که به راحتی الفاظ نامناسب برزبان می رانند.
در واقع يكي از ناهنجاري هاي اخلاقی كه در محیط اجتماعی بسيار رواج يافته و به صورت پديده اي نامطلوب در همه جا حتي در ميان كودكان و نوجوانان بروز پيدا كرده است، مسأله استفاده از واژگان و الفاظ نامناسب و بعضاً رکیک است. نمی دانم چه اتفاقی رخ داده که بدین شکل بددهانی و دشنام گویی مثل گذشته قباحت ندارد! تصور بفرمایید در یک رقابت ورزشی داور مسابقه مطابق میل تماشاگران سوت نزند بلافاصله چندین هزار نفر بدترین الفاظ را به او وخانواده اش نسبت می دهند. یا اینکه در خیابان ناخواسته جلوی ماشینی می پیچیم و قبل از آنکه حرفی بزنیم آنقدر به رگبار فحش های رکیک بسته می شویم که دیگر اعصابی برای عذرخواهی اشتباهمان باقی نمی ماند و ماهم شروع به بدوبیراه گفتن می کنیم! محیط های مجازی مثل اینترنت، شبکه های اجتماعی و یا پیامک های به اصطلاح طنز هم که مملو از واژگان نامناسب است. در برخی دوستی ها نیز اوضاع تعریفی ندارد. تا بدان جا که هرچقدر فرد با دوست خود صمیمی تر باشد الفاظ ناپسندی که در صحبت کردن با وی به کار می برد رکیک تر و بیشتر است!
براي دشنام گويي، ناسزا و بددهاني آثاري را مي توان بيان كرد كه از مهم ترين آن ها كاهش اعتبار و ارزش اجتماعي دشنام گو است. به ويژه اگر دشنام گويي در شخص به عنوان عادت درآيد و شخص نتواند خود را مهار نموده و احساسات و هيجانات خويش را كنترل كند.
با نگاهي به پيرامون خود، مي توان به سادگي دريافت كه دشنام گويي و بددهاني از اعتبار و شأن گوينده كاسته و شخصيت و اعتبار اجتماعي او را زير سؤال مي برد. از اين رو دشنام گويان در نزد ديگران از احترام كم تري برخوردارند و روابط اجتماعي شان با خطر جدي مواجه مي شود. كساني كه دشنام و ناسزاگويي به شكل عادت در آنان درآمده است، مي بايست خود را درمان كنند؛ زيرا نشان دهنده عدم تعادل شخصيتي فرد و غلبه احساسات و عواطف بر عقل است. دشنام گويي نشان دهنده آن است كه شخص روي رفتار و هيجانات خود تسلطی ندارد. اين به معناي عدم خويشتنداري و ضعف شخصيتي و نيز عدم بلوغ هيجاني شخص مي باشد كه مي بايست اصلاح و درمان گردد. «در كلامتان از فحش استفاده نكنید چرا كه فحش و بدزبانی زیبنده ما خاندان و شیعیان ما نیست و انسان فحاش شایستگی و لیاقت دوستی را ندارد.» این حدیث گهربار امیرالمومنین(ع) درباره قباحت و زشتی فحش و ناسزاست همان کاری که این روزها بسیاری از ما بدون هیچ ابایی آن را بارها و بارها انجام می دهیم و با خود فکر نمی کنیم علاوه بر معصیت کردن این کار چه اثرات مخربی بر وجهه ما در جامعه می گذارد.
خراسان – مورخ یکشنبه 1392/07/14 شماره انتشار 18520
http://khorasannews.com/News.aspx?type=1&year=1392&month=7&day=14&id=5175061